یکشنبه ۲۵ آذر ۱۴۰۳ |۱۳ جمادی‌الثانی ۱۴۴۶ | Dec 15, 2024
حجت الاسلام و المسلمین حیدر همتی

حوزه/ مدیر موسسه آموزش عالی حوزوی امام رضا(علیه السلام) با اشاره به فهم تاریخی از سیره اهل بیت(ع)، گفت: امروزه تاریخ شناسی ما از سیره و گذشته تاریخی اهل بیت(ع) بر اساس دو مقوله علم و معنویت صورت گرفته است. از این رو یکی از علت هایی که ما دچار فهم سکولار از سیره اهل بیت(ع) شده ایم بخاطر همین قضیه است.

حجت الاسلام حیدر همتی در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری «حوزه» در تهران، با اشاره به «مولفه های تمدن ساز در خطبه فدکیه»، اظهار داشت: در گذشته تاریخی و اسنادی که وجود دارد متونی در دسترس است که از جمله آنها می توان به خطبه فدکیه، خطبه غدیر و یا خطبه منی که امام حسین(ع) در مکه بیان فرموده اند و یا خطبه های مختلفی که در سند تاریخی شیعه وجود دارد.

وی افزود: یکی از مشکلاتی که در استفاده از این خطبه ها در میان اهل فقه و اندیشه وجود دارد عدم توجه کافی نسبت به این اسناد تاریخی تولید شده است و این بحث؛ سندشناسی تاریخی و چگونگی استفاده از این اسناد در موقعیت زمانی و مکانی ما را می طلبد.

مدیر موسسه آموزش عالی حوزوی امام رضا(علیه السلام) تهران افزود: وقتی بحث تمدن و تمدن سازی مطرح می شود اولین چیزی که ما به آن نیاز داریم تولید منابع معرفتی معطوف به تمدن سازی است به این معنا که تمدن با مسائل و پرسش های مختلفی مواجه است و برای پاسخ به این پرسش ها ما نیازمند منابع معرفتی هستیم.

وی افزود: وقتی بحث تمدن با اسلامیت شکل می گیرد از این رو لازم است به نوعی نزدیک ترین منبع به وحی را انتخاب و از آن بهره برداری کرد. در روشی که امروزه به نوعی در روش شناسی اجتهاد مطرح است و با توجه به مسئله حجیت، ما برای بیان افعال مکلفین به نوعی مسئله ظهور احادیث و یا بحث هایی که در ارتباط با سندشناسی وجود دارد به گونه ای عمل شده که بسیاری از اسناد تمدنی و تاریخی ما کنار گذاشته شده است.

حجت الاسلام همتی تصریح کرد: در حالی که ما نیازمند نیازمند استظهارات تمدنی و استظهارات کلان متنی در تمدن اسلامی و به نوعی تمدن شیعی هستیم تا بتوانیم راهبردهایی را برای خودمان استنباط و استخراج کنیم.

وی گفت: این مدل روش شناسی که امروزه در بین ما جاری و ساری است به نوعی با کمترین اشکالی، اصل متون و اصل رجوع به گذشته تاریخی ما را دچار بحران کرده است.

 استاد حوزه افزود: کمتر فقیهی را می بینیم که برای استنباط به نهج البلاغه مراجعه و استفاده کند لذا منابع معرفتی ما منابع محدودی است به این معنا که یک فقیه برای استنباط به منابع محدود مراجعه می کند و این قضیه موجب شده تا ما در مواجهه با مسائل کلان سیاسی و اجتماعی مشکلاتی را در منابع معرفتی داشته باشیم.

وی تصریح کرد: یکی از مشکلات فقه تمدنی و فقه نظام ساز، بازگشت به محدودیت در منابع معرفتی دارد. وقتی دین وارد عرصه سیاسی و اجتماعی شد و انقلاب اسلامی تحقق پیدا کرد، اولین نیاز تحول در اجتهاد، تحول و بسط در مبانی و منابع استنباط فقهی است.

مدیر موسسه آموزش عالی حوزوی امام رضا(علیه السلام) تهران ابراز داشت: گاهی اوقات با نگاه های سختگیرانه و محطاطانه قائل به این هستیم که نباید هر منبع معرفتی را برای استنباط انتخاب کرد. وقتی با نگاه های افراطی سختگیرانه در استفاده از منابع معرفتی مواجه هستیم نتیجه آن می شود که ما به اسناد و منابع معرفتی مراجعه می کنیم که یقین داریم غیردینی است و مبانی معرفتی آن بر مبنای کاملا بشری و انسانی است.

وی ادامه داد: کسانی که در مواجهه با برخی از خطبه های گذشته تاریخی، بابت اسناد تولید شده کاملا با جدیت و کنکاش و احتیاط برخورد می کنند و دایره منابع معرفتی را ضیق می کنند همین افراد برای اینکه برای مسائل اجتماعی را پاسخگو باشند چاره ای ندارند جز اینکه به منابع سطحی که منابع وحیانی نیست، مراجعه کنند.

حجت الاسلام والمسلمین همتی با بیان اینکه یکی از منابع تولید شده در گذشته تاریخی ما خطبه فدکیه است، افزود: در خصوص تعریف تمدن اختلافات زیادی وجود دارد اما به برخی مولفه هایی که مشترک بین همه افراد است اشاره می کنیم.

وی با بیان اینکه یکی از مولفه هایی که درباره تمدن و تمدن سازی وجود دارد و به نوعی از اشتراکات تمدن پژوهانه است مسئله قدرت است، گفت: به عبارت دیگر وقتی می توان مقوله تمدن را اصلاح کرد که همراه با قدرت باشد یعنی بتواند بر اندیشه ها و فرهنگ های دیگر سیطره پیدا کند و خود را در ساختار سیاسی و اجتماعی جا بدهد. یعنی اگر قدرت وجود داشت می شود سیطره تمدنی را هم به وجود آورد.

این استاد حوزه ادامه داد: وقتی به گذشته تاریخی خود نگاه می کنیم، به ویژه به جریانات اسلامی، می بینیم اولین اتفاقی که در نسبت با اهل بیت(ع) رخ داد عنصر مقابله با قدرت اهل بیت(ع) بود.

وی اظهار کرد: مولفه هایی همچون قدرت سیاسی، اقتصادی، معنوی، علمی و نظامی از جمله اشتراکات در تعریف تمدن می باشد.

مدیر موسسه آموزش عالی حوزوی امام رضا(علیه السلام) ابراز داشت: در مواجهه و مقابله با اهل بیت(ع) اولین چیزی که به آن اقدام کردند گرفتن قدرت سیاسی از اهل بیت(ع) بود. یعنی اتفاق سقیفه و چیزی که در آنجا رخ داد، کنار گذاشتن اهل بیت(ع) از مقوله تاثیرگزاری سیاسی بود.

وی یا بیان اینکه دومین نکته مسئله فدک است، گفت: اینکه چرا حضرت زهرا(س) اینقدر نسبت به این حق اصرار داشتند از محورهای مختلفی قابل بحث و بررسی است. اما مقوله مهم در تمدن سازی بعد از قدرت سیاسی، قدرت اقتصادی است.

حجت الاسلام والمسلمین همتی بیان داشت: وقتی در سقیفه قدرت سیاسی اهل بیت(ع) را گرفتند بلافاصله متمرکز شدند به اینکه قدرت اقتصادی را هم از اهل بیت(ع) بگیرند. قدرت اقتصادی در مسئله ای به نام باغ فدک بود و این باغ به نوعی عنصر اساسی در تامین اقتصادی شهر مدینه به شمار می رفت و کاملاً امری بود که از سوی پیامبر اکرم(ص) هوشمندانه انتخاب شده بود.

وی ادامه داد: البته آنچه مورد نفی قرار گرفته است وابستگی به امور دنیوی است وگرنه عمارت دنیا چیزی بود که خداوند متعال از انسان به عنوان خلیفه الله انتظار دارد.

این استاد حوزه با اشاره به قدرت معنوی و قدرت علمی اهل بیت(ع)، اظهار داشت: این دو مولفه به خاطر اینکه مربوط به ذات انسان است و یک امر تکوینی است و نمی توانستند رقیبی برای آن ایجاد کنند، لذا نتوانستند این دو قدرت را از اهل بیت(ع) بگیرند. در زیارت عاشورا نیز آمده است «أَزَالَتْکُمْ عَنْ مَرَاتِبِکُمُ الَّتِی رَتَّبَکُمُ اللَّهُ فِیهَا» مراد همین بود. به نوعی از آن مرتبه که اهل بیت در آن قرار داشتند از آن مرتبه گرفته شده اند. از این رو همچنان در بین همه شیعیان، اهل سنت، موافق و مخالف به نوعی اعتراف و اذعان به علم و معنویت اهل بیت(ع) وجود دارد.

مدیر موسسه آموزش عالی حوزوی امام رضا(علیه السلام) تهران با اشاره به فهم تاریخی ما از سیره و گذشته تاریخی اهل بیت(ع)، ابراز داشت: امروزه تاریخ شناسی ما از سیره و گذشته تاریخی اهل بیت(ع) بر اساس دو مقوله علم و معنویت صورت گرفته است. یکی از علت هایی که ما دچار فهم سکولار از سیره اهل بیت(ع) شده ایم بخاطر همین قضیه است.

وی گفت: به عبارت دیگر وقتی ما تحقق و تجلی معنویت و علم را در گذشته تاریخی اهل بیت(ع) می بینیم در برداشت های مان اینگونه تحلیل می کنیم که توجه و تمرکز اهل بیت(ع) نیز بر معنویت و علم بوده است یعنی توجه صرف به مقوله علم و معنویت! و گاهی اوقات این قضیه در فهم های تاریخی ما در حدیث شناسی و سیره شناسی ما وجود دارد یعنی اهل بیت(ع) را صرفاً در جایگاه علمی و معنوی در نظر می گیریم و کمتر به جایگاه سیاسی و اقتصادی آن ها توجه می کنیم در حالی که این دو جایگاه حقی بوده است که از اهل بیت(ع) گرفته شد. ولی حالا چون علم و معنویت را نتوانستد بگیرند و ما هم در بعضی از قرائت های شیعی از گذشته هایمان به نوعی اهل بیت را در همان علم و معنویت خلاصه کرده ایم.

حجت الاسلام همتی با اشاره به فرازی از زیارت عاشورا «اَللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ ، وَآخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلی ذلِکَ»، ادامه داد: «آخِرَ تابِعٍ لَهُ» یعنی این نگاهی است که تا روز قیامت ادامه دارد یعنی کسانی که در هویت جسمانی اهل بیت مدل مواجهه ای که داشته اند و بعد از آن در مدل فهم از جایگاه اهل بیت به نوعی دچار ظلم به اهل بیت می شوند که یکی از آنها انحصار اهل بیت فقط در علم و معنویت است در حالی که شخصیت اهل بیت به نوعی فراتر از این مقوله‌ها است و شامل علم، معنویت، اقتصاد، سیاست و همه این مقوله ها می باشد و وقتی ما بحث تمدن اسلامی را مطرح می‌کنیم همه این مولفه ها باید در کسی که به نوعی مدیریت یک جامعه را در اختیار دارد، وجود داشته باشد.

وی گفت: با توضیحاتی که عرض شد معلوم می شود که در بحث تمدن سازی نیازمند توسعه در مبادی و مبانی معرفتی هستیم در حال حاضر با روش اجتهادی موجود بسیاری از منابع دین شناسی ما و بسیاری از منابع پاسخگو به نیاز های اجتماعی کنار گذاشته شده است و ما در استنباط هایمان به محدوده ای از قلمرو متون دینی مراجعه می‌کنیم! در حالی که می توان در بحث نظام سازی اجتماعی و در بحث تمدن سازی، با تساهل و تسامح به مدارک منابع تاریخی نگاه کرد چون این منابع تاریخی امروز جامعه اسلامی است و این منابع تحقیق یافته یک جامعه و اسلامی است و عمل جامعه مسلمانان است که در قالب این متون تحقق پیدا کرده است این متون احتمال نزدیک بودنشان به منابع وحی خیلی بیشتر است از منابعی که قطعاً می‌دانیم اینها منابع غیر وحیانی است و امروز ما دچار این قضیه شده ایم.

مدیر موسسه آموزش عالی حوزوی امام رضا(علیه السلام) تهران ابراز داشت: کسانی که رویکردهای اخباری گری دارند و نگاه های افراطی محتاطانه نسبت به منابع معرفتی دارند لاجرم در آغوش نگاه های سکولار و لیبرال می افتند و قائل به یک دین حداقلی می شوند و این چیزی است که اگر در این صد سال دویست سال اخیر تاریخ اندیشه فقها، اندیشمندان و مخصوصا از دوران مشروطه شما مطالعه می کنید می‌بینید آنهایی که نگاه احتیاطی صرف در منابع و روش معرفتی دارند لاجرم به ورطه نفی اقتصاد اسلامی، نفی سیاست اسلامی و نفی علم دینی افتاده‌اند.

وی افزود: وقتی شما منابع معرفتی را ضیق کردید برای پاسخگویی دچار مشکل می شوید و لازمه این جریان این است که وجود داشتن این مسائل را نفی کنید و لازمه دیگر این است که شما مبانی معرفتی غیردینی را بپذیرید و جالب این است که در پذیرش منابع و مبانی معرفتی غیر دینی، هیچ احتیاطی به خرج نمی دهند و به صرف این که حق با تجربه بشری است آن را قبول می‌کنند.

این پژوهشگر دینی تصریح کرد: عنصر دوم که مطرح کردیم اینکه عنصر بنیادی برای تمدن سازی بحث قدرت است یعنی تمدنی می تواند تمدن باشد که برخوردار از قدرت بوده و فرهنگ های دیگر را تحت تسخیر خودش قرار بدهد. اگر عنصر قدرت از جریان‌های مختلف و افراد گرفته شود، قدرت تمدن سازی آن جریان هم از بین خواهد رفت. و در مواجهه با اهل بیت اوّلین قدرتی که از اهل بیت گرفته شد قدرت سیاسی بود. دومین مقوله‌ای که گرفته شد قدرت اقتصادی بود. قدرت اقتصادی در کجا تجلی پیدا کرده بود؟ در باغ های فدک. باغ های فدک به نوعی پشتوانه و قدرت اقتصادی اهل بیت بود که بعد از گرفتن قدرت سیاسی آن را هم از اهل بیت سلب کردند.

وی بیان داشت: قدرت علمی و قدرت معنوی همچنان وجود داشت و مراجعه به اهل بیت چه در معنویت و چه در علم بعد از این دوره‌ها همچنان وجود داشت اما امروزه به خاطر این مراجعه معنوی و مراجعه علمی، دچار فهمی هستیم که فکر می‌کنیم شان نزول اهل بیت فقط در معنا و علم بوده است و بحث سیاست و اقتصاد دینی را بر پایه این نوع نگاه معرفتی نفی می کنیم.

حجت الاسلام همتی اظهار داشت: مقوله بعدی در نسبت بین تمدن سازی و خطبه فدکیه نازل به یکی از محتواهای معرفتی در خطبه فدکیه است. مقوله ای که برای ما طلاب و کسانی که در بحث های معرفتی متمرکز هستند قابل تأمل است مدل مواجهه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها با بحث احکام دینی است و نحوه تبیین احکام برای جامعه و مخاطب آن دوره صدر اسلام است.

وی افزود: متاسفانه آن چیزی که الان در مبانی معرفتی ما جریان و سریان دارد اینکه تا سؤالی از چرایی پرسیده می شود بحث تعبدی بودن مطرح می‌شود و تعبد را در مقابل عقل قرار میدهیم در حالیکه در مبنای معرفت دینی چون دین دنبال استعاره قول است و دنبال این است که فهم بشری را تکامل بدهد. خب! وقتی ما شک می‌کنیم در این مسئله بین این که ما دلیل آن را می فهمیم یا دلیل آن را نمی فهمیم؛ اصل را بگذاریم بر اینکه ما دلیلش را نمی فهمیم، و برویم دنبال اینکه دلیل این حکم را بفهمیم.

مدیر موسسه آموزش عالی حوزوی امام رضا(علیه السلام) تهران ابراز داشت: متاسفانه با جا افتادن اینکه این مسئله تعبدی است، آن هم بدون مشخص کردن حدود و ثغور این تعبد! مشکل اینجاست. در این حالت که ما دلیل را نمی فهمیم جوابی که به مخاطب می دهیم این است که مثلا حتما حکمتی پشت این قضیه است البته ما حکمت را نفی نمی کنیم اما باید حدود و ثغور آن را مشخص کرد چرا؟ برای این که مسئله اصلی که در بحث تمدن سازی وجود دارد مسئله عقلانیت است. پس مقوله اول مقوله قدرت بود که این وجه مشترک بین همه تمدن پژوهان است و دوم بحث عقلانیت است.

وی افزود: در این بحث؛ یک عقل داریم و یک عقلانیت. عقلانیت به این معنا که گزاره‌هایی که به جامعه داده می شود؛ اعم از قوانین، امر، نهی و اخلاق اینها یک پذیرش عقلایی بر آن ها وجود داشته باشد. یعنی در مواجهه اولیه ذهن مخاطب آن ها را پس نزند و در مواجهه اول با حکم آن را ضد عقل و مخالف با ساختار زیست اجتماعی خودش نداند. اجتماع نقیضین محال است اینها از عقل است اما عقلانیت یعنی ضد عقل نباشد، یعنی لزوما به این معنا نیست که صددرصد مورد تایید همه جامعه باشد. طبقه متوسط به بالای اجتماعی آن حکمی را  که شما ابلاغ می‌کنید چه در حوزه احکام شریعت و چه در حوزه احکام اقتصاد و چه در حوزه احکام قصاص و حدود امر و نهی بتواند یک نوع مقبولیت نخبگانی را به وجود بیاورد، اگر این مقبولیت نخبگانی وجود داشته باشد آن وقت تمدن سازی رخ خواهد داد.

حجت الاسلام همتی ادامه داد: شما می‌بینید که فاطمه زهرا سلام الله علیها وقتی در خطبه فدک بیان احکام می کند بلافاصله به حکمت آنها هم اشاره می کند «فَجَعَلَ اللهُ الإیمانَ تَطْهیراً لَکُمْ مِنَ الشِّرْکِ، وَالصَّلاةَ تَنْزِیهاً لَکُمْ عَنِ الکِبْرِ، والزَّکاةَ تَزْکِیَةً لِلنَّفْسِ وَنَماءً فی الرِّزْق، والصِّیامَ تَثْبیتاً للإِخْلاصِ، والحَجَّ تَشْییداً لِلدّینِ، وَالعَدْلَ تَنْسیقاً لِلْقُلوبِ، وَطاعَتَنا نِظاماً لِلْمِلَّةِ» حضرت در همه اینها به نوعی وجه عقلانیت احکام را بیان می کند، بحث توجه به احکام و چرایی معطوف به غایت احکام را در این ها بیان می کند. با وجود اینکه خود به نوعی نزدیک ترین انسان به منبع تشریع است اما با زبان صرف تعبد با مخاطب شان صحبت نمی کند بلکه بر اساس لام تعلیل صحبت می کند و حتی درباره مبانی معرفتی اطاعت از ولایت به یک عنصر اجتماعی استدلال می کند اگر بحث از اطاعت از امام هست به نوعی به کارکرد اجتماعی آن اشاره می کند.

وی افزود: به نوعی اطاعت باعث می شود که نظام و ساختار اجتماعی شکل بگیرد یعنی وقتی که بحث اطاعت از ولی صورت می گیرد بلافاصله به کارکردهای اجتماعی آن اشاره می کند که اگر این اطاعت وجود نداشته باشد پراکندگی، تشتت و خطوط های مختلف و تفرقه در نظام اجتماعی به وجود خواهد آمد همچنان که در تاریخ اسلام با این قضایا مواجه شدیم.

مدیر موسسه آموزش عالی حوزوی امام رضا(علیه السلام) تهران اظهار کرد: حضرت در ادامه می فرماید: «وَالْجِهادَ عِزاً لِلإْسْلامِ، وَالصَّبْرَ مَعُونَةً عَلَی اسْتِیجابِ الأْجْرِ، وَالأْمْرَ بِالْمَعْرُوفِ مَصْلَحَةً لِلْعامَّةِ» در اینجا امر به معروف را با عنصر مصلحت اجتماعی ارتباط می دهد و جامعه دینی این را به وضوح درک می کند که امر به معروف دنبال مصلحت اجتماعی است، تا این مصلحت را در عنصر سبک زندگی خودش ببیند.

وی ادامه داد: «وَبِرَّ الْوالِدَیْنِ وِقایَةً مِنَ السَّخَطِ، وَصِلَةَ الأَرْحامِ مَنْماةً لِلْعَدَدِ، وَالْقِصاصَ حِصْناً لِلدِّماءِ، وَالْوَفاءَ بِالنَّذْرِ تَعْریضاً لِلْمَغْفِرَةِ» حضرت در این فراز مسئله قصاص که به نوعی بحث حدود الهی است به علت آن اشاره می کنند و بحث نهی از شرب خمر و بحث ترک سرقت «وَتَرْکَ السِّرْقَةِ إیجاباً لِلْعِفَّةِ» اشاره می کند و نهایتا «فَاتَّقُوا اللهَ حَقَّ تُقاتِهِ وَلا تَمُوتُنَّ إلا وَأنْتُمْ مُسْلِمُونَ وَ أطیعُوا اللهَ فیما أمَرَکُمْ بِهِ وَنَهاکُمْ عَنْهُ، فَإنَّه إنَّما یَخْشَی الله مِنْ عِبادِهِ العُلِماءُ». جالب توجه اینکه همه این مقولات را می توان به عنوان یک نظام روی این ها تامل کرد. بحث ایمان، صلات، زکات، صیام، حج، امر به معروف، احترام به والدین، صله ارحام، قصاص، وفای به نذر و حرمت شرب خمر که همه اینها یک نظام منسجم معرفتی را در کنار هم تشکیل داده است و خود این می تواند مقوله ای برای نظریه پردازی در ساختار اجتماعی باشد.

حجت الاسلام همتی در پایان با اشاره به معانی که در خصوص «فاطمه» بیان شده است، گفت: یکی از صفات فاطمه زهرا سلام الله علیها و توضیحی که در ارتباط با لفظ فاطمه داده اند مختلف است. اما فاطمه را فاطمه نام نهادند بخاطر اینکه فطم عن معرفتها بخاطر اینکه مردم از شناخت او بریده شده اند. ۳۱۳/۴۲

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha