حجتالاسلام سید عظیم بامری از اساتید حوزه علمیه در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری حوزه در ساری، با اشاره بر ضرورت بررسی جایگاه رفیع پیامبر اکرم (ص) در کلام امام علی (ع)، اظهار داشت: بحمدالله امروزه در جامعه اسلامی ایران، قرآن، نهجالبلاغه و صحیفه سجادیه جایگاهی شایسته یافتهاند و نباید فراموش کرد که این امر، برکت مجاهدتهای امام راحل (ره)، یاران ایشان و شهدای انقلاب اسلامی است.
وی با بیان اینکه درباره موضوعات مختلف نهجالبلاغه بسیار صحبت و کتابنگاری شده است، خاطرنشان کرد: اما تا امروز با اثر مستقلی که به طور ویژه به «جایگاه نبی خدا (ص)» و «مقام نبوت» در نهجالبلاغه پرداخته باشد، مواجه نشدهام و حتی از بزرگان نیز پرسیدم که ایشان نیز چنین کتابی را ندیده بودند، بنابراین در این بحث، به صورت خاص برخی از اوصاف رسول الله (ص) را که در کلام امیرالمؤمنین علی(ع) آمده است، پی میگیریم تا قلبها به برکت ذکر اهل بیت (ع) زنده شود، چنانکه در روایتی از امام باقر (ع) در کتاب خصال صدوق آمده است: «ای فضیل! همانا حدیث ما دلها را زنده میکند.»
استاد حوزه افزود: در زیارت جامعه کبیره نیز میخوانیم «کلامکم نور»؛ کلام اهل بیت (ع) نورانیّت و برکات فراوانی در زندگی و روح و روان ما خواهد داشت، از سوی دیگر، پیامبر خدا (ص) حق بزرگی بر گردن بشریت دارد و متأسفانه کمتر به شأن و منزلت ایشان آنگونه که شایسته است پرداخته میشود، بنابراین چه بهتر که بیان این ویژگیها از زبان «نفس پیامبر»، یعنی علی (ع) باشد؛ چرا که علی (ع) نفس پیامبر (ص) است؛ با این تفاوت که پس از رسول خدا (ص)، پیامبری نخواهد آمد، اما علی (ع) تمام آن کمالاتی را که پیامبر (ص) دارا بود، دارد.
حجتالاسلام بامری تصریح کرد: حتی فخر رازی در تفسیرش تلاش بسیار میکند و شبهههایی را مطرح مینماید تا به گونهای «نفس پیغمبر بودن» را توجیه یا تضعیف کند، اما در نهایت میبیند کاری نمیتواند بکند و میپذیرد که «علی نفس پیغمبر است». رسول خدا (ص) به صراحت فرمودند: «ای علی! خداوند متعال را به حقیقت شناختش نشناخت جز من و تو، و تو را آنگونه که حق شناخت توست، نشناخت جز خدا و من.» و در جای دیگر فرمودند: «ای علی! خدا را نشناخت جز من و تو، و مرا نشناخت جز خدا و تو، و تو را نشناخت جز خدا و من.»
بررسی هفت ویژگی پیامبر(ص) در خطبه ۱۵۱ نهجالبلاغه
استاد حوزه به بیان برخی از ویژگیهای پیامبر اکرم (ص) بر اساس خطبه ۱۵۱ نهجالبلاغه پرداخت و گفت: البته باید توجه داشت که شماره این خطبه در نسخهها و شروح مختلف، گاه ۱۵۰ یا ۱۵۱ ذکر شده است. خوب است اصل فرازهایی از این خطبه نورانی قرائت شود، چرا که کلام معصوم (ع) خود گویا و اثرگذارتر است. در بخشی از این خطبه شریفه می خوانیم: «وَ أَشْهَدُ أَنْ لاَ إِلهَ إِلاَّ اللّهُ. وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ، وَ نَجِیبُهُ وَ صَفْوَتُهُ... لاَ یُؤَازَی فَضْلُهُ، وَ لاَ یُجْبَرُ فَقْدُهُ... أَضَاءَتْ بِهِ الْبِلاَدُ بَعْدَ الضَّلاَلَةِ الْمُظْلِمَةِ، وَالْجَهَالَةِ الْغَالِبَةِ، وَالْجَفْوَةِ الْجَافِیَةِ...»
وی در تشریح این فرازها، به هفت ویژگی برجسته اشاره کرد:
۱. بندگی خدا: اولین وصف، «عَبْدُهُ» است. این جهان فقط یک خالق دارد و هر چه هست مخلوق او است، تمام مشکلات بشر از آغاز تا امروز، ریشه در عدم انجام درست بندگی داشته است، پیامبر(ص) عبد خدا بود و این عالیترین مرتبه است.
۲.رسالت الهی: این بنده، «رَسُولُهُ» است. انتخاب ایشان نه توسط مردم، که توسط خالق عالم صورت گرفته است.
۳.برگزیدگی (نجیب) : ایشان «نَجِیبُهُ» هستند؛ یعنی دارای کرامت و بزرگی ذاتیای که مبنای انتخاب الهی قرار گرفته است.
۴.انتخابشده (صفوته) : واژه «صَفْوَتُهُ» به معنای گزیده و خالصشده است.
۵.بینظیر در فضیلت: «لاَ یُؤَازَی فَضْلُهُ» به این معنا است که ایشان در فضیلت و برتری نمونه و همتایی ندارد. در اصول کافی نیز آمده است که خداوند کسی برتر از رسولش نیافریده است.
۶.فقدان ناپذیرفتنی: «وَ لاَ یُجْبَرُ فَقْدُهُ» یعنی فقدان آن حضرت قابل جبران نیست. با رحلت ایشان، یکی از بزرگترین مصیبتها یعنی قطع رسمی وحی الهی رخ داد.
۷.نورانیت و روشنگری: «أَضَاءَتْ بِهِ الْبِلاَدُ...» به این معنا است که به برکت نور وجودی ایشان، شهرهایی که در ظلمت ضلالت، جهل غالب و قساوت سنگین فرو رفته بودند، روشن شدند.
استاد حوزه به توصیف جامعه پیش از بعثت در کلام امام (ع) پرداخت و یادآور شد: امام علی(ع) در ادامه، فرهنگ حاکم بر جامعه جاهلی را در هفت ویژگی تاریک خلاصه میکنند که در واقع بیانگر پیامدهای نبود ولیّ خدا در جامعه است، غرقبودن در ضلالت، ظلمت، جهل غالب، قساوت و سنگدلی، حلال شمردن حرام، تحقیر دانشمندان و زیستن در دوران «فترت» (فاصله بین پیامبران).
وی تأکید کرد: اگر بشر بداند در زمانی زندگی میکند که ولیّ خدا حضور ندارد و حقیقت این غیبت را درک کند، این خود بزرگترین مصیبت است. رضوان خدا بر امام خمینی (ره) که با انقلاب اسلامی، بساط بسیاری از این ویژگیهای عصر جهالت را در ایران برچید.
حجتالاسلام بامری با آرزو برای ایجاد فرهنگی مشابه جلسات جمعی قرآن برای مطالعه نهجالبلاغه، به ویژه میان طلاب، خاطرنشان کرد: ای کاش حداقل در حوزهها، هفتهای یک بار جلسات روخوانی و انس با نهجالبلاغه به صورت جمعی برگزار شود. این کتاب گرانقدر، تنها کلمات امیرالمؤمنین علی(ع) است و ترجمهها و شروح ارزشمند بسیاری بر آن نگاشته شده است.
معرفی برخی ترجمههای معتبر نهجالبلاغه
وی در معرفی برخی از این ترجمهها افزود:
· ترجمه و شرح آیتالله العظمی مکارم شیرازی: با عنوان «پیام امام» که ترجمهای دقیق و برگرفته از تفسیر مفصّل ایشان است.
· ترجمه آیتالله دشتی: که در پاورقیهایش به مقایسه مکاتب فکری روز با کلمات امام (ع) پرداخته است.
· ترجمه آقای امامی: از دیگر ترجمههای خوب و قابل اعتماد.
· ترجمه دکتر سید جعفر شهیدی: ترجمهای ادبی، دقیق و فخیم که مخاطب خاص خود را میطلبد.
· ترجمه آقای زمانی: نیز ترجمهای روان و مناسب است.
استاد حوزه علمیه با اشاره به عظمت نهجالبلاغه، تصریح کرد: ما هرچند درک امام معصوم (ع) را نداریم، ولی امام راحل(ره) در زمان ما منش و گفتاری پیامبرگونه داشتند و ایشان در ابتدای وصیتنامه خویش به داشتن نهجالبلاغه افتخار میکنند. به راستی که کتابی همانند نهجالبلاغه و صحیفه سجادیه یافت نمیشود، علامه حسنزاده آملی نقل میکردند که استادشان، مرحوم آیتالله الهی قمشهای، هنگام خستگی از مباحث علمی میفرمودند: «برویم به بهشت امیرالمؤمنین علی(ع)» و به مطالعه نهجالبلاغه میپرداختند.
انتهای پیام. /










نظر شما