به گزارش خبرگزاری حوزه، یکی از پروژه های جدی غرب در قبال انقلاب اسلامی ایران دست کم در طول یکی دو دهه اخیر، پیشبرد "پروژه نرمالیزاسیون" است؛ مفهومی که در فاز فرهنگی و نیز سیاسی از آغاز، تاکتیکی و هدفمند طراحی شده تا باورها، ارزشها و زیست مردم ما را در طول زمان بر اساس اهداف نظام سلطه تغییر دهد.
ایجاد تغییر در باورها و رفتارهای یک ملت
به تعبیر کارشناسان مسایل سیاسی و فرهنگی، این پروژه نه یک جریان سیاسی و فرهنگی ساده، بلکه نقشهای سیستماتیک است که با محوریت تحمیل عادیسازی روابط، از پایینترین لایههای اجتماعی تا بالاترین سطح قدرت را هدف گذاری کرده است. هدف نیز در واقع ایجاد تغییرات رفتاری و فرهنگی است که نه با یک تصمیم یکروزه، بلکه با استمرار و استفاده از ضعفها و شکافهای داخلی امکان پذیر میشود.
دشمن البته با استفاده از ظرفیت جریانهای سیاسیِ همسو با خود و بهویژه بهرهگیری از از ابزارهایی همچون رسانه، تبلیغات و حتی جریانات اقتصادی میکوشد تا جامعه ما را به پذیرش روابط نابرابر با قدرتهای خارجی ترغیب سازد و به همین جهت است که گاه در بزنگاههایی مشاهده می کنیم که میخواهند نشانههایی از جامعه ایرانی به قطب استکبار و نظام سلطه مخابره می شود که مثلاً اکثریت مردم ایران با دوری از نگاه و رویکرد دینی و انقلابی و در فضایی سکولار و به قول خودمان نرمالشده به دنبال تعامل همه جانبه با غرب هستند و در این مسیر آمادگی هضم شدن در فرآیند جهانی شدن- البته با روایت غربی و آمریکایی- را دارند.
تلاش مستمر برای تضعیف هویت انقلابی و دینی
حجت الاسلام حبیب بابایی، پژوهشگر فرهنگی و فعال اجتماعی معتقد است اولین و مهمترین هدف دشمن در چنین پروژه ای با رویکرد سکولاریزاسیون و تغییر سبک زندگی ایرانیان آن است که هویت انقلابی و دینی در جامعه ما تضعیف شود.
وی همچنین گفت: از سوی دیگر غرب و آمریکا با بهره گیری از ظرفیت های داخلی خود در عرصه هنر و رسانه به زعم خود در پیِ استانداردسازی سبک زندگی مردم ماست به این معنا و مفهوم که افراد جامعه به سمت پذیرش استانداردهای جهانی یعنی همان الگوهای غربی در عرصه هایی چون پوشش، روابط اجتماعی، هنر و رسانه سوق پیدا کنند تا جامعه ایرانی هرچه بیشتر شبیه به جوامع غربی و علی الخصوص آمریکا شود.
چرا از ضرورت مدرن سازی و توسعه سخن میگویند!؟
حجت الاسلام بابایی در ادامه صحبتهای خود به نکته مهمی اشاره کرد و افزود: فرهنگ آمریکایی و غربی بر اساس تجربههای تاریخی خود دریافته که تغییرات اجباری در رفتار یک ملت همیشه پایدار نمیماند به همین خاطر با پروژه نرمالیزاسیون بیشتر بر ایجاد تدریجی باور و عادت تمرکز دارد تا تحمیل مستقیم.
وی همچنین یادآور شد: از این روست که در برخی روزنامه های متمایل به غرب و نوع گفته های برخی چهرههای سیاسی و دانشگاهی از عباراتی همچون "ضرورت مدرنسازی" و "توسعه وگشایش اقتصادی" سخن به میان میآورند و حال آن که می دانیم منظور اصلی آن ها از مدرن سازی و توسعه و این قبیل بحث ها، تلاش در جهت همانندسازی با فرهنگ غربی و آمریکایی است و این که نسخه های غربی در داخل جامعه ایران زمینه اجرایی شدن پیدا کنند.
وابستگی به غرب در عرصه اقتصادی
در زمینه اقتصادی نیز باید توجه داشت که "نرمالیزاسیون" به معنای وابستگی تدریجی به بازارها و سیستمهای غربی و آمریکایی است. وابستگیای که در آغاز البته با وعده رفاه، سرمایهگذاری و توسعه تبلیغ میشود، اما در نهایت منجر به تضعیف استقلال و توان داخلی می شود. این که رهبر معظم انقلاب در طول سال های اخیر این همه بر اهمیت بحث تقویت تولید داخل و شکوفایی اقتصادی با این رویکرد تأکید می کنند، دقیقاً در راستای ناکام سازی راهبرد دشمن در عرصه اقتصادی است.
در این میان جای بسی تأسف است که برخی جریانات سیاسی همسو با غرب می کوشند که ذهن مردم و حتی بعضاً نخبگان را به طوری کانالیزه کنند که گویا تنها راه برون رفت از مشکلات امروز اقتصادی کشور، حرکت در مسیر خواست های آمریکا و نظام سلطه است.
لزوم مقاومت آگاهانه در برابر پروژه های نظام سلطه
در عین حال باید توجه داشت که مقاومت آگاهانه آن هم مبتنی بر درک و فهم تاریخی و ارتقای سطح هوشیاری ملی، مهمترین سد در برابر چنین طرح ها و پروژه هایی است، کما این که تجربههای تاریخی ثابت کرده که هر جامعه هوشیار و مقاومی که نسبت به تهاجم فرهنگی، اقتصادی و سیاسی آگاه باشد و موضع درستی در قبال آن اتخاذ کند، میتواند مسیر مستقل بودن خود را حفظ کند و لذا بسیاری از کارشناسان معتقدند که با وجود همه تلاش های دشمن در دهه های اخیر، ایران اسلامی با پیشینه تمدنی و فرهنگی غنی خویش، ظرفیت بالای ایستادگی در برابر نرمالیزاسیون غربی و آمریکایی را دارد، اما این مساله بیش از هر چیز نیازمند آگاهی، تدبیر و شجاعت در فرآیند جنگ شناختی است.
چرا نیازمند تقویت سرمایههای اجتماعی هستیم!؟
از سوی دیگر با توجه به این که از جمله مهمترین اهداف پروژه نرمالیزاسیون آن است که با ترویج نارضایتیهای اجتماعی و دوقطبیسازی فرهنگی، پایگاه اجتماعی نظام تضعیف شود، لذا باید در شرایط حساس کنونی با ارتقای سطح کارآمدی نظام و حاکمیت از یک سو و پاسخگویی شفاف و عقلانی به مطالبات مردم و نسل جوان زمینه تقویت سرمایه های اجتماعی را فراهم کرد.
بیشک مطالبه گری درست طیف انقلابی نسبت به عملکرد مسئولان در این زمینه بسیار حائز اهمیت است منتهای مراتب باید به گونه ای عمل کرد که خدای ناکرده و ناخواسته در زمین دشمن بازی نکنیم به این معنا که نوع گفتارها و رفتارها و کنشگری ها منجر به سیاه نمایی نشود بلکه می بایست امید به آینده را در جامعه حفظ و تقویت کرد که اگر این گونه باشد به حول و قوه الهی مشکلات هم به تدریج در سایه باور انقلابی و رویکرد جهادی در امر خدمت رسانی، کاهش خواهد یافت.
گزارش از: سیدمحمدمهدی موسوی










نظر شما