به گزارش خبرگزاری حوزه، شعوبیه یکی از جریانهای فکری ـ فرهنگی در سدههای نخست اسلامی است که در فضای گسترش اسلام و تعامل اقوام مختلف با آن پدید آمد.
شعوبیه: جنبش فرهنگی مساواتطلبی در برابر تعصب قومی
پس از ورود اسلام به ایران، این سرزمین در لحظهای تاریخی و سرنوشتساز قرار گرفت. ایرانیان با هوشیاری میان اسلام به مثابه دین حق و رفتار برخی مسلمانان تفکیک قائل شدند و سیاستی دوگانه در پیش گرفتند.
در این دوران حساس، نهضت فکری شعوبیه به عنوان واکنشی هوشمندانه در برابر سلطهجویی و تعصبات قومی شکل گرفت تا تعالیم واقعی اسلام را از رفتارهای انحرافی جدا سازد.
ریشههای پیدایش شعوبیه
شعوبیه از واکنش به رفتار برخی اقوام عرب پدید آمد که پس از ظهور اسلام، این دین آزادیبخش را وسیلهای برای برتریجویی و سلطه بر دیگر ملتها قرار دادند.
پیشگامان شعوبیه معتقد بودند که طبق تعالیم اسلامی هیچ ملتی بر ملت دیگر برتری ندارد و استدلال خود را به آیه ۱۳ سوره حجرات استوار میکردند.
واژه «شعوبیه» نیز از همین آیه قرآن گرفته شده است:
«یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاکُم مِّن ذَکَرٍ وَأُنثَیٰ وَجَعَلْنَاکُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ»(حجرات، ۱۳)
«ای مردم ما شما را از مرد و زن آفریدیم و شما را قومها و قبیلهها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید، گرامیترین شما نزد خدا پرهیزگارترین شماست، همانا خداوند دانا و آگاه است.»
این آیه نشان میدهد که برتری انسان تنها در تقواست نه در نژاد و قومیت.
انحراف از مسیر اصیل اسلام
اسلام که منادی آزادی و مساوات بود، و عرب را را از بدترین شرایط دوران جاهلیت نجات داد.
حضرت علی (علیهالسلام) در این باره میفرمایند: «خداوند حضرت محمد (ص) را فرستاد در حالی که ترساننده جهانیان و امین وحی بود و در آن زمان شما ای گروه عرب در بدترین آیین و بدترین جایگاه میزیستید.
در میان سنگلاخهای خشن و مارهای زهرآگین اقامت داشتید. آب سیاه مینوشیدید و غذای ناخوشایند میخوردید، خون یکدیگر را میریختید و از خویشاوندان دوری میکردید. بتها در میان شما نصب شده و از گناهان دوری نمیکردید.» خطبه 26 نهج البلاغه
راز پیروزیهای اسلامی، دین اسلام و تعالیم آن بود که مردم آن را با آگاهی پذیرفتند نه سلطه گروه خاصی را. اما مشکل زمانی آغاز شد که برخی حاکمان پس از پیامبر (ص) از مسیر تعالیم اصیل اسلامی فاصله گرفتند.
سلطه بنیامیه و تعصبات جاهلی
جانشینی افراد پس از پیامبر طوری ترتیب یافت که خلافت به بنیامیه رسید که مظهر عصبیت جاهلی بودند.
بنیامیه جز در ظاهر اسلام نیاورده و جز به تعصبات قومی و دنیا نمیاندیشیدند. آنان اسلام و جانشینی پیامبر (ص) را وسیلهای برای حکومت کردن میدانستند. (مروج الذهب، ج2، ص 343)
نقل شده است که ابوسفیان پس از بیعت با عثمان به بنیامیه گفت: «ای بنیامیه با خلافت مثل توپ بازی کنید، به ارث به فرزندانتان خواهد رسید. بخدا سوگند که نه بهشتی است و نه جهنمی!» این سخنان نشان میدهد که چگونه برخی از حاکمان از تعالیم اسلامی فاصله گرفتند و دین را ابزار قدرتطلبی قرار دادند.
سرتاسر حیات خلافت اموی از تعصبات قبیلهای و ظلم انباشته بود. خروج رهبری جهان اسلام از مسیر اصیل اسلامی باعث شد که راه برای سلطه بنیامیه باز شود.
خلفای اموی خویشاوندان خود را بر کارها گماشتند، بیتالمال را در اختیارشان قرار دادند و به ایشان عطایای بیحد بخشیدند. حتی افرادی که دشمنان دیرینه اسلام بودند و پیامبر آنان را تبعید کرده بود، بازگردانده شدند و به مقامات بالا رسیدند.
سید مرتضی داعی الحسینی الرازی مینویسد: «وقتی عثمان به حکومت رسید، ابوسفیان ضمن تهنیت به او گفت: ای پسرعم، امیدوارم که ملت ما بازآید چنانچه دولت ما بازآمد و سپس خطاب به بنیامیه گفت: مثل شتری که گیاه بهار را میچرد، در حکومت و بیتالمال بچرید، بخدا سوگند که نه بهشتی است و نه جهنمی!» (تبصرة العوام، ج4، ص 97)
اصول فکری برتریجویان که مخالف اسلام بود
حاکمان اموی برخلاف تعالیم اسلامی برای سلطه خود مبانی فکری ساختند: ادعا میکردند اعراب از نظر صفات اخلاقی برتر بودند، دارای سخن فصیح و استعداد ادبی بودند، نسب پاک داشتند، و ظهور اسلام در میان آنان را دلیل برتری نژادی میدانستند.
حتی احادیثی جعل کردند مانند این که «هیچ زبانی پیش خدا از زبان فارسی نفرتانگیزتر نیست».این در حالی بود که اسلام هرگز چنین تعصبی را تایید نکرده بود.
پاسخ شعوبیه: بازگشت به تعالیم اصیل اسلام
شعوبیه در واقع دفاع از تعالیم واقعی اسلام در برابر انحرافات بود. آنان استدلال کردند که بعثت پیامبر دلیل برتری نژادی نیست، بلکه خود معجزه اسلام است که چنین پیامبری از قومی با تمدن جاهلی ظهور کرد. دین اسلام مربوط به همه جهانیان است و خود مخالف تعصبات جاهلی است.
شعوبیه با استناد به قرآن کریم و روایت پیامبر (ص) که فرمود «عرب بر عجم جز با تقوی فخر و برتری ندارد» بر مساوات انسانها تاکید داشت.
همچنین پیامبر (ص) فرمود: «مومنین خونهایشان با هم مساوی است، همه ایشان به صورت دست واحدی در مقابل غیرمومنین هستند و ذمه پایینترین فرد مومن با بالاترین فرد مساوی است.» این روایات نشان میدهد که شعوبیه در حقیقت مدافع تعالیم اصیل اسلامی بود.
تاریخ و چگونگی شکلگیری
شعوبیه یک حزب سیاسی نبود، بلکه نهضت فکری بود که در قشر وسیعی از هوشمندان اثر گذاشت. این حرکت از ایرانیان شروع شد اما اقوام دیگر و حتی گروهی از اعراب آزاداندیش را نیز تحت تأثیر قرار داد.
نخستین پیشگامان مانند اسماعیل بن یسار در زمان بنیامیه فعالیت کردند که مادرش هر بامداد به جای تسبیح مروان و آل مروان را لعن میکرد، زیرا لعن مروان را مثل کلمه توحید میدانست به دلیل ظلم و ستمی که بر مسلمانان روا داشته بود.
نهضت شعوبی از آغاز خلافت بنیعباس علنی شد و در زمان مأمون که مادرش ایرانی بود بیشتر گسترش یافت.
تأثیرات ادبی و فرهنگی شعوبیه
شعوبیه در عرصههای مختلف تأثیر عمیقی گذاشت. ایرانیان عرصههای علوم اسلامی را فتح کردند تا جایی که بعد از مرگ «عبادله» همه فقیهان جز یک نفر از موالی بودند و آن یک فقیه نیز، سعید بن مسیب فقیه مدینه بود که شیعی و از دستپروردگان امیرالمومنین علی (علیهالسلام) بود.
شاعران شعوبی مانند بشار بن برد طخارستانی که از بزرگترین شاعران ایرانی بود، ابونواس که به مجد ساسانی افتخار میکرد و با برمکیان رابطه نزدیک داشت، ابوالعتاهیه که زاهد و پارساترین شاعران بود و مورد احترام حتی هارون الرشید بود و جانب مستمندان را میگرفت،
و دیکالجن که در شام ساکن بود و هرگز مدح خلفا نگفت ولی اشعار زیادی در مدح و مراثی اهلبیت داشت، همگی در تقویت هویت ایرانی نقش داشتند.
نویسندگان بزرگی چون ابن مقفع که شخصیت علمی و اخلاقی بزرگی بود و کلیله و دمنه و کتب دیگر را ترجمه کرد و به اتهام زندقه توسط منصور کشته شد، ابوعبیده که اعلم علمای زبان شناسی بود و نشان داد شعر عرب تا چه حد تقلید از فارسی است و اعتقاد زیادی به اسلام داشت
و کتاب اعجاز قرآن را تالیف کرد، سهل بن هارون که مؤسس اولین کتابخانه عمومی در بغداد بود، و علان شعوبی که در بیتالحکمه به استنساخ کتب میپرداخت، همگی در این نهضت نقش محوری ایفا کردند.
فردوسی بزرگ که شیعه بود در راس پارسیگویان قرار داشت و با شاهنامه فرهنگ ایران را زنده کرد. دقیقی نیز شروع به نظم شاهنامه کرده بود که به دست غلامش کشته شد.
همراهان عرب شعوبیه: دفاع از اصول اسلامی
قحطبه طائی که از بزرگان قوم خود بود در خطبهای به مردم خراسان گفت: «ای مردم خراسان، اعراب تا با عدل و داد حکومت میکردند شایسته حکمرانی بودند ولی عدالت را کنار گذاشتند و فرزندان پیغمبر را که پرهیزگار و باتقوی بودند پراکنده کرده و با ایشان دشمنی کردند. اکنون خداوند شما را بر ایشان مسلط کرد تا از این طایفه ظالم انتقام بگیرید.»
این نشان میدهد که شعوبیه در واقع دفاع از اصول اسلامی و عدالت بود نه مخالفت با اسلام، و حتی عربان آزاداندیش نیز این واقعیت را میپذیرفتند.
نتیجهگیری
بنابراین شعوبیه جنبش فکری اجتماعی بود که در واکنش به عملکرد ناعادلانه برخی از حاکمان اموی و در دفاع و حمایت از اصول و مبانی اصیل اسلامی شکل گرفت.
این حرکت محدود به ایرانیان نبود و در میان اعراب آزاداندیش نیز طرفداران زیادی داشت. شعوبیه با تکیه بر آیات قرآن و روایات پیامبر (ص) به دفاع از مساوات و عدالت اسلامی پرداخت و نقش مهمی در حفظ هویت ایرانی و تداوم فرهنگ غنی این سرزمین در چارچوب تعالیم واقعی اسلام ایفا کرد.
منبع : مجله پژوهشی دانشگاه امام صادق (علیه السلام)، شماره 18و 19 , بهرامی احمدی، حمید










نظر شما