خدایا مرا در آن اطاعت فروتنان را روزی کن، و در آن سینه ام را به بازگشت خاشعان بگشا، به امان بخشيت ای امان ترسناکان.
در این دعا تکیه بر چهار جهت شده است:
- اطاعت وفرمان بردن از خدا.
- خشوع و خضوع مقابل حق.
- شرح صدر و گشایش سینه.
- توبه و بازگشت.
اهل خشوع چه کسانی هستند؟
در فراز اول دعا می خوانیم: « اللهمّ ارْزُقْنی فیهِ طاعَةَ الخاشِعین»؛ «خدایا به من اطاعت خاشعان را در امروز روزی کن».
اطاعت وفرمان برداري خدا مسئله اساسي است، وخشوع وفروتني نيز روح عبادت است. در رابطه با طاعت امتیاز هرکس به میزان فرمان برداري او از خدا بستگي دارد.
خداوند می فرماید:«يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا أَطيعُوا اللَّهَ وَ أَطيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنازَعْتُمْ في شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَ الرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ ذلِكَ خَيْرٌ وَ أَحْسَنُ تَأْويلا»[1]
اى كسانى كه ايمان آوردهايد، خداى را و پيامبر و صاحبان امر را كه از شمايند، فرمان بريد، پس اگر در باره چيزى ستيزه و كشمكش كرديد آن را به خدا (كتاب خدا) و پيامبر باز گردانيد اگر به خدا و روز بازپسين ايمان داريد، كه اين بهتر است و سرانجام آن نيكوتر.
رسول اکرم(ص) می فرماید:« انسان نمی رسد به آنچه نزد خداست مگر به واسطه اطاعتش .»[2]
کسی که اطاعت خالق مهم برایش مهم است دیگر از ناخرسندي مخلوق واهمه ندارد؛ همانگونه كه امام هادي (ع) فرمود: «كسي كه آفريدگار را پيروي وطاعت كند ديگر از خشم آفريده نمي هراسد»[3].
امير مؤمنان (ع) می فرماید:« کسی که دلش در برابر خدا فروتن وخاشع باشد ؛ تنش از طاعت خدا به خستگی نمی افتد.»[4] یعنی کسی که در مقابل حضرت حق خاشع است تنش خسته نمی شود.
وآثار فروتني دل بر ديگر اعضاي بدن سايه مي افكند، بگونه اي كه در نماز مواظب خويش است وبا انگشت ودست بازي نمي كند، در اين باره حضرت امام علي (ع) فرمود: «کسی که دلش خاشع شود اعضای بدنش خاشع و خاضع می شود.»[5].
توقیفی بودن عبادات الهی
از طرفي كيفيت انجام عبادت نيز توقيفي است، يعني شيوه آن را شرع مقدس تعريف مي كند، ما عبادت اختراعی نداریم وآن را بدعت وحرام مي دانيم، از اين رو نمازهای من در آوردی مثل تراويح را نمي پذيريم.
باور قلبی باید خودش را در قالب طاعت نشان می دهد، اگر كسي بگويد من اين باور را در دل دارم ولي اهل نماز وروزه وحجاب وخمس وزكات و.. نيستم معلوم مي شود باوري در كار نيست، ويا گول خورده شيطان است. شيوه طاعت در قالبهاي شرعی بیان شده است. به عنوان نمونه روزه عید فطر حرام است؛ اما خوردن روزه یک روز قبلش حرام است. تقيد به شريعت اصل واساس است، بگونه اي كه اگر اناری را به دو نیم کردند و از ناحيه شرع مقدس به شما گفتند نصف آن حلال و نصف دیگرش حرام است بايد پذيرفت.
تاملی در معنای خشوع
خشوع نهایت خضوع است؛ وقتی خضوع مقابل حضرت حق در حد نهایت می رسد تبدیل می شود به خشوع. خداوند می فرماید:«أَ لَمْ يَأْنِ لِلَّذينَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِكْرِ اللَّهِ وَ ما نَزَلَ مِنَ الْحَقِّ وَ لا يَكُونُوا كَالَّذينَ أُوتُوا الْكِتابَ مِنْ قَبْلُ فَطالَ عَلَيْهِمُ الْأَمَدُ فَقَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَ كَثيرٌ مِنْهُمْ فاسِقُون»[6]
آيا كسانى را كه ايمان آوردهاند هنگام آن نرسيده است كه دلهاى ايشان بياد خدا و آنچه از سخن راست- وحى الهى- فروآمده نرم و ترسان شود؟ و مانند كسانى نباشند كه پيش از اين به آنها كتاب- تورات- داده شد، پس زمان بر آنان دراز گشت- مدتى گذشت- آنگاه دلهاشان سخت شد، و بسياريشان فاسق ونافرمان شدند.
گاهي يك لحظه درنگ سرنوشت زندگي را عوض مي كند، فضيل بن عیاض از سر کرده های دزدان بود، وی شبی با دوستان خود برای دزدی از خانه ای بالای نردبان رفته بود تا مقدمات سرقت را مهیا کند. در همین حین صاحب خانه كه مشغول قرائت قرآن بود به همين آیه رسید: «أَ لَمْ يَأْنِ لِلَّذينَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِكْرِ اللَّهِ وَ ما نَزَلَ مِنَ الْحَقِّ وَ لا يَكُونُوا كَالَّذينَ أُوتُوا الْكِتابَ مِنْ قَبْلُ فَطالَ عَلَيْهِمُ الْأَمَدُ فَقَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَ كَثيرٌ مِنْهُمْ فاسِقُون»[7]
آيا كسانى را كه ايمان آوردهاند هنگام آن نرسيده است كه دلهاى ايشان بياد خدا و آنچه از سخن راست- وحى الهى- فروآمده نرم و ترسان شود؟ و مانند كسانى نباشند كه پيش از اين به آنها كتاب- تورات- داده شد، پس زمان بر آنان دراز گشت- مدتى گذشت- آنگاه دلهاشان سخت شد، و بسياريشان فاسق ونافرمان شدند.
همينكه فضيل آيه را شنيد پيام آن به دلش اثر کرد، و با خودش نجوا کرد که زمان آن رسیده است و آن همین الآن است. وی در همان هنگام از نردبان پایین آمد وبه رفقايش گفت من ديگر رفتم، و از دزدی دست کشید و توبه کرد. وی از زهاد زمان خود شد[8]. یک لحظه تدبر در يك آیه قرآن زندگی فضيل بن عیاض را زير ورو کرد، و اين معني فروتني وخشوع دل در برابر ياد خداست.
نسبت به فروتني و خشوع مؤمنان نيزمطالب زیادي است؛ خداوند در سوره مومنون می فرماید:«الَّذينَ هُمْ في صَلاتِهِمْ خاشِعُون»[9] آنان که در نمازشان فروتنند. انسان خاشع در حال نماز سرگرم نماز است وبه چپ و راست نگاه نمیکند بلكه نگاه بر محل سجده انداخته و با فروتني به نماز خود ادامه می دهد. امير مؤمنان(ع) در تفسير آيه می فرماید:« در حال نماز به راست وچپ نگاه نكند و راست را از چپ نشناسد»[10].
پرهیز از خشوع نفاق گونه
از طرف ديگر خشوع نمايي مردود است، رسول اکرم(ص) می فرماید:« خشوع نفاق گونه نداشته باشید.»[11] مقصود از خشوع نفاق گونه اين است كه ريا كند وچهره و بدن را خاشع وخاضع وافتاده بنماياند وحال آنكه دل خاشع نيست، اول باید دل خاشع شود تا بر چهره و بدن اثر بگذارد، نه برعكس.
تاملی در معنا و آثار و برکات شرح صدر
در فراز بعدی می خوانیم:«واشْرَحْ فیهِ صَدْری بإنابَةِ المُخْبتینَ»
و در آن سینه ام بگشا به بازگشت خاشعان بگشا.
شرح صدر توسعه وجودی و روح انسان است، خداوند در قرآن کریم می فرماید: «أَ لَمْ نَشْرَحْ لَكَ صَدْرَك»[12] آيا براى تو سينهات را نگشادهايم؟ انسانی که دارای شرح صدر است از رفتار و سکنات وی مشخص است؛ فردی که توسعه وجودی نداشته باشد قابلیت دریافت حقایق الهی را نخواهد داشت.
حضرت موسی (ع) نیز از خداوند تقاضای شرح صدر میکند:« قالَ رَبِّ اشْرَحْ لي صَدْري وَ يَسِّرْ لي أَمْري وَ احْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِساني يَفْقَهُوا قَوْلي »[13]
گفت: «پروردگارا، سينهام را گشاده گردان، و کارم را براى من آسان ساز، و از زبانم گره بگشاى، تا سخنم را بفهمند»
کسی که شرح صدر نداشته باشد گنجايش درك حقايق ولياقت تابش نور الهي را نخواهد داشت. خداوند مي فرمايد: «أَ فَمَنْ شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلْإِسْلامِ فَهُوَ عَلى نُورٍ مِنْ رَبِّهِ فَوَيْلٌ لِلْقاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ مِنْ ذِكْرِ اللَّهِ أُولئِكَ في ضَلالٍ مُبين»[14]
آيا كسى كه خدا دل او را براى اسلام گشاده و او بر روشنائى از پروردگار خويش است [مانند كسى است كه دل او از پذيرش اسلام تنگ است و در تاريكى كفر گرفتار]؟ پس واى بر سخت دلانى كه خدا را ياد نكنند. آنانند در گمراهى آشكار.
در روايت است كه: « خداوند نوری را در دل مؤمن می اندازد و این دل گشايش پیدا میکند و در مقابل دستور خدا تسلیم می شود، و دل آرام و تسلیم حق می شود.»[15] در نتیجه وقتی از خداوند شرح صدر را مي خواهيم در حقیقت توسعه وجودی ولياقت برخوداري از تابش انوار الهي را در خواست کرده ایم.
فرمود: «بإنابَةِ المُخْبتینَ» انابه عبارت است از بازگشت و انقطاع كامل به سوی خداوند؛ بازگشت به سوی خدا به واسطه اطاعت است. انابه بازگشت انسان دل شكسته از غفلت به سمت ياد خدا است. انابه از مقام توبه بالاتر است. انقطاع کاملی است که مخبتین دارند و مخبتين انسان های خاشع در برابر خداوندند.
برخي انابه را در نفس وقلب وروح اينگونه دانسته اند: درانابه نفس مرتب به خودش نهیب می زند که گام را بردار؛ درانابه قلب به خود نهيب مي زند که اینجا فقط جایگاه خدا است، و انابه روح ذکر پیوسته ویاد مدام خدا است.
در فراز آخر مي گوييم: «بأمانِکَ یا أمانَ الخائِفین»
به امان بخشيت ای امان ترسناکان.
حجتالاسلام محمد امین پورامینی-نمی از یم رمضان
[1]. سوره نساء آیه 59.
[2]. الكافي ج2 ؛ ص74، امام باقر7: رسول خدا(ص) در خطبه حجة الوداع فرمود: (يا أيها الناس، و الله ما من شيء يقربكم من الجنة و يباعدكم من النار إلا و قد أمرتكم به، و ما من شيء يقربكم من النار و يباعدكم من الجنة إلا و قد نهيتكم عنه، ألا و إن الروح الأمين نفث في روعي أنه لن تموت نفس حتى تستكمل رزقها، فاتقوا الله و أجملوا في الطلب، و لا يحمل أحدكم استبطاء شيء من الرزق أن يطلبه بغير حله، فإنه لا يدرك ما عند الله إلا بطاعته.
[3]. كشف الغمة في معرفة الأئمة، ج2، ص38(ص) (من أطاع الخالق لم يبال بسخط المخلوق).
[4]. كنز الفوائد، ج1، ص278 ؛ أعلام الدين، ص18(ص)؛ بحار الأنوار، ج75، ص90، ح95 (من تواضع قلبه لله لم يسأم بدنه (من) طاعة الله).
[5]. الخصال؛ ج2؛ ص(ص)28 (من خشع قلبه لله عز و جل خشعت جوارحه).
[6]. سوره حدید آیه 1(ص).
[7]. سوره حدید، آيه 1(ص).
[8]. تاريخ مدينة دمشق، ج48، ص381؛ تفسير الامثل، ج18، ص51.
[9]. سوره مؤمنون آیه 2.
[10]. مستدرك سفينة البحار، ج3، ص(ص)1.
[11]. تحف العقول، ص(ص)0( إياكم و تخشع النفاق و هو أن يرى الجسد خاشعاً و القلب ليس بخاشع).
[12]. الشرح:1.
[13]. طه: 25- 28.
[14]. زمر:22.
[15]. مستدرك سفينة البحار،ج 5 ، ص 382 (إن الله عز وجل يقذف نورا في قلب المؤمن فينفسح بذلك قلبه ، وينشرح للتسليم لله والثقة به والسكون إلى ما وعده حتى يطمئن إليه).