به گزارش خبرگزاری «حوزه»، حضرت آیت الله جوادی آملی در درس خارج فقه امروز خود در مسجد اعظم به عظمت جایگاه آخوند خراسانی و مقام علمی او اشاره کردند و بیان داشتند: چند سال قبل یک کنگره بسیار عظیمی درباره بزرگداشت مرحوم آخوند خراسانی(رضوان الله تعالی علیه) برگزار شد که سخنرانش ما بودیم، در آن کنگره از سه جهت بحث کردیم؛ یکی عظمت افغانستان، یکی رجال علمی نامآوری که از بلخ و بخارا و سایر مناطق افغانستان برخاستند و یکی درباره عظمت، جلال و شکوه مرحوم آخوند خراسانی. هر سه مسئله به طور مبسوط در آن کنگره بحث شد و آنچه در مراسم رونمایی کتاب تحریر الاصول گفته شده، منظور آن بود که یک کسی که سابقه بساطت در زندگی دارد به جایی رسید که یک قرن است تمام حوزههای شیعه را تحت الشعاع خود قرار داده است؛ این اجلال و عظمت مرحوم آخوند خراسانی بود!
ایشان ادامه دادند: ذات اقدس الهی وقتی می خواهد پیغمبر را معرفی کند میگوید: ﴿أَ لَمْ یجِدْكَ یتیماً فَآوی﴾، ﴿وَ وَجَدَكَ عائِلاً فَأَغْنى﴾، تو یک بچه یتیم بودی! این تحقیر نیست! ذات اقدس الهی نمیخواهد پیغمبر را معاذ الله تحقیر کند که تو بچه یتیم بودی، بلکه میخواهد بگوید تو از آن سادگی به این اوج رسیدی. اینکه خدا به پیغمبر میفرماید تو بچه یتیم بودی و ما تو را به اینجا رساندیم، اینکه وهن پیغمبر نیست. اگر کسی گفت یک طلبه افغانستانی، این وهن او نیست؛ یعنی او از سادگی و سادهزیستی به آن اوج رسید، چرا ما نباشیم؟ علم را هم که وقف کسی نکردند. آنچه در رونمایی کتاب تحریر الاصول مرحوم امام(رضوان الله علیه) گفته شد این بود که یک طلبه سادهای برخاسته و صد سال است که حوزه های نجف، قم، اصفهان و دیگر حوزههای شیعه را تحت سلطنت خود قرار داده، ما چرا این جور نشویم؟ مرحوم آخوند کسی است که یکصد سال است سلطان فکری بر همه ماست، الیوم بالاخره حرفهای اساسی را او دارد میزند. ولی ما چرا به این حد نرسیم؟
حضرت آیت الله جوادی آملی اذعان داشتند: حداکثر طلبههای نجف در آن روزگار به هزار نفر نمیرسید و امکانات زیادی هم در اختیار نداشتند، الآن ما بیش از پنجاه هزار نفر هستیم، همه امکانات نیز هست، این کشور هم به برکت خون شهداء طیب و طاهر شد، لذا باید میوه طیب و طاهر بدهد، اگر کشوری با خون شهید طیب و طاهر شد، قرآن فرمود: ﴿وَ الْبَلَدُ الطَّیبُ یخْرُجُ نَباتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ﴾؛ لذا، میوه ایران باید آخوند خراسانیها باشد، آقای نائینی باشد، آسید ابوالحسن باشد، امام باشد، آقای خوئی باشد، اینها باشد، چرا ما جزء این افراد نباشیم؟ الآن تمام تلاش و کوشش ما این است که مثلاً در فرمایشات مرحوم آخوند، یا در مبنای مرحوم آقای نائینی یا مبنای مرحوم آقا ضیاء متخصص شویم! چرا فکر نکنیم مثل اینها حرف تازه بیاوریم؟ مگر حرف تازه کم است؟ مگر حرف علمی محدود است؟ قطعا این چنین نیست.
معظم له تاکید داشتند: من از علما و اساتیدی که این موضوع را تذکر دادند حقشناسی میکنم و آنها را در ثواب این کار سهیم میدانم، بیش از همه و پیش از همه از فضلای افغانستان تشکر میکنم که آنها حقشناسی کردند، نامه نوشتند، پیام فرستادند که شما آخوند را کماکان احیا کردید، اما ممکن است برای برخی دیگر روشن نشده باشد که منظور چیست! معاذالله آنجا در صدد پایین آوردن مقام علمی مرحوم آخوند نبودیم. در کنگره بزرگداشت مرحوم آخوند گفته شد که ما الآن سه نسل در کنار سفره آخوند خراسانی نشستهایم، خود ما در کنار سفره این بزرگوار نشستیم، اساتید ما هم که در کنار سفره ایشان نشستند، اساتید ما که مراجع تقلید بودند مثل مرحوم آقای بروجردی و دیگران، اینها هم در کنار سفره مرحوم آخوند خراسانی نشسته بودند و شاگرد ایشان بودند. همه این حرفها در آن کنگره گفته شد.