به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه،حجت الاسلام والمسلمین خالد غفوری الحسنی در کرسی نظریهپردازی «محوریة النص القرآنی فی البحث الفقهی» که در سالن جلسات مجتمع آموزش عالی بنت الهدی برگزار شد، با بیان اینکه هدف این بحث بیان نقاط ضعف فقه امامیه و اثبات کم کاری فقها قرآن در مباحث فقهی نیست، اظهار کرد: در مقالهای که منتشرشده ثابت کردم مجموع تألیفات امامیه سه برابر مجموع سایر مذاهب است، در بحث مستندی نیز با عدد، میزان عنایت فقهای امامیه به قرآن در مقایسه با سایر مذاهب را نشان دادیم.
وی خاطرنشان کرد: نکته دیگر این است که مرجعیت و منبعیت قرآن، به قانون گذاری نیاز دارد. خلأ قانونی در علم اصول به نظر بنده داریم به عنوان مثال یک فقیه که انس بیشتری به قرآن دارد؛ بهره بیشتری میبرد.
ارائه دهنده کرسی نظریهپردازی «محوریة النص القرآنی فی البحث الفقهی» با بیان اینکه به قوانینی مشخص و روشن در علم اصول نیاز است، گفت: نمیخواهیم چیزی از اصول حذف کنیم بلکه قصد است مرجعیت قرآن در حد موعظه و نصیحت نشود و به عنوان چند بند در علم اصول نسبت به مرجعیت قرآن اضافه شود بنابراین باید در نظر گرفت چگونه از این ظرفیت و منبعیت استفاده کنیم.
وی با اشاره به تأکید علمای اصول نسبت به مرجعیت قرآن گفت: زمانی که بیان می شود سنت را باید در پرتو قرآن تفسیر کرد به معنای اکتفا به قرآن نیست.
حجت الاسلام والمسلمین خالد غفوری الحسنی خاطرنشان کرد: محوریت به معنای القای کم کردن از نقش یا رنگ سنت نیست؛ بلکه مراد در واقع استفاده از ظرفیت قرآن برای فهم سنت است که به عنوان شرط لازم است.
وی با بیان اینکه این نظریه دارای چهار رکن است، گفت: رکن اول ضرورت اصل حضور قرآن در عملیات استدلال در فقه است. که بر اساس آن فقیه باید به قرآن مراجعه کند.
ارائه دهنده کرسی نظریهپردازی «محوریة النص القرآنی فی البحث الفقهی» تأکید کرد: باید این شرط اضافه شود که تنها مراجعه به کتب اربعه کفایت نمی کند و باید به قرآن مراجعه و به طور جدی باید از ظرفیت قرآن استفاده کرد.
وی استفاده از ظرفیت قرآن برای احکام را به عنوان رکن دوم این نظریه ذکر کرد و افزود: احکام در قرآن آمده است و به الزام نیاز است و باید متنی در اصول اضافه شود که فقیه ملزم شود فروعات در قرآن را استبصار نماید.
حجتالاسلام والمسلمین غفوری با بیان اینکه قرآن منبع است و نمی توان از حکم خدا صرف نظر کرد، عنوان کرد: عدم استفاده از ظرفیت قرآن یکی از مشکلات است و فقه فردی ساختیم و از فقه اجتماعی دور شدیم.
وی رابطه معنایی و محتوایی بین سنت و قرآن را به عنوان رکن سوم ذکر کرد و افزود: این سؤال مطرح می شود عدم افتراق قرآن از سنت و عترت کجا برجسته میشود؟ باید سنت در پرتو قرآن فهمیده و تفسیر شود.
ارائه دهنده کرسی نظریهپردازی «محوریة النص القرآنی فی البحث الفقهی» با بیان اینکه ادعای عدم تخصیص قرآن به خبر واحد به عنوان رکن چهارم است، گفت: منکر تخصیص نیستم هیچ عاقلی نمیتواند قاعده تخصیص را انکار کند ولی تخصیص باید ضابطهمند باشد.
حجتالاسلام والمسلمین حسن شکوری یکی از اعضای کمیته ناقدین در این نشست با اشاره به چهار رکن ضرورت و اصل حضور قرآن فی عملیات استدلال فقهی گفت: همانطوری که ضرورت دارد که قرآن در عملیات استدلال فقهی باشد، سنت نیز باید باشد. این رکن اول است که نسبت به سنت نیز صدق می کند.
مراجعه به قرآن زمینه کشف فروعات جدیدتر در فقه را فراهم می کند
حجتالاسلام والمسلمین احمد قدسی یکی دیگر از اعضای کمیته ناقدین با بیان اینکه اگر به قرآن مراجعه کنیم؛ فروعات جدیدتر را می توانیم کشف کنیم، گفت: به این وسیله افق های جدیدی را می توانیم به روی خود بگشاییم و فروعات جدید در فقه کشف می شود.
وی خاطرنشان کرد: قرآن چهار عنوان به اهل بیت(علیهم السلام) داده است و اهل بیت(علیهم السلام) به عنوان قیم قرآن و مرجع مطرح شدند و عالم به کتاب و ترجمان مخاطب اصلی معرفی شدند.
احمد حاجی ده آبادی از دیگر اعضای کمیته ناقدین با اشاره به مباحث مطرح شده گفت: اگر این نظریه در یک باب از ابواب فقهی در نظر گرفته شود بهتر تصمیم گیری می شود.
وی از اینکه حجت الاسلام خالد غفوری دغدغه خاطر داشتند و واژگان و ارکان مسئله را مشخص کردند و این نظریه با نظریات مشابه را مقایسه داشتند، بسیار قدردانی نمودند.
حجتالاسلام والمسلمین حسین علوی مهر از کمیته ناقدین این کرسی با اشاره به اینکه مطالب خوب و ارزشمندی بیان شد، گفت: در کلیات و جزئیات موافق هستیم ولی به عنوان نظریه بسیار مشکل و سخت است بنابراین به عنوان یک نظریه نمی توان پذیرفت ولی در حد ترویج قابل قبول است.
حجج اسلام والمسلمین محمد قایینی، منذر حکیم و فاکر میبدی به عنوان اعضای شورای داوران مباحث و سؤالاتی برای بیان بهتر مطلب مطرح نمودند.
حجتالاسلام والمسلمین غفوری در ارائه نقد ناقدان بیان داشت: هدف استفاده حداکثری از ظرفیت قرآنکریم است، نه حذف سنت یا به حاشیه راندن آن و یا کاهش نقش آن، بلکه پیشنهادی در کیفیت بهرهمندی از آن در پرتو قرآن است.
وی با بیان اینکه استفاده حداکثری با پیشنهاداتی هرچند مفید و مؤثر محقق نمیشود، گفت: این امر نیازمند ضمانت اصولی و افزودن مواردی به ساختار اصولی است، یعنی ضرورت تعیین جایگاه قرآن در فرآیند استدلال در نقشه علم اصول.
ارائه دهنده کرسی نظریهپردازی «محوریة النص القرآنی فی البحث الفقهی» با اشاره به اختصاص دو بحث از سوی علمای اصول به قرآن گفت: اول در دفاع از حجیت ظواهرش در مقابل شبهه منسوب به اخباریان و دوم معیار بودن در تعارض اخبار است.
وی خاطرنشان کرد: اگر فرایند تفسیر بر پایه روشهای اصولی بنیان نهاده شود، تغییر بزرگی در مسیر این فرآیند و نتایج آن ایجاد خواهد کرد و انعطاف نوعی در آثار تفسیری ایجاد خواهد کرد.
حجتالاسلام والمسلمین غفوری با تأکید بر اینکه باید دامنه مشخصی به دلیل قرآنی در مباحث اصولی اختصاص یابد، گفت: لازم است نقش این بحث در استنباط مشخص شود، ویژگیها و امتیازات دلالی و کیفیت بیان قرآنی تبیین شود.
وی عنوان کرد: باید چگونگی تعامل با قرآن و استناد به آن مدون شود تا این امر تصادفی نباشد که آیا به نصی برخورد یا نه، یا اینکه آزاد باشد، تا فقیهی که انس بیشتری با قرآن دارد؛ در استنباط استناد کند، و فقیهی که چنین انسی ندارد استناد نکند. هرچند منکر اختلاف دیدگاه در فهم نص قرآنی نیستیم.
ارائه دهنده کرسی نظریهپردازی «محوریة النص القرآنی فی البحث الفقهی» با بیان اینکه این نظریه دارای دو سطح حداقلی وحداکثری است، گفت: این نظریه دارای چهار رکن است، پس تصوّر نشود که این بحث فقط در رکن آخر خود، یعنی عدم تخصیص کتاب به خبر واحد خلاصه میشود.
انتهای پیام ۳۱۳/۱۷