جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳ |۹ شوال ۱۴۴۵ | Apr 19, 2024
 کتابخوانی

حوزه/ به راستی چرا به چنین وضعی دچار شده ایم که بر اساس آمارهای رسمی میزان خرید و فروش یکسال کتاب در کشورمان برابر است با میزان خرید و فروش تنها یک روز لوازم آرایشی!

به گزارش خبرگزاری «حوزه»، هفته گذشته و در حاشیه بازدید از نمایشگاه مطبوعات، دقایقی کوتاه با یکی از روزنامه نگاران نام آشنای این مرز و بوم که اتفاقاً دستی نیز بر قلم و نگارش کتاب دارد ، هم صحبت شدم ؛ او که خود صاحب یک موسسه انتشاراتی است این روزها از عدم فروش کتاب و استقبال سرد مردم نسبت به کتاب و کتاب خوانی به شدت گله داشت و البته بخشی از ایراد را به خود اهالی رسانه وارد می دانست که آن طور که باید و شاید در ترویج فرهنگ مطالعه ، اقدام کیفی و اثرگذار به ویژه در سال های اخیر نداشته اند.

این استاد روزنامه نگاری همچنین متاثر بود از این که چرا شمارگان برخی کتاب ها به خاطر نداشتن مخاطب و مشتری باید به رقم تاسف بار 200 و 300 نسخه برسد.

دغدغه نگران کننده او که سال هاست در وادی قلم و نگارش جزو  سرآمدان روزگار ماست ، جای طرح این سوال جدی را آن هم در هفته کتاب و کتابخوانی باز می کند که به راستی چرا به چنین وضعی دچار شده ایم که بر اساس آمارهای رسمی میزان خرید و فروش یکسال کتاب در کشورمان برابر است با میزان خرید و فروش تنها یک روز لوازم آرایشی!

سوالاتی از این دست البته می تواند حجم بیشتری از این نوشتار را به خود اختصاص دهد اما به واقع باید اندکی تامل کرد برای یافتن پاسخی قانع کننده در مواجهه با این چراها.

به هر حال همه می دانیم که کتاب، دروازه ای به سوی جهان گسترده دانش و معرفت است و خود نشانه ای است بر توسعه یافتگی فرهنگی یک جامعه؛ به ویژه جامعه ما که از فرهنگ و تاریخی دیرپا و غنی برخوردار می باشد و بزرگانش نیز از دیرباز همواره دستی بر قلم و نگارش و کتابت داشته اند.

اشاره به این بدیهیات شاید دیگر در زمانه ما ملال آور هم باشد و به گمان برخی چه بسا رنگ شعار هم به خود بگیرد اما به هر روی نمی توان کتمان کرد که کتاب و فرهنگ مطالعه چه جایگاه مهمی در مباحث فرهنگی دارد؛ به ویژه آن که ما عمیقاً معتقدیم اسلام بیش از هر چیز دین اندیشه و معرفت است و آیین و مکتب ما بیش از هر مکتب دیگری پرچمدار کتاب و کتابخوانی در گستره کره خاکی بوده است.

به نظر می رسد گرچه ما عموماً در مقام سخن و شعار می گوییم که کتاب یک کالای تأثیرگذارِ فرهنگی و معنوی است و حتی برای اثبات این سخنمان همایش هم برگزار می کنیم اما گویا در عمل چندان به این گفته باور راسخ نداریم چه آن که اگر این گونه بود و کتاب و کتابخوانی در فرهنگ عمومی امروز کشور ما ریشه ای قوی داشت، نباید شاهد وضع نامطلوب فعلی می بودیم شکی وجود ندارد که توسعه کتاب خوانی زمانی به فرهنگی عمومی تبدیل می شود که جامعه آن را نیازی پایان ناپذیر و وسیله ای برای رشد و پویایی خود بداند و مطالعه در کنار سایر کارهای روزانه، در زندگی مردم وارد شود، کما این که سال هاست مطالعه در فرهنگ بسیاری از کشورهای غربی و شرقی به یک عادت روزانه مبدل شده است.

نمی دانم، شاید مسئولان هنوز خطرات این بیماری فرهنگی را احساس نکرده اند... شاید هم مردم ما دیگر حال و حوصله مطالعه ندارند و شاید هم همان طور که آن استاد دغدغه مند وادی مطبوعات به صراحت بیان داشت، ایراد به ما اهالی رسانه باز می گردد... هر چه هست به هر حال شاخص های مطالعه و کتاب خوانی ما، نموداری است از مریض احوالی و رنگ پریدگی فرهنگی مان که باید برای درمانش چاره ای اندیشید

جایی می خواندم که نوشته بود؛ "در کشور ما کتاب و آب، هر دو در بحران هستند؛ این یکی از کم مصرفی و آن یکی از پر مصرفی".

سید محمد مهدی موسوی

 

برچسب‌ها

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha