جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳ |۱۸ رمضان ۱۴۴۵ | Mar 29, 2024
ایمان و عمل صالح

حوزه/ هنگامی که واژۀ «عمل صالح» در قرآن برای توصیف فعلی استفاده می‌شود، اغلب کنار ایمان به کار می‌رود و نشانگر این است که ارتباط تنگاتنگی بین آن‌ها وجود دارد.

به گزارش خبرگزاری «حوزه»، معاونت فرهنگی و تبلیغی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، در شماره 156 کتاب «ره توشه راهیان نور» ویژه ماه رمضان ۱۴۳۹، به ارائه مقالات در موضوعات گوناگون پرداخته که در شماره های گوناگون تقدیم حضور علاقه مندان می گردد.

* موضوع: عوامل سعادت در قرآن

مجلس اوّل: ایمان و عمل صالح

اشاره

سعادت، مفهومی ‌ست با درجات و مراتب مختلف.[1] ایمان و عمل صالح، نخستین مرتبۀ سعادت است: «مِن ‌السَّعادَةِ ‌التَّوفیقُ لِصالِحِ‌ الأعمال؛[2] از جمله سعادت انسان، توفیق انجام عمل صالح است.»  آخرین درجه سعادت، رسیدن به خدا و ملاقات با اوست: «فَمَنْ كانَ يَرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلاً صالِحاً؛[3] پس، هرکه امید به لقای پروردگارش دارد، باید که کار شایسته انجام دهد.»

آنچه در اینجا مورد بحث و بررسی قرار می‌گیرد، بررسی عوامل سعادت انسان از منظر قرآن کریم است و در مجلس نخست، مقوله ایمان و عمل صالح که نقشی بسزا در نیکبختی و سعادت آدمی ایفا می‌کند، ارائه خواهد شد.

 الف) مفهوم‌شناسی سعادت

1. سعادت‌

«سعادت» از ریشۀ «سعد» و در لغت به‌معنای «خوشبختی»[4]‌، «کامرواگشتن»‌، «موفقیت» و «بهروزی و خوشحالی»ست؛[5] اما در اصطلاح‌، خیر اضافی‌ست و به نسبت افراد‌، مختلف می‌گردد که کمال هر فردی‌ست؛ بنابراین سعادت هر موجودی، در تمامیت و کمال ویژۀ اوست و خیری‌ست که برای فرد فرد انسان‌هاست.[6] پس سعادت در حقیقت، رسیدن هر شخصی‌ست به کمال خویش با حرکت ارادی نفسانی.[7]

2. ایمان

«ایمان» از ریشۀ «أمن» و به‌معنای «آرامش جان» و «رهایی از هرگونه ترس و اندوه» گرفته شده است.[8] خداوند می‌فرماید: «الّذینَ آمَنوا وَ لَم یَلبَسوا ایمانَهُم بِظُلمٍ اولئِکَ لَهُمُ الأمنُ وَ هُم مُهتَدونَ؛[9] آنان که ایمان آورده‌اند و ایمان خود را به ستم نیالوده‌اند، آرامش و امنیت برای‌شان است و آنان هدایت یافتگان‌اند.»

در تعریف اصطلاحی ایمان چنین آمده است: ایمان، باور یقینی و قطعی‌ست که با اعتراف و پذیرش دل همراه بوده و عمل، انسان را به آن رهنمون می‌سازد (یعنی عمل، باور قلبی و ایمان را افزایش می‌دهد).[10]

امام رضا فرمود: «اَلایمَانُ عَقْدٌ بِالقَلبِ و لَفظٌ بِاللِّسانِ وَ عَمَلٌ بِالجَوارِحِ؛[11] ایمان، عبارت است از اعتقاد و باور قلبی، اقرار زبانی و عمل با اعضا و جوارح.»

3. عمل صالح

«عمل»، کاری‌ست که با آگاهی، اندیشه و با قصد و نیت انجام شود و در معنی‌، خاص‌تر از فعل است.[12] «صالح» از ریشۀ «صلح» و نقطۀ مقابل «فساد و تباهی»ست که بیشترین کاربرد آن، در بیان ارزش افعال و اعمال است. این واژه در قرآن‌، گاهی در مقابل فساد و گاهی در برابر زشتی و بدی آمده است.[13] عمل صالح از نظر اصطلاحی‌، کاری‌ست شایسته که با آگاهی، قصد و از روی ایمان انجام شود.[14]

ب) رابطۀ ایمان و عمل صالح

هنگامی که واژۀ «عمل صالح» در قرآن برای توصیف فعلی استفاده می‌شود، اغلب کنار ایمان به کار می‌رود و نشانگر این است که ارتباط تنگاتنگی بین آن‌ها وجود دارد؛ طوری که هر جا ایمان باشد‌، در پی آن عمل صالح نیز خواهد بود. این وابستگی، به‌اندازه‌ای‌ست که ما ایمان را با عمل صالح یا عمل صالح را با ایمان می‌شناسیم.[15] علامه طباطبایی می‌گوید‌: «عمل صالح، عملی‌ست که آمادگی و لیاقت پوشیدن لباس کرامت را دارد و به بالابردن «کلام طیب» و افزایش ایمان کمک می‌کند.[16]

از آن‌جا که ایمان و عمل صالح‌، معمولاً با هم ذکر شده و آثار مشترک دارند‌، ما نیز در ادامه آثار آن‌ها را توأمان بیان می‌کنیم.

ج) آثار ایمان و عمل صالح

آثار دنیوی

1. آرامش روحی و روانی

ارتباط ایمان و آرامش حقیقی، غیرقابل انکار است. قرآن، آرامش روحی را در گرو ایمان واقعی می‌داند و می‌فرماید: هرکه به خدا ایمان آورد، به دستگیرۀ محکمی چنگ زده است که گسستن برای آن نیست: «... وَ یُؤمِنُ بِاللهِ فَقَدِ استَمسَکَ بِالعُروَةِ ‌الوُثقی.»[17] درواقع چنگ‌زدن به دستگیرۀ محکم، تشبیه لطیفی از این حقیقت است که انسان برای نجات از قعر درّه‌های مادی‌گری و ارتقا به بلندترین قله‌های معرفت و معنویت، نیاز به وسیله‌ای محکم و مطمئن دارد. این وسیله، چیزی جز ایمان و عمل صالح نیست.

ایمان، بدون شک مؤثرترین شیوه و ابزار برای درمان اضطراب و فشارهای روحی‌ست! زیرا بین ما و خداوند، رابطه‌ای ناگسستنی وجود دارد؛ پس اگر بندگی را اختیار کنیم و خود را تسلیم او نماییم، تمام درها به روی ما گشوده شده و آرزوهایمان تحقق خواهد یافت. همان‌گونه که امواج خروشان نمی‌توانند آرامش ژرفای اقیانوس را برهم زنند، دگرگونی‌های سطحی زندگی نیز، نمی‌توانند آرامش ما را بر هم بزنند. البته، ایمان در صورتی به آدمی امنیت می‌دهد که در طریقۀ بندگی و ذکر حضرت حق باشد.[18] بر این اساس ایمان به خدا، موجب می‌شود که انسان در برابر مشکلات دچار اضطراب نشود و همواره می‌کوشد با اتّکال به خدا، مشکلاتش را برطرف نماید.[19]

مناسب است در این‌جا داستانی از زندگانی «مرحوم آیت‌الله قاضی» بیان کنیم: صاحب‌خانۀ ایشان در نجف، وسایل و اثاث منزل‌شان را بیرون ریخته بود که مجبور شدند با خانواده به کوفه بروند. در مسجد کوفه، بالاخانه‌ای بود که برای افراد غریب ساخته بودند. ایشان در آن‌جا سکونت گزیدند. علامه طباطبایی می‌فرمودند که به مسجد کوفه رفتم و دیدم آقای قاضی و همه‌ی خانواده‌ مریض هستند و تب کرده‌اند. هنگام شب و وقت نماز شد. طبق معمول در اول وقت به نماز ایستاد. بعد از نماز عشاء، چنان با توجه کامل آیۀ شریفۀ «آمَنَ‌ الرَّسول»[20] را تلاوت می‌فرمود که گویی هیچ مشکلی پیش نیامده است.[21]

2. امیدواری

افراد باایمان، به نتایج افعال مطلوب و تلاش‌های خود امید دارند. در منطق فرد باایمان، جهان دربارۀ تلاش‌های او بی‌طرف و بی‌تفاوت نیست؛ بلکه دستگاه آفرینش در راه حق، درستی، عدالت و خیرخواهی تلاش می‌کند. فرد باایمان، به کمک خداوند امیدوار است و در بحران‌های زندگی و برای دست‌یابی به اهدافش دست یاری به سوی خدا دراز می‌کند،[22] یاد او را مایۀ حیات دل[23] خویش می‌داند، با وی اُنس پیدا می‌کند[24] و به قلمرو آرامش و وقار گام می‌نهد؛ زیرا پروردگار عالم، برایش تنها پشتوانه‌ای‌ست که هیچ کاستی و عیبی در او نیست.[25] ناامیدی و حزن انسان‌ها، از چیزی‌ست که تعلق مادی داشته یا آن را در زمان گذشته از دست داده است؛ ولی افراد مؤمن که دل‌های خود را به محبت الهی پیوند زده و خیمه و خرگاه خویش را در حرم قدس و حریم امن الهی برپا کرده‌اند، با ازدست‌دادن امور در گذشته یا احتمال فقدان آن‌ها در آینده، ناامید نشده و گرد و غبار خوف و اندوه بر سیمای‌شان نمی‌نشیند.[26]

3. نترسیدن از غیرخدا

ایمان به خدا به قلب انسان حالتی می‌بخشد که اندوه و نگرانی در آن نمی‌ماند و از غیرخدا نمی‌ترسد؛ زیرا همۀ امکانات و همۀ هستی و قدرت‌ها، به سبب ایمان به خداوند است و طبق فرمایش امام صادق‌‌، همۀ هستی در برابر مؤمن فروتن است؛ حتی درندگان و پرندگان.[27] قرآن در این باره می‌فرماید: «ألا إنَّ أولیاءَ ‌اللهِ لا خَوفٌ عَلَیهِم وَ لا هُم یَحزَنونَ الَّذینَ آمَنوا وَ کانُوا یَتَّقُونَ؛[28] آگاه باشید که اولیای خدا، نه ترس و نگرانی دارند و نه غمگین می‌شوند، همانان که ایمان آورده و باتقوایند.»

سرچشمۀ اصلی عزّت و همۀ عزّت‌ها، از آن خداوند است.[29] مؤمن، همیشه با موجودی پیوند دارد که همۀ عوالم وجود، مسخّر او هستند؛ به همین دلیل با عزّتی که خداوند به او اعطا می‌کند، هم محبوب دل‌هاست و هم از غیرخدا نمی‌هراسد.[30]

4. محبوبیت

اگر بنده‌ای به ساحت قدس ربوبی ایمان داشته باشد و کارهای شایسته انجام دهد‌، خداوند سفرۀ گستردۀ محبت خود را برای او پهن می‌کند و علاوه بر بهره‌مندی از فضل و رحمتش‌، او را به قرب و سعادت خویش می‌رساند. امام سجاد، در دعای ابوحمزۀ ثمالی عرضه می‌دارد: «کسی که به سوی تو کوچ کرده، راهش بس نزدیک است و تو از خَلقت در حجاب نشده‌ای، جز آن‌که کردارشان آنان را از تو می‌پوشاند.»[31] بر این اساس انسان مؤمن، به دلیل انجام عمل صالح با محبوبیت و کیمیای محبت خدا پیوند خورده و رشتۀ دوستی غیر او را گسسته است؛ از این رو قرآن فرمود‌: «إِنَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدّاً‌؛[32] همانا کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده‌اند، به‌زودی خدای رحمان برای آنان محبتی در دل قرار خواهد داد.»

دوستی تعریف می‌کرد که مدتی ساکن هند بودم. هنگام مراجعت یکی از شعیان هندی پیش من آمد و گفت: «تقاضایی دارم و می‌خواهم برایم چیزی از ایران بیاورید.» گفتم: «چه چیزی؟ قالی، پسته یا خرما می‌خواهی؟» گفت: «نه؛ از این چیزها نمی‌خواهم! یک عکس از امام خمینی برایم بیاور.» گفتم: «عکس امام را می‌خواهی چه کنی؟» گفت: «از بیست سال پیش در مغازه‌ام، عکسی از ایشان داشتم که کهنه و پاره شده است. هر وقت مغازه را باز می‌کنم و نگاهم به آن می‌افتد، روحیه می‌گیرم. فکر می‌کنم بین من و ایشان ارتباطی هست و با نگاه کردن به عکس‌شان، احساس آرامش می‌کنم.» [33]

با محبت می‌شود دنیا گرفت
 

 

در دل خوبان دنیا جا گرفت
 

بندهای نامرادی را گشود
 

 

خانه‌ای مخروبه را زیبا نمود
 

بی محبت زندگی زندان شود
 

 

حسرت و کینه به دل پنهان شود[34]
 

 

5. استجابت دعا

«دعا»، یکی از مظاهر و حالات حقیقی نیایش آدمی به درگاه الهی‌ست و از آن‌جا که ایمان به خدا و عمل صالح از ارکان دعا هستند‌، استجابت دعا نیز از آثار حقیقی آن‌هاست. امام علی در وصیت‌های‌شان‌، به امام حسن می‌فرماید: «حاجت خود را نزد او آر، به او ایمان داشته باش... و برای گره‌گشایی کارهایت، او را بطلب.»[35] در قرآن کریم نیز آمده است‌: «وَ يَسْتَجيبُ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ وَ يَزيدُهُمْ مِنْ فَضْلِه...؛[36] و دعای کسانی را که ایمان آورده و کارهای نیکو انجام داده‌اند، اجابت می‌کند و از فضل خویش برآنان می‌افزاید و برای کافران عذابی شدید است.»

داستان غلام امام زین‌العابدین شنیدنی است. یک سال، قحطى سختى بود و باران نمی‌آمد. مردم به صحرا رفته بودند، برای بارش باران دعا مى‌کردند و نماز مى‌خواندند. شخصى می‌گوید که من غلامى را در خلوت و تنهایى دیدم. نماز خواندن، مناجات، گریه و خشوع او با حق مرا مجذوب کرد. مدتی نگذشت که بارانی پربرکت درگرفت. یقین کردم که از دعاى او بود. دنبالش رفتم. تصمیم داشتم که هرطور شده، او را در اختیار بگیرم و غلامی‌اش را بنمایم. به منزل امام زین‌العابدین رفت. دانستم که از غلامان ایشان است. خدمت حضرت رسیدم و عرض کردم: «مى‌خواهم این غلام را از شما بخرم؛ نه براى این‌که غلام من باشد، بلکه من خدمت‌گزار او باشم.» غلام را حاضر کردند. وقتى او را خریدم، نگاه حسرت‌بارى به من کرد و گفت: «تو که هستى که مرا از مولایم جدا کردى؟» گفتم: «جانم به قربانت! من در تو چیزى دیدم که در کس دیگرى نیست. مى‌خواهم از محضر تو بهره ببرم!» جریان را به او گفتم. تا سخنانم را شنید، رو به آسمان کرد و گفت: «خدایا این رازى بود بین من و تو و نمى‌خواستم بندگانت از آن اطلاع پیدا کنند. حال که کسی را مطلع کرده‌اى، مرا از این دنیا ببر!» همین را گفت و جان به جان‌آفرین تسلیم کرد.[37]

آثار اخروی

1. بخشش گناهان

از آثار و برکات اخروی ایمان و عمل صالح، برخورداری از مغفرت الهی‌ست که شامل حال مؤمنان و صالحان می‌گردد.[38] انسان بر اثر لغزش‌هایی که در مدت عمر داشته است، در اندوه و نگرانی به سر می‌برد و دائم دنبال انجام کارهایی‌ست که باعث آمرزش گناهان وی ‌گردد. از طرفی خدای غفّار، باب آمرزش را بر بندگان خویش گشوده و اسباب آسوده‌خاطری آن‌ها را فراهم نموده است: «قُل یا عِبادِیَ الّذینَ اَسرَفُوا عَلی اَنفُسِهِم لاتَقنَطوا مِن رَحمةَ اللهِ إنَّ اللهَ یَغفِرُ الذُّنُوبَ جَمیعاً...؛[39] بگو ‌ای بندگان من که بر خود اسراف و ستم کرده‌اید، از رحمت خداوند نومید نباشید که او، همۀ گناهان را می‌آمرزد.»

این را هم بدانید که خداوند، راه‌های متعددی را برای آمرزش بندگان قرار داده است؛ ولی بهترین آن‌ها، ایمان به او و عمل صالح است.[40]

قرآن می‌فرماید: «وَ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ لَنُكَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَيِّئاتِهِمْ...»[41]

2. امنیت از ترس قیامت

از مهم‌ترین آثار ایمان به خدا و انجام عمل صالح در آخرت‌، امنیت انسان‌های مؤمن از ترس‌های قیامت است و کسی که خدای ـ عزّ و جلّ ـ را از سر دوستی‌اش می‌پرستد، به او ایمان حقیقی دارد و کار شایسته انجام می‌دهد، در روز قیامت از هراس ایمن است‌. در آن روز کارهای صالح مؤمنان بی‌پاداش نمی‌ماند و خداوند می‌فرماید‌: «وَ مَنْ يَعْمَلْ مِنَ الصّالِحاتِ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلايَخافُ ظُلْماً وَ لا هَضْماً‌؛[42] و هر کس کارهای نیکو انجام دهد و مؤمن باشد‌، پس در آن روز از ستم و کاستی در پاداشش نترسد.»

 

نویسنده: حجت‌الاسلام والمسلمین سیدمهدی سلطانی رنانی

 

 

 

 

 

[1]. ر.ک: حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات ‌القرآن الکریم، ج 5، ص 128.

[2]. سید جلال‌الدین محدث اُرموی، شرح غرر و دُرر آمدی، ج 6، ص 19.

[3]. سوره کهف، آیۀ 110: «هرکه به لقاى پروردگارش امید دارد، باید کارى شایسته انجام دهد.»

[4]‌. احمد‌بن‌فارس‌، معجم مقاییس اللّغه‌، واژۀ «سعد» و مشتقاتش.

[5]. آذرتاش‌آذرنوش‌، فرهنگ معاصر عربی ـ فارسی‌، ص 287.

[6]. خواجه نصیرالدین طوسی‌، اوصاف الاشراف (اخلاق ناصری)، ص 83.

[7]. ر.ک‌: همان‌، ص 74 ـ 73.

[8]‌. ر.ک: احمد‌بن‌‌فارس، ‌معجم مقاییس‌ اللّغه، ‌مادۀ «أمن».

[9]. سوره انعام، آیۀ 82.

[10]. محمدطاهر‌بن‌عاشور، التحریر و التنویر، ج 1، ص 73.

[11]. شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا، ج 1، ص 227.

[12]. راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن‌، ذیل واژۀ «عمل».

[13]. همان، ذیل واژۀ «صلح».

[14]. ر.ک‌: نستوه جهان‌بین‌، بررسی ضابطه‌مندی کمال انسان در قرآن‌، ص 376 ـ 375.

[15]. توشیهیکو ایزوتسو‌‌، مفاهیم اخلاقی ـ دینی در قرآن، ص 415 - 414.

[16]. سید محمدحسین طباطبایی‌، المیزان فی تفسیر القرآن‌، ج 1‌، ص 422 - 421.

[17]‌. سوره بقره، آیۀ 256.

[18]. سید محمدحسین طباطبایی‌‌، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 18، ص 492.

[19]‌. ر.ک: مرتضی مطهری، مقدمه‌ای بر جهان‌بینی اسلامی، ج 4، ص 7ـ 17 و 24ـ 32 .

[20]. سوره بقره، آیۀ 285.

[21]. علی تهرانی، ز مهر افروخته، ص 21.

[22]. ر.ک: سوره محمد‌، آیۀ 7؛ سوره توبه، آیۀ 90.

[23]. ر.ک: محمد محمدی ری‌شهری، میزان ‌الحکمه، ج 4، ‌ص 1848.

[24]. ر.ک: نهج‌ البلاغه، خ 223.

[25]. ر.ک: اکبر هاشمی رفسنجانی، تفسیر راهنما، ج 8، ص 698.

[26]. ر.ک: سید محمدحسین حسینی تهرانی، معادشناسی، ج 2، ص 78.

[27]. مجلسی، بحار الأنوار، ج 64، ص 71.

[28]. سوره یونس، آیه 62 و 63.

[29]. سوره منافقون، آیه 8.

[30]. سوره احزاب، آیه 39.

[31]‌. شیخ طوسی‌، مصباح المجتهد‌، ص 583‌، ح 691.

[32]‌. سوره مریم، آیۀ 96.

[33]. ر.ک‌: رحیم مخدومی، من مدیر جلسه‌ام؛ خاطرات فعالان فرهنگی از فتنۀ 88، ص 133.

[34]‌. http://www.imam-khomeini.ir/fa/n136811

[35]‌. نهج البلاغه‌، نامۀ 31.

[36]‌. سوره شوری، آیۀ 26.

[37]‌. مرتضی مطهری، مجموعۀ آثار، ج 27، ص 334.

[38]‌. سوره احزاب، آیۀ 35.

[39]‌. سوره زمر، آیۀ 53.

[40]‌. ر.ک‌: سید مهدی سلطانی رنانی، راهکارهای قرآنی در غلبه بر فشارهای روانی، ص 56 ـ 57.

[41]‌. سوره عنکبوت، آیۀ 7.

[42]‌. سوره طه، آیۀ 112.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha