شنبه ۲۴ آذر ۱۴۰۳ |۱۲ جمادی‌الثانی ۱۴۴۶ | Dec 14, 2024
جنبش دانشجویی

حوزه/ در دانشگاه ذهن های بسیار خلاق و امیدوار به آینده کشور است که باید با جریان متعالی حوزوی در هم آمیزد تا بتواند قوه محرکه کشور به سوی پیشرفت باشد.

حجت الاسلام نادر احمدی در گفتگو با خبرگزاری حوزه، گفت: روز 16آذر در کشور ما به عنوان روز دانشجو نامگذاری شده است و هر ساله برنامه هایی در این خصوص برگزار می شود.

وی افزود: بسیاری از مردم از دلیل نامگذاری این روز اطلاع خاصی ندارند؛ این روز یادآور یکی از حوادث حماسی پیش از انقلاب اسلامی است که در چارچوب مبارزات دانشجویی رقم خورد و پس از انقلاب این روز به روز دانشجو مشهور شد.

کودتایی با بیست و یک میلیون دلار

این مدرس  دانشگاه ،اظهارکرد: همه ماجرا از آنجا شروع می شود که در كودتاى 28 مرداد 1332 که رژيم وابسته پهلوى به کمک آمریکا توانسته بود قدرت و تاج از دست رفته خویش را با کمک بیست و یک میلیون دلاری آمریکا بازیابد، به همین مناسبت نيكسون معاون رئيس جمهور آمريكا در سال 1332، راهى ايران شد.

وی به ایران آمد تا از نزدیک از پروژه کودتایی که در ایران به پا کرده بود بازدید کند و نتیجه این کار را از نزدیک مشاهده نماید که چگونه دولت مصدق سرنگون شده و مردم بار دیگر تحت یوق نظام پهلوی در آمده اند.

حجت الاسلام احمدی خاطرنشان کرد: اجراى برنامه حضور نیکسون در تهران به عهده كميته هماهنگى دانشگاه تهران واگذار شده بود؛ در این بین تظاهرات دانشجويان دانشگاه تهران، به عنوان اعتراض به ورود دنيس رايت، كاردار جديد سفارت انگليس در ايران، از روز 14 آذر 1332، آغاز شدو فضای تهران با تحرک دانشجویان ملتهب شده بود.

وی گفت: روز 15 آذر که تظاهرات به خارج از دانشگاه كشيده شد و ماموران انتظامى، در زد و خورد با دانشجويان، شمارى را مجروح و گروهى را دستگير و زندانى كردند؛ صبح روز 16 آذر 1332، گارد تا دندان مسلح رژيم پهلوى براى اولين بار وارد صحن دانشگاه شد تا فرياد مخالفان را در گلو خفه كند که  در يكى از كلاسهاى درس دانشكده فنى، چند تن از دانشجويان در اعتراض به حضور ماموران گارد رژيم شاه در صحن دانشگاه، آنها را به مسخره مى گيرند و همين بهانه كافى بود تا وارد كلاس درس شوند و با ايجاد جو رعب و وحشت، محيط را براى بهره بردارى و گرفتن زهر چشم دانشجويان آماده سازند، ماموران گارد با حمله به دانشجويان بى پناه سه تن از آنان را به شهادت مى رسانند.

ایجاد گروه های امنیتی

مدرس دانشگاه، تصریح کرد: در کنار این واقعه تاریخی، رژیم شاه از بیم شیوع این تحرکات در بین مردم و توده های دانشجویی سعی کرد هر سال در این روز گره های امنیتی بسیاری را در دانشگاه و مراکز دیگر در کشور ایجاد کند.

وی گفت: بسیاری از دانشجویان آن روز که بعدها به صف انقلابیون پیوستند و با هدایت امام راحل توانستند در عرصه برهم زدن نظم ناهمگون رژیم پهلوی ناممکن را ممکن ساخته و رژیم شاهنشاهی را از قاموس این کشور محو کنند، نقش تاثیرگذاری در همه عرصه های انقلابی داشتند.

مصادره قیام دانشجویی از سوی مجاهدین خلق

مدرس دانشگاه با بیان این که در این زمینه باید به چند مسئله توجه داشت، اظهارکرد: نکته اول در این زمینه، سواستفاده ضد انقلاب به خصوص  گروهک های چپ گرایی چون توده و مجاهدین خلق از این حادثه بود، زیرا مجاهدین خلق و کمونیست ها سعی کردند با مصادره این شهدا خود را به نام اولین مبارزان راه آزادی ایران در دوران ستم شاهی جلوه دهند.

وی گفت: مشکل اینجاست توهمات آنها به اینجا نیز ختم نشده و گمان می کنند که به طور کلی انقلاب سال 57به شکل یک جانبه  از سوی آنها رخ داده است و به همین خاطر است که در خارج از کشور، انتخابات ریاست جمهوری برگزار می کنند و برای خود رییس جمهور منتخب نیز انتخاب می کنند تا بر جمعیتی مجازی حکمرانی کند.

ورود حوزویان به رهبری قیام

نویسنده و پژوهشگر حوزوی خاطرنشان کرد: یکی از نکات بسیار جنبش های دانشجویی در زمان رژیم شاه آن است که این جبنش ها با رهبری دو گروه انجام می شد؛ نخست گروه های انقلابی مردمی و دینی که حوزویان راهبری آن رابه عهده داشتند و دوم نیز گروه های روشنفکری چپ که اگرچه در هدف ظاهری، یکسان بودند، ولی در حقیقت و ماهیت حرکت و هدف غایی و ابزار و ایدئولوژی حرکت به شکل فاحشی با هم تفاوت داشتند.

هدایت قیام دانشجویان توسط آیت الله بهشتی و مطهری

وی گفت: در همین فضای دانشگاهی بود که بزرگانی چون شهید چمران و شهید مفتح و شهید مطهری و.... فعالیت کردند و سعی کردند با ایجاد فضای مثبت و روحانی به فضای مبارزات و اعتراضات دانشجویی آنها را از تفکرات چپ مارکسیستی دور کنند و آنها را با حقیقت اسلام آشنا کنند؛ اما مشکل آنها فقط مارکسیست ها نبودند، بلکه درسنامه و اساتید و کتب غربی و لیبرالیستی بودکه فضای دانشگاه را پر کرده بود و تفکراتی که دنیا را تنها از دریچه غربی می دید و در کنار این فضا، تفکرات چپ نیز در دانشگاه های ما دنبال می شد.

فاز جدید قیام با رهبر و روحانیت

حجت الاسلام احمدی یادآورشد: اما مبارزات علیه رژیم شاه از سخنرانی تاریخی امام و دستگیری ایشان در سال 42راه خود را یافت و وارد فاز جدیدی شد؛ بدون شک 15خرداد سال 42این حرکت را جانی دوباره بخشید و مبارزه علیه شاه در داخل کشور با یک ایدئولوژی مستقل روحانی و دینی با یک رهبریت دینی به پیش رفت و این جریان توانست بخش‌های عظیم جامعه را با خود همراه کند.

وی گفت: در کنار این جریان مستقل مذهبی که کم کم جای خود را در دانشگاه نیز باز کرد و شاگردانی را تحت این مکتب در کنار خود جمع کرد که همگی آنها جزو انقلابیون جوان و فرماندهان هشت سال جنگ تحمیلی بودند، گروهک و یا سازمانی به نام سازمان مجاهدین خلق(منافقان) نیز شکل گرفت.

این محقق حوزه یادآورشد: این سازمان از یک بدنه دانشجویی که ساختاری شبه نظامی داشت در سال ۱۳۴۴ به رهبری محمد حنیف نژاد تشکیل شد و به قول خودشان با نگاه چپ اسلامی و اسلام مارکسیستی به جنگ حکومت پهلوی رفت و روش ترور را برای مبارزات خود انتخاب کرد، روشی که تا همین امروز نیز توسط اخلاف وی در گروه منافقین به شکل بین المللی دنبال می شود.

وی گفت: حرکت وی در واقع با حرکت انقلاب اسلامی در فضای حوزه های علمیه  و پس از آن در دانشگاه همزمان شده بود و هر دو گروه با اینکه یک هدف را دنبال می کردند، ولی تفاوت های ساختاری اندیشه ای بسیاری باهم داشتند، زیرا یک گروه با شعار اسلام و دیگری با شعار مبارازت مارکسیستی و ضد دینی به کار خود ادامه دادند؛ آنها در ابتدا منکر همه جانبه دین نبودند، ولی با نقد اسلام سعی کردند که قرائت جدیدی از اسلام که مبانی توحیدی را در خود داشت و از این نظر با مارکسیست کلاسیک متفاوت بود کار خود را آغاز کند ولی تلاقی آن با اندیشه ناب حوزوی کینه آنها را نسبت به حوزه ایجاد کرد.

هیچ کس منکر نقش رهبری روحانیت نبود

این مدرس دانشگاه اظهارکرد: این دو جریان فکری در کنار جنبش های ملی و مذهبی و نهضت آزادی کار خود را در مسیر رقم زدن انقلاب دنبال کردند تا اینکه در سال 57 این انقلاب به ثمر نشست، ولی دیگر کسی نبود که منکر نقش و جایگاه امام راحل در جریان پیروزی انقلاب اسلامی باشد، زیرا این انقلاب با رویکرد اسلامی و دینی پیروز شد و گروه های چپ و ملی مذهبی کاربرد چندانی در این پیروزی نداشتند، ولی از آنجا که امام راحل خواستند که به همه فعالان در این انقلاب فضا بدهند و همه آنها را در پیشگاه قضاوت عمومی قرار دهند، فضاهایی برای آنها ایجاد کردند، ولی همه آنها به یک فعل و نحوی تعارض خود را با آرمان ملت خود نشان دادند.

وی گفت: نکته ای که در این باب وجود دارد آن است که جنبش های دانشجویی وقتی که با حوزه یکی شد توانست در بدنه خود فعالیت های بسیار فاخری را دنبال کند و بزرگانی چون شهید بهشتی، مطهری و مفتح را تربیت کند که همگی در این فضا به تربیت نسل جوان و آماده کردن و کادر سازی برای انقلاب اسلامی پرداختند؛ یکی از وظایف آنها ارشاد و هدایت گروه های چپ بود که این گروه ها نه اینکه صرفا ماده گرا باشند بلکه برای برون رفت از این بحران خود را به دست یکی از بدترین ایدئولوژی های ممکن سپردند و سعی کردند با این مسیر راه خود را ادامه دهند و در این مسیر توفیقات بسیاری نیز داشتند و بسیاری از دانشجویانی که تحت تاثیر گروه های چپ قرار داشتند را به راه درست وحقیقی هدایت کنند.

وی اظهارکرد: نکته ای که امام راحل و این بزرگان به آن ایمان داشتند آن بود که این گروه از دانشجویان قلب ها و درونی پاک دارند، زیرا برای مبارزه با ظلم و برپایی عدالت قیام می کنند، ولی چون رهبری و شاکله فکری صحیحی ندارند، جذب گروه های فکری چپ شدند که از آن جمله می توان به گلسرخی و... اشاره کرد که این افراد حتی در شکنجه های رژیم شاه نیز در بیان حرکت خود امام حسین(ع) و امام علی(ع) را الگوی راه خود می دانستند؛ ولی متاسفانه چون از ابتدا برای مبارزه راه درستی انتخاب نکردند جذب این گروه ها شدند وگرنه اکثر این دانشجویان چنین گرایشی را به شکل درونی نداشتند.

وی گفت: این طیف از جریانات دانشجویی وقتی که با اندیشه متعالی دینی و روحانیت گره خورد توانست جنبش های مردمی را در کشور شکل دهد و کار نظام شاهنشاهی را یکسره کرده و اولین انقلاب اسلامی را شکل دهد؛ انقلابی که توانست چهارسال بعد در مقابل جنگ جهانی علیه نظام اسلامی نوپا را راهبری کند.

روحیه نقد گرایی دانشجو

وی اظهارکرد: این حقیقت حاکی از آن است که دانشجویان به اقتضای سن و شرایط و فضای دانشگاه غالبا دارای روحیه نقدگری و تغییر وضع موجود و عدالت خواهی هستند که وقتی که به شکل صحیح مدیریت شوند و در قالب دینی و حوزوی جای گیرند به انرژی اتمی تبدیل می شوند که کوه را جابجا می کند.

لطیف ترین دیدار رهبری با حوزویان و دانشجویان

این محقق حوزوی یادآورشد: به همین دلیل است که مقام معظم رهبری تا این حد نسبت به دانشجویان و حرکت های آنها حساس است و همیشه یکی از لطیف ترین و پرنشاط ترین دیدارهای ایشان با اقشار مختلف با حوزویان و دانشجویان است، زیرا ایشان به این جوانان چشم امید دارند و امیدوار هستند که آینده این انقلاب به دست این جوانان به خوبی اداره شود؛ وحدت حوزه و دانشگاه از همین منشا آغاز شد و با نگاه بصیر شهید مفتح و شهید مطهری و بزرگان دیگر این حرکت شکل گرفت و بعدها شاهد حضور طلاب در دانشگاه و دانشجویان در حوزه بودیم که ثمرات ارزشمند آن هم اینک در جامعه متجلی است.

سعادت کشور با همراهی حوزه و دانشگاه

وی گفت: در دانشگاه ذهن های بسیار خلاق و امیدوار به آینده کشور است که باید با جریان متعالی حوزوی در هم آمیزد تا بتواند قوه محرکه کشور به سوی پیشرفت باشد؛ قویا معقتدم که آینده کشور ما با همراهی این دو قشر تضمین خواهد شد و قطعا این دو گروه با تاثیرگذاری مثبت در فعالیت های هم می توانند این مسیر را  به خوبی ادامه دهند و جایگاه ایران اسلامی را در دنیا ارتقا دهند و با پیگیری اصول ابلاغیه رهبری نقشی ماندگار در حرکت انقلابی ملت خود داشته باشند.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha