به گزارش خبرگزاری حوزه، میان آیینهای پررمز هند، سنتی شکل گرفته بود که سرنوشت دختران خردسال را از خانه جدا میکرد و زندگیشان را به معابد، باورهای دیرینه و مسیرهایی غیرقابلپیشبینی میسپرد.
مقدمه
نظام «دیو داسی» یا «کنیزان خدا» یکی از کهنترین سنتهای مذهبی در جنوب هند بود؛ سیستمی که در آن دختران خردسال، معمولاً بین شش تا ده سال، طی مراسمی به نام «Pottukattu» به نوعی با خدایان «ازدواج آیینی» میکردند و به خدمت معابد در میآمدند. خانوادهها با افتخار این دختران را وقف میکردند، چون باور داشتند خدمت به خدایان، رستگاری دنیوی و اخروی برای دختر و خانوادهاش به همراه دارد.
به این دختران رقص، موسیقی و آواز میآموختند تا در برابر خدایان اجرا کنند و همچنین مردم معبد را سرگرم سازند. رقصهای کلاسیک و آیینی هند بخشی از عبادت در دین هندو است، بنابراین اجراهای این دختران در شمار عبادت و انجام مراسم «پوجا» قرار میگرفت. با این حال، در کنار نقش مذهبی، آنها اجازه داشتند با هرکس که به آنها پول میداد همخوابگی کنند و درآمد حاصل از آن را به معبد تقدیم کنند.
جایگاه اجتماعی دیو داسیها در گذشته بسیار بالا بود. آنها خود را خادمان خدایان میدانستند و خانوادهها به این مقام افتخار میکردند. بسیاری از این دختران بعدها با اشراف، درباریان و ثروتمندان ازدواج میکردند و در خانه، نه به عنوان زن خانهدار، بلکه به عنوان معلم رقص و موسیقی نقش داشتند. همسرانشان موظف بودند از آنها از نظر مالی و اجتماعی حمایت کامل کنند، چون شأن دیوداسیها بالاتر از کارهای معمولی خانه و حتی بچهداری دانسته میشد. در ایالتهای مختلف هند، این دختران با نامهای متفاوتی شناخته میشدند؛ در کارناتاکا «بسیوی» و در ماهاراشترا «ماتانگی» نام داشتند.
دورههای تاریخی نظام دیو داسی
دوره باستان و میانه هند
قدیمیترین اشارهها به وجود دیو داسیها در آثار «کالیداس» شاعر نامدار هند باستان دیده میشود. در قرن چهارم نیز نشانههایی از این سنت وجود دارد. کالیداس در اثر مشهور خود «مگادوت» به این موضوع اشاره کرده است. در قرن ششم، کتابهای «پورانا» دستور میدادند برای دخترانی که در معابد آواز میخوانند فهرست رسمی تهیه شود. در قرن دهم نیز تعداد دیو داسیها ملاک ثروت و قدرت هر معبد بود؛ برای مثال، معبدی در شهر «تانجور» حدود چهارصد دیو داسی داشت.
پادشاهان محلی نیز برای نمایش قدرت و علاقه به هنر، دیوداسیها را به دربار دعوت میکردند و رقصهای آیینی آنان را ارزیابی و تشویق میکردند. در آن دوران دو دسته رقصنده وجود داشت: دیوداسیها و «راجا داسی»ها. دیوداسیها هنر خود را برای خدایان اجرا میکردند، حتی اگر کسی آن را نمیدید؛ اما رقص راجاداسیها برای سرگرمی پادشاهان بود. شهرت و اعتبار دیوداسیها در قرون دهم و یازدهم به اوج رسید، اما با کاهش قدرت و نفوذ معابد، جایگاه آنان نیز تنزل یافت و به سطح زنان خیابانی سقوط کرد.
دوره استعمار انگلیس
با سلطه انگلیس بر هند، معابد قدرت و ثروت خود را از دست دادند و بسیاری از دیو داسیها از معابد بیرون رانده شده و به رقصندگان خیابانی تبدیل شدند. از سوی دیگر، انگلیسیها به دلیل نگاه کاملاً مذهبی و مسیحی خود، درک درستی از این نظام نداشتند و آن را نوعی فساد و بردگی تلقی میکردند.
با آغاز جنبش استقلال هند از قرن نوزدهم، دو جریان متفاوت درباره دیو داسیها شکل گرفت. گروه نخست، انقلابیانی بودند که این سیستم را بردگی زنان و نوعی ظلم آشکار میدانستند. آنها با سخنرانیها و اعتراضات گسترده، خواهان توقف کامل این سنت شدند و در برخی مناطق موفق شدند معابد را وادار به کنار گذاشتن این رسم کنند. گروه دوم، طرفداران احیای سنتهای اصیل هندویی بودند که معتقد بودند باید باورها و آیینهای قدیمی، از جمله نظام دیو داسی، دوباره احیا شود. بسیاری از استادان برجسته رقص و موسیقی نیز از این جریان حمایت میکردند.
عصر جدید
پس از استقلال هند در سال ۱۹۴۷، پارلمان هند طرحی را برای لغو کامل نظام دیو داسی مطرح کرد. در سال ۱۹۴۸ قانونی تصویب شد که این نظام را غیرقانونی اعلام میکرد و برای افرادی که دخترانشان را وقف معابد میکردند مجازات تعیین شد. در سال ۱۹۸۸ نیز قانونی سختگیرانهتر تصویب شد که معابد را از پذیرش هر نوع دیو داسی منع میکرد و برای متخلفان مجازاتهای سنگین در نظر میگرفت. این قوانین بهویژه در ایالتهای اوریسا، کرالا و کارناتاکا جدیتر اجرا شد.
نتیجه
امروز نظام دیو داسی در ظاهر از بین رفته، اما همچنان به صورت پنهانی در برخی مناطق هند ادامه دارد. هند کشوری عمدتاً روستایی است و درصد زیادی از جمعیت آن کمسواد یا بیسواد هستند. در این مناطق نفوذ روحانیون هندو بسیار زیاد است و آموزههای هندویسم با شدت بیشتری اجرا میشود. باور به رستگاری، پاکشدن روح و رسیدن به مقام مقدس، چنان در ذهن بسیاری از خانوادهها ریشه دارد که هنوز هم برخی از آنها حاضرند دختران خردسال خود را به نام خدمت به خدایان وقف معابد کنند. آنها این کار را نه یک انتخاب، بلکه وظیفهای مقدس میدانند که موجب پاکی دختر و خانوادهاش میشود.
منبع: انسان شناسی و فرهنگ










نظر شما