خانم گیتی فیروزی معاون فرهنگی مدرسه علمیه الزهرا اراک در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری حوزه در اراک، اظهار داشت: در دوران پرفراز و نشیب امامت امام علی بن موسی الرضا(ع)، شجاعت و صراحت ایشان در تبیین و دعوت به امر ولایت و امامت، در مواجهه با خطرات و تهدیدات خلفای عباسی، بینظیر بود، امام(ع) بدون هیچ واهمهای، رسالت الهی خود را به انجام میرساندند و هرگز مرعوب قدرتهای ظاهری نمیشدند.
وی تصریح کرد: نقل است که در دوران خلافت هارون الرشید که دوران سختگیریهای فراوان بر علویان و شیعیان بود و سایه تهدید بر جان اهل بیت (ع) سنگینی میکرد، یکی از یاران امام رضا (ع) با نگرانی به ایشان عرض کرد: شما با این آشکار کردن امر امامت و نشستن در جایگاه پدر بزرگوارتان، خود را در معرض خطر قرار دادهاید، در حالی که شمشیر هارون از خون میچکد، امام (ع) در پاسخ، با شجاعتی حیرتانگیز فرمودند: «همانطور که رسول اکرم (ص) فرمودند: اگر ابولهب توانست یک مو از سر من کم کند، پس من پیامبر شما نیستم؛ من نیز به شما میگویم: اگر هارون توانست یک مو از سر من کم کند، پس من امام شما نیستم!»
فیروزی افزود: این سخن قاطع، نشاندهنده یقین راسخ امام به جایگاه الهی و حفاظت پروردگار از ایشان بود. این باور عمیق، به امام اجازه میداد تا بدون هیچ ترس و واهمهای، به تبلیغ، تبیین و دعوت به امامت بپردازند و از حقیقت دفاع کنند.
معاون فرهنگی مدرسه علمیه الزهرا اراک، گفت: شجاعت و صراحت امام(ع) تنها به دوران هارون محدود نمیشد، پس از روی کار آمدن مأمون و در زمانی که او با طرح ولایتعهدی، به ظاهر امام را تکریم میکرد، اما در باطن اهداف سیاسی دیگری را دنبال مینمود، سخنان صریح و روشنگرانه امام رضا(ع) خطاب به مأمون نیز بسیار قابل تأمل بود.
وی بیان کرد: هنگامی که مأمون، حضرت را به دارالخلافه آورد، امام(ع) بیپرده خطاب به او فرمودند: «به خدا سوگند، خلافت چیزی نیست که حتی لحظهای به آن اندیشیده باشم. من در مدینه بر مرکب خود سوار میشدم و در کوچههایش تردد میکردم. مردم شهر و غیر از آنها حوائجشان را از من میخواستند و من آنها را برآورده میکردم و آنها همچون عموهایم (بستگان نزدیک) برای من بودند. نامههای من در شهرها نافذ بود (دستوراتم اجرا میشد) و تو نعمتی بر نعمتهایی که پروردگارم به من عطا کرده، نیفزودهای.»
فیروزی ابراز کرد: این سخن امام(ع) به روشنی بیانگر این حقیقت بود که اعتبار و نفوذ ایشان نه از طریق قدرتهای ظاهری و کاخهای حکومتی، بلکه از طریق اتصال به منبع الهی و حکمرانی بر دلهای مردم حاصل شده است. امام (ع) به مأمون یادآوری کردند که این “خدم و حشم” و “تقرب ظاهری” که او برای ایشان فراهم کرده، هیچ چیز بر عزت و جایگاه حقیقی ایشان در جهان اسلام نمیافزاید؛ چرا که ایشان بدون هیچ دستگاه و تشکیلات ظاهری، حکمران مطلق دلها بودند و به قدرت دنیوی مأمون نیازی نداشتند.
وی تاکید کرد: سیره امام رضا(ع) در مواجهه با خلفای عباسی، نمونهای بارز از شجاعت الهی و صلابت در دفاع از حقیقت است. ایشان با کلام قاطع و عمل بیواهمه خود، نه تنها مشروعیت الهی امامت را به اثبات رساندند، بلکه به همگان نشان دادند که قدرت حقیقی و نفوذ واقعی، از اتصال به مبدأ لایزال الهی نشأت میگیرد، نه از مسندهای ظاهری و قدرتهای زودگذر دنیوی.
انتهای پیام. /










نظر شما