جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳ |۱۸ رمضان ۱۴۴۵ | Mar 29, 2024
آیت الله سعیدی

حوزه/ با آغاز نهضت امام خمینی(ره )در آغاز دهه ۱۳۴۰آیت الله سعیدی که شیفته راه و طریق و مسلک مرید خویش بود به نهضت پیوست و از همان آغاز نهضت اسلامی در سنگر مبارزه قدم گذاشت و در این راه از هیچ کوششی فرو گذار نکرد.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه در مشهد، این یادداشت به واکاوی زندگی و حیات ارزشمند آیت الله سعیدی، مجاهد شهید  و عالم عامل که در راستای مسیر حضرت امام(ره) تلاش های وافری داشت، می پردازد.

گوشه ای از زندگینامه

 آیت الله محمدرضا سعیدی در دوم اردیبهشت ۱۳۰۸ چشم به جهان گشود. در کودکی مادرش را از دست داد و تحت نظر پدر مشغول تحصیل شد. پس از تحصیل در حوزه‌های مشهد و قم و استفاده از محضر بزرگانی چون آیت الله بروجردی و حضرت امام خمینی(ره) به اجتهاد رسید. مدتی برای تبلیغ اسلام به کویت عزیمت کرد و با شروع نهضت امام خمینی (ره) در ۱۳۴۱ به همراه بسیاری از روحانیون و مردم به فداکاری و مجاهدت در راه اسلام پرداخت.

او از تصمیم و عزم راسخ امام برای قیام لله و قدرت عجیب و عظیم ایمان و توکل امام نیروی تازه گرفت و راه سراسر رنج و مبارزه و خطر را با میل و اشتیاق انتخاب کرد و از هیچ کوشش و مجاهدتی دریغ نکرد و به فعالیت‌های مختلف پرداخت به گونه‌ای که چندین بار توسط عوامل ساواک دستگیر شد. در اردیبهشت ۱۳۴۹ پس از آنکه رژیم شاه از سرمایه‌گذاران آمریکایی دعوت کرد تا در ایران سرمایه‌گذاری کنند و در واقع در یک حرکت استعماری، اقتصاد ایران را کاملا در اختیار آمریکایی‌ها قرار دهند، علمای حوزه قم با انتشار اطلاعیه‌ای مردم را از این خطر بزرگ مطلع ساختند.

در این میان آیت‌الله سعیدی علیه استعمارگران دست به فعالیت‌های شدیدی زد و با انتشار اعلامیه‌ای به زبان عربی خطاب به علمای کشورهای اسلامی، آنها را دعوت به قیام و مخالفت نمود. رژیم شاه که از حرکت پرخروش ایشان به وحشت افتاده بود، ایشان را دستگیر و در قزل قلعه زندانی کرد. این عالم مجاهد در روز چهارشنبه ۲۰ خرداد ۱۳۴۹ تحت شدیدترین شکنجه‌ها در قزل قلعه به فیض والای شهادت نائل آمد.

آیت الله سعیدی علاوه بر ادامه تحصیل و تدریس طلاب به مسافرت های تبلیغی نیز همت گماشت و درطی یکی از همان سفر ها یکبار در آبادان به خاطر سخنرانی افشاگرانه ضد رژیم به زندان افتاد اما در اثر تلاش آیت الله العظمی بروجردی (ره) از زندان آزاد شد پس از این ماجرا در پی درخواست گروهی از ایرانیان مقیم کویت برای تبلیغ اسلام، که خواستار عالم صالح و مبلغ توانایی بودند ایشان معرفی شدند. به همین جهت بود که این ماموریت و رسالت به آیت الله سعیدی واگذار شد و ایشان برای تبلیغ دین به کویت عزیمت نمود و مدتی در این کشور مشغول انجام امور تبلیغی شد.

با آغاز نهضت امام خمینی(ره )در آغاز دهه ۱۳۴۰آیت الله سعیدی که شیفته راه و طریق و مسلک مرید خویش بود به نهضت پیوست و از همان آغاز نهضت اسلامی در سنگر مبارزه قدم گذاشت و در این راه از هیچ کوششی فرو گذار نکرد.

شهید سعیدی از آن روزها چنین نقل می کند: ‌ «هنگام نماز مغرب و عشا به منزل امام (ره )رفتم، می خواستم با ایشان مذاکره کنم، امام آماده نماز بود، وقتی منظورم را فهمید اندکی نماز را تاخیر انداخت.»

به عرض رساندم: آقا! طبق برداشتی که من کرده ام، از این به بعد شما در مبارزات خود، یاوران کمتری خواهید داشت.

امام(ره ) فرمود: سعیدی! چه می گویی؟! به خدا قسم اگر تمام جن و انس پشت به پشت هم بدهند و در مقابل من بایستند، چون من این راه را حق یافته ام، از پای نخواهم نشست”‌ این دیدار و این سخنان امام تاثیری عظیم بر روحی مبارز و حقیقت جوی شهید نهاد و چنان که خود ایشان نقل میکنند: " با سخنان امام چنان دلگرم شدم که روح تازه ای در وجودم دمیده شد و ایمان بیشتری به قیام و حرکت امام پیدا کردم»

در هر قطره ی خونم نام مقدس خمینی را خواهید یافت

در همین راستا بود که طول تاریخ، مجاهدان بزرگ و ایثارگری چون آیت الله سیدمحمدرضا سعیدی با همه توان و فداکاری خویش در راه ادامه نهضت کوشید و در این راه از هیچ چیزی حتی تا بذل جان دریغ نورزیدند.

پس از تبعید امام(ره)، آیت الله سعیدی نیز به دنبال تلاش های پیگیری که جهت معرفی امام (ره) و نهضت پربرکتش داشت، هجرتی به عراق کرد و در آنجا جلساتی تشکیل داد و نهضت حضرت امام(ره )و شخصیت والای روحانی او را تشریح نمود و تلاش و خدمات او بود که زمینه های استقبال از امام را فراهم ساخت.

تلاش مستمر آیت الله سعیدی، پیوسته معطوف و متمرکز بر ترویج و اشاعه رهبر نهضت اسلامی حضرت امام(ره) بود و ایشان علی رغم شرائط سخت زمان، در برابر ساواک و نیروهای مستکبر زمان ایستادند و همین تلاش و پایمردی بر صراط حق سبب شد تا بارها از سوی ساواک دستگیر، زندانی و ممنوع المنبر شوند و با ادامه و تشدید فعالیت های شهید بزرگوار آیت الله سعیدی ایشان توسط نیروهای امنیتی دستگیر و تحت شکنجه قرار گرفتند.

شهید بزرگوار، آیت الله سعیدی(ره) در وصیت نامه خود در این باره می فرمایند: در هر قطره ی خونم نام مقدس خمینی را خواهید یافت. آیت الله سعیدی علاقه و ارادت خاصی نسبت به حضرت امام خمینی (ره) داشت. دربارة امام (ره) گفته بود:« به خدا سوگند اگر مرا بکشید و خونم را بر زمین بریزید، در هر قطره ی خونم نام مقدس خمینی را خواهید یافت».

اعلامیه امام درباره آیت الله سعیدی

«این تنها سعیدی نیست که با این وضع اسف انگیز درگوشه زندان از پای در می‌آید بلکه چه بسا افراد مظلوم و بی‌گناه به جرم حقگویی در سیاهچال‌های زندان مورد ضرب و شتم و شکنجه‌های وحشیانه و رفتار غیر انسانی قرار می‌گیرند.

اینجانب کراراً خطر دولت اسراییل و عمال آن را به ملت گوشزد کردم که باید مقاومت منفی کنند و از معامله با آنها احتراز جویند. اکنون راه را برای مصیبت بزرگتری باز کرده‌اند و ملت را به اسارت سرمایه‌داران می‌خواهند، درآوردند.

من قتل فجیع این سید بزرگوار و عالم فداکار را که برای حفظ مصالح مسلمین و خدمت به اسلام جان خود را هدیه نمودند، به ملت ایران تعزیت گفته و از خداوند متعال رفع شر دستگاه جبار و عمال کثیف استعمار را مسألت می‌نمایم.»

وصیت نامه شهید

بسم الله الرحمن الرحیم

وصیتنامه من سید محمد رضا سعیدی خراسانی:

پسران من همگی اهل علم و تبلیغ برای خدا شوید. دختران من به شوهر اهل علم و تبلیغ همسر شوید. در زندگی با هم متحد باشید و برای دنیا با هم اختلاف نکنید. همگی حق مادر را رعایت کنید و جنازه مرا در قم دفن کنید و مرا دعا کنید ...هر کس که می‌خواهد زحمت فاتحه خواندن برایم بکشد، بگویید در عوض یک مسأله یاد بگیرد و عمل کند. هر کس به من بدهکار است، من که صورت ندارم، اگر تا آخر عمرش نتوانست بپردازد، بری الزمه است.

درباره شهید از زبان فرزند بزرگوارشان

پدرم خیلی به وضعیت فقرا توجه می‌کرد. یک روز وقتی به خانه آمد دیدیم فقط قبا بر تن ایشان است. پرسیدم: «آقاجان! پس عبایتان کجاست؟» با کمی تأمل پاسخ دادند: «در مسیری که از مسجد باز می‌گشتم مرد فقیری را دیدم که به علت نداشتن لباس گرم، از سرما می‌لرزید. عبایم را به او دادم. چون من قبا داشتم.» یک مرتبه نیز همسایه‌مان که راننده تاکسی و مرد نیازمندی بود، به من گفت: «یک شب دیدم صدای نفس نفس زدن مردی در راه پله ساختمان می‌آید، وقتی به راهرو آمدم،‌ دیدم حاج آقا سعیدی یک گونی زغال را روی دوشش گرفته و برای ما می‌آورد. خیلی شرمنده شدم. او که می‌دانست ما در سرمای زمستان نیاز به زغال داریم، شخصاً آن را تهیه کرده و برایمان آورده بود.» آیت الله سعیدی مرد آشنای شب کوچه‌های خلوت بود و خدا می دانست که در نیمه شب با کوله‌بارش کجا خواهد رفت.

خبرگزاری حوزه ضمن بزرگداشت مقام و جایگاه والای این عالم عامل که در صحنه های مبارزه برای دفاع از حق و حقیقت ایستادگی کرد، تا پای جان کوشید و در راستای تحقق ارزش های والای نظام اسلامی، تلاش نمود را گرامیداشته و امیدوار است رهروان حق و حقیقت از این مجاهد خستگی ناپذیر در عمر پربرکت خود بهره ببرند.ان شاء الله  

انتهای پیام ۳۱۳/۴۹

برچسب‌ها

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha