خبرگزاری حوزه | حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها در کوتاه مدت پس از رحلت پیامبر اکرم (ص)، با جهاد تبیینی خود، در برابر انحرافات سیاسی و معرفتیِ نوظهور به ویژه آن چه امروز «اسلام سکولار» خوانده می شود ایستادگی کردند. ایشان با خطاب هایی چون خطبه فدکیه، مشروعیت الهی حکومت را یادآوری و جدایی دین از سیاست را به چالش کشیدند. کنش سیاسی حضرت، فراتر از رابطه عاطفی با امام علی (ع) بود و دفاعی اصولی از «اسلام ناب» محسوب می شد.
فاطمه زهرا سلام الله علیها با حفظ کامل حجاب و عفاف، همزمان کنشگری فعال و بصیرت بخشی هدفمند داشتند؛ تا جایی که زنان و مردان را نسبت به انحرافات سقیفه آگاه ساختند. این رویکرد، الگویی جامع برای زن مسلمان است: حضوری مؤثر در عرصه اجتماع و سیاست، در چارچوب اسلامی و با تعهد به ولایت. حرکت ایشان، پایه های انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی را به ویژه در بازگشت به اسلام ناب بنا نهاد؛ امروز نیز، در برابر جریان های انحرافی، وظیفه کنشگران فرهنگی -به ویژه طلاب- این است که با روشنگری، از ارزش های الهی دفاع کنند و از سکوت در برابر باطل، پرهیز نمایند.
برای آشنایی هرچه بیشتر با زندگی سیاسی و جهاد تبیین حضرت زهرا سلام الله علیها گفت و گویی انجام داده ایم با حجت الاسلام والمسلمین قاسم شباننیا رکن آبادی، عضو هیئت علمی موسسه حضرت امام خمینی (ره) و مدیر گروه فقه سیاسی جامعه المصطفی العالمیه که تقدیمتان می گردد:

سؤال: «جهاد سیاسی حضرت زهرا سلام الله علیها» چگونه بود و اینکه بی بی دو عالم از چه شیوه هایی در جهاد تبیین در راستای دفاع از ولایت استفاده کردند؟
بسم الله الرحمن الرحیم، سپاسگزارم که فرصت دادید تا چند دقیقه ای درباره فضائل و اقدامات سیاسی فاطمه زهرا سلام الله علیها سخن بگویم، به ویژه با توجه به نکته ای که حضرتعالی مطرح فرمودید—بحث «جهاد سیاسی حضرت».
اگر بخواهم یکی از کارهای بزرگی را که حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها در زمان حیات خود به ویژه پس از رحلت نبی مکرم اسلام (ص) انجام دادند، بیان کنم آن را دفاع از «اسلام ناب» در برابر «اسلام التقاطی» می دانم؛ به این معنا که پس از وفات پیامبر اکرم (ص)، اسلامی به مردم معرفی شد که با آن اسلام ناب که خود نبی (ص) پایه گذاری کرده بود، بسیار متفاوت بود.
یکی از تبعات آن اسلامی که در آن زمان مطرح گردید، این بود که برخی مدعی شدند پیامبر، دارای دو شأن بوده است: شأن دینی و شأن سیاسی. شأن دینی، همان بود که با آن وظیفه رسالت را انجام داد؛ اما شأن سیاسی، از شأن دینی جدا می دانستند. بر همین اساس، واقعه غدیر علیرغم بیعتی که در آنجا صورت گرفته بود را مورد انکار قرار داده و یکی از گلایه هایی که حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها دارند، همین یادآوری بیعت های گذشته با مولای متقیان (ع) و زیر پا گذاشتن آن هاست.
* انحراف اصلی بعد از ارتحال پیامبر(ص) جدا کردن دین از سیاست بود
پس از ارتحال نبی مکرم اسلام (ص)، گروهی گفتند شأن سیاسی پیامبر(ص) از شأن دینی او جدا بوده و آن شأن سیاسی، حکومتی عرفی داشته که پس از رحلت پیامبر، جامعه مسلمانان باید نسبت به سرپرستی آن تصمیم گیری کند. به عبارت دیگر، گفتند شأن سیاسی پیامبر (ص) به پس از ایشان سرایت نمی کند، لذا آزاد هستیم تا هر کس را که بخواهیم به رهبری انتخاب کنیم.
در حالی که در زمان حیات رسول اکرم (ص)، همگان بر این اتفاق نظر داشتند که مشروعیت حکومت از جانب خداوند است و حاکم باید منصوبِ خدا باشد، پس از رحل پیامبر(ص) این مشروعیت آسمانی به مشروعیت زمینی تبدیل شد. در همین راستا، سقیفه شکل گرفت؛ گروهی در سقیفه نشستند و گفتند: «ما حاکم را تعیین می کنیم»، در حالی که پیش از آن جامعه اسلامی معتقد بود حکومت، منصوبِ الهی است. این واقعه امری بسیار مهم بود که در زمان حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها پس از رحلت پیامبر رخ داد.
به نظر بنده کار بزرگ حضرت این بود که در آن زمان با افشاگری جریانی که از طریق سقیفه بر سر کار آمده بود نه تنها شخص آن حاکمان، بلکه خود آن تفکر را به چالش کشید و در راه دفاع از اسلام ناب، ایستادگی نمود. همان اسلام التقاطی در آن زمان، در قالب سقیفه خود را نشان داد. از این رو، شهید مطهری نیز در این باره بیانی دارند که سکولاریسم در جهان اسلام از سقیفه آغاز شده است، زیرا جدایی دین از سیاست در آنجا ریشه دوانید و زمینه های آن فراهم گردید.
* معرفی اسلام ناب در برابر اسلام التقاطی و سکولار
فاطمه زهرا سلام الله علیها طبق اقوال موجود پس از رحلت نبی مکرم (ص)، تنها مدتی حدود دو تا سه ماه در قید حیات بودند، اما این مدت کوتاه مملو از اقداماتی بود که به قدری اثربخش است که بنده معتقد است حضرت، در آن مدت، اسلام ناب را که وظیفه خود می دانستند، از طریق جهاد تبیینی، در برابر اسلام التقاطی و سکولار معرفی کردند و جریان حاکم آن زمان را به چالش کشیدند.
برخی به اشتباه تصور می کنند دفاع حضرت زهرا سلام الله علیها از امام علی علیه السلام صرفاً بر پایه رابطه عاطفی همسر و شوهر بوده است، در حالی که امری فراتر از این است و به بحث ولایت بازمی گردد.
معتقدم حضرت زهرا سلام الله علیها پس از وفات پیامبر (ص)، شاهد آن بود که هنوز زمانی از رحلت گذشته نشده، اما اسلام نابی که رسول اکرم (ص) پایه گذاری کرده بود، در خطر انحراف قرار گرفته و اصول آن مورد تهدید است. به همین سبب، برنامه هایی در این زمینه طراحی نمودند؛ برنامه هایی که، به نظر بنده، باید بخش زندگی حضرت زهرا سلام الله علیها را در این حوزه با کمال جدیت بررسی کرد.
* انقلاب اسلامی، ادامه دهنده جهاد تبیینی حضرت زهرا (س) در دفاع از اسلام ناب
کاری که انقلاب اسلامی ایران انجام داد، انقلابی فاطمی بود، چرا که همان رسالتی که حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها پس از رحلت پیامبر (ص) به عهده گرفت -یعنی دفاع از اسلام ناب در برابر اسلام سکولار- را انقلاب ما با رهبری حضرت امام خمینی (ره) زنده کرد. زیرا اگر این دفاع صورت نمی گرفت، اثری از اسلام ناب باقی نمی ماند. افشاگری های حضرت زهرا، به ویژه در خطبه هایی همچون خطبه فدکیه، نشان دهنده آگاهی ایشان از بحران معرفتی و سیاسی جهان اسلام در آن زمان است.
حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها در جاهای مختلف، تلاش خود را بر نجات جامعه از این بحران معطوف داشتند. در خطبه فدک، ایشان از «حاکمیت خدا» سخن می گویند، از نبی مکرم (ص) یاد می کنند و ریشه مشروعیت حکومت را نزد خداوند جستجو می نمایند؛ همان موضوعاتی که جامعه آن زمان در آن ها دچار انحراف شده بود و آن سوگیری ها در سقیفه خود را آشکار ساخت.
حضرت زهرا سلام الله علیها در خطبه فدکیه نه تنها به بحث معرفتی اکتفا نکردند، بلکه آن را به مباحث سیاسی -مانند مسئله خلافت و ولایت- کشاندند. همچنین، به این خطبه ها اکتفا نکردند.
* مردم ایران خواستار اسلام ناب شدند
شاید کمتر کسی را در تاریخ ببینیم که تنها در عرض دو یا سه ماه، بتواند کنش سیاسی انجام دهد که تاریخ را دگرگون سازد. آن گونه که پیشتر عرض کردم، انقلاب ما نیز از این جهت «فاطمی» است که، به برکت مجاهدت حضرت امام (ره)، اسلام ناب را در برابر اسلام سکولار و التقاطی -که بسیاری در جهان اسلام، با وجود ادای نماز و اظهار اسلام، به آن گرایش داشتند -معرفی و زنده کرد. مردم نیز با شنیدن این صدای حق گفتند: «ما این اسلام ناب را می خواهیم.» در این رویکرد، جمهوری اسلامی حرکتی فاطمی بود که در استمرار همان انقلاب فاطمه زهرا سلام الله علیها شکل گرفت.
معتقدم سخنان حضرت زهرا(س) به قول حقیر، انقلابی در جهان اسلام ایجاد کرد؛ چرا که اگر دفاع ایشان نبود، بسیاری از حقایق بر ما پوشیده می ماند.
* سؤالاتی که موجب آگاهی عمومی شد
از جمله اقدامات دیگری که حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها انجام دادند، در زمانی بود که بر بستر بیماری قرار داشتند. گروهی از زنان برای عیادت ایشان آمدند. حضرت، این خانم ها را با بصیرت روانه کردند و آن ها را پرسیدند که می دانید شوهرانتان چه کرده اند؟ با چه کسی بیعت کرده اند؟ سقیفه چه بود؟» و این گونه، جریان را به آنان توضیح دادند. آنان پس از آگاهی از واقعیت ها، به شوهران خود بازگشتند و از آنان پرسیدند: شما چه مردانی هستید که چنین کاری کردید؟ سقیفه چه بود؟ اسلام چرا این چنین عوض شد؟ و این سؤالات، آگاهی عمومی را بیدار کرد.
در این میان، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها با وجود پوشیده بودن کامل در حجاب و عفاف، کنشگری سیاسی فعال داشتند و حتی مردان را نیز در عیادت خود محروم نکردند، زیرا امری بزرگ در دست انجام بود. هنگامی که مردان برای عیادت می آمدند، حضرت با حسرتی عمیق می فرمودند: «چرا رفتید و بیعت کردید؟ آیا غدیر را فراموش کرده اید؟ آیا ندانستید پیامبر (ص) علی (ع) را به صورت صریح معرفی فرمود؟» این سخنان، آنان را به ناراحتی کشاند و پذیرفتند که اشتباه کرده اند؛ اما این اقدام خود را با این بهانه توجیه کردند که گفتند: «ما بیعت کرده ایم و نمی توانیم آن را بشکنیم.» هرچند بیعت خود در غدیر را شکستند.
سؤال: در واقع، رفتار و سیره خانم حضرت زهرا(س) حجتی برای همه ما تا ابد شد که در سخت ترین شرایط و مظلوم ترین واقعه، ایشان از کنشگری سیاسی در مسیر دفاع از حق کوتاه نیامدند. اکنون نکته ای که فرمودید -بحران معرفتی و سیاسی که در فاصله بسیار کمی از ارتحال حضرت رسول اکرم (ص) رخ داد، این بحران از کجا سرچشمه گرفت؟ چرا جامعه آن گونه شد؟
در این باره حضرت آیت الله جوادی آملی تعبیری دارند که می فرمایند: «منشا این انحرافات دو چیز است: یکی شبهه علمی و دیگری شهوت عملی.»
ممکن است برای برخی، واقعاً حقایق مشتبه شده باشد؛ این هم اتفاقی است که نباید نادیده گرفت، زیرا دستگاه استکبار همواره رسانه را در اختیار داشته است؛ هرچند در آن زمان شکل رسانه متفاوت بود، اما باز هم ذهن ها را با ابزار رسانه ای، شست و شو می دادند. بخشی از مردم واقعاً نمی دانستند. همان گونه که در عاشورا نیز اتفاق افتاد؛ بسیاری از افراد تنها پس از روشنگری های حضرت زینب کبری سلام الله علیها، به حقایق پی بردند.
* تفکری که به اسلام نسبت داده می شود ولی اسلام آن را قبول ندارد!
در حقیقت، بزرگ ترین روشنگری های جهان اسلام توسط زنان صورت گرفته است. آن که می گوید: «زن باید در پستوی خانه بنشیند»، اسلام چنین نظری را قبول ندارد. اسلام زن را به عنوان کنشگر سیاسی -با نهایت حجاب و عفاف- می خواهد. یعنی می گوید: «خودت را خوب بپوشان، ولی در صحنه جامعه حاضر شو و نقشی ایفا کن که بتواند تاریخ را دگرگون سازد.»
گروه دیگری نیز، تحت تأثیر شهوت عملی، منافع شخصی یا فرقه ای رفتار کردند. باید پذیرفت که همه آنان، حقایق را می دانستند؛ زیرا بسیاری از آنان، خود در غدیر حضور داشتند و بیعت کرده بودند. اما چه چیزی باعث تغییر آنان شد؟ جواب آن در دغدغه مقام، جایگاه و منافع قومی و قبیله ای است.
* چرا جامعه اسلامی بعد از رحلت پیامبر(ص) به انحراف رفت؟
هنر حضرت فاطمه سلام الله علیها این بود که مردم را آگاه ساخت و حتی با برخی از کسانی که در آن زمان مناصب را در دست گرفته بودند، گلایه کرد. یعنی روشنگری های ایشان گاهی مستقیماً در برابر خلفا بود. فرمودند: «شما با من چه کردید؟ آیا نمی دانید من کی هستم؟» هرچند آنان از تمام اطلاعات برخوردار بودند، اما حضرت می خواست جامعه اسلامی متوجه شود و ایشان، خط روشنگری خود را ادامه دهد.
بنابراین، جامعه آن زمان، بخشی دچار شبهه علمی و بخشی دیگر دچار شهوت عملی بود؛ امری که کار را برای امام علی و حضرت فاطمه زهرا علیهماالسلام بسیار دشوار ساخت. تمام این فشارها، به صورت کلی، بر یک خانواده -خانواده علی بن ابی طالب علیه السلام- وارد شد. از این رو، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها مجبور بود برای هر دو گروه—هم شبهه داران و هم شهوت عملی—برنامه داشته باشد.

سؤال: در لابهلای فرمایشات خود به نکته مهمی اشاره کردید: خطر «اسلام سکولار» و آن قرائتی که از سکولاریسم به مباحث دینی وارد می شود. امروزه نیز جامعه ما در چنین خطری قرار دارد، همان گونه که رهبر انقلاب اسلامی در مورد جامعه و حتی حوزه های علمیه فرموده اند که باید از اسلام ناب محافظت کرد. اکنون می خواهم بدانم: با شاخص ها و مولفه های «بصیرت فاطمی»، چگونه می توان این جریان را افشا کرد و مردم را آگاه نمود؟
به نظر بنده، جامعه ما اسلامی است و مردم به دین خود علاقه مندند، رهبر انقلاب اسلامی و حضرت امام خمینی(ره) همواره این دغدغه را داشته اند که پیشرفت نظام اسلامی در عرصه های معرفتی، سیاسی و اقتصادی، همراه با رشد مردم باشد، لذا در ادبیات سیاسی حضرت امام و حضرت آقا، شاهد این هستیم که آنان جامعه را با زور به سمتی نمی کشانند. آن ها نظامی را می خواهند که با میل و گرایش مردم، نه با تحکم، شکل گیرد.
البته، در جاهایی که گروهی بخواهند نظم و منطق جامعه اسلامی را زیر سؤال ببرند -مثلاً با کشف حجاب، حرمت ها را بشکنند- در چنین مواردی، حاکم اسلامی وظیفه دارد تدبیری در برابر آن بیندیشد، زیرا شئون حاکمیتی در مقابل کسانی که می خواهند فضای معنوی، امنیت و نظم جامعه اسلامی را به هم بریزند، ضروری است.
اما در غیر این موارد، جامعه اسلامی باید چنان حرکت کند که مردم همراه با ولی خدا باشند؛ این همراهی، نه با زور، بلکه با توجیه و اقناع افکار عمومی صورت می گیرد.
* موضوع عفاف و حجاب با ایجاد رشد معرفتی در مردم حل می شود
از این رو معتقدم تنها راه حل مسئله حجاب و عفاف در زمان حاضر—در کنار سیاست های حاکمیتی که جایگاه خود را دارند—این است که مردم را چنان رشد و تعالی بخشیم که کسی که کشف حجاب می کند، هزینه ای سنگین متحمل شود.
از سوی دیگر، باید جایگزینی معنوی هم برای آنان فراهم آورد. در مقابل جنبش «زن، زندگی، آزادی» که در ظاهر شعار زیبایی است، فاطمه زهرا سلام الله علیها ادبیاتی را به ما آموخته است: ادبیات «زن خانواده و کنشگری مسئولانه و متعهدانه». اسلام زن را از اسارت جاهلیت نجات داد و امروزه می خواهد او را از جاهلیت مدرن نیز نجات دهد.
اسلام، در مقابل شعار «زن، زندگی، آزادی»، زن را در قالب «زن خانواده و مسئولیت پذیر» تعریف می کند. اسلام نمی پذیرد که زن در خانه حبس شود بلکه می گوید: «با پوشش حجاب، در صحنه اجتماع حاضر شو و کنشگری متعهدانه داشته باش که در چارچوب اسلام باشد.»
برخی از بزرگان فقه ما نیز معتقدند که در جاهایی ورود زن به عرصه اجتماع تکلیف شرعی دارد. در این راستا الگوی کنشگری زنانه می تواند خود حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها باشد؛ کسی که در جهاد تبیین، حتی در مواجهه با نامحرم، یک ذره از حجاب و عفاف کوتاهی نکرد.
حضرت فاطمه(س) بهترین فرزندان عالم را پرورش دادند؛ بهترین الگوی شوهرداری را در زندگی خود نشان دادند؛ در دفاع از ولایت هزینه های سنگینی پرداختند؛ کنشگری های بیرونی داشتند و کنشگری های درون خانه نیز از دست ندادند. حتی در زمان بیماری، با رعایت تمام شرایط اسلامی، کنشگر باقی ماندند.
در زمان پیامبر (ص)، یک بار که حضرت فاطمه کسالت داشتند، نبی اکرم (ص) به حضرت سلمان فارسی فرمودند: سلمان من می روم عیادت فاطمه؛ اگر خواستی همراه من بیا. سلمان آمد و در زمانی که فاطمه در کسالت بود، نبی (ص) جلوی ورود او را نگرفت، ولی در همان لحظه که می خواستند وارد شوند به حضرت فاطمه فرمودند که آماده شود تا در پوشش کامل، سلمان به عیادت او بیاید.
این نشان می دهد که حضور زن در اجتماع به معنای کوتاه آمدن از حجاب و عفاف نیست. فاطمه زهرا سلام الله علیها به ما یادآوری می کنند که در اوج حجاب و عفاف و در حالی که وظایف خانوادگی را نیز به خوبی انجام می دهی، می توانی یکی از بزرگ ترین کنشگران سیاسی و اجتماعی باشی. به نظر من، این نقطه، الگوی راهنمای ماست.
حضرت امام (ره) نیز فرموده اند: «از دامن زن، مرد به معراج می رود.» زن می تواند مرد را به اوج برساند. کاری که حضرت فاطمه سلام الله علیها در خانواده انجام داد، برکت های جاریه ای را به ارمغان آورد که در تاریخ ماندگار شد.
سؤال: با توجه به این که خودتان هم فعال فرهنگی هستید و هم استاد حوزه و دانشگاه و در عرصه پژوهش فعالیت دارید؛ چه نکته کاربردی به عنوان پیشنهاد به افرادی که کنشگر فرهنگی و فکری هستند—به ویژه طلاب جوانی که در فعالیتهای تبلیغی نیز هستند—در راستای سیره حضرت زهرا سلاماللهعلیها پیشنهاد میفرمایید؟
یکی از چیزهایی که احساس میکنم خطرناک است، سکوت ما در برابر برخی انحرافاتی است که به بهانههای مختلف صورت میگیرد. حضرت فاطمه سلام الله علیها به ما یاد داد که در جایگاههایی سکوت را بشکنیم و روشنگری کنیم؛ این مهم، جا و مکان نمیشناسد. گاهی باید در برابر خلیفه روشنگری کرد، گاهی در مسجد خطبه فدکیه را سر داد، و گاهی از طرق گوناگون حقیقت را فاش کرد.
سکوت نسبت به مسائل روز و رها کردن امر به معروف و نهی از منکر اشتباهی بزرگ است. کار بزرگ حضرت فاطمه سلام الله علیها همین امر به معروف و نهی از منکر بود—کاری که ایشان حتی در شرایط بیماری و در برابر حاکمان و مردم، ترک نکردند. حضرت در برابر آنچه رخ میداد، منفعل نشدند.
* خطر اسلام سکولار همیشه وجود دارد
کشور ما به برکت جمهوری اسلامی از اسلام سکولار به سمت اسلام ناب حرکت کرده است، اما خطرات اسلام سکولار همچنان موجود است. مسئله حجاب امروزه مسئلهای جدی در کشور ما شده است، ولی به نظر من، مسئله اصلی «خط فکری انحرافی تحت عنوان اسلام سکولار» است که امروز حجاب را بهانه میگیرد.
اگر ما این سنگر اول—یعنی حجاب—را رها کنیم، آنان به مرحله برهنگی خواهند رسید و هیچ حدی برای آنان باقی نخواهد ماند؛ این سکوت، سکوتی مرگبار است.
البته نمیگویم اقدامی انجام دهیم که انسجام ملی به خطر افتد، بلکه اقدامی که با برنامهریزی و با درک شرایط، عرصه را بر روی انحراف ببندد. فقهایی هستند که میفرمایند—همانگونه که در کتاب «تحریر الوسیله» حضرت امام آمده است—اگر اساس اسلام در خطر باشد، حتی با وجود ضرر محتمل، باید اقدام کرد. گاهی پیام ما ممکن است در کوتاهمدت تأثیر موردی نداشته باشد، اما برای آینده بذری بسیار ارزشمند خواهد بود.
* حرکت حضرت زهرا (س) مسیر آینده تاریخ را تغییر داد
حرکت حضرت فاطمه زهرا سلاماللهعلیها مسیر آینده تاریخ را تغییر داد؛ هرچند خود ایشان و خاندان عصمت و طهارت لطماتی دیدند که در تاریخ جهان اسلام بیمانند است. اما همین لطمات برای آن بود که مسیر تاریخ، مسیری درست پیموده شود.
اگر میخواهیم انقلاب ما نیز مسیر درستی را طی کند، ما طلاب باید نقش خود را به عنوان کنشگرانی متعهد، مسئول و فعال ادا کنیم. نمیتوانیم در گوشهای نشست و هر چه در کشور بخواهد اتفاق بیفتد. تکلیف ما این است که در جایی که مشاهده کنیم ولیالله را مورد هجوم قرار دادهاند؛ این به تبعش حکومت اسلامی تضعیف میشود. این هجمه برای این است که احکام الهی تضعیف شود.
تضعیف حاکم اسلامی به معنای تضعیف احکام و ارزشهای الهی است
امروزه تضعیف حاکم اسلامی و ولی فقیه به معنای تضعیف احکام و ارزشهای الهی در جامعه است؛ اینها به هم گره خوردهاند. یکی از وظایف ما این است که از فاطمه زهرا سلام الله علیها یاد بگیریم چگونه برای ولیالله هزینه دهیم. یک جایی وظیفه ما این است که نسبت به ارزشهایی که در جامعه فراموش میشوند، نسبت به اینها باید ورود پیدا کنیم و روشنگری کنیم.
برای ما طلاب و عرصههای مختلف فراهم است؛ منبرها فراهم است. اینها جزو برکات زندگی طلبگی ماست که عرصههایی برای ما باز است که برای دیگران باز نیست. اکنون الحمدلله طلاب ما خیلیها وارد فضای مجازی شدهاند و کارهای رسانهای انجام میدهند؛ از جمله کاری که خود شما دارید در خبرگزاری حوزه انجام میدهید. اینها چقدر میتواند کارهای ارزشمندی باشد و الحمدلله هست؛ منتها باید اینها را حفظ کنیم و سُبقهاش باید به سمتی باشد که اصل اسلام ناب را—از آنجایی که دارد به مخاطره میافتد دفاع کند و روشنگری نماید نسبت به اسلام سکولار؛ دقیقاً همان کاری که فاطمه زهرا سلاماللهعلیها انجام میداد. منتها نقش فاطمه زهرا سلام الله علیها در یک حکومتی جور بود که این نقش را ایفا میکرد؛ ما همین نقش را باید اکنون در حکومت اسلامی ایفا کنیم به تناسب خودش.
* نظام اسلامی نیاز به تقویت دارد
الحمدلله نظام اسلامی شکل گرفته است، منتها این نظام نیاز به تقویت دارد. آن مبانی معرفتیاش و آن جهات سیاسیاش عرض کردم: همان بحران معرفتی و سیاسی گاهی اوقات در کشور ما هم اتفاق میافتد، در حالی که ما حکومت اسلامی هم داریم؛ و ما همان وظیفه را نسبت به حکومت اسلامی عدل اکنون باید وظیفه خود را ادا کنیم.
سخن پایانی:
من از شما تشکر میکنم. ما باید کاری کنیم که آن فرمایشی که نبی مکرم اسلام فرمودند—«غضب فاطمه، غضب خداست و خشنودی فاطمه، خشنودی خداست»—این خیلی جمله بلندی است؛ یعنی یک کاری کنیم. فاطمه زهرا سلام الله علیها این کار را کرده است. فاطمه زهرا سلام الله علیها یک شبکه توحیدی در روح و روان شکل گرفته است و هر کاری که انجام میدهد، توحید و خداست؛ یعنی همهاش پیوند با خدا پیدا میکند. این شبکه است. ما اگر این شبکه در وجودمان شکل بگیرد...
ما که نمیتوانیم به آنان برسیم، ولی اگر ما در این مسیر توحیدی که فاطمه زهرا سلاماللهعلیها در عمل به ما نشان میدهد، در آن مسیر بیفتیم. در این مسیر سختی که ما در جمهوری اسلامی باید طی کنیم تا به تمدن اسلامی برسیم ما باید در مقابل بسیاری از مسائلی که پیش میآید، صبر پیشه کنیم؛ منتها نه صبر منفعلانه، بلکه صبر فاطمهگونه که صبر دارد، اما در کنار این صبر، حرکت هم دارد؛ فعال هم هست.
یکی از صفاتی که به فاطمه زهرا سلاماللهعلیها نسبت داده میشود «یا ممتحنه» است؛ حتی در زیارت هم آمده است. این مسیر به خاطر این است که فاطمه زهرا سلام الله علیها یک مسیر توحیدی دارد که طی میکند. ما در نظاممان اکنون دنبال این مسیر توحیدی هستیم؛ ما باید کمک کنیم که این مسیر توحیدی -از جهت معرفتی و سیاسی و اجتماعی و عرصههای مختلف- هر کدام هر جا دستمان میرسد، یک کمکی به این شبکه بکنیم که در نهایت زمینهساز ظهور حضرت حجت عجّلاللهتعالیفرجهالشریف شود.
انتهای پیام/










نظر شما