پنجشنبه ۲۲ آذر ۱۴۰۳ |۱۰ جمادی‌الثانی ۱۴۴۶ | Dec 12, 2024
سبک زندگی

حوزه/سبک زندگی یکی از مهم ترین مفاهیم علوم اجتماعی است که در باورها و ارزش های هر جامعه ریشه دارد ،عوامل متعددی می تواند مانع تحقق این سبک زندگی شود که عوامل سیاسی و اجتماعی از مهم ترین آنهاست.

به گزارش سرویس علمی فرهنگی خبرگزاری«حوزه» ،اهل بیت علیهم السلام برای هدایت بشر، سبک خاصی از زندگی را تبیین کرده اند که سعادت بشر را تأمین می کند. این سبک زندگی همه عرصه های حیات بشر را در بر می گیرد که با توجه به گستردگی و عمق این سبک زندگی، عوامل متعددی می تواند مانع از عملیاتی شدن آن در جامعه شود. مهم ترین این عوامل، به حوزه سیاسی و اجتماعی بر می گردد که نوع و نظام حکومتی و تعاملی آن با مردم، از مؤثرترین این عوامل است.

 بر اساس ویژگی های مفهومی سبک زندگی که دانش، گرایش و کنش را در عرصه سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی در بر می گیرد، می تواند آثار حکومت استبدادی را در تقابل با سبک زندگی اهل بیت علیهم السلام در مؤلفه هایی مانند روزمرگی، تقلید اجتماعی، خشونت، تقدیر گرایی، ناامیدی، فقدان غایات اجتماعی، عدم مشارکت سیاسی، قانون شکنی، فساد و کم کاری مشاهده کرد.

* سبک زندگی مبین فرهنگ است

سبک زندگی ضمن این که مبین فرهنگ است، در جوامع امروزی نقش مهمی در زندگی مردم دارد، زیرا به مسائل کلیدی و حساسی همچون هویت فردی و اجتماعی، فعلیت بخشیدن به قدرت تشخیص و انتخاب یا دست کم، ایجاد احساس آزادی عمل پیوند خورده است؛ مسائلی که پاره ای از بنیادی ترین جنبه های انسانی را در بر می گیرد. بدین ترتیب اهمیت مفهوم سبک زندگی در این است که سطحی ترین لایه های زندگی، مانند آرایش مو و لباس را به عمیق ترین لایه های آن پیوند می زند.

آموزه های اهل بیت علیهم السلام سبک زندگی ویژه ای را بر اساس نگرش ها، باورها و رفتارهای دینی پیشنهاد می کند که میزان پایبندی به آنها، سطح دین داری افراد جامعه را نشان می دهد. به عبارت دیگر هدایت گری اهل بیت علیهم السلام و پیمودن مسیر سعادت بر اساس فرموده های آنها، سطح دین داری افراد جامع را نشا می دهد.  

  عوامل متعددی می تواند مانع از عملیاتی شدن آن در جامعه شود. مهم ترین این عوامل،به حوزه سیاسی و اجتماعی بر می گردد که نوع و نظام حکومتی و تعاملی آن با مردم، از مؤثرترین این عوامل است.

هرچند حکومت ها در ایران بسیار متفاوت و متعدد بوده اند، در جامعه شناسی کلان ایران، می توان استبداد را به عنوان یک ویژگی خاص دانست که در سطح گوناگون سیاسی و اجتماعی ایرانیان اثر گذاشته است. نظام پادشاهی، نظام شناخته شده ای در جهان است و پیش از به ظهور رسیدن حکومت های پارلمانی، عموم کشورهای جهان دارای نظام پادشاهی بوده اند، ولی شیوه اجرای آن و در نتیجه تأثیر آن در خلقیات مردم و نیز فرآیند تحقق حکومت پارلمانی، متفاوت بوده است. این شرایط ساختار سیاسی را از بی ثباتی نجات می داد و پادشاه را وادار می کرد که سلطنت کند نه حکومت؛ اما در ایران تنها عاملی که نظام حاکمیت را تأیید می کرد، زور بود.

* آثار حکومت استبدادی در جلوگیری از تحقق سبک زندگی اهل بیت(ع)

مؤلفه های سبک زندگی بر اساس تعریف های متفاوتی که از سبک زندگی ارائه شده است، شامل الگوی مصرف، فعالیت ها، نظام ارزشی و اخلاقی و نظام ارتباطات اجتماعی می باشد که با گذشت زمان، تمرکز بر رفتارهای مصرفی و تکیه بر جنبه های عینی زندگی انسان، به جنبه های ذهنی و نیازهای ثانوی انسان مانند روابط انسانی، نگرش ها و گرایش ها، چرخش و گسترش یافته است.

با توجه به این که سبک زندگی مجموعه ای از بینش ها، گرایش ها و کنش ها و همه حوزه های رفتاری انسان در عرصه های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را در بر می گیرد و مقوله ای فردی و جمعی است، یکی از شاخصه ها و مؤلفه های مهم سبک زندگی در یک جامعه، در سطح کلان به نوع روابط اجتماعی آن جامعه بستگی دارد که یکی از عوامل مؤثر بر آن، نوع حکومت است.

البته تأثیرگذاری نوع حکومت بر خلق و خوی افراد جامعه، شخصیت اساسی و نوع روابط اجتماعی در یک جامعه، به معنای نفی اثرگذاری دیگر عوامل یا وجود نوعی جبر اجتماعی نیست. در روایات نیز به تأثیر حکومت (نظام سیاسی) بر روابط اجتماعی (نظام اجتماعی) توجه شده است. نبی مکرم اسلام(ص) در این راستا فرموده اند: دو گروه از امت هستند که اگر آنها درست شوند، امتم درست می شود و اگر آنها تباه گردند، امتم تباه گردند؛ فقیهان و زمامداران. در جای دیگر نیز بیان داشته اند: «الناس علی دین ملوکهم».

* سبک زندگی اهل بیت علیهم السلام

سبک زندگی اهل بیت علیهم السلام از ویژگی های کلی و عامی همچون جامع بودن، توجه همزمان به دنیا و آخرت و مبتنی بودن بر آیات قرآن کریم، برخوردار است؛ در واقع این سبک برخاسته از آموزه های این بزرگواران است. در سبک زندگی اهل بیت علیهم السلام تمامی شئون ارتباطی انسان در نظر بوده و به انحصار بعد خاصی از ندگی انسان در نیامده است؛ این سبک زندگی، روحیه ای کاملاً اجتماعی و در تعامل با جامعه را نشان می دهد. این سبک زندگی در کنار توجه به رابطه فرد با خود و خدا، به رابطه فرد با جامعه نیز توجه دارد که با بیان تأثیر و تأثر این ارکان بر یکدیگر است، سبک زندگی ای پویا و پایا را در جامعه ایجاد می کند.

* آثار حکومت استبدادی  

آثار حکومت استبدادی در تعارض با سبک زندگی بر آمده از آموزه های اهل بیت علیهم السلام از جنبه فردی، در عرصه های کنشی، بینشی و گرایشی قابل بررسی است.

روزمرگی: در عرصه «کُنشی»، نخستین مسئله، روزمرگی است. یکی از نکات مهم در سبک زندگی اهل بیت علیهم السلام توجه به آینده و نوعی آینده نگری است که روایات فراوان در مزمت روزمرگی و نداشتن برنامه برای آنها وجود دارد؛ چنانکه نبی مکرم اسلام(ص) می فرمایند: « من استوی یوماه فهو مغبون»؛ هرکس دو روزش یکسان باشد، ضرر کرده است. در مقابل این سبک زندگی که آینده نگری و شادابی و نشاط را در حرکت رو به جلو به جامعه تزریق می کند، حکومت استبدادی، جامعه را به روزمرگی دچار می سازد که در آن وجه، زندگی انسان در قلمرو تولید و بازتولید فردی، آنی و روزانه است.

حکومت استبدادی از هر گونه آرمان خواهی اجتماعی و آینده نگری به دور است؛ چراکه هدف معین و مشخص سیاسی-اجتماعی ندارد و آنچه به عنوان هدف و آرمان اجتماعی معرفی می شود، فقط پوششی بر گرایش های خودکامه حاکمیت استبدادی است. نتیجه این نوع زندگی ، اولویت یافتن خواسته های جزئی و پراکنده و آنی است.

ایستایی و تقلید اجتماعی: از دیگر آثار کنشی، ایستایی و تقلید اجتماعی است. یکی از مؤلفه های سبک زندگی اهل بیت علیهم السلام پویایی فردی و نداشتن تکیه کامل و بدون فکر بر جمع است؛ زیرا تقلید کورکورانه و فراگیر اجتماعی، مانع از بروز خلاقیت ها و سبب گسترش اشتباهات می شود. روایات معصومین علیهم السلام ما را از روحیه تقلید نهی و بر پویایی جامعه تأکید دارد. حکومت استبدادی در تعارض با این آموزه ها، با هر گونه پویایی اجتماعی مخالفت دارد و خود، از عوامل مهم ایستایی جامعه است، چراکه تثبیت خود را در سکونش می جوید که این ایستایی، سبب ترویج نوعی تقلید اجتماعی می گردد. حکومت استبدادی، زمینه های عمل به افراد خلاق خود را نابود می کند، زیرا به عنوان حکومتی که تغییر و تحول، بنیان ها را تهدید می کند، به هیج وجه نمی تواند برانگیزنده عمل خلاق باشد.

تجاوزگری و خشونت: از دیگر آثار کنشی، تجاورگری و خشونت می باشد: در روایات تجاوز و خشونت به شدت نهی شده و بازتاب های اجتماعی خشونت نیز بسیار مورد توجه قرار گرفته است، در حالی که حکومت استبدادی نه تنها خود خشونت گر و ظالمانه است، بلکه خشونت را نی زدر جامعه رواج می دهد. اعمال زور و خشونت، از مهم ترین ابزارهای حکومت استبدادی است از این رو همواره تداوم تاریخی حکومت های استبدادی در ایران، سیطره زور و چیرگی را به عنوان حقیقت حاکمیت سیاسی مطرح بوده است. بازتاب این تفکر در جامعه این است که تنها راه رسیدن به صلاح و رفاه و رهایی با گردن نهادن به سلطه زور تام محقق می شود؛ در این شرایط حتی زور به عدالت نیز ترجیه داده می شود.

* آثار بینشی

از دیگر آثار فردی حکومت استبدادی در تعارض با سبک زندگی اهل بیت علیهم السلام، تعارضات بینشی است.

بینش روزانه: نخستین مسئله در این عرصه، بینش روزانه است. از نگاه مهم برآمده از سبک زندگی اهل بیت علیهم السلام، بالابردن بینش و دیدگاه انسان از موضوع های کوچک، جزئی، بی ازرش و کوتاه مدت و توجه به وسعت بخشی به دیدگاه و نظر او در هدایت به سوی مفاهیم عالی رتبه است تا همت و دیدگاهش را بر جایگاهی والا بنا نهد و به دیدگاهی شامل و جامع دست یابد. در حالی که در بستر اجتماعی حکومت استبدادی، این بینش مانع شناخت ماهیت اشیاء و پدیده ها و موضوع ها می شود و قدرت ایجاد تغییر را از بین می برد، زیرا نیازهای بلند مدت را درک نمی کند و ثبات عمل ندارد. در حاکمیت استبداد، تفکر انتقادی و حافظه تاریخی ارزش موضوعی خود را از دست می دهد.

تقدیر گرایی: تقدیر گرایی از دیگر آثار بینشی است؛ در سبک زندگی اهل بیت علیهم السلام، تقدیر الهی به عنوان یکی از مهم ترین اصول اعتقادی معرفی شده ولی به هیج وجه قرائتی جبرگرایانه از آن ارائه نشده است که مسئولیت انسان را فروکاهد یا ارزش و اعتبار عمل آدمی را خدشه دار سازد. البته این سبک زندگی در عین اعتقاد به خدا و قدرت لایزال او، اختیار انسان را سلب نمی کند و او را به سازندگی فردی و اجتماعی فرا می خواند.

در حکومت استبدادی، مشربی وجود داردکه به سازگارجویی با این حکومت، در عین حفظ جدایی از آن و نادیده گرفتن آن معتقد است. در این مشرب فکری، آینده از پیش مقدر شده است و اراده مستقل انسان، به هیچ وجه نمی تواند در رخ دادن یا رخ ندادن آن تصرف داشته باشد. تقدیر گرایی از جهتی حکومت استبدادی را نفی و از جهتی آن را تقویت می نماید؛ به گونه ای که فرد تقدیر گرا با قائل شدن اقتدار مطلق خداوند، در تعارض با حکومت استبدادی قرار می گیرد ولی از سویی دیگر حکومت استبدادی را نیز بازیچه دست تقدیر می داند و این امر، مرعوب شدگی اش در برابر حکومت را تعدیل می سازد. همچنین حکومت استبدادی، از سویی تقدیر گرایی را در جامعه برای مشروعیت بخشی به خود ترویج می کند و از جهتی آن را برای توجیه عملکرد خود به کار می گیرد.

عرفان و تصوف: آثار فردی دیگر، در تعارض با سبک زندگی اهل بیت علیهم السلام عرفان و تصوف است؛ ابعاد سبک زندگی اهل بیت علیهم السلام جنبه عرفانی است که زندگی را در مسیری عبادی و ملکوتی قرار می دهد ولی متأسفانه در این عرصه تفسیرهای نادرست و انحرافی به وجود آمده است که نتایج معکوسی نسبت به عرفان اسلامی دارد. از مهم ترین انحرافاتی و بدلی در عرفان، صوفی گری و رهبانیت است که این سبک در روایات به شدت نهی و رد شده است. صوفی گری انحرافی در جریان اصیل عرفان است که مبانی نظری و مبانی عملی آن، زمینه های پایداری استبداد در ایران را فراهم کرد و مردم در شرایط بی ثباتی، ناأمنی و تشویش حکومت های استبدادی به دنبال نوعی آرامش و سکون بودند که این آرامش را در تصوف (گوشه نشینی و عافیت طلبی) یافتند.

* آثار گرایشی

نبود عشق و دوستی: در جنبه گرایشی آثار فردی حکومت استبدادی با سبک زندگی اهل بیت علیهم السلام، نبود عشق و دوستی وجود دارد. یکی از مؤلفه های مهم در سبک زندگی اهل بیت علیهم السلام که نمود اجتماعی فراوانی در ایجاد زندگی و جامعه با نشاط بسیار مؤثر است، دوستی و محبت کردن به یکدیگر است. این مسئله به اندازه ای اهمیت دارد که پیامبر(ص) می فرماید: «... ولا تومنوا حتی تحابوا»؛ مؤمن نمی شوید تا این که به همدیگر محبت کنید. این سبک زندگی بر خلاف حکومت استبدادی است که روابط اجتماعی را بر مبنایی خودخواهانه و سودانگارانه بنا می نهد. این خودکامگی برآمده از حکومت استبدادی در جامعه، مانع از ایجاد فضای محبت و دوستی در جامعه می شود.

ناامیدی: ناامیدی از دیگر آثار گرایشی است؛ در سبک زندگی اهل بیت علیهم السلام افراد به خداوند امید دارند و این امید به یک ارزش تبدیل شده است؛ در چنین فرهنگی یأس جایی ندارد و امید به عنوان محرک افراد معرفی می شود. در حکومت استبدادی امید رنگ باخته است؛ این نوع حکومت با تلاش آگاهانه انسان برای تغییر شرایط زندگی اش در تعارض تام قرار دارد و اراده آزاد و خودانگیخته پیروانش را سرکوب می کند. استبداد هر نوع نظارت پیروانش بر واقعیت موجود اجتماعی را بر نمی تابد و با سوق دادن مردم به روزمرگی و نفی هر نوع آرمان عینی اجتماعی، آنها را به آینده کور می سازد.

تحقیر شدن و حس خودکم بینی نیز در این گروه از تعارضات حکومت استبدادی با سبک زندگی اهل بیت علیهم السلام قرار دارد. در سبک زندگی اهل بیت علیهم السلام بر بزرگداشت شخصیت انسان و لزوم احترام به دیگران در روابط اجتماعی تأکید شده و کوچک شمردن مردم نهی شده است در حالی که نظام استبدادی با احترام انسانی چندان میانه ای ندارد و با نهادینه کردن تحمیل رابطه با خدایگان، گریز از قانون و غلبه خودمداری در روابط بیناشخصی، خار شدن مردم در جامعه را نهادینه کرده است.

* آثار فرهنگی و اجتماعی حکومت استبدادی  

گسترش رفتارهای فردمدارانه در اجتماع: از جمله این آثار، گسترش رفتارهای فردمدارانه در اجتماع می باشد؛ توجه به نظر و رأی دیگران و پرهیز از خودرأیی از مهم ترین مؤلفه های سبک زندگی اهل بیت علیهم السلام است که در این سبک زندگی، عُجب و خودخواهی، نوعی ضد ارزش است و اعضای جامعه به جمع گرایی و مشورت گرفتن ترغیب می شوند و روابط و رفتارهای اجتماعی خودمدار نیست و مسلمانان به توجه کردن به مصالح و دیدگاه های دیگر اعضای جامعه امر شده اند. بر خلاف این سکب زندگی، خودمداری حاکم مستبد، فرهنگ و رفتارهای شخصی شده یا خودمدارانه را در جامعه ترویج می کند.

نبود اهداف اجتماعی: توجه به مختصات کلی جامعه و ترسیم برنامه سعادت بشر با توجه به امور اجتماعی از دیگر ویژگی های سبک زندگی اهل بیت علیهم السلام است. در این سبک زندگی اهداف تنها در امور فردی خلاصه نمی شود و همواره به چشم انداز و کلان نگری اجتماعی پایبند است که وجوب امر به معروف و نهی از منکر، توجه به عدالت، امنیت و نظم اجتماعی، توصیه به عبادت های دسته جمعی و حکومت دینی گواهی بر این سخن است. حکومت مستبدانه بدون اهداف و برنامه های اجتماعی و عمومی، ارتباطی با مردم ندارد و بیشتر به فکر حفظ خود است؛ این حکومت روزینه است و روزینگی را به پیروانش تحمیل می کند.

قانون شکنی: یکی از نمود سبک زندگی اهل بیت علیهم السلام در مؤلفه های اجتماعی، تعیین احکامی است که سزای مخالفت با آن، اجرای حدود و تعزیرات است. اسلام برای سعادت یابی بشر و نظم بخشی جامعه، احکامی را وضع کرده و سرپیچی از آنها را فقط به مجازات الهی محدود نکرده، بلکه با تعیین حدود و تعزیرات، جامعه را به سوی قانون گرایی سوق داده است در حالی که حکومت استبداد، حاکمیت بی قانونی است. در این حکومت همه مسائل حتی قانون در راستای منافع حکومت و با رأی و تحمیل حاکمی مستبد تعیین می گردد. حکومت استبدادی با تضعیف حوزه عمومی و نهادهای جامعه مدنی، مردم را به صورت انسان های جدا از یکدیگر، به صورت بی واسطه رو در روی دستگاه استبدادی خویش قرار می دهد که نتیجه این بی قانونی، ناأمنی و بی ثباتی ساختاری نظام های استبدادی است.

سلب مسئولیت پذیری اجتماعی: مسئولیت اجتماعی، یکی از مفاهیم اجتماعی مهم در سبک زندگی اهل بیت علیهم السلام است که در روایات از بی توجهی اجتماعی نهی و در مقابل به مسئولیت همگانی تأکید فراوان شده است که از جمله آنها توجه به فقرا، حل مشکلات مؤمنان و برطرف کردن نیازهای آنها، صله رحم، امر به معروف و نهی از منکر، جهاد، خمس و زکات می باشد. این در حالی است که حکومت استبدادی از پیروان خود تنها فرمان برداری می خواهد؛ برای این که حکومت بتواند خواست خود را به مردم تحمیل کند، باید به تمرکز و انحصار قدرت بیشتر دست یابد که در چنین شرایطی مفهوم «مأمور و معذور» که گرایشی فرمانبرداری از حکومت را توجیه می کند و حاکی از بروز مقابله منفعالانه مردم در برابر استبداد است، ساخته و پرداخته است. این حکومت نقد و نقادی را بر نمی تابد، چراکه حاکم آن گمان می کند هرگز اشتباه نمی کند.

دیگر نمایی (نفاق اجتماعی): سبک زندگی اهل بیت علیهم السلام بر صداقت و پرهیز از دو رویی و نفاق تأکید دارد. در این سبک زندگی، نوعی شفاف سازی در شخصیت اجتماعی و فردی مردم وجود دارد که افراد جامعه مبتنی بر داشته ها و حقایق وجودی خود با دیگران روبرو می شوند و نفاق یکی از مهم ترین رذیلت های اخلاقی اجتماعی است که در روایات از آن به شدت نهی شده است.

یکی از آثار اجتماعی حکومت های استبدادی دیگر نمایی است؛ یعنی پوشیده داشتن اعتقادات و کردار واقعی خود و پایبندی دروغین و ریاکارانه به اعتقادات و کردارهایی که در شرایط معین انسان را از تعرض در امان می دارد. دیگر نمایی در جامعه استبدادی ابزاری برای رفع اتهام از سرکشی و شورش علیه حکومت است و بیشترین ضربه آن نیز بر خود حکومت است، چراکه حکومت هرگز نمی تواند سنجش واقع بینانه ای از مخالفان خود داشته باشد.

* آثار اقتصادی حکومت استبدادی  

فساد اقتصادی: یکی از آثار مهم حکومت استبدادی در تعارض با سبک زندگی اهل بیت علیهم السلام، مسائل اقتصادی است که نخستین مسئله در آن، فساد اقتصادی می باشد. در اسلام شاخصه های زیادی در مورد مسائل اقتصادی معرفی شده است و مظاهر فساد اقتصادی مانند احتکار، کم فروشی، گران فروشی، غش در معامله، کم کاری، تدلیس و ربا شناسانده و از آنها به شدت نهی شده است. بر خلاف این سلامت اقتصادی که در سبک زندگی اهل بیت علیهم ترسیم شده است، حکومت استبدادی کاستی یا ضعف نهادین در ساختار قانونی، زمینه عینی و مادی ایجاد کرده که موجب رشد فساد است. در این تفکر، سود شخصی معیار کارهای اقتصادی است و قانون را تنها به سمبلی تبدیل می کند و سرانجام فساد به اندازه ای گسترش می یابد که حکومت نمی توماند آن را کنترل و در نتیجه خود زمینه فساد خود را به وجود می آورد.

کم کاری: کم کاری از دیگر تعارضات اقتصادی حکومت استکباری با سبک زندگی اهل بیت علیهم السلام می باشد. در سبک زندگی اهل بیت علیهم السلام دنیا و آخرت به هم مربوط هستند، بنابراین انسان از ترک دنیا نهی و به کار و تلاش و آبادانی دنیا دعوت شده است، در حالی که مردم در حکومت خودمدار، انگیزه چندانی برای کار و تلاش ندارند؛ زیرا حکومتی را که همه چیز را در راستای منافع خود تأمین می کند، از آن خود نمی دانند. در حکومت استبدادی اموال مردم بر اثر ناأمنی جامعه و مصادره آنها در پی ظلم و زیاده خواهی حاکمان مستبد غارت می شود، از این رو مردم تمایل زیادی بر تولید بیشتر ندارند.

مجموعه مقالات مجمع جهانی اهل بیت(علیهم السلام)، محسن محمدی

 انتهای پیام// 15/ 313

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha