به گزارش خبرگزاری حوزه، دکتر علی سروش در دومین شب از سلسله و بینارهای مکتب حاج قاسم سلیمانی با موضوع «شهید سلیمانی و راهبردهای محور مقاومت در حل بحران های منطقه»، به بیان نظرات خود پرداخت.
وی افزود: انحطاط در مسائل داخلی جهان اسلام است؛ زمانی که جهان اسلام با جهان غرب مواجهه و در مواردی همانند جنگ با روس ها یا انگلیسی ها شکست خورد، به این خود آگاهی رسید که جهان اسلام گرفتار بحران عمیقی شده که بخشی از آن به مسائل داخلی کشورهای اسلامی باز می گردد همانند این که نسبت به آرمان های اسلامی کوتاهی، و دچار تحریف در اسلام شده است.
سروش با بیان این که ریشه دوم بحران ها به بیرون از مرزهای جهان اسلام باز می گردد، اظهار کرد: ریشه دوم مشکلات ما وابستگی است و بسیاری از مشکلات ما به همین وابستگی باز می گردد زیرا به دلیل منافعی که دشمنان جهان اسلام دارند، تلاش کرده اند ما را عقب نگه داشته و به تمدن خودشان وابسته کنند.
وی اضافه کرد: به عبارت دیگر از منظر روشی دچار تحجر یا التقاط هستیم یعنی یا اسلام را با کج فهمی ها و انجمادها به درستی مطرح و استفاده نمی کنیم یا این که حقیقت اسلام را با فرهنگ غرب و شرق مخلوط می کنیم که چنین موردی باعث وابستگی ما می شود.
عضو هیأت علمی پژوهشکده شهید صدر با تصریح بر این که مسأله جدی امروزه ما در وابستگی است، ادامه داد: وابستگی را می توان در ذیل وابستگی به آمریکا، رژیم صهیونیستی، و تفرقه مذهبی و قومی، و حکومت های دست نشانده دسته بندی کرد.
وی منفعت را دلیل دخالت و حضور آمریکایی ها در منطقه دانست و افزود: آمریکایی ها دارای چه منافعی هستند که به رغم افول قدرت آمریکا و هزینه های سنگین، این منطقه را رها نمی کنند؟ این منافع را در ذیل سه حوزه اقتصادی، سیاسی و فرهنگی که قلب آن منطقه غرب آسیا است را می توان نام برد.
سروش با اشاره به منافع اقتصادی آمریکا برای حضور در منطقه غرب آسیا گفت: غرب آسیا منبع انرژی نفت و گاز جهان است که از آن مهمتر منابع هیدروکربنی است؛ مـتأسفانه ما نفت را به بهای اندکی می سوزانیم در حالی که غربی ها می دانند نفت فقط یک منبع انرژی نیست بلکه منشأ بسیاری از انرژی ها است و ده ها برابر برای آنها ارزش افزوده دارد.
وی ادامه داد: از سوی دیگر بسیاری از کشورهای منطقه به دلیل عقب ماندگی توان تولید داخلی ندارند به گونه ای که حتی برخی از کشورهای حاشیه خلیج فارس آب آشامیدنی را وارد می کنند؛ همچنین ترانزیت میان شرق و غرب از منافع اقتصادی غرب آسیا به شمار می رود.
سروش تبیین کرد: در قبال بحران منطقه، انقلاب اسلامی چه تمهیداتی داشته است؟ رهایی از استکبار و آمریکا راهبرد اساسی محور مقاومت بوده و هست؛ راهبرد دوم نیز فروپاشی رژیم صهیونیستی است که رهبرمعظم انقلاب و امام خمینی(ره) صراحتا به این راهبرد اشاره کرده اند اگر می خواهید سعادت را ببینید، باید اسرائیل نابود شود.
وی با بیان این که راهبرد دیگر انقلاب اسلامی وحدت مذاهب و اقوام است، گفت: ما در مقابل قدرت های جهانی که با یکدیگر متحد هستند قرار داریم، به عنوان مثال اروپا همانند یک کشور به شمار می رود و دارای پول، سیاست و دولت مشترک هستند اما ما دچار تفرقه و دعوای مذهبی و قومی هستیم بنابراین راهبردی که بتواند در برابر این قدرت ها بایستد راهی نیست جز وحدت.
همچنین عضو هیأت علمی پژوهشکده صدر، صدور انقلاب اسلامی و اسلام ناب محمدی را راهبردی برای خارج شدن از انحطاط دانست و گفت: در برابر دولت های وابسته، باید هسته های مقاومت را تشکیل داد یعنی اگر حکام وابسته هستند ما به ملت ها که دارای فطرت های پاک هستند اهمیت می دهیم.
سروش در ادامه به فعالیت های شهید سلیمانی اشاره و بیان کرد: نکته محوری شهید سلیمانی در زمینه وابستگی به آمریکا و مبارزه با استکبار بازسازی اتحادهای فرا منطقه ای است یعنی حاج قاسم نه تنها ظرفیت های جهان اسلام را پای کار آورد بلکه توانست امثال روسیه را وارد زمین خودش کند، برخلاف بسیاری از دیپلمات ها که تلاش می کنند خود را به بازی غربی ها وصل کنند.
وی ادامه داد: راهبرد دیگر تشکیل گروه های چند ملیتی است که اقوام و مذاهب مختلف را در کنار هم جمع کرد چنانچه در جنگ سوریه افرادی از عراق، افغانستان، پاکستان، اهل سنت، مسیحیان و کردها پای کار آمدند.
عضو هیأت علمی پژوهشکده شهیدصدر خاطرنشان کرد: راهکار شهید سلیمانی برای صدور انقلاب اسلامی مدیریت در میدان بود یعنی وی فرهنگ اسلامی و روحیه شهادت طلبی را در میدان عمل به جوانان مقاومت آموزش داد.
وی با طرح سؤالی مبنی بر دلیل ترور شدن شهید سلیمانی از سوی آمریکا گفت: آمریکایی ها نتوانستند به اهداف خود در غرب آسیا دست پیدا کنند و در بسیاری از صحنه ها یکی پس از دیگری در حال شکست خوردن هستند و ادامه داشتن چنین وضعیتی به معنای فروپاشی اسرائیل و آمریکایی است.
سروش ادامه داد: از سوی دیگر آمریکا می داند امکان جنگ کلاسیک ندارد و از سال ۲۰۰۶ و جنگ ۳۳ روزه دانستند که اسرائیل نیز در جنگ حتما شکست خواهد خورد بنابراین راهی جز زدن اهداف خاص ندارد اما متأسفانه ضعف انحطاط و پیام ضعفی که برخی دیپلمات های ما دادند و بحث مذاکره به نوعی جاده صاف کن این ترور قرار گرفت.
وی عنوان کرد: وظیفه ما گرفتن انتقام سخت است و ماجرای عین الأسد چنانچه رهبر معظم انقلاب بیان کردند یک سیلی زدیم، و اگرچه این ماجرا را به یک سیلی تحلیل می کنیم، اما کار بزرگی است زیرا پس از هفتاد سال هیچ کس چنین کاری نکرده بود اما ما با اعلام رسمی، ضربه زدیم؛ گام بعدی سیلی بود که مردم در مراسم تشییع انجام دادند و گام آخر نیز اخراج آمریکا است.
عضو هیأت علمی پژوهشکده شهید صدر با بیان این که سیلی سخت را چگونه باید زد، اظهار کرد: باید راهکارهای حاج قاسم را ادامه داد و علاوه بر آن شش نکته ای که رهبر معظم انقلاب در خطبه عربی خود پس از شهادت حاج قاسم در نمازجمعه بیان کردند و متأسفانه توجه جدی به آن نشد، مورد توجه قرار داد.
وی ادامه داد: اگر می خواهیم آمریکا را خارج کنیم باید خودمان را قدرتمند کنیم که راه آن وحدت علما است تا بتوانند سبک زندگی اسلامی را ترویج کنند، دانشگاه های منطقه باید با هم همکاری کنند تا علم مسلمانان را افزایش دهند، رسانه های منطقه باید با هم همکاری کنند تا فرهنگ ایثار را نهادینه سازند، نیروهای مسلح باید با هم متحد باشند تا بتوانند از تجاوز و جنگ جلوگیری کنند.
سروش اضافه کرد: مسأله بسیار مهم، بازار ششصد میلیونی منطقه است که امروزه متأسفانه حتی در تبادلات معمولی با عراق و پاکستان مشکلاتی داریم؛ دولت ها وظایفی دارند و مردم هم وظایفی، وظایف مردم ما اتحاد است که با آن، کناره گیری کمپانی های قدرتمند رقم خواهد خورد و مردم باید سفرها و رفت و آمد به ایران یا ایران به کشورهای دیگر را افزایش دهند؛ به چه دلیل باید تعداد زیادی توریست به ترکیه داشته باشیم اما به پاکستان خیر مگر جذابیت های پاکستان کمتر از ترکیه است؟ دشمن می خواهد این موارد رقم نخورد تا نتوانیم با همکاری آن را خارج کنیم.
