دوشنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳ |۲۰ شوال ۱۴۴۵ | Apr 29, 2024
کد خبر: 352700
۸ تیر ۱۳۹۴ - ۰۴:۱۸
دعای روز دوازدهم ماه رمضان

حوزه / به خاطر دنیا و خود نمایی، عزیزانمان را به آتش نیافکنیم و گرفتار غضب الهی نکنیم.

سرویس علمی فرهنگی خبرگزاری حوزه شرح وتوضیح دعاهای روزانه ماه مبارک رمضان را به قلم حجت الاسلام والمسلمین محمد امینی گلستانی منتشر می‌کند.

 اللَّهُمَّ زَيِّنِّي فِيهِ بِالسِّتْرِ وَ الْعَفَافِ وَ اسْتُرْنِي فِيهِ بِلِبَاسِ الْقُنُوعِ وَ الْكَفَافِ‏ وَ احْمِلْنِي فِيهِ عَلَى الْعَدْلِ وَ الْإِنْصَافِ وَ آمِنِّي فِيهِ مِنْ كُلِّ مَا أَخَافُ بِعِصْمَتِكَ يَا عِصْمَةَ الْخَائِفِين ‏ [1]

  اى خدا در اين روز مرا به زيور ستر و عفت نفس بياراى، به جامه قناعت و كفاف بپوشان، به كار عدل و انصاف بدار و از هر چه ترسانم، مرا ايمن ساز به نگهبانى خود، اى نگهدار و عصمت بخش خدا ترسان عالم.

*پرده پوشی و عفاف؛ زینت آدمی

در قسمت اول می‌فرماید:« اللهم زینی فیه بالستر والعفاف»، خدایا مرا در این روز با پرده پوشی و عفت زینت بده، ستر و عفاف برای هر انسانی لازم است، خداوند عالم به طور کلی نر و ماده را که آفریده، برای بقاء نسل، آن‌ها را نسبت به همدیگر محبوب قرار داد، همه آنها می‌خواهند، غریزه جنسی خود را خاموش کنند، لذا کسانی که متدین بوده، تابع فرامین آسمانی الهی و با ستر، عفاف و از راه شرعی و ازدواج خویشتن را حفظ می‌کنند؛ پس آن چیزی که برای ما مهم است این است که از خدا بخواهیم ما را در زندگیمان صاحب زینت و پوشش قرار دهد.

*ازدواج راه عفاف

مسأله ازدواج یعنی راه حلال ارضاء غریزه جنسی، مسأله‌ای که در عالم اسلام خیلی مهم شمرده شده و رسول خدا (ص)به این مطلب بسیار اهمیت داده است؛ تاجایی که فرمودند: مابنى بناءٌ فى الاسلام أحبّ الى اللّه من التزويج.[2] در اسلام بنائى محبوبتر از ازدواج بنا نشده است

وفرمودند:«تناكحوا تناسلوا تكثروا فانّى أباهى بكم الأمم يوم القيامة ولوا بالسّقط»[3] ازدواج كنيد، اولاد بياوريد و بيشتر شويد، من روز قيامت با شما برامت‏ها افتخار مى‏كنم، اگرچه سقط شده باشد.

*تسهیل ازدواج؛ از وظایف اهل ایمان

کلمه « تناکحوا» در روایت کلمه مهمی است، یعنی کسانی که به سن بلوغ رسیده‌اند، باید ازدواج کنند و نترسند، ای پدران و مادران عزیز، به خاطر دنیا و خود نمایی عزیزانمان را به آتش نیا فکنیم و گرفتار غضب الهی نکنیم، به خاطر مهریه و جهیزیه خودمان را گرفتار و بیچاره نکنیم.

امام صادق(عليه السلام) فرمود:« من بركة المرئة خفّة مؤنتها» از بركت زن سبكى مخارج و آسان زائى اوست، از شومى‌اش سختى (و زيادى) خرج و سخت زائى اوست‏.[4]

باز امام صادق(علیه السلام) می‌فرماید: «من سعادة المرء أن لا تحيض (لا تطمث) ابنته فى بيته» از خوشبختى مرد آن است كه دخترش در خانه‏اش حيض نبيند؛ (يعنى تا چشم باز كند تشكيل زندگى داده و به‌سوى بخت خويش رهسپار گشته، به صورت دست اول به خانه شوهر قدم گذارد).[5]

چرا نمی گذارید جوان زندگی خود را پی بگیرد؟ یا به‌خاطر جهیزیه از دختر یک فقیر خواستگاری نمی کند، مگر جهیزیه خوشبختی می‌آورد، امیر المؤمنین(علیه السلام) یکی از اسلحه‌های جنگی خود را فروخت و جهیزیه بسیار ساده‌ای فراهم کردند و با این شرایط و جهیزیه، رسول خدا(ص) حضرت زهرا  (س )را به خانه امیر المؤمنین (ع) فرستاد و آنها زندگی خود را شروع کردند؛ لذا شیعه علی(علیه السلام) نباید از دستورات این عزیزان کناره بگیرد، ایشان به ما دستور می‌دهند که جوانانتان را نگه ندارید، چون هر گناهی بکنند پدر و مادر در گناه آنها شریک هستند، بگذارید باوسیله آسان و هر چه که دارند، به سر زندگی خود بروند.

روزی رسان خداست

جوانان عزیز، از ازدواج نترسید، روزی تمام موجودات به عهده خداست، « وَ ما مِنْ دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ إِلاَّ عَلَى اللَّهِ رِزْقُها وَ يَعْلَمُ مُسْتَقَرَّها وَ مُسْتَوْدَعَها كُلٌّ في‏ كِتابٍ مُبينٍ »[6]

و هيچ جنبنده‏اى در زمين نيست مگر [اينكه‏] روزيش به عهده خداست، و [او] قرارگاه و محلّ مُردنش را مى‏داند. همه [اينها] در كتابى روشن [ثبت‏] است.

حکایتی خواندنی از سلیمان بن داود (ع)

روايت شده: سليمان بن داود(ع) روزى در كنار دريا نشسته بود، ديد مورچه‏اى دانه‌ای گندم را در دهان گرفته به سوى دريا مى‏رود، وقتى به دريا رسيد لاك پشتى از دريا بيرون آمد و دهانش را باز نمود و مورچه به دهان اورفت ولاك پشت وارد دريا شد؛

سليمان از اين جريان تعجب كرد و به فكر فرو رفت، پس از مدتى ديد لاك پشت بيرون آمد، دهانش را باز كرد و مورچه بيرون آمد، ولى دانه گندم در دهانش نبود، سليمان مورچه را خواست و از او قضيه راپرسيد؟ عرض كرد يانبى اللّه در ته اين دريا سنگ گودى هست و درون آن گود كرم نابينائى را خدا آفريده و مرا مأمور نمود تا روزى‌اش را به او برسانم، لاك پشتى را نیز امر نمود تا مرا در دهان گرفته، دَرِ سوراخ آن سنگ برساند و دهانش را باز نمايد تا من آن دانه گندم را به او برسانم، سپس مرا در دهان گرفته به خشكى مى‏رساند!.

سليمان پرسيد آيا تسبيح (يا ذكرى) از آن كرم كور شنيده‏اى؟! گفت بلى مى‏گويد: (پاك و منزّهى) اى كسى كه مرا در درون اين صخره ودر زير اين دريا فراموش نكرده‏اى، بندگان مؤمنت را نيز فراموش نفرما توئى مهربانتر از مهربانان‏.[7]

پی نوشت ها:



[1] - إقبال‏الأعمال ص : 142

 اللهم زين لي [و ارزقني‏] فيه الستر [زيني فيه بالستر] و العفاف و استرني فيه بلباس [و ألبسني فيه لباس‏] [الصبر و] القنوع الفضل و الكفاف و حلني فيه بحلي و الإنصاف [و نجني فيه مما أحذر و أخاف‏] بعصمتك يا عصمة الخائفين [برحمتك يا أرحم الراحمين‏]

[2] - لئالى الاخبار: ج 3 ص 218.

[3] - لئالى الاخبار: ج 3 ص 218.

[4] - اصول كافى: 5 564؛ من لايحضره الفقيه: 3/ 387؛ معانى الأخبار: 152؛ جامع المقاصد: 12/ 12؛ بحارالأنوار: 103/ 231.

[5] - وسايل الشيعة: 20/ 61 ب 23/ ح 1/ 25036.

[6] -سوره هود آیه 6

[7] - لئالى الاخبار: ج 2 ص 53.

 

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha