حجت الاسلام و المسلمین سید صادق محمدی، در گفتگو با خبرگزاری «حوزه»، ضمن مروری بر فعالیتهای علمی و پژوهشی این انجمن و با یادآوری اهداف، افقهای علمی و رویکردهای اندیشه ای این محفل، به بیان نکات مهمی در خصوص علم اصول، تعاملات و فعالیتهای جاری در این مجموعه پرداخت که در ادامه می آید.
* انجمن اصول فقه حوزه از چه تاریخی تشکیل یافته است؟
انجمن اصول فقه در اسفند 1390 با حضور بیش از 80 نفر از اساتید سطوح عالی و خارج فقه و اصول با سخنرانی حضرت آیت سبحانی فعالیت خود را آغاز و از همان ابتدا، بهره گیری از دغدغه های مقام معظم رهبری(مدظله العالی)، رهنمودهای مراجع عظام (دام ظلهم العالی) و بزرگان حوزه را ملاک عمل خود قرار داده، دیدگاه های آنان را منشور فعالیتهای خود می داند.
*این انجمن چه اهداف و رویکردهایی را دنبال می نماید؟
«تعمیق، تهذیب و توسعه لازم در دانش اصول فقه با حفظ سنتها و اصول سلف صالح»، «بسط کاربرد اصول فقه در فقه و حوزههای مختلف علوم حوزوی مرتبط»، «تولید دانش مرتبط با اصول فقه مانند فلسفه اصول فقه»، «نشر و عرضه اصول فقه شیعه به مجامع علمی داخلی و خارجی خصوصاً مجامع علمی اهل سنت»، «ایجاد زمینههای فعالیت اساتید، اندیشمندان، محققان حوزوی و دانشگاهی در ساحت دانش اصول فقه» و ... از جمله اهداف و رویکردهای انجمن اصول فقه حوزه می باشد.
*از فعالیت های این انجمن برای ما بفرمایید.
قلمرو فعالیتهای انجمن در جهت تحقق اهداف مذکور، «پژوهش»، «نقد و نظریه پردازی علمی»، «مطالعات تطبیقی و بینا رشتهای»، «برگزاری دورههای آموزشی و کارگاههای دانش افزایی در دانش علم اصول»، «برپایی هم اندیشیها و همایشهای علمی و در سطوح ملی و فراملی در این دانش»، «تأسیس اتاق مشاوره علمی برای حوزویان»، «برقراری ارتباط و همکاری فعال با مؤسّسات، نهادها و شخصیتهای علمی ایرانی، اسلامی و بین المللی» و ... می باشد.
*ظرفیتها و قابلیتهای علم اصول و فضلایی که در این حوزه فعالیت میکنند چیست و چگونه میتوان در صدد ارتقا و هم افزایی آن با سایر فعالیتهای پژوهشی در حوزه علمیه در شاخههای دیگر برآمد؟
ظرفیت و قابلیت هر تشکل علمی به میزان کمیت و کیفیت اندیشمندان، محققان و اساتید آن بستگی دارد و از این جهت انجمن اصول فقه در سطح عالی قرار دارد؛ البته به دلیل نوپا بودن انجمن، عدم معرفی کامل و درست انجمنهای علمی حوزه از جمله انجمن اصول فقه، عدم اختصاص اعتبارها و حمایتهای لازم از انجمنهای علمی به خصوص این انجمن از جهات مختلف، عدم انگیزه کافی در میان اساتید معظم و محققان گرامی به فعالیتهای گروهی و بسیاری از عوامل دیگر نظیر عدم انگیزه لازم در مسأله پژوهش در بین حوزویان و صرف بیشتر انرژی و همت در بخش آموزش و به طور کلی آموزش محوری و نه آموزش و پژوهش محوری سبب شده تا حضور اساتید، نخبگان و طلاب فاضل در حد کافی و لازم نباشد؛ با این حال این انجمن چند برابر بیش از حدّ امکانات، فعالیت و برنامه داشته که در بخشهای دیگر به آن خواهیم پرداخت.
نکته قابل توجه این است که حوزههای علمیه کشور؛ به ویژه حوزه علمیه قم شناخت کافی از اهداف و قلمرو فعالیتهای انجمنهای علمی ندارند؛ بلکه هنوز پس از گذشت بیش از 12 سال از شروع به کار انجمنهای علمی، جایگاه آنها در مراکز و سازمانهای حوزوی به ویژه مدیریّت حوزههای علمیه به صورت جامع، مشخص و مبیّن نشده؛ البته فعالیت های مثبتی انجام گرفته؛ ولی کافی نیست و به نظر میرسد اگر سازمان یا مرکزی با اختیار کامل و با ساختاری اثرگذار جریان سازی کرده و این استعدادهای فراوان پژوهشی حوزههای علمیه را ساماندهی و هماهنگی لازم را میان مراکز مرتبط و همسو در حوزههای علمیه ایجاد کند، تحول مورد نظر و شتاب علمی که رهبر معظم انقلاب بر آن تأکید دارند، تحقق خواهد یافت.
*مدیریت و ساختار اجرایی حوزه در این خصوص چه نقشی دارد و چه کمکهایی میتواند در جهت نیل به اهداف و افقهای پژوهشی انجمنهای علمی به خصوص انجمن علمی اصول فقه حوزه داشته باشد؟
نقش مدیریت در ایجاد انگیزه، حمایتهای گوناگون و خصوصاً ایجاد فضای هم افزایی روشن و واضح است. انجمنهای علمی با ایده و همت آیت الله حسینی بوشهری ایجاد و هم اکنون بیش از 15 انجمن علمی در حوزه وجود دارد و این امر هم به حمایتهای بیشتر از سوی معاونت پژوهش حوزههای علمیه نیاز دارد.
به عنوان مثال راه اندازی اتاق مشاوره علمی در کتابخانه آیت الله العظمی حائری با انجام چند جلسه با معاونت پژوهش حوزه های علمیه به نتیجه رسید و راه اندازی شد؛ اما این توقع وجود دارد که در ادامه چنین اموری حمایت صورت گیرد و در انجام آن تسریع شود.
*انجمن اصول فقه تاکنون چه برنامهها و پروژههایی را در حوزه اندیشه و پژوهش به انجام رسانده است؟
فعالیتهای انجمن اصول فقه از تشکیل حلقههای علمی در 5 موضوع: «نقد و بررسی مسائل علم اصول»، «تطبیقات علم اصول»، «تاریخ علم اصول»، «اصول مقارن» و «فلسفه علم اصول» آغاز و جلسات متعددی با اساتید سطوح عالی و خارج حوزه برای هرکدام برگزار شد که نتایج خوبی نیز به همراه داشت.
تهیه مقالات گوناگون در زمینه های مختلف و انتشار آن در نشریه «پژوهش های اصول»، چاپ کتاب تطبیقات علم اصول؛ به زودی و برگزاری نشست های علمی متعدد از جمله فعالیت های این انجمن بوده است.
برگزاری نشست علمی با موضوع نوآوری های اصولی حضرت امام خمینی(ره) با حضور حضرت آیت الله سبحانی و آیات مؤمن و فاضل لنکرانی در سال 1392 برگزار و در سال 1393 نیز 12 نشست علمی با حضور حضرت آیت الله جوادی آملی و اساتید و محققان حوزوی انجام شده که 6 نشست آن را در دانشگاه امام صادق(ع) تهران برگزار کرده ایم که نشانگر ظرفیت بالای انجمن اصول فقه و از نوآوریهای آن می باشد.
برگزاری پیش کرسی نظریه پردازی از دیگر برنامه های این انجمن بوده و ان شاءالله در آینده ای نزدیک اصل کرسی نظریه پردازی که از دغدغههای مهم مقام معظم رهبری (دام ظله العالی) است، برگزار خواهد شد.
از دیگر فعالیتهای انجمن، نقش آفرینی در داوری کتاب سال حوزه است و در این زمینه هم فعال ظاهر شده و با نظارت و حمایت معاونت پژوهش حوزههای علمیه انجام پذیرفته است.
تأسیس اتاق مشاورههای علمی اصول فقه در کتابخانه آیت الله الظعمی حائری از برنامه هایی است که جزو افتخارات انجمن اصول فقه به شمار می رود.
فعالیتهای انجمن در زمنیه نقد کتاب و تفاهم نامههای متعدد با بیش از 10 مرکزعلمی مرتبط و یا همسو نیز قابل توجه است؛ ازجمله همکاری با نقد کتاب کشوری، دانشگاه امام صادق (علیه السلام)، دفتر تبلیغات حوزه علمیه قم، مجله پژوهشهای اصولی و ...
انجمن اصول فقه ارتباط محکم و مستمر با مراجع عظام و بزرگان حوزوی دارد و تاکنون با 3 مرجع تقلید به صورت ویژه و در مجامع علمی سالانه نشست داشته و از نظرات ارزشمند آنان استفاده نمودهایم.
دریافت مجوز مجله علمی اصول فقه از دیگر فعالیت ها می باشد که شماره نخست آن به زودی چاپ خواهد می شود.
*علم اصول فقه بی تردید نقش مؤثر و مهمی در شناخت هویت دینی و اندیشه اسلامی دارد؛ چرا که به نوعی مدخل بسیاری از نکات و دقایق علمی در حوزه فقه که مبنا و اساس شریعت است میگردد. در این خصوص توضیح دهید و در ادامه، ارزیابی خود را از نقش اجتماعی و تأثیرات مختلفی که این علم مثلاً در حوزه حکومت و مباحث دیگر فردی و اجتماعی دارد بیان نمایید.
تدوین اصول فقه به غرض استنباط احکام فقهی بوده و این مطلب از تعریف علم اصول و مسائل مدوّن از علم اصول هویداست. بنابراین اصول فقه، علمی در جهت منطق و روش استنباط گزارههای فقه اصطلاحی قلمداد میگردد و اساساً برخی از مباحث علم اصول در جهت اجتهاد احکام فقهی از کتاب طهارت تا کتاب دیات است؛ به عنوان مثال بحثی که در اصول در ارتباط با اعتبار ظن در اصول دین مطرح شده و اینکه آیا خبر واحد در مورد اصول دین کافی است یا خیر از همین جنس می باشد.
مرحوم شیخ انصاری این بحث را به طور تفصیلی بیان میکند و بحث را در دو قسم «ما لا یجب الاعتقاد به الا بعد حصول العلم به» و «ما یجب الاعتقاد به مطلقاً» دنبال مینماید و به طور کلی خبر واحد در جایی مطرح میگردد که مسأله منجزیت و معذریّت مورد نظر است؛ بنابراین در اموری که انسان به دنبال امور واقعی است نظیر اینکه حکومت اسلامی در پی تحقق یک حکومت موفق در عرصههای مختلف اقتصادی، سیاسی و اجتماعی است آیا میتواند به اخبار آحاد که مفید ظن است اکتفاء کند و یا اینکه برای تحقق یک نظام و مکتب نیازمند به تجمیع قرائن موجب قطع از مجموع فقه اسلام میباشیم و آیا میتوان برای استنباط فقه حکومتی آنجایی که فقیه و حاکم شرع به دنبال تحقق حکومت موفق در تمامی عرصههاست به اصول عملیه تمسک نمود و یا اینکه اصول عملیه در جهت ایجاد مؤمّن از عقاب برای مکلف است و همین طور اگر در فقه تربیتی به دنبال تحقق یک نظام مبتنی بر روح و قوانین واقعی اسلام و هماهنگ با فطرت باشیم و در جهت تحقق یک نظام تربیتی هدفمند و در پی اصلاح و تحول در جامعه و حرکت به سوی تنظیم روابط صحیح خانوادهها باشیم میتوان به اخبار آحاد مبتنی بر ظن است اکتفاءکنیم و یا راه دیگری برای تحقق نظام تربیتی اسلام باید بپیمائیم؟ اینها همگی از مواردی است که علم اصول فقه در آن مي تواند مدخلیت داشته، سرنوشت ساز باشد و البته كار زيادی لازم دارد.
البته در ادامه توضیح موارد فوق الذکر باید گفت اگر تنها در جهت تجویز استناد به شارع هستیم خبر واحد در تمامی عرصهها به غیر از موارد لزوم قطع وعلم، کافی است و همین طور فقه الاقتصاد و فقه الاجتماع از این بحث مستثنا نیست. بنابراین در این گونه موارد که هدف رسیدن به یک سری امور واقعی است، اصول فقه دچار سؤالات فراوانی میگردد که البته تفصیل آن در حوصله یک مصاحبه نیست.
*جنابعالی چه قلمرویی برای اصول فقه قائل هستید؟ نظرتان درباره این رویکرد و نظریه که اصول فقه را تنها منحصر در فقه اصطلاحی میداند چیست؟
البته گستره اصول فقه را نمیتوان منحصر به فقه اصطلاحی دانست؛ بلکه در اصول فقه، مثلاً مباحث الفاظ آن را نمیتوان تنها در جهت استنباط فقه اصطلاحی منحصر دانست و همینطور مباحث ملازمات عقلیه منحصر به احکام فقهی مصطلح نیست؛ بلکه میتوان از اصول فقه در علوم مختلف حوزوی که مبتنی بر متون مقدس است استفاده نمود. علم تفسیر، علم اخلاق و همین طور علم کلام میتواند از علم اصول بهره ببرد و به طور کلی علوم حوزوی در بخشهای مختلف نیازمند اصول و روش استنباط گزارههای دینی بوده و تدوین اصول و منطق استنباط در همه علوم حوزوی مبتنی بر متون، میتواند از اصول فقه متأثر باشد و همچنین مباحث مربوط به علوم انسانی که از موارد دغدغه مقام معظم رهبری (دام ظله العالی) است میتواند از رهگذر اصول فقه به سامان برسد و البته ناگفته نماند هم اکنون اصول فقه حکومتی نیز مورد گفتمان قرار گرفته و باید بحث نمود که آیا برای فقه حکومتی همین اصول فقه رائج کافی است و یا نیازمند به اصول و روشهای استنباطی جدید نیز هستیم؟
*نکتهای که در اینجا میتواند مورد توجه قرار گیرد بحث ربط و نسبت علم اصول فقه با مبحث مهم علوم انسانی است. ارزیابی شما در این خصوص چیست؟
ظرفیت شناسی اصول فقه در علوم انسانی نیز باید بررسی گردد. ارتباط مسائل علم اصول با علوم انسانی چه در بخش قضایای اخباری واقع نما و چه در مباحث تکلیفی و حقوقی و چه در بخش مباحث توصیهای، اخلاقی، ارزشها و مباحث دیگر باید مورد دقت و بررسی واقع شود. آیا اصول فقه فعلی میتواند به علوم انسانی کمک کند یا خیر و به طور کلی روش و منهج و منطق اصول چه کارایی برای علوم انسانی دارد و در فقه حکومتی نیز آیا همین اصول کافی است و یا به اصول جدید نیاز داریم و بحث بعدی کاربرد اصول در فقه حکومتی است که باید با دقت علمی و مبتنی بر اصالتها، مورد تأمل قرار بگیرد.
*ارزیابی شما از علم اصول فقه و سیر تطور آن و وضعیت کنونی این علم در فضای علمی حوزههای علمیه چیست؟
ارزیابی از وضعیت کنونی اصول فقه ایجاب میکند که ابتدا گفته شود اصول فقه شیعه از قویترین، مستحکمترین و نظام مندترین علوم است و هم اکنون در اوج قله تکامل از جهت دقت قرار دارد و اگر در اصول فقه اهل سنت مطالعه داشته باشیم، متوجه می شویم که قابل قیاس با اصول فقه شیعه نیست.
اما دانش علم اصول در حال حاضر نیاز به تحول در بخش آموزش و پژوهش و همچنین بررسی کاربردهای مسائل علم اصول در علم فقه سنتی و به طور کلی فقه به معنای فهم دین دارد و به طور خلاصه میتوان گفت اصول فقه در بخش آموزش و پژوهش کاربردی محور و همچنین در عرصه معرفی به دنیای اسلام بلکه مجامع وNGOهای بین المللی و در بخش مطالعات تطبیقی و مقارنهای با اصول فقه اهل سنت و علوم مرتبط مثل هرمنوتیک، نیاز به کار جدی و مستقیم فردی و گروهی دارد و متأسفانه فعالیت مورد توقع در این عرصهها صورت نگرفته و حضور جدی اساتید محققان و پژوهشگران حوزوی را میطلبد.
*ارزیابی خود را از سطح کلی و برآیند قدرت علمی حوزویان کنونی در موضوع علم اصول فقه را بیان کنید.
گرچه سطح نخبگان و محققان حوزوی در دانش فخیم اصول فقه خوب است و در برخی موارد در سطح عالی قرار دارد؛ ولی سطح عمومی حوزویان در این عرصه قابل قبول نیست. اساتید بیشتر در بخش آموزش فعالیت دارند و در عرصه پژوهش حضور جدی وجود ندارد و میتوان گفت تفکیکی محسوس میان اساتید و پژوهشگران در علوم حوزوی به خصوص در فقه و اصول در مجموع وجود دارد.
در حال حاضر از استاد، تنها تدریس متون خواسته میشود در صورتی که در گذشته، حوزههای علمیه و در مجامع علمی موفق دنیای امروز تدریس از پژوهش جدا نبوده و نیست. آموزش پژوهش محوری اصلی مسلم برای تولید علم و نظریه پردازی است. آموزش بدون پژوهش، به معنای رکود علم و در جازدن در اندوختههای گذشته بوده و برای ارتقای سطح علمی در ساحت اصول فقه و تمامی علوم حوزوی، نیازمند به اصلاح نظام آموزشی و پژوهشی بر اساس حفظ سنتهای موفق سلف صالح و تلفیق روشهای نوین و نهادینه شدن نظام تصمیم گیری بر اساس نظر اساتید و محققان و پژوهشگران حوزوی و نظام نمودن حمایتهای پژوهشی در حوزه و ایجاد انگیزه کافی در سطح عمومی دانش پژوهان حوزوی و مانند آن هستیم و البته کارهایی در سالهای اخیر انجام گرفته؛ ولی فاصله زیادی با وضعیت مطلوب داریم.
*یکی از نکات مهم در خصوص علوم مختلف، جنبه کاربردی و نوع ارتباط یابی آن با جامعه و تأمین نیازهای روز جامعه است. ارزیابی شما در خصوص این نکته در مورد علم اصول فقه در حال حاضر حوزههای علمیه چیست؟
یکی از عرصههای مورد غفلت در اصول فقه جنبه کاربردی نمودن آن است. برای موفقیت در این امر راه کارهایی وجود دارد؛ اول اینکه آموزش دانش اصول فقه کاربردی محور نیست. یکی از علل موفقیت درس خارج استاد مرحوم آیت الله العظمی میرزا جواد تبریزی این بود که موارد متعددی پیش میآمد که اصول فقه را به فروع تطبیق مینمودند و پیوسته به نکات مهم کلیدی تأکید داشتند و علاوه بر دوری از اطناب و تطویلهای خسته کننده، کاربردی محور نیز بود و بسیار بر تطبیق اصول فقه بر فروع تأکید داشتند.
ایشان به جای ذکر اقوال و تطویل کلام در این بخش بیشتر به این دو نکته تکیه داشتند و معروف است که درس ایشان بر اساس «شاگرد ماندن» نبود؛ بلکه ارائه طریق برای ایجاد روحیه اجتهاد در بین شاگردان مینمودند و در واقع درس ایشان به محوریت استاد شدن و ایجاد قدرت برای بررسی اقوال و وجوه دیگر از دغدغههای استاد بود.
یکی دیگر از راه های کاربردی نمودن اصول فقه، پژوهشهای اصولی با محوریت کاربردی نمودن است و اگر کتابهای متعددی بر این اساس (همانند آنچه که در علم صرف و نحو اتفاق افتاده است) تدوین گردد، میتواند اصول فقه را از حالت تحلیلی محور، به تحلیلی- کاربردی تبدیل نماید.
راه دیگر کاربردی نمودن دانش اصول فقه، تشکیل کلاسهای متعدد بر اساس تدریس اصول کاربردی است و به طور کلی ایجاد کلاسهایی شبیه کلاسهای تجزیه و ترکیب در صرف و نحو کمک زیادی در این جهت مینماید.
انجمن اصول فقه دارای 5 حلقه علمی است که یکی از آنها، حلقه «تطبیقات اصول فقه» است و در این زمینه کارهای خوبی انجام گرفته و ضمن چاپ مقاله در این عرصه، اینجانب در صدد ارائه کتاب «تطبیقات الاصول» نه تنها برای ذکر موارد تطبیق؛ بلکه در جهت بیان تطبیقات اصولی بر فقه با محوریت تحلیل هستم؛ به این معنا که تطبیقات اصولی را در موارد متعدد تحلیل نموده و این کتاب در پی آن است که کار مناسبی در جهت ایجاد اجتهاد در عرصه تطبیق انجام دهد و می دانید که انسان نمیتواند با صرف اجتهاد در مسائل اصول، استنباط احکام کند؛ بلکه باید مهارتهای تطبیقی نیز داشته باشد.
*در پایان اگر نکته ای باقی مانده، بفرمایید.
تقاضاي اينجانب از اساتيد، محققان و دانش پژوهان حوزوي آن است كه در عرصه پژوهش حضور جدي داشته باشند. انجمن اصول فقه، ابتكاراتي همچون برگزاري نشست هاي نقد و نظريه پردازي، تأسيس اتاق مشاوره علمي، فعاليت هاي كاربردي در علم اصول داشته و اگر همكاري بيشتري از سوي عزيزان وجود داشته باشد، مي توان بر تحول بنيادين در حوزه اميد داشت و البته از همه عزيزان همكار هيئت مديره انجمن، فعالان در عرصه هاي مختلف انجمن اصول فقه نیز تشكر مي نمايم