شنبه ۷ تیر ۱۴۰۴ - ۰۸:۲۲
ملت منسجم و ولایتمدار؛ پیروز نبرد با دژخیمانِ صهیون

جهانیان در نبرد ۱۲ روزه با رژیم غاصب صهیونی به عینه مشاهده کردند که چه میزان از وحدت و انسجام در کشور عزیز و پهناورمان وجود دارد که خود به عامل کلیدی نصرت در این نبرد تبدیل شد.

به گزارش خبرگزاری حوزه، بیانات اخیر رهبر فرزانه و حکیم انقلاب اسلامی در پیام تلویزیونی ضمن آن که قوت قلب مضاعفی برای جبهه حق بود، پرده از تزویر جبهه باطل برداشت و ثابت کرد که به لطف الهی پیروز این نبرد ۱۲ روزه ملت غیور، صبور و مقاوم ایران عزیز بوده است.

در این پیام معظم له به سه پیروزی مهم برای ملت ایران اشاره نمودند که شامل پیروزی علیه رژیم صهیونیستی، پیروزی در برابر رژیم آمریکا و همچنین پیروزی از بابت اتحاد و انسجام ملی ملت ایران می شود که البته لازم است تحلیلگران و کارشناسان هر یک به سهم و وُسع خود به تبیین ابعاد مختلف این نصرت الهی بپردازند، هر چند که نباید از کید و مکر دشمن غدّار در آینده و تحولات آتی نیز غافل شد.

باطل السحر خیال دشمنِ بداندیش

دشمن پیش از آغاز تجاوز احمقانه خود فکر می کرد که جامعه ما، جامعه‌ای شکننده و در حال فروپاشی است و لذا احتمال این که علیه نظم سیاسی موجود به مخالفت بپردازند بسیار بالاست و حال آن که دنیا در این دوازده روز به عینه نظاره کرد که چه میزان از وحدت و انسجام در کشور عزیز و پهناورمان وجود دارد، چه آن که بی هیچ اغراقی باید گفت که تقویت همدلی و انسجام فکری و ملی مردم ایران در مواجهه با چالش‌ها و نیز وحدت و همبستگی مسئولان و سیاسیون با وجود سلایق و جریان‌های مختلف از جمله آثار کلیدی این نبرد در جبهه داخلی بوده که ثمره آن ارتقای سطح توانمندی در مواجهه با جبهه خارجی شده است.

جنگ روایت ها تازه آغاز شده است

علی دزفولی، روزنامه نگار و فعال رسانه ای با اشاره به این که هر چند پس از یک جنگ ۱۲ روزه، آتش‌بس برقرار شده اما جنگ اصلی ناظر به نبرد روایت‌ها تازه شروع شده است، اظهار داشت: در کارزار رسانه‌ای و شناختی که از سوی محور غربی-عبری هدایت می‌شود، تلاش بر آن است آتش‌بسی که پس از پاسخ‌های کوبنده ایران برقرار شد، به ‌عنوان یک دستاورد برای دشمن و نشانی از عقب‌نشینی ایران بازنمایی شود.

وی همچنین افزود: کلید فهم درست تحولات اخیر و خنثی‌سازی این جنگ روانی در درک یک تمایز بنیادین و حیاتی نهفته است: تفاوت میان «پذیرش یک صلح تحمیلی» که می‌توانست یک شکست راهبردی باشد و «تحمیل یک آتش‌بس» از سوی ایران که یک پیروزی هوشمندانه است. این دو، صرفاً بازی با کلمات نیست، بلکه ۲ جهان متفاوت از نتایج سیاسی، نظامی و راهبردی را ترسیم می‌کند. تحلیل دقیق این دوگانه، به دور از شعارزدگی و با تکیه بر عقلانیت راهبردی، نشان می‌دهد چرا مسیر انتخاب‌شده توسط جمهوری اسلامی ایران، تنها گزینه منطقی برای تبدیل یک تهدید به فرصتی برای تقویت بازدارندگی و تثبیت قدرت است.

تحلیلی جالب توجه از یک رسانه غربی

از سوی دیگر لازم است که در شرایط فعلی نگاهی تحلیلی به رسانه های آن سوی آب داشته باشیم. در میان تحلیل‌های گوناگون که در روزهای اخیر از کارشناسان مراکز پژوهشی خارج از کشور ارایه شده، روایت پایگاه تحلیلی "میدل‌ایست مانیتور" جالب توجه است، آن جا که تحلیلگر آن در مطلبی نوشته است:" اسرائیل آغازگر این جنگ بود. تل‌آویو ۱۳ ژوئن/ ۲۳ خرداد، حمله‌ای غافلگیرکننده انجام داد که در آن، تأسیسات هسته‌ای ایران، سامانه‌های موشکی و مقامات ارشد نظامی و علمی ایران، در کنار اهداف غیرنظامی متعدد هدف قرار گرفتند. در پاسخ، ایران موجی از موشک‌های بالستیک و پهپادها را به عمق اسرائیل پرتاب کرد؛ این حملات باعث به صدا درآمدن آژیرهای خطر در تل‌آویو، حیفا، بئرسبع و چندین منطقه دیگر شد و ویرانی بی‌سابقه‌ای را در اسرائیل به دنبال داشت. آنچه به عنوان تشدید دوجانبه آغاز شد، به‌ سرعت به مرحله‌ای بسیار خطرناک‌تر رسید: رویارویی مستقیم میان ایالات متحده و ایران. ۲۲ ژوئن/ یکم تیر، نیروهای هوایی و دریایی ایالات متحده حمله‌ای تمام‌عیار به ۳ مرکز هسته‌ای ایران در فردو، نطنز و اصفهان انجام دادند. این حمله هماهنگ که با نام «عملیات چکش نیمه‌شب» شناخته شد، توسط ۷ فروند بمب‌افکن «بی‌۲» از یگان ۵۰۹ که ظاهرا بدون توقف از پایگاه وایتمن در ایالت میزوری پرواز کرده بودند، اجرا شد. روز بعد، ایران در واکنش، پایگاه نظامی آمریکایی العدید در قطر را بمباران کرد و موج جدیدی از موشک‌ها را نیز به سمت اهداف اسرائیلی شلیک کرد. این نقطه، لحظه‌ای تاریخی بود؛ برای نخستین‌بار، ایران و ایالات متحده بدون واسطه مستقیما در میدان نبرد با یکدیگر مواجه شدند و نیز برای نخستین‌ بار در تاریخ معاصر، کمپین دیرینه اسرائیل برای کشاندن آمریکا به جنگ علیه ایران به نتیجه رسید. "

وی در ادامه می نویسد:" نتانیاهو در تحقق تغییر رژیم در تهران که هدف واقعی کمپین چند سال‌هاش بود شکست خورد. او با ایرانی یکپارچه و مقاوم مواجه شد که با دقت و انضباط پاسخ داد. بدتر از آن، ممکن است او باعث بیدار شدن چیزی شده باشد که برای جاه‌طلبی‌های اسرائیل خطرناک‌تر است؛ نوعی آگاهی منطقه‌ای جدید. از سوی دیگر، ایران از این مواجهه، به شکل قابل توجهی قوی‌تر بیرون آمد. با وجود تلاش‌های ایالات متحده و اسرائیل برای فلج کردن برنامه هسته‌ای‌اش، ایران نشان داد توانمندی‌های راهبردی‌اش همچنان دست‌نخورده و کاملا عملیاتی است. تهران معادله بازدارندگی جدید و قدرتمندی ایجاد و ثابت کرد قادر است نه‌تنها به شهرهای اسرائیل، بلکه به پایگاه‌های آمریکا در سراسر منطقه حمله کند. از همه مهم‌تر، ایران این نبرد را به ‌طور مستقل پیش برد؛ بدون تکیه به حزب‌الله، انصارالله یا حتی گروه‌های عراقی. این استقلال بسیاری از ناظران را شگفت‌زده کرد و باعث شد وزن منطقه‌ای ایران مجددا مورد ارزیابی قرار گیرد. "

همچنان هوشیارانه آماده دفاع همه جانبه هستیم

به تعبیر یکی از فعالان رسانه ای و تحلیلگران مسایل سیاسی، آتش‌بس فعلی اگر حتی بشود نام آن را آتش بس گذاشت، پایان منازعه نیست، بلکه تغییر شکل آن است. جنگ نظامی متوقف شده اما جنگ امنیتی، اطلاعاتی، سایبری و اقتصادی با شدتی بیشتر ادامه خواهد یافت. بنابراین دستگاه‌های امنیتی و دفاعی کشور با آگاهی از این تداوم، وارد مرحله جدیدی از بازسازی و مقابله شده‌اند.

جمهوری اسلامی ایران، پس از یک تجاوز آشکار، با استفاده هوشمندانه از قدرت نظامی خود و البته تکیه بر اصل انسجام و وحدت ملی توانست دشمن را از رسیدن به اهدافش ناکام بگذارد اما نباید از برنامه های آتی رژیم غاصب و کودک کُش صهیونی غافل شد، چه آن که غفلت در این زمینه منتج به خسارات جبران ناپذیری می شود.

گزارش از: سید محمدمهدی موسوی

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha