چهارشنبه ۵ اردیبهشت ۱۴۰۳ |۱۴ شوال ۱۴۴۵ | Apr 24, 2024
انقلاب ۵۷ ملت ایران

حوزه / هجرت دستوری دینی است که اگر عرصه بر انجام تکالیف الهی در جایی تنگ گردد، وظیفه است تا به جایی رویم که عرصه فعالیت فراخ تر باشد و علاوه بر آن گویی هجرت رمز آغاز تمدن هاست .

به گزارش سرویس علمی فرهنگی خبرگزاری «حوزه»، مهاجرت امام(ره) به یکی از کشورهای اسلامی که ترجیح ایشان بود، ولی فراهم نبودن زمینه آن، خود حکایتی گویا از وضعیت حکومت ها در جهان اسلام داشت که مایه بسی تاسف است .

امام خمینی(ره) در هجرت خود به پاریس یک خلاف عادت و عرف حوزوی داشتند و اگر چه عمل ایشان بی سابقه نبود، اما کم سابقه بود، زیرا به جای رفتن به یکی از کشورهای اسلامی به فرانسه رفتند.

مهاجرت به یکی از کشورهای اسلامی که ترجیح ایشان بود، ولی فراهم نبودن زمینه آن، خود حکایتی گویا از وضعیت حکومت ها در جهان اسلام داشت که مایه بسی تاسف است؛ اما گویی در تقدیر مقرر بود یک شخصیت حل شده در اسلام را به جایی ببرد تا نشان دهد اندیشه امام(ره) بومی نیست، بلکه فطری بوده و رفتار و گفتار ایشان به مذاق اکثر مردم جهان خوش می آید.

به بیان دیگر ترکیب عرفان، فلسفه، فقه و 76سال تجربه به بار نشسته بود و شخصیت امام(ره) را تفسیر عملی لااکره فی الدین کرده بود. وقتی سخنش را می شنیدند، در پذیرش آن نه تنها کراهتی نداشتند، بلکه رشد و غی(گمراهی) را از هم باز می شناختند. نمی شد رفتارش را ببینند یا کلامش را بشنوند و دوستش نداشته باشند.

دریغ که هنر آن ندارم تا عصاره وجدان عمومی جهانیان را  در یک ساغر بریزم و به نسل جدید بچشانم تا بدانند که چرا وقتی آمد همه را مست کرده بود. ممکن است برخی بگویند ایرانیان احساساتی هستند اما چرا 150 خبرنگار زبده دنیا که چشم و گوشی باز داشتند سر و دست می شکستند تا همراه ایشان شوند و به هواپیمایی پا گذارند که او را به ایران می آورد. کدام عقل تجویز می کند آدمی با کسی همراه شود که شرق و غرب سیاسی را به چالش کشیده و در حکومت نظامی، سرنگونی هواپیما اولین احتمال است.

*پیشنهادسه مرحله ای ژنرال هایزر

شایان ذکر است در سوم بهمن ژنرال هایزر که از آمریکا برای تدارک کودتای نظامی به ایران آمده بود، پیشنهادی سه مرحله ای در میان نظامیان مطرح کرده؛ اما اخبار آن به بیرون درز کرد . اول آنکه فرودگاه ها بسته شود تا امام خمینی(ره) نتواند به ایران بیایند، دوم اینکه به هواپیما اجازه فرود داده نشود تا مجبور شود در کشوری دیگر فرود آید و رابطه امام با مردم قطع گردد؛ سوم آنکه هواپیما در آسمان ایران منفجر شود. مرحله اول تا یازده بهمن انجام شد، ولی معلوم گردد که خلبانان ایرانی می خواهند هواپیمایی را به فرانسه برده و امام(ره) را بازگردانند و این خبر در میان سران ارتش وحشت آفرید که معلوم شد در میان خلبانان نیروی هوایی نیز چنین برنامه ریزی وجود دارد، بنابراین می ماند مرحله دوم و سوم. هواپیمایی که چارتر شد، اگرچه بوئینگ 747 بود و چهارصد نفر جا داشت و خبرنگاران زیادی مایل بودند با آن به ایران بیایند، شرکت ایرفرانس با صلاحدید برخی کارشناسان نیمی از صندلی ها را خالی نگه داشت تا بتواند سوخت بیشتری داشته باشد که اگر نتوانست در فرودگاه مهرآباد بنشیند، بتواند به فرانسه بازگردد و در کشوری دیگر برای سوخت گیری توقف نکند. گزینه سوم نیز ریسکی بود که دیگر عا قلانه نبود، اما چنان هیجان انگیز بود که به خطرپذیری اش می ارزید و آن اینکه می رویم« یا بشکند یا بگذرد کشتی در این گرداب ها»

*خبرنگاران حسرت به دل

هنوز اسامی همه خبرنگاران همراه امام(ره) را از منبعی موثق نیافته ام تا دقیقا بدانم چه تعداد بوده اند و با چه گرایش فکری، اما تعداشان را از 100تا 150 نفر گفته اند و نیز گفته اند از اکثر کشورهای دنیا کثیری از خبرنگاران به پاریش آمدند تا همراه امام(ره) به تهران بیایند ولی ایر فرانس نمی توانست هواپیما را سنگین کند و اکثریت حسرت به دل مانده از بلند شدن هوایپما عکس گرفتند و برخی به طریقی دیگر خود را به تهران رساندند.

خطر پذیری در میل خبرنگاری نهفته است اما تا چه میزان؟ این سئوال برایم از موضوعات روان شناختی فراتر رفت و به موضوعات فلسفی تسری یافت. سال ها از خود می پرسیدم چرا عقلانیتی که در اکثر مکاتب فلسفی غرب تبلیغ می شد، در آن لحظات هیجان انگیز برای خلبان و مهمانداران و خبرنگاران فراموش شده بود؛ البته دولت فرانسه از نظر سیاسی عا قلانه ترین کار را کرده بود، زیرا اولا امام(ره) از فرانسه دور می شد؛ لذا مشکلات حفظ امنیت و گرفتاری های سیاسی که در طی دوران اقامت در فرانسه برای آن دولت پیش آمده بود ، کم می شد؛ ثانیا، اگر هواپیما را روی آسمان منهدم می کردند برای دولت فرانسه از لحاظ حقوقی و افکار عمومی مشکل پیش نمی آورد. زیرا می توانست استدلال کند طبق قوانین عمل کرده  و نیز به خواست امام(ره) و ملت ایران احترام گذارده که اجازه چارتر هواپیما را داده. همچنین به خانواده آنها که از دست می رفتند بدهی نداشت، زیرا در آن پرواز همگی دواطلب بودند. اگر هواپیما در هر کجا مهندم می شد، افکار عمومی جهانیان آمریکا را مقصر می دانست؛ پس برای فرانسه که با آمریکا بر سر بسیاری از موضوعات رقابت داشت، این نکته نیز نکته مثبتی تلقی می شد.

*رازخطرپذیری خبرنگاران درهمراهی امام

اما رفتار خبرنگاران ، مهمانداران و خلبان برای چنین پروازی اگرچه افتخار انگیز بود ولی ظاهرا عقلایی نبود، چرا که اکثریت آنان به ظاهر مسلمان نبودند که فقدانشان را شهادت توجیه کند، ایرانی نبودند تا قهرمان ملی شوند و بعید است عاقلی آن قدر بی ادب باشد که همگی را به دیوانگی متهم کند.

آری یک جاذبه بود که خطرپذیری را توجیه می کرد و از دیگر سو، شجاعت آن خلبان، مهماندارن و خبرنگاران با پیوستن پیکره نیروهای هوایی به انقلاب ، گره خورد و قدرت های پشتیبان رژیم ایران را مات کرد تا نتواند برنامه دوم یا سوم هایزر را اجرا کنند.

 اما خود آن جاذبه تحلیل شدنی است و به نظر می آید در میان همه ملت ها ارتباط عقل و عشق، با رفتاری خاص، جشن گرفته می شود.

وقتی امام در پاریس بودند، مردم جهان تصویری که از امام خمینی(ره) در ضمیرآشکار و پنهان گرفته بودند که آمدن خبرنگارانشان را به همراه امام، هم توجیه عقلایی می کرد و هم با شور و نشاط عشق همزاد بود.

اکثر مردم جهان مصاحبه های امام را شنیدند و خواندند و یک جمله غیرحکیمانه نیافتند. وقتی به اطراف امام(ره) نگریستند، نخبگان فکری یک ملت را در کنار او دیدند که رهبری وی را افتخار خود می دانستند. وقتی متوجه می شدند راننده مینی بوسی که مشتاقان را از پاریس به نوفل لوشانو می برد یک پزشک جراح است، شکی باقی نمی گذاشت که او از جنسی است که همانگونه که مردمی ترین رفتار را دارد، تحصیلکردگان را نیز چنان تحت تاثیر قرار می دهد که چنین رفتار مردمی داشته باشند.

*موردعلاقه مسیحیان

او را یک شیعه دیدندو دیدند که اکثریت اهل سنت نیز از ظهور چنین شخصیتی بر خود مباهی اند. او را یک مسلمان دین باور دیدند که بی نام خدا سخن آغاز نمی کردند، اما در تولد عیسی مسیح برای مسیحیان پیام تبریک می فرستد و از ملت مسیح می خواهد که برای ملت ایران دعا کنند. همچنین در سال نوی مسیحی با ارسال گل و شیرینی همسایگانش را در آن روستا گرامی می دارد.  

 چه مشتاقانه روزهای یکشنبه صف می کشند تا با او دیدار کنند، می دیدند که پیرمردی است اما شور جوانی دارد و می دیدند که به رغم سالخوردگی چه راحت با نوجوانان رابطه برقرار می سازد. تواناییش شگفت آور بود و دیدند که حملاتش به مخالفینش فقط با جملات است و با یک قلم و کاغذ در نوشتن اعلامیه و با یک مصاحبه کار را چه راحت پیش می برد.

شاید تا آن زمان هیچ رهبری را ندیده بودند که با همان میزان که با غرب سیاسی ائتلاف نمی کند با شرق سیاسی نیز پنجه درپنجه دارد و به درستی راهی که انتخاب کرده چنان ایمان دارد که آن ایمان به راحتی به دیگری انتقال می یابد. شاید بهترین توصیف در این زمینه را باید از استاد مطهری شنید که به دیدار استاد خویش رفت و پس از بازگشت به کشور در قبال این سوال که امام(ره) راچگونه دیدند، گفت: «ایشان به چهار ایمان رسیده: آمن بربّه، آمن بهدفه، آمن بقومه، آمن بسبیله».

برگرفته از کتاب نهضت امام خمینی(ره)

برچسب‌ها

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha