چهارشنبه ۵ اردیبهشت ۱۴۰۳ |۱۴ شوال ۱۴۴۵ | Apr 24, 2024
شیخ عیسی قاسم

حوزه/ آیت الله شیخ عیسی قاسم رهبر نهضت اسلامی بحرین در خصوص ضرورت و چگونگی اصلاحات ریشه‌ای در این کشور بیانیه ای صادر کرد.

به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری «حوزه»، آیت الله شیخ عیسی قاسم رهبر نهضت اسلامی بحرین در خصوص ضرورت و چگونگی اصلاحات ریشه‌ای در این کشور بیانیه ای صادر کرد.

متن بیانیه به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم

قانون اساسی امروز بحرین، قانونی است که سال۲۰۰۲ میلادی و پس از "میثاق عمل وطنی"به تصویب رسید. این قانون ، توسط شخص پادشاه و بدون مشارکت و همراهی مردم ، تنظیم شد و به تصویب رسید. مبنای پادشاه در تصویب این قانون، فرایندی بود که شورای مشورتی متخصصان طراحی کرده بودند. شورایی که توسط خود پادشاه تعیین شده بود. این فرایند ، اصلاحاتی را تضمین می کرد که ادعا می شد پاسخی است به مطالبه ای که در میثاق عمل ملی آمده است. که این ادعا مستلزم این نکته است که میثاق ، نه تنها در حد قانون اساسی است ، بلکه حتی بالاتر از آن است. بنابراین کسانی که قانون اساسی و دیگر قوانین کشور را تصویب کرده اند باید میثاق و اصلاحاتی که در بر دارد را معیار قرار دهند و تمام قوانین را مطابق با آن تصویب کنند. اما سوال این جاست که چه کسی این حق را دارد که اصلاحات را معین و تصویب کند؟
ماده ۱۰۴ قانون اساسی مصوب سال۱۹۷۳ می گوید: " اصلاح احکام این قانون امکان پذیر نیست؛ مگر با موافقت دوسوم اعضای مجلس ملی و تایید شخص پادشاه؛ و این تبصره ای است بر  ماده ۳۵ این قانون "
اما مساله اینجاست که قانون اساسی۱۹۷۳، قبل از میثاق عمل وطنی، باطل شد. و در زمان تصویب و تایید میثاق، نه این قانون و نه مجلس ملی، هیچ کدام وجود و اعتباری نداشتند.
 و در این حالت، طبیعی بود که از راه انتخاباتی آزادانه، پارلمانی تشکیل شود که یا قانون اساسی جدیدی تصویب و یا اصلاحاتی در قانون سال۱۹۷۳ ایجاد کند که از این طریق ، حاکمیت و قانون گذاری توسط مردم، صورت پذیرد.
اما واقعیت چیز دیگری بود. این پادشاه بود که تمام قدرت را در اختیار داشت. و هیچ اثری از اراده مردمی نبود.
و این مساله تبدیل به یک اصل شد که  " پادشاه در راس همه امور است." و قانون گذاری و اصلاحات، همه در قبضه اوست.
گویا ملتی که در راه بنیان نهادن اصل "مردم در راس امور هستند" فداکاری ها کرد و قربانی ها داد،  نظر خودش را- که در "میثاق عمل ملی" امده بود - تغییر داده و از حق خودش فروگذاری کرده و همه چیز را در اختیار پادشاه قرار داده است!
این خطایی بزرگ و مخالفتی آشکار با رای مردم و حقوق آنها است. بلکه صحیح آن است که هر گونه اصلاحات در قانون اساسی ، بوسیله پارلمانی صورت بگیرد که اعضای آن توسط مردم و در انتخاباتی آزادانه برگزیده شده اند. و گرنه اساس رابطه سیاسی مردم و حاکمیت، غیر قابل اتکا است. زیرا غیرقانونی است.
اصلاحات گسترده و واقعی، رمز پایداری کشور و مطالبه توقف ناپذیر ملت است. این اصلاحات حاصل نخواهد شد و برقرار نخواهد ماند مگر با بازگشت به اصل اساسی" مردم در راس امور هستند" بدون هیچ خدعه و فریبی که در عمل به نقض آن بینجامد.
 و تا زمانی که حق"اصلاحات در قانون اساسی" به خود مردم واگذار نشود، تمسک به دموکراسی- اگر چه به صورت جزئی- ثابت نخواهد شد.
و باید این مساله را گوش زد کرد که سزاوار نیست برای مسلمانی که اسلامش راستین و حقیقی است، قانونی را بر احکام و قوانین خدا ترجیح بدهد. چنانکه سزاوار نیست که هیچ عهدی را مقدم بدارد بر عهد اطاعت خالص برای خداوند یگانه.
عیسی أحمد قاسم

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha