پنجشنبه ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳ |۱۵ شوال ۱۴۴۵ | Apr 25, 2024
آیت الله محمدی ری شهری

حوزه / ممكن است درآمدِ شخصى، به گونه ‏اى باشد كه هر قدر كه مايل است، بتواند هزينه كند؛ امّا اسلام، اجازه نمى‏ دهد كه بيش از نياز، مصرف نمايد.

سرویس علمی فرهنگی خبرگزاری «حوزه» موضوع «اصلاح الگوى مصرف از نگاه قرآن و حديث» را به قلم آیت الله محمدی ری شهری منتشر می کند.

يكى از پايه ‏هاى اصلى توسعه اقتصادى، «اصلاح الگوى مصرف» است ، واژه «الگو»، به معناى معيار، نمونه و سرمشق است.  بنا بر اين، مقصود از عنوان «الگوى مصرف از نگاه قرآن و حديث»، ارائه معيارها، بايدها و نبايدهايى است كه براى اصلاح شيوه مصرف در جامعه اسلامى، در قرآن و سخنان پيشوايان اسلام آمده است. 

اصلى‏ترين اقداماتى كه انجام دادن آنها، به منظور اصلاح الگوى مصرف البته از درآمدها و امكانات شخصى، لازم و ضرورى است، عبارت‏اند از: برنامه‏ ريزى‏، ميانه ‏روى‏، رفاه، رعايت اولويت‏ ها ،رعايت بيشترين بازدهىِ اجتماعى ساده ‏زيستى‏ ‏و در نظر گرفتن فرهنگ جامعه‏.

* برنامه ريزى‏

نخستين رهنمود اسلام براى اصلاح الگوى مصرف، برنامه‏ريزى براى هزينه كردن و ايجاد تعادل ميان دخل و خرج زندگى است. قرآن در اين باره مى ‏فرمايد:«لِيُنْفِقْ ذُو سَعَةٍ مِنْ سَعَتِهِ وَ مَنْ قُدِرَ عَلَيْهِ رِزْقُهُ فَلْيُنْفِقْ مِمَّا آتاهُ اللَّهُ»

بر توانگر است كه از دارايىِ خود هزينه كند، و هر كه روزى‏اش بر او تنگ شده باشد، از آنچه خداوند به او داده است، خرج كند.

اين سخن، بدين معناست كه هر كس بايد فراخور درآمد خود، براى هزينه‏هاى زندگى خويش برنامه‏ريزى كند؛ زيرا درآمد همه مردم، يكسان نيست. از اين رو، هر كس براى رسيدن به توازن و تعادل ميان دخل و خرج زندگى، بايد برنامه خاص خود را داشته باشد. رعايت اين توازن، حتّى در شرايط مختلف اقتصادى زندگى يك فرد نيز ضرورى است.

 اين اقدام، يكى از مصاديق بارز تدبير در امور معيشتى است كه بيش از ثروت، در رفاه و آسايش انسانْ مؤثّر است، و در كنار دين‏شناسى و مقاومت در سختى‏ها، به دست آوردن آن، براى اهل ايمان، ضرورى است،اصلاح الگوى مصرف از نگاه قرآن و حديث

و عدم برخوردارى از اين ويژگى، گاه موجب مى‏گردد كه برخى از بينوايان، از ثروتمندان، اسرافكارتر شمرده شوند. در روايتى از امام صادق عليه السلام آمده است:رُبَّ فَقيرٍ أسرَفُ مِن غَنِىٍّ. فَقُلتُ: كَيفَ يَكونُ الفَقيرُ أسرَفَ مِنَ الغَنِىِّ؟ فَقالَ: إنَّ الغَنِىَّ يُنفِقُ مِمّا اوتِىَ، وَ الفَقيرَ يُنفِقُ مِن غَيرِ ما اوتِىَ.

[امام عليه السلام فرمود:] «بسا فقيرى كه از توانگر، اسرافكارتر باشد». گفتم: چگونه چنين چيزى ممكن است؟ فرمود: «توانگر، از آنچه به وى عطا شده، خرج مى‏كند؛ ولى فقير، بدون آن كه به وى انفاق شده خرج مى‏كند».

* ميانه‏ روى‏

دومين رهنمود براى اصلاح الگوى مصرف، ميانه‏روى (اعتدال) در مصرف است. ممكن است درآمدِ شخصى، به گونه‏اى باشد كه هر قدر كه مايل است، بتواند هزينه كند؛ امّا اسلام، اجازه نمى‏دهد كه بيش از نياز، مصرف نمايد. البته بايد توجّه داشت كه نياز، مراتبى دارد. دانشمندان، نيازهاى انسان را به سه مرتبه تقسيم كرده‏اند: ضرورت، كفايت و رفاه.

 *مراتب نياز

يك. ضرورت (نياز به امكانات ضرورى)

  نياز انسان به امكانات اوّليه ضرورى است؛ يعنى چيزهايى كه ادامه زندگى، بدون آنها، امكان‏پذير نيست و يا با مشكل جدّى، رو به روست.

دو. كفايت (نياز به امكانات مُكفى)

  نياز انسان به امكاناتى است كه براى اداره يك زندگى متوسّط، اعم از نيازهاى اقتصادى، علمى و فرهنگى، كافى است.

* رفاه (نياز به رفاه نسبى)

مرتبه سوم نياز، نياز انسان به امكاناتى است كه افزون بر برخوردارى از يك زندگى متوسّط، رفاه و آسايش او را نيز در حدّ معقول و منطقى تأمين نمايد.

گفتنى است كه هر چند آنچه در روايات اسلامى، مورد تأكيد قرار دارد، تأمين نيازهاى زندگى در حدّ كفاف و برخوردارى از يك زندگى متوسّط است،  امّا برخوردارى از رفاه نسبى نيز با ميانه‏روى در مصرف، منافاتى ندارد. لذا در روايتى از اسحاق بن عمّار نقل شده كه:

قُلتُ لِأبى عَبدِ اللّهِ عليه السلام: يَكونُ لِلمُؤمِنِ عَشَرَةُ أقمِصَةٍ؟ قالَ: نَعَم، قُلتُ: عِشرونَ؟ قالَ: نَعَم، قُلتُ: ثَلاثونَ؟ قالَ: نَعَم، لَيسَ هذا مِنَ السَّرَفِ‏ إنَّمَا السَّرَفُ أن تَجعَلَ ثَوبَ صَونِكَ ثَوبَ بِذلَتِكَ.

به امام صادق عليه السلام گفتم: آيا مؤمن مى‏تواند ده پيراهن داشته باشد؟ امام عليه السلام فرمود: «آرى». گفتم: بيست پيراهن چه؟ فرمود: «آرى [اشكالى ندارد]». گفتم: سى تا چه؟ فرمود: «آرى. اين، اسراف نيست؛ اسراف، آن است كه لباس بيرونى‏ات (ميهمانى‏ات) را لباس كار و دم دستى قرار دهى».

بنا بر اين، آنچه در اسلام، اسراف و غير مجاز شمرده شده، مصرف بيش از حدّ رفاه نسبى است.

* رعايت اولويت‏ ها

يكى از نكات بسيار مهم در اصلاح الگوى مصرف، در نظر گرفتن اولويت‏هاست. بى‏توجّهى به اين امر، در واقع، هدر دادن سرمايه، و گونه‏اى اسرافكارى است و مشكلات گوناگونى را در پى خواهد داشت. در روايتى از امام على عليه السلام آمده است: مَنِ اشتَغَلَ بِغَيرِ المُهِمِّ ضَيَّعَ الأهَمَّ.

هر كس به چيزى كه مهم نيست بپردازد، آنچه را كه اهميت بيشترى دارد، از دست مى‏دهد.

بنا بر اين، در تأمين نيازهايى كه از درآمدهاى شخصى صورت مى‏گيرد، توجّه به دو نكته، ضرورى است:

 1- در نظر گرفتن اولويت، در شخص مصرف كننده‏

چنان كه در روايتى از پيامبر صلى الله عليه و آله آمده است:

إذا كانَ أحَدُكُم فَقيرا فَليَبدَأ بِنَفسِهِ، فَإن كانَ فَضلًا فَعَلى عِيالِهِ، فَإِن كانَ فَضلًا فَعَلى قَرابَتِهِ أو عَلى ذى رَحِمِهِ، فَإن كانَ فَضلًا فَهاهُنا و هاهُنا.

هر يك از شما كه فقير است، نخستْ به خود بپردازد. اگر مالى افزون آمد، به خانواده‏اش بدهد، اگر بيشينه‏اى مانْد، به خويشاوندان يا بستگانش بپردازد، و اگر باز هم ماند، اين سو و آن سو هزينه كند.

همان طوركه در اين روايت آمده، انسان، به طور طبيعى بايد در درجه اوّل، نيازهاى خود را تأمين كند، سپس نزديكان و پس از آن، ديگران. امّا گاه، ضرورتْ ايجاب مى‏كند كه نياز ديگران را مقدّم دارد كه اين معنا از نظر اخلاقى، در اسلامْ پسنديده است و ايثار ناميده مى‏شود.

2- در نظر گرفتن اولويت، در نياز مصرف كننده‏

تأمين نيازهاى ضروری تر بر نيازهايى كه تأمين آنها ضرورت كمترى دارد، بايد مقدّم گردد.

*اصلى‏ترين معيار اصلاح الگوى مصرف‏

معيار اصلى در تشخيص ميانه‏روى در مصرف، بلكه مهم‏ترين اصل در اصلاح الگوى مصرف، به جا مصرف كردن، و نابجا مصرف كردن‏ است. اين معيار در روايتى از پيامبر صلى الله عليه و آله بدين گونه بيان شده است:

مَن أعطى فى غَيرِ حَقٍّ فَقَد أسرَفَ، و مَن مَنَعَ عَن حَقٍّ فَقَد قَتَّرَ.

هر كه به ناحق (بى‏جا)، بخشش كند، اسراف كرده است و هر كه به حق (به جا)، خرج نكند، سختگيرى و خسّتْ ورزيده است.

بر پايه اين معيار عقلى و شرعى، همه بايدها و نبايدهاى اصلاح الگوى مصرف را مى‏توان مشخّص كرد و ترديدى نيست كه تأمين همه مراتب نياز انسان‏ها از درآمد مشروع خود، از مصاديق روشن مصرف به جا محسوب مى‏گردد.

 *همدردى در تنگناهاى اقتصادى‏

يكى ديگر از دستورالعمل‏هاى مهم اخلاقى در اسلام، مواسات و همدردى با توده مردم در تنگناهاى اقتصادى است.  

اين سخن، بدين معناست كه همدردى با مردم در تنگناهاى اقتصادى، بالاترين مراتب «تدبير زندگى» و زيباترين «الگوى مصرف» در اسلام است كه بايد مورد توجّه ثروتمندان، به ويژه رهبران دينى و سياسى باشد.

* رعايت بيشترين بازدهىِ اجتماعى‏

يكى از نكات مهم در الگوى مصرف در مشاركت‏هاى اجتماعى، اين است كه بايد به گونه‏اى عمل شود كه داراى بيشترين بازدهى اجتماعى باشد. از اين رو، هزينه كردن در مواردى كه زيانش براى انسان، بيش از سودش براى ديگران است، نكوهيده شمرده شده است. چنان كه در روايتى از امام كاظم عليه السلام آمده است:

لا تَبذُل لِإِخوانِكَ مِن نَفسِكَ ما ضَرُّهُ عَلَيكَ أكثَرُ مِن مَنفَعَتِهِ لَهُم.

 براى برادران [ايمانى‏] خود، چندان از خودت مايه مگذار كه زيان آن براى تو، بيشتر از سودش براى آنهاست.

يعنى، وقتى كسى، بدهكارى زيادى دارد، شما نبايد همه ثروتتان را براى پرداخت بدهى چنين شخصى بدهيد؛ چون در اين صورت، بدون آن كه بدهى او پرداخته شده باشد، همه ثروت خود را از دست داده‏ايد.

* ساده‏زيستى‏

اصلاح الگوى مصرف، بدون قناعت و ساده‏زيستى، و دورى از تجمل‏گرايى، امكان‏پذير نيست، از اين رو، در روايات اهل بيت عليهم السلام كاستن از هزينه‏هاى زندگى و ساده‏زيستى،  مكرّر توصيه شده است. بر پايه روايتى از امام صادق عليه السلام، ويژگى‏هاى شخص باايمان، اين گونه است: المُؤمِنُ حَسَنُ المَعونَةِ، خَفيفُ المَؤونَةِ، جَيِّدُ التَّدبيرِ لِمَعيشَتِهِ.

مؤمن، ياريگرى شايسته است، كم خرج است و گذرانِ زندگى‏اش را خوب تدبير مى‏كند.

بر اين اساس، برنامه‏ريزى در جهت ارتقاى فرهنگ ساده‏زيستى، يكى از مصاديق بهترين برنامه‏ريزى‏ها براى تدبير زندگى و اصلاح الگوى مصرف است.

 در اين باره، سفارش امام صادق عليه السلام اين گونه است كه انسان در زندگى مادى، بايد به تهى‏دست‏تر از خود نگاه كند:

انظُرْ إلى مَن هُوَ دُونَكَ فِى المَقدُرَةِ و لا تَنظُرْ إلى مَن هُوَ فَوقَكَ فِى المَقدُرَةِ، فَإِنَّ ذلِكَ أقنَعُ لَكَ بِما قُسِمَ لَكَ.

به ناتوان‏تر از خودت بنگر و به توانگر از خويش منگر؛ زيرا اين كار، تو را به آنچه قسمت تو شده، قانع‏تر مى‏سازد.

رعايت اين رهنمود، نقش مهمى در پيشگيرى از چشم و همچشمى و افراط در تجمل‏گرايى دارد.

* در نظر گرفتن فرهنگ جامعه‏

يكى از نكاتى كه در باره موضوع ساده‏زيستى و اجتناب از تفريط در مصرف، توجّه به آن ضرورى است، در نظر گرفتن فرهنگ عمومى مردم، در زمان‏هاى مختلف است. به سخن ديگر، ساده‏زيستى، به معناى استفاده از پوشاك يا غذاى نامرغوب و يا مسكن نامطلوب و در يك جمله: زندگى نامتعارف نيست. در روايتى از امام رضا عليه السلام آمده كه مى‏فرمايد:

إنَّ أهلَ الضَّعفِ مِن مَوالِىَّ يُحِبّونَ أن أجلِسَ عَلَى اللُّبودِ و ألبَسَ الخَشِنَ، و لَيسَ يَتَحَمَّلُ الزَّمانُ ذلِكَ.

دوستان سست‏عقيده‏ام، دوست مى‏دارند كه من بر پلاس بنشينم و جامه زُمُخت بپوشم؛ امّا اين روزگار، گنجايش چنين كارى را ندارد.

 همچنين هنگامى كه سفيان ثورى، ملاحظه كرد امام صادق عليه السلام، لباس زيبايى بر تن دارد و به ايشان ايراد گرفت كه پدرانش از اين گونه لباس‏ها استفاده نمى‏كرده‏اند، امام فرمود:

إنَّ آبائى عليهم السلام كانوا فى زَمانٍ مُقفِرٍ مُقتِرٍ، و هذا زَمانٌ قَد أرخَتِ الدُّنيا عَزالِيَها، فَأحَقُّ أهلِها بِها أبرارُهُم.

همانا پدران من در روزگار فقر و تنگ‏دستى زندگى مى‏كردند، حال آن كه امروز، زمانه گشايش و فراخى است؛ پس شايسته‏ترين كسان براى بهره‏مندى از اين گشايش، نيكان اين زمانه‏اند.

بنا بر اين، همسويى با فرهنگ مشروع حاكم بر جامعه، نه تنها نكوهيده نيست، بلكه مطلوب و پسنديده است، همان گونه كه در روايتى ديگر از امام صادق عليه السلام آمده است:

خَيرُ لِباسِ كُلِّ زَمانٍ لِباسُ أهلِهِ.

بهترين جامه براى هر روزگار، جامه مردم همان زمان است.

*الگوى مصرف از نگاه قرآن و حديث، آیت الله ری شهری

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha