به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه، زنان به عنوان ستون فقرات نظام فرهنگی و خانواده، این روزها در خط مقدم تهاجم فرهنگی قرار گرفتهاند. فضای مجازی و رسانهها با برنامههای مخرب خود، بنیانهای فرهنگی و خانوادگی را هدف گرفته و در تلاش برای فروپاشی آن هستند.
حجت الاسلام والمسلمین حسینعلی رحمتی عضو هیأت علمی گروه اخلاق کاربردی پژوهشگاه قرآن و حدیث به بررسی ابعاد مختلف این مساله پرداخته است.
متن این نوشتار را در ادامه بخوانید:
برنامه «زن روز»، و مرزهایی که بیمعنا شده
هنوز برنامه «عشق ابدی» تمام نشده، برنامه واقعنُّما(ریالیتی شو)ی جدیدی به نام «زن روز» پخش خود را از شبکه اجتماعی یوتیوب شروع کرده است. مجری این برنامه که در ترکیه ساخته می شود، مهناز افشار، بازیگر ایرانی، و پشتیبان مالی آن هم ظاهرا همان گروه سازنده عشق ابدی است. محور این برنامه «مُد و استایل» است و شرکت کنندگان، که فقط خانم های جوان هستند، هربار بایستی با یک تِم مشخص لباس بپوشند و مورد ارزیابی داوران قرار گیرند. درباره تاثیرات اخلاقی و فرهنگی و اجتماعی این برنامه(ها) مسائل و موضوعات فراوانی قابل طرح است که بیش و پیش از همه، بایستی افراد و نهادهای متصدی اخلاق و فرهنگ در جامعه ما آنها را جدی بگیرند، درباره شان تامل و تحقیق داشته باشند، چالش های آنها را شناسایی، و برای رفع یا کاهش آنها چاره اندیشی کنند. این که این برنامه ها در ایران ساخته نمی شود به این معنا نیست که نسل جوان از آنها بی اطلاع اند. فضای مجازی همه مرزها را بی معنا کرده و «خارج» را به «داخل» آورده است. غافل نشویم. ساخت این برنامه ها در خارج کشور و توسط افراد و گروه هایی که صلاحیت اخلاقی لازم را ندارند باید زنگ هشداری باشد برای همه افراد و نهادهای مسوول اخلاق و تربیت در جامعه ما که مبادا تربیت اخلاقی افراد جامعه ما به ویژه نسل جوان، از ذیل اخلاق اسلامی و فرهنگ عفیف ایرانی خارج، و به مراجع بی صلاحیت در خارج کشور برون سپاری شود.
«زنان»، همچنان موضوع؛ و از این به بعد بیشتر
برنامههایی چون «زن روز» و «عشق ابدی»، زنان و به ویژه دختران جوان را به عنوان مخاطب اصلی، و گاه شرکت کننده و داور انتخاب کرده اند. این وضعیت در بسیاری از برنامه های شبکه های اجتماعی هم دیده می شود. توجه به این نکته، و دقت در سیر تحولات فرهنگی و اجتماعی سال های اخیر کشورمان نشان می دهد که در آینده نیز موضوع «زنان و دختران» همچنان یکی از چند مسئله مهم جامعه ما خواهد بود. از این رو، همه نهادهای سیاستگذار و برنامه ریز درباره مسائل فرهنگی، اخلاقی و اجتماعی بایستی از این به بعد بیش از گذشته «دختران جوان» را جدی بگیرند. این نسل با مادران خود از نظر میزان آگاهی، حضور اجتماعی، و نگاه انتقادی به سنت های فرهنگی و هنجاری جامعه تفاوت فراوان دارند. از این رو بایستی: اولا توانمندی های آنان را شناخت و از آن بهره گرفت، ثانیا متناسب با نیازها و اولویت ها و علایق آنها برنامه سازی کرد تا در برابر برنامه هایی چون زن روز واکسینه شوند. هر روز تاخیر در این زمینه، آسیبهای بیشتری را به دنبال خواهد داشت.
غافل نشویم. این سیل سرِ ایستادن ندارد
مخاطب این یادداشت همه افراد و نهادهایی هستند که در جامعه ما دغدغه فرهنگ و اخلاق را دارند یا وظیفهشان برنامهریزی و برنامهسازی برای نسل جوان است. عزیزان! مواظب باشید درباره برنامههایی چون «عشق ابدی» و «زن روز» که خارج از مرزهای ایران ولی برای جوان ایرانی ساخته می شود دچار دو خطا نشوید: یکی این که گمان کنید این موج برنامه سازی با ساخت یکی دو برنامه متوقف می شود. چون استقبال مخاطبان از این برنامه ها، سود سرشار مالی، شهرت سازی و تاثیرگذاری آنها موجب افزایش انگیزه شرکت های مختلف برای ساخت چنین برنامه هایی شده. مثلا هم اکنون اخباری مبنی بر ساخت برنامه «نقاب» به سبک عشق ابدی به گوش می رسد. دوم این که مبادا تصور کنید به مصداق «الباطِلُ یمُوت بِتَرک ذِکرِه»، غفلت یا تغافل نسبت به این برنامه ها موجب فراموشی آنها می شود. چرا که انتشار آنها در فضای مجازی، هم موجب سهولت دسترسی، هم ماندگاری آنها شده است. بنابراین، شما هم باید به طور مداوم در صدد فعالیت ایجابی دربرابر آنها باشید.
زن روز، تغییر سبک زندگی، و صورتی که در زیر دارد آنچه در بالاستی
برنامه هایی چون زن روز و عشق ابدی را باید از منظر ارتباط شان با «سبک زندگی» جوانان امروز هم مورد بررسی قرار داد. مثلا این برنامه ها مروج گفتار و رفتار و مراودات، و به طور کلی سبکی از زندگی است که عمدتا با هنجارهای اخلاقی رسمی و حتی ارزش های فرهنگی تعریف شده در کشور ما در تضاد است. از این رو استقبال و همدلی جوانان با این برنامه ها و گاه تقلید از آنها را می توان «نشانه»ای از تغییر و تحولات ارزشی، فرهنگی و اجتماعی دانست که در بخشی از نسل جوان ما به وجود آمده است. این تغییرات چون به صورت «آهسته و پیوسته» انجام می شود معمولا به چشم ما نمی آید، ولی وقتی به صورت گسترده بروز پیدا کرد تازه ما (شاید) متوجه شویم که «صورتی در زیر دارد آنچه در بالاستی». از این رو بر همه افراد و نهادهای دلسوز و مسوول درباره اخلاق و فرهنگ و تربیت جامعه لازم است نسبت متقابل این برنامه ها و سبک زندگی جوانان را به طور دقیق، تخصصی، واقع بینانه و مداوم مورد تحقیق قرار دهند تا بتوانند عکسالعمل به موقع و مناسب داشته باشند.
فقط همین لباس ما(نه شما)ست نشان آدمیت
یکی از مهم ترین مولفه های مورد توجه برنامه ای چون «زن روز» که درباره مُد است و برنامه های دیگری از این سبک که برای جوانان ساخته و در بستر فضای مجازی منتشر می شود، مسئله «پوشش» است. «لباس» همواره، و امروزه شاید بیشتر، فراتر از این که ابزاری برای پوشاندن بدن باشد، نماد و نشانه ای از فکر و فرهنگ و اخلاق فرد و جامعه است. به همین خاطر با مطالعه تحولات پوشش شهروندان می توان تااندازه ای متوجه تغییرات ارزشی و هنجاری جامعه نیز شد. رئالیتیشوهایی چون «زن روز» و «عشق ابدی» سنخ پوششی را ترویج می کنند که عمدتا با هنجارهای دینی و فرهنگی ما مغایر است، و عجیب نیست اگر به مرور در فضای فیزیکی شاهد استفاده جوانانمان از این لباس ها باشیم. در مواجهه با این وضعیت، ما بایستی با مراعات ذائقه پوششی نسل جدید، و بهره گیری از ظرفیت هایی چون تنوع پوشش های مناطق مختلف کشورمان، سبک هایی از پوشش را ترویج دهیم که هم زیبا باشد هم عفیفانه. یکی از لوازم این کار، حمایت از طراحان و تولیدکنندگان این پوشش هاست.
ایجاد دشمنی با بدن؛ چیزی فراتر از جسم
«بدن» یکی از مهم ترین مفاهیم و از نقاط کانونی مورد توجه انسان مدرن است. در چند دهه اخیر به موازات این که جامعه ما به دلایلی چون دسترسی به فضای مجازی با زوایای جدیدی از تجددگرایی آشنا شده، مسئله بدن نیز برای بخش قابل توجهی از افراد، به ویژه زنان و دختران اهمیت بیشتری پیدا کرده است. از این رو عجیب نیست اگر روز به روز بر تعداد افرادی که در صدد پیکرتراشی یا پیکرافزایی هستند افزوده می شود. این کار به نوعی بیان گر تغییر نگاه ارزشی زنان و دختران به مسئله تن و تنانگی هم هست؛ نگاهی که گاه با ارزش های اخلاقی و سنت های فرهنگی ما تعارض جدی دارد. با توجه به این نکات بهتر می شود فهمید چرا در برنامه هایی چون «زن روز» مسئله اندام زنانه و پوشش و آرایش مورد توجه جدی قرار می گیرد. پیامد این کار تضعیف اعتماد به نفس زنان، ایجاد «شرم از بدن»، و البته پر شدن جیب جراحان زیبایی است. برای مواجهه منطقی با این مسئله ابتدا باید مبانی فکری و ارزشی تغییر نگاه به بدن را شناخت، آن گاه با حاملان آن وارد گفت و گویی منطقی و همدلانه شد.
«تحولات نسلی» پشت در نیست؛ خیلی وقت است وارد شده
آدمیزاد تخته بند زمان و مکان است، و سیر شتابان تغییر و تحولات فرهنگی و اجتماعی منتظر اجازه کسی نمی ماند. هر نسل نسبت به نسل(های) پیش از خود، در ظاهر از نظر خوراک و پوشاک و گفتار و نوع مراودات اجتماعی شیوه ای متفاوت انتخاب می کند، ولی در واقع این نوع نگاه و ارزشگذاری او نسبت به خویشتن، جامعه و جهان است که تغییر کرده است. امروزه البته فضای مجازی و به ویژه شبکه های اجتماعی، و کم کم هوش مصنوعی، روی کمیت وکیفیت و سرعت این تغییرات تاثیراتی شگرف دارد. سازندگان برنامه هایی چون «زن روز» و «عشق ابدی» متوجه این تغییرات شده اند و متناسب با ذائقه نسل جدید برای شان محتوا تولید می کنند. افراد و نهادهای مرتبط با اخلاق و فرهنگ و تعلیم و تربیت در جامعه ما اگر شناخت منطق «تحولات نسلی» و لوازم و الزامات آن را در اولویت قرار ندهند، و به اقتضای آن، البته با بهره گیری از فرهنگ اسلامی و ایرانی، برای نسل جدید برنامه نسازند، ارتباط با بخش قابل توجهی از دختران و پسران این نسل، و تاثیرگذاری بر آنها را از دست خواهند داد.
شاهد جدید از راه رسید؛ دست بجنبانیم. می جنبانیم؟
هنوز دو سه ماه از پخش برنامه «عشق ابدی» در شبکه های اجتماعی نگذشته که برنامه «زن روز» (هر دو در ترکیه) ساخته شد، و هنوز یک ماهی از پخش این برنامه نگذشته که شاهد انتشار خبر ساخت برنامه ای دیگر از این سنخ در کشور کانادا هستیم. تبلیغ این برنامه نشان می دهد که محتوای آن از برنامه های قبلی غیراخلاقی تر است. طبیعتا انتشار این گونه برنامه ها از منظر سیاست های رسمی کشور ما ممنوع است، ولی سازندگان آنها می دانند که شبکه های اجتماعی مرزها و محدودیت ها را بی معنا کرده؛ از این رو برای ساخت آنها سرمایه گذاری می کنند. موید نظر آنها هم صدها (و در مجموع میلیونها) بیننده ای است که به رغم فیلتر بودن شبکه های اجتماعی از آنها دیدن می کنند. طبیعتا ما نمی توانیم مانع ساخت این برنامه ها شویم؛ بنابراین باید دست بجنبانیم و هم جوانان و خانواده ها را درباره پیامدهای زیان بار این برنامه ها آگاه کنیم، هم برای آنها برنامه های سالم و جذاب بسازیم. کوتاهی در این زمینه، بچه های مان را مشتری پروپاقرص آن برنامه های مخرب خواهد کرد.
نسل جوان و دوگانه آشوبناکِ معیارزایی و معیارزدایی اخلاقی
نسل جوان ما هر روز (و بلکه هر لحظه) سرِ سفره برنامههایی چون «زن روز» و «عشق ابدی» و صدها هزار محتوای نامناسب دیگری می نشیند که در شبکه های اجتماعی برایش گسترده اند، و ما (همه افراد و نهادهایی که باید نسبت به سلامت تغذیه اخلاقی او حساس باشیم) غافلانه از کنار آن می گذریم، بدون این که توجه کنیم این برنامه ها دست کم دو تاثیر عمده بر جوانان ما، از دختر و پسر، دارد: یکی این که «معیار»هایی که تاکنون از سوی فرهنگ دینی و ملی به آن باور داشته را تضعیف و خدشهدار می کند، و دیگر آن که برایش معیارهای جدیدی برای خوب و بد بودن تعریف می کند. مثلا گفتار و رفتار عفیفانه و پوشش مناسب و ساده زیستی و برخورد محترمانه با غیرهمجنس را بی ارزش، و اسراف و تجمل گرایی و روابط بی ضابطه دختر و پسر و فحاشی و زشت گویی را برایش تبدیل به هنجار و ارزش می کند. از این رو همه علاقهمندان دلسوز نسل جوان بایستی ضمن درک موقعیت دشوار این نسل، با گفت وگوی دوستانه و محترمانه آنها را برای انتخاب مسیر درست یاری نمایند.
ارتباط، اعتماد، تولید محتوا؛ راه دیگری نداریم
عصر شبکه های اجتماعی و هوش مصنوعی عصر مرکزیتگریزی و میدانیابی هر کسی در هر گوشه جهان است که بخواهد برای دیگران تولید محتوا کند. نه کسی منتظر ما می ماند و نه از ما اجازه می گیرد. از این به بعد ساخت برنامه هایی که روی سامانه فکری و اخلاقی جامعه ما، به ویژه نسل جوان، و از جمله دختران ما تاثیرات جدی می گذارد بیشتر خواهد شد که کمتر نمی شود. از این رو همه افراد و نهادهای مسوول و دلسوز جامعه بایستی هرروز بیش از پیش به دنبال «ارتباط» با این نسل، و شناخت علائق و نیازهای آنها باشند و در این راستا برای شان برنامه های جذاب و مناسب تولیدکنند. دراین مسیر خود جوانان باید نه «مسئله» که بخشی از راه حل باشند. این نسل وقتی اعتماد ببیند اعتماد می کند، وقتی احترام ببیند احترام می گذارد، و وقتی رفاقت ببیند مشارکت می کند. سرعت تحولات اجتماعی بسیار زیاد است و میزان کارهای ناکرده نیز هم. سرمایهگذاری برای نسل جوان در هر زمینه ای که باشد، نه تنها هزینه نیست که نوعی سپردهگذاری سودآور برای آینده است. مبادا غافل شویم.











نظر شما