سیره شهدا (210)
-
محراب و میدانخاطرات شهدا | این ماشین مال بیت الماله
حوزه/ شهید زینالدین هنگام حرکت به سوسنگرد، استفاده شخصی از ماشین بیتالمال را نپذیرفت و خانواده را به همراهی با دیگر خودروها توصیه کرد.
-
محراب و میدانخاطرات شهدا | دستور مینگذاری فاضلاب شهر در دل شب
حوزه/ شهید متوسلیان پس از سه شبانهروز بررسی، محل نفوذ ضدانقلاب را شناسایی و دستور مینگذاری کانال فاضلاب را داد.
-
محراب و میدانخاطرات شهدا | امشب عملیات نمی کنیم!
حوزه/ استخاره بد آمد و گفت عملیات نمیکنیم؛ با اینکه بچهها آماده بودند. شب دوم هم بد آمد. شب سوم عراقیها خیالشان راحت شد و خوابیدند؛ همان شب، بسیاریشان را با زیرپیراهن اسیر کردیم.
-
محراب و میدانحمید نیست! خداش که هست!
حوزه/ شهید مهدی باکری با جملهای کوتاه اما عمیق گفت: «حمید نیست، خداش که هست» و ایمان را تکیهگاه خود ساخت.
-
محراب و میدانخاطرات علما | عمری خدمت، بدون یک درخواست
حوزه/ عشق واقعی آن است که حتی در نبود، نگرانِ بیاستقبالی عزیزان باشد. وقتی وارد خانه شدم، بچهها همه خواب بودند، ولی آقا بیدار بود و چای و میوه و شیرینی آماده بود. بیشتر صبحها چای درست میکردند…
-
محراب و میدانحتی در اوج جنگ به نماز اول وقت پایبند بود
حوزه/ همرزم شهید مهدی زینالدین نقل میکند که در جلسهای مهم در اتاق جنگ، نگران از دست رفتن نماز اول وقت بود. اما شهید زینالدین از قبل با روحانی آنجا هماهنگ کرده بود که بهمحض اذان، همانجا…
-
محراب و میدانخاطرات شهدا | دعوتنامههای آسمانی شهید ردانیپور
حوزه/ شهید مصطفی ردانیپور برای عروسیاش کارت دعوت به اهل بیت فرستاد؛ حضرت زهرا سلاماللهعلیها در خواب حضورشان را بشارت دادند.
-
محراب و میدانخاطرات شهدا | شهیدی که با قرآن پیشروی میکرد
حوزه/ شهید کیا مظفری در میدان نبرد با قرائت بلند قرآن به رزمندگان آرامش و قوت میبخشید. در عملیاتها قرآن میخواند و پس از فتح فاو بر مناره مسجد اذان گفت. انس او با قرآن، نماز و دعا در همه لحظات…
-
محراب و میدان خاطرات شهدا | میز و صندلی؛ بی میز و صندلی!
حوزه/ شهید ناصر کاظمی با نمادین کردن میز و صندلی، نشان داد فرمانداری بدون آزادی همه روستاها ارزشی ندارد.
-
محراب و میدانخاطرات شهدا | تشییع باشکوه شهید بروجردی در باختران
حوزه/ شهید بروجردی با تشییعی باشکوه در سنندج بدرقه شد و خانهاش در تهران به زیارتگاه مردم کرد مسلمان تبدیل گشت.
-
محراب و میدانوقتی سختترین تمرینها با مهربانی معنا پیدا میکرد
حوزه/ شهید متوسلیان در مریوان آموزش رزمندگان را با تمرینهای سخت در کوه و برف همراه کرد و در پایان با خرما دلگرمشان ساخت.
-
محراب و میدانبرای بلند حرف زدن از مادرش حلالیت میگرفت
حوزه/ شهید محمدرضا احترام به مادر را در سادهترین رفتارها نشان میداد. وقتی ناچار شد مادرش را با صدای بلند صدا بزند، فوراً عذرخواهی کرد و حلالیت طلبید، چون نگران بود مبادا صدایش بیاحترامی تلقی…
-
محراب و میدانقمقمهای خالی که به برکت حضرت زهرا(س) دریا شد
حوزه/ در عملیات رمضان، شهید فایده خواب حضرت زهرا سلاماللهعلیها را دید و قمقمه شهیدی پر از آب خنک شد.
-
محراب و میدانکار میکرد تا ببخشد، نه اینکه جمع کند
حوزه/ شهید محسن خسروی از کودکی با روحیه ایثار و بخشش، لباسها و درآمد خود را صرف کارهای خیر میکرد.
-
محراب و میداناین مهمانی خدا را از من گرفت
حوزه/ یکبار به مهمانیای رفتیم که فضای نامناسبی داشت. عباس نتوانست بماند و ناراحت بیرون آمد. وقتی به خانه رسید، گریه کرد و خود را سرزنش کرد که چرا به آنجا رفته. سپس وضو گرفت، قرآن خواند و…
-
محراب و میدانخاطرات شهدا | فرماندهای از جنس خاک، به قیمت افلاک
حوزه/ شهید عبدالحسین برونسی با وجود فرماندهی گردان، در صف غذا مانند بسیجیها ایستاد و تواضعش را نشان داد.
-
محراب و میدانخاطرات شهدا | شهیدی که همه برای او ۱۰ هزار روزه گرفتند
حوزه/ شهید زینالدین پیش از شهادت از بدهی دویست روز روزه گفت و پس از شهادتش، یاران با هزاران روز روزه جبران کردند.
-
محراب و میدانخاطرات شهدا | رفاقت در سایه جنگ و خاکریز
حوزه/ شهید حسن باقری در جبهه، یارانش را به همدلی و کوتاه آمدن برای ساختن یکدیگر دعوت میکرد.
-
محراب و میدانجشن تکلیف و هدیه پدرانه
حوزه/ حاج رضا برای جشن تکلیف فاطمه انگشتر خرید و پس از روزهداری کامل او، النگو هدیه داد.
-
محراب و میدانشهیدی که زندگی اش را فدای امام حسین علیه السلام کرد
حوزه/ شهید سیدمنصور جوادیون در ایام محرم تمام داراییاش را خرج عزاداری امام حسین (ع) میکرد. وقتی به او اعتراض شد، گفت: برای حسین (ع) دادن جان هم کم است، چه رسد به مال.
-
محراب و میداندلسپرده سنگر نه صندلی
حوزه/ همرزم شهید حاج علیاکبر رحمانیان نقل میکند که قرارگاه مرکزی برای فرماندهی ارشد، نام او را ارسال کرد. اما حاجی با شنیدن این خبر، ترجیح داد در کنار بسیجیها و در خط مقدم باقی بماند. او…
-
محراب و میداننشانهای از محبت پس از شهادت
حوزه/ شهید حسن آبشناسان هر بار از کوه گل وحشی میآورد؛ آخرین بار بوته خار طلایی از لولان عراق برای همسرش گذاشت.
-
محراب و میدان«مصعب پیامبر»؛ شهید نظم و تقوا
حوزه/ شهید خادم الشریعه با حال معنوی خاص در روز مبعث، نماز و روزهداری متفاوتی داشت و از صبحانه زمینی چشم پوشید.
-
محراب و میدانآغاز زندگی بدون تجملات
حوزه/ شهید مهدی باکری و همسرش در آغاز زندگی هیچ هدیهای نگرفتند و تنها وسایل ضروری ساده مانند موکت و اجاق کوچک خریدند.
-
محراب و میدانصحنهای دیدنی از تواضع شهید
حوزه/ سید مجتبی هاشمی هنگام دیدار والدین در بازارچه زانو زد و پایشان را بوسید؛ صحنهای پر از تواضع و احترام.
-
محراب و میدانهدیهای که ترس را به شادی بدل کرد
حوزه/ صیاد شیرازی به جای خبر شهادت، نامهای همراه انگشتر فرستاد و نوشت: «برای تشکر از زحمتهایت همیشه دعات میکنم».
-
محراب و میدانعشق و ارادت شهید مصطفی احمدی روشن به حضرت زهرا (س)
حوزه/ در شب بازگشت از مراسم فاطمیه، شهید مصطفی احمدی روشن به دلیل نبود وسیله نقلیه، همراه دوستش به خانه او رفت اما نتوانستند وارد شوند. به احترام حضرت زهرا (س)، تصمیم گرفتند شب را بیدار بمانند…
-
محراب و میدانیک عادت زیبا: "میبرم برای زن و بچههام"
حوزه/ شهید سید مرتضی آوینی شیرینی و شکلات را برمیداشت اما نمیخورد؛ همیشه برای همسر و فرزندانش میبرد تا با آنان تقسیم کند.
-
محراب و میدانجلوه محبت حضرت زهرا (س) در زندگی شهید احمد کاظمی
حوزه/ شهید احمد کاظمی پس از بیهوشی در اتاق عمل، با ندای حضرت زهرا (س) به هوش آمد. ایشان فرمودند: «بلند شو! چیزی نیست. برو به کارهایت برس» و او برخاست و ادامه داد.
-
محراب و میداندفتر اشکالات زندگی مشترک
حوزه/ در دفتر اشکالات، همیشه ایرادات من نوشته میشد؛ حمید باکری تنها ایرادش دستهای بلند بود و با خنده پذیرفت.