به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه از ارومیه، حجتالاسلام حجت قاسمخانی امروز در جلسه تفسیر قرآن کریم که در دفتر امام جمعه خوی برگزار شد، به تبیین آیه ۳۰ سوره بقره پرداخت و اظهار داشت: آن چنان که از آیه پیداست فرشتگان پی برده بودند که این انسان فردی سر براه نیست، فساد میکند، خون میریزد، خرابی به بار میآورد و این که این علم آنها از کجا پیدا شده است برخیها معتقدند خداوند قبلا آینده انسان را بطور اجمال برای آنها بیان فرموده بود.
وی اضافه کرد: بعضی نیز احتمال دادهاند ملائکه خودشان این مطلب را از کلمه «فِیاَلْأَرْضِ» دریافته بودند، زیرا میدانستند انسان از خاک آفریده میشود و ماده به خاطر محدودیتی که دارد طبعا مرکز نزاع و تزاحم است، چه این که جهان محدود مادی، طبع زیاده طلب انسانها را نمیتواند اشباع کند، حتی اگر همه دنیا را به یک فرد بدهند باز ممکن است سیر نشود، این وضع مخصوصا در صورتی که توام با احساس مسئولیت کافی نباشد سبب فساد و خونریزی میشود.
امام جمعه خوی تصریح کرد: بعضی دیگر از مفسران معتقدند پیشگویی فرشتگان بخاطر آن بوده که آدم نخستین مخلوق روی زمین نبود، بلکه پیش از او نیز مخلوقات دیگری بودند که به نزاع و خونریزی پرداختند؛ پرونده سوء پیشینه آنها سبب بدگمانی فرشتگان نسبت به نسل آدم شد.
وی تصریح کرد: بعضی نیز گفتهاند که خدای تعالی تمام حوادث را تا روز قیامت در لوح محفوظ درج کرده بود و آنها با مطالعه لوح محفوظ این واقعیت را دانسته بودند.
حجتالاسلام قاسمخانی با تشریح آیه «أَتَجْعَلُ فِیهَا مَن یُفْسِدُ فِیهَا وَیَسْفِکُ الدِّمَاءَ» و تبیین این موضوع که آیا این آیه اعتراض است یا استعلام؟، گفت: اکثر مفسرین قائلند به اینکه مراد آنها استکشاف حال و یا تعجب بوده است یعنی خدایا چه حکمت دارد شما موجود خاکی را که همیشه با قوه شهویه و غضبیه آمیخته بوده و پیوسته کارش افساد و اهلاک و خونریزی است در روی زمین خلیفه قرار میدهی در حالی که اشرف از او موجوداتی هستند که کلا از شر و فساد منزه بوده و هرگز به شما تمرد و عصیان نکردهاند؟ و آن موجودات ما هستیم.
وی بیان کرد: از جمله کسانی که این عقیده را انتخاب کردهاند زمخشری در کشاف، فخر در تفسیر خود، ملاصدرا و علامه طباطبائی و طبرسی و طوسی در تفاسیرشان میباشند ولی سیاق آیات مسلک فوق را تأیید نمیکند به دلیل اینکه تعابیری چون: «إِنِّی أَعْلَمُ ما لا تَعْلَمُونَ» و «أَنْبِئُونِی بِأَسْمَاءِ هَؤُلَاءِ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ» و «أَنْبِئْهُمْ بِأَسْمَائِهِمْ» و «أَ لَمْ أَقُلْ لَکُمْ إِنِّی أَعْلَمُ غَیْبَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ» همگی دلالت دارند به اینکه سائل جهت استخبار و استیضاح سؤال نکرده است، زیرا عبارات بالا دال است به اینکه مقام، مقام محاجه و احتجاج است نه، تعلیم.
امام جمعه خوی ادامه داد: اگر نظریه دوم باشد آیا خدشهای به مقام عصمت فرشتگان وارد میگردد یا نه؟ زیرا که در حق آنها « لا یَعْصُونَ اللَّهَ ما أَمَرَهُمْ وَ یَفْعَلُونَ ما یُؤْمَرُونَ» داریم؟ پرسشی است که پاسخش را باید بحثهای بعدی روشن کند البته روایات زیادی هم داریم که این نظریه را تأیید میکنند.
وی تأکید کرد: نظر آیت الله العظمی جوادی آملی، تعجب است. فرشتگان میفرمایند ما که میدانیم یک موجودی خلق میکنی که روحاش الهی است؛ اما این روح الهی در یک پیکرهای است، مرکب از شهوت وغضب، اگر شهوت فوران بکند فساد میکند؛ اگر غضب فوران بکند میشود خونریز؛ پس عرض ما فرشتگان این است که حکمت قرار دادن این خلیفه با این ویژگیها چیست؟.
حجتالاسلام قاسمخانی گفت: خداوند به ملائکه پاسخ داد: «إِنِّی أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ» ﻣﻦ ﭼﻴﺰﻫﺎیی میﺩﺍﻧﻢ ﻛﻪ ﺷﻤﺎ ﻧمیﺩﺍﻧﻴﺪ. آیت الله العظمی جوادی آملی ذیل این فَقَرِه در جلد۳ صحفه۸۰ میفرمایند: برای بنده تسلیم خدا علم به اصل حکیم بودن خدا کفایت میکند؛ منتهی خداوند متعال سؤال فرشتگان را بی جواب نمیگذارد، اول پاسخ اجمالی میدهند سپس در آیات بعد تفصیل میدهند.
وی تصریح کرد: خداوند اول میفرمایند «إِنِّی أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ» ﻣﻦ ﭼﻴﺰﻫﺎیی میﺩﺍﻧﻢ ﻛﻪ ﺷﻤﺎ ﻧمیﺩﺍﻧﻴﺪ، یعنی همین موجودی که شما تعجب کردی؛ با این که شهوت وغضب دارد به بالاترین درجات طهارت وعبادت خداوند در میآید.
امام جمعه خوی گفت: فرشتگان فکر میکردند اگر هدف عبودیت و بندگی است که ما مصداق کامل آن هستیم، همواره غرق در عبادتیم و از همه کس سزاوارتر به خلافت، بیخبر از این که عبادت آنها با توجه به این که شهوت و غضب و خواستههای گوناگون در وجودشان راه ندارد با عبادت و بندگی این انسان که امیال و شهوات او را احاطه کرده و شیطان از هر سو او را وسوسه میکند تفاوت فراوانی دارد.
وی تاکید کرد: اطاعت و فرمانبرداری این موجود طوفان زده کجا و عبادت آن ساحلنشینان آرام و سبکبار کجا!؟ آنها چه میدانستند که از نسل این آدم پیامبرانی همچون محمد و ابراهیم و نوح و موسی و عیسی و امامانی همچون ائمه اهل بیت (علیهم السلام) و بندگان صالح و شهیدان جانباز و مردان و زنانی که همه هستی خود را عاشقانه در راه خدا میدهند قدم به عرصه وجود خواهند گذاشت، افرادی که گاه فقط یک ساعت تفکر آنها برابر با سالها عبادت فرشتگان است.
حجتالاسلام قاسمخانی ادامه داد: بعضی هم گفتهاند خدای تعالی بدینوسیله خواست مشاوره کردن در کارها را به ما یاد بدهد که خودش فی نفسه کار خوبی است.
وی به تفاوت دو واژه «تسبیح و تقدیس» اشاره کرد و یادآور شد: ظاهراً این دو واژه از نظر معنی با هم فرق ندارند و هر دو به معنای دور کردن خدایتعالی از نقائص و صفات زشت است منتهی «باء» در بحمدک برای حال و «لام» در نقدس لک برای تعلیل است. مفعول تسبیح خدای تعالی و مفعول تقدیس خود فرشتگان است و در این صورت تقدیر چنین است «و نحن نسبّحک حامدین لک و نقدّس و نطّهر نفوسنا لأجلک» که طبق این تفسیر، هم معنی روان شده و هم از اشکال تکرار بی مورد راحت خواهیم شد.
انتهای خبر. /











نظر شما