به گزارش خبرگزاری حوزه، کتاب «داستانهایی از علما» به قلم علیرضا خاتمی شامل ماجراها و نکتههای آموزنده از زندگی علما و دانشمندان دینی است که در شمارههای گوناگون تقدیم شما فرهیختگان میشود.
غریب نوازی ثامن الحجج
مرحوم نوری نقل می کند که شیخ علی نامی که از مردان شایسته و پارسا بود در معیّت حاج شیخ مهدی نجفی عازم زیارت آقا علی بن موسی الرضا علیه السلام می شود. شیخ علی که کفیل خدمت و امین خرج شیخ مهدی و از ملازمان او بود می گوید:
ما از شهر بغداد خارج شدیم . من بیش از نیم درهم با خود نداشتم . وقتی وارد مشهد شدیم و مدّت زمانی در آنجا ماندیم چیزی برای خرجی ما باقی نماند و کسی را هم نمی شناختیم که از او پولی بعنوان قرض بگیریم .
به همراهانی که مهمان شیخ مهدی بودند گفتم : امشب چیزی برای خوردن نیست . آنها هم هر کدام از پی کار خود رفتند.
ما وارد روضه مطهّر امام هشتم علیه السلام شدیم و نماز خواندیم و زیارت کردیم . دیدم یک نفر پهلوی شیخ مهدی ایستاده و شیخ هم دست به دعا برداشته است . آن مرد کیسه ای در میان دست شیخ گذاشت . شیخ اشاره کرد که شاید اشتباهی کیسه را در دست وی گذاشته است .
امّا آن مرد رو به شیخ نمود و گفت :
اَما عَلِمتَ اِنَّ لِکُلِّ اِمامَ مَظهَر و اِنَّ الاِمام عَلیِّ بنِ موسَی الرّضا علیه السلام مُتَکَفِّل لِاَحوالِ الغُرباء:
مگر نمی دانی برای هر امامی مظهری است ؟ و براستی امام رضا علیه السلام کفیل حال غریبان است ! آنگاه اشاره به کیسه نمود وگفت : این از جانب امام رضا علیه السلام است . بعد هم رفت .
مهدی شگفت زده شد. آنگاه به من نگاهی کرد وگفت : بیا کیسه را بگیر. من کیسه را از دست شیخ گرفتم ، به بازار رفتم برای مهمانان ، غذا و میوه خریداری کردم .
مهمانان وقتی طعامها را دیدند گفتند: تو که سر شب ما را ناامید کردی . اکنون می بینیم غذای ما از هر شب بهتر و بیشتر است . داستان شیخ و مردی که کیسه اهدایی را داده بود را برای آنها بازگو نمودم . در میان کیسه سیصد اشرفی بود.
دارالسّلام نوری : ج ۲، ص ۲۵۸










نظر شما