جمعه ۲۳ آذر ۱۴۰۳ |۱۱ جمادی‌الثانی ۱۴۴۶ | Dec 13, 2024
آیت الله علیدوست

حوزه/ عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم گفت: روحانیت و حوزه، چه در سطح مرجعیت، اساتید و فضلا و چه طلاب، بایستی هادی، راصد و مراقب، راشد، حامی و ناقد باشند.

آیت الله ابوالقاسم علیدوست در گفت وگو با خبرنگار خبرگزاری «حوزه»، با اشاره به وظایف و رسالت های حوزه و روحانیت اظهارداشت: روحانیت در دو ساحت می تواند از اصول انقلاب اسلامی صیانت کند؛ یکی ساحت نظریه پردازی و دیگری ساحت رفتار و عمل است.

رئیس انجمن فقه و حقوق اسلامی حوزه علمیه قم افزود: در ساحت نظریه پردازی، باید به آن بنیان ها و اساس ها بپردازد و محکم و فنی آنها را اثبات کند؛ یعنی شما نمی توانید یکی از اصول بنیادین این پدیده حکومت اسلامی را که بحث ولایت فقیه است، انکار کنید. ولایت فقیه را ممکن است ما گاهی به صورت سطحی، بازاری، تکراری و کلیشه ای بحث کنیم؛ منتها یک وقت می آییم اساسی، مبنایی و با نگاه به هنجارهای فقه و  اقتضائات زمان و مکان از آن دفاع می کنیم و این در واقع می شود صیانت از یک اصل بنیادین انقلاب و حکومت برآمده از این انقلاب می باشد.

*ولایت فقیه از الزامات حکومت اسلامی است

استاد حوزه ادامه داد: بحث دیگر، بحث ضرورت تشکیل حکومت اسلامی است، ما در بحث های علمی دیگر نمی توانیم پیش فرض داشته باشیم و آمرانه برخورد کنیم؛ اما آیا ما واقعاً به تشکیل حکومت معتقدیم یا نه؟ آیا ضرورت دارد یا نه؟ نصوص دینی ما چه می گویند؟ عقل سلیم چه می گوید؟ حتماً استحضار دارید که برای تشکیل حکومت اسلامی بحث ولایت فقیه یکی از الزامات آن است؛ در واقع ولایت فقیه، یک شکلی و فرمی از تشکیل حکومت است، خوب این می شود اصلی که حوزه و روحانیت و جریان فقاهت به صورت فنی درباره اش بحث کنند.

نویسنده کتاب « فقه و مصلحت » بیان داشت: گاهی برخی ها در حوزه، انتظاری را که از یک حوزه انقلابی و یک روحانی انقلابی دارند، این است که فقط تک تیرانداز باشد! در حالی که ما یک صحنه ای را در نظر بگیریم که، تک تیرانداز می خواهد، کسی که پشت صحنه، توپخانه را اداره کند می خواهد، کسی که سلاح بسازد می خواهد؛ یعنی صیانت از انقلاب به این شکل است. در ساحت نظریه پردازی نیز، فقه الاداره، فقه الحکومه، فقه المجتمع، فقه السیاسه و... هم باید بحث و گفت وگو شود. در واقع صیانت از نظام اسلامی و انقلاب اسلامی گفت وگو از آن اصول و ریشه هایی است که حکومت روی آن تأسیس می شود.

*تفاوت نظریه پردازی و رفتار حوزه و روحانیت

آیت الله علیدوست اظهار داشت: آنچه که عرض کردم، در واقع ساحت نظریه پردازی حوزه بود؛ اما بحث نظریه پردازی غیر از بحث رفتار حوزه علمیه و روحانیت با نظام اسلامی است. روحانیت و حوزه، چه در سطح مرجعیت، اساتید و فضلا و چه طلاب، باید هادی، راصد و مراقب، راشد، حامی و ناقد باشند.

عضو جامعه مدرسین ادامه داد: اولاً باید هادی باشد برای نظام اسلامی. نمی تواند بگوید من حسابم از حساب حاکمیت جدا است، اگر ما یک حکومت سکولار داشتیم به نظرم خیلی راحت روحانیت می توانست خودش را کنار بکشد، حالا احیاناً یک نهیبی هم میزد و وساطتی هم می کرد و ارشادی هم می کرد و تمام می شد؛ اما وقتی که نظام، نظام اسلامی است، روحانیت باید رفتار هدایت گونه داشته باشد فارغ از بحث دولت ها، همانند رهبر معظم انقلاب عمل کند.

استاد درس خارج حوزه علمیه گفت: خوب حالا که هدایت کرد، بگوید دیگر من کار ندارم. نه ! اینجا بحث مراقبت و رصد پیش می آید؛ باید کار و رفتار دولت و حاکمیت را رصد و مراقبت کند؛ لذا نقش دوم روحانیت در رفتار پیدا می شود که میشود راصد و مراقب بودن.

نویسنده کتاب « فقه و عرف » افزود: سوم اینکه ؛ پس از اینکه رصد و مراقبت کرد، ممکن است در بعضی از جاها نیاز به راهنمایی باشد که باید راهنمایی کند و این غیر از آن هدایت اولی است که خطوط کلی را ترسیم می کند. باید بگوید مثلاً این کار اشتباه بود. این نکته هست و راهکار این است؛ لذا بحث هدایت و بحث دستگیری پیش می آید که می شود راشد.

وی ادامه داد: بحث بعدی اینکه در بعضی از بزنگاهها، حاکمیت نیاز به حمایت دارد؛ حالا ممکن است فشار از دشمن خارجی باشد، یا از بعضی از افراد در داخل کشور باشد؛ اینجاست که نقش حمایت روحانیت از حاکمیت پیش می آید.

*نقدی در خصوص استقلال حوزه

آیت الله علیدوست اظهارداشت: من نمی دانم چرا بعضی ها فکر می کنند، اگر یک دولتی سر کار آمد که مخصوصاً همفکرشان هم بود، حتماً باید تأییدش کنند و اگر کسی نقد مشفقانه داد، برنمی تابند، شما ببینید الان بحث استقلال حوزه در فضای سیاسی و اجتماعی کشور است، خوب یک عده موافق این بحث هستند و یک عده هم حساس شده اند و مخالفت می کنند؛ ولی آیا اگر واقعاً ما بخواهیم این مسئله را دقیق و عاقلانه بررسی کنیم اصلاً جای نزاع دارد؟ خوب خیلی روشن است. اگر به این معنا حساب کنیم که حوزه هیچگاه خودش را وابسته به پول دولت نکند و اگر در جایی کجی و بداندیشی دید، تذکر بدهد که اگر گوش نکرد، از مجاری قانون اقدام کند؛ خوب اگر استقلال به این معنا باشد، [خوب است]؛ اما اگر به این معنا بگوییم که استقلال یعنی عیسی به دین خود و موسی به دین خود؛ روحانی یک مسیری دارد و نظام هم یک مسیر دیگری دارد و ما کاری نداریم، خوب این قابل دفاع نیست. بالأخره نظام به اینها نیاز دارد.

*سوء مدیریت ها را به حساب حوزه و روحانیت نگذاریم

استاد حوزه  در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به چالش های پیش روی نظام اسلامی گفت: نظام اسلامی وقتی با یک موانع و معارضه هایی مواجه می شود، طبیعی است که بخشی از آن نه ربطی به روحانیت دارد و نه به اسلام دارد و نه به تشیع و نه به حوزه، یعنی سوء مدیریت ها، تنگ نظری ها و عدم شایسته سالاری ها را نباید به حساب حوزه و روحانیت بگذاریم؛ بنابراین یک بخشی از مزاحمت ها و موانع به آن قسمت مربوط می شود و جالب اینکه تا آن قسمت ها حل نشود، حتی اگر روحانیت بیشترین مسامحه و بیشترین فعالیت را در ارتباط با نظام داشته باشد، موفق نخواهد بود؛ اما شکی نیست که بخشی هم به حوزه برمی گردد.

آیت الله علیدوست افزود: ما نباید همه چیز را سیاسی کنیم. اگر ما رنگ سیاسی مسایل گوناگون مخصوصاً مسایل مذهبی را قوی کردیم، نه روحانیت می تواند نقش خود را ایفا کند و نه نظام می تواند یک حرکت فرهنگی سالم داشته باشد. سیاسی انگاری همه کارها غلط است، من یک مصاحبه در اوایل دهه محرم با یکی از خبرگزاری ها داشتم، که گفتم؛ ما نباید از ظرفیت های مذهبی مثل عاشورا و اربعین در سیاسی کردن حوادث استفاده کنیم؛ به این معنا که بیاییم یک ظرفیت فراخطی، فراجناحی و حتی فراملی را خرج یک سری حوادث موقت و زودگذر کنیم.

*برای حجاب، امر به معروف و نهی از منکر برنامه نداریم

وی  افزود: به نظر من این یک مانع بزرگی است که ما یک ظرفیت عظیم را تنزل بدهیم به یک حادثه و فرد خاص، اینجاست که مصیبت خودش را نشان می دهد. آیا مجموعه متصدیان فرهنگی ما امروز و در طول این سی و چند سال  واقعاً برنامه دارند؟ یا ما مبتلا به یک رفتار کجدار مریضیم؟ ما در مسئله حجاب، امر به معروف و نهی از منکر، مبارزه با قاچاق و در مسایل مختلف برنامه نداریم. کسی با یک سلیقه ای می آید و وارد صحنه می شود، قبل و بعدش هم قبولش ندارند. بعدی می آید... این خیلی آفت است. ما فوراً کد ندهیم به بیرون از کشور که البته آنهم جای خودش بحث دارد؛ اما آفت اصلی نداشتن برنامه، رفتارهای کجدار مریض و افراط و تفریط است.

رئیس انجمن فقه و حقوق حوزه های علمیه اظهارداشت: این روزنامه ها و رسانه های ما از افراط و تفریط خالی نیستند. پس افراط و تفریط، اقتضائات جهانی، نداشتن برنامه، سیاسی انگاری همه کارها بدون اینکه ضرورت اقتضاء کند، از موانع بزرگی است که به نظر ما در رسیدن به یک فرهنگ و راهبرد صحیح نقش دارد.

نویسنده کتاب « مغنی الادیب » ادامه داد: فرض کنید که می خواهیم انقلاب اسلامی را به عنوان گفتمان به دنیا معرفی کنیم، چه ظرفیت هایی وجود دارد؟ قهراً در مقابل، چه موانعی با این ظرفیت و انرژی خودش را نشان می دهند؟ در اسلام یک سری معارف و مفاهیم جهانی و جاودان وجود دارد که با اینکه اینها از اسلام است؛ اما فقط برای اسلام نیست؟ یعنی برای انسان هستند. مثلاً صحیفه سجادیه، نهج البلاغه، حتی دعای کمیل و این دعاها و آن معارف اخلاقی بلندی که هم در قرآن و هم در روایات اهلبیت(ع) وجود دارند، برای ترقی و تعالی انسان هستند.

آیت الله علیدوست گفت: دعای کمیل را لازم نیست کسی شیعه باشد و بخواند. یک مسلمان به هر مذهبی، حتی یک بودیست، یک هندو یا یهودی هم می تواند این دعا را بخواند. این معارف را به راحتی می توانیم در دنیا مطرح کنیم و به نظر من اینگونه معارف، کمتر معارض دارد؛ بله انسانهای لجوج و عنود و انسانهایی که اصلاً با آفتاب می خواهند معارضه کنند پیدا می شوند، ولی به خاطر قلتشان به حساب نمی آیند. این یک بخشی از ظرفیت هایی است که در معارف شیعی ما است. خوب اینها را ما در واقع می توانیم در داخل کشور نشر دهیم. اگر اینها به صورت تند مطرح بشوند، ممکن است شما با اهل تسنن درگیر بشوید و یا با وهابیت درگیر بشوید. اینجاست که باز جبهه معارض ما وهابیت می شود. جبهه معارض ما اهل سنتی می شود که ممکن است از وهابیت تبری جوید؛ ولی به هر حال احساس خطر می کند.

*چرا نفی یهود نداریم

وی ادامه داد: یک سری معارف هم، معارف انقلابی است؛ بالأخره ما یک نفی استکبار و صهیونیسم داریم؛ ما نفی یهود نداریم. به هر حال یهود یک دینی است برای خودش؛ اما صهیونیسم یک جریان سیاسی است، ما نفی صهیونیسم، استکبار و نفی استیلا و استثمار داریم که اینجا هم در مقابل ما جبهه میگیرند و لذا به نظر من متصدیان فرهنگی و مسئولان نظام باید ببینند که در هر زمینه ای از چه نهادی استفاده کنند.

استاد حوزه علمیه قم اظهارداشت: نکته ای که مناسب شد عرض کنم، این است که به گونه ای جبهه معارض را به آمریکا و اسرائیل و نیروهای استکباری محدود نکنیم که مدارس ضلال عربستان و پاکستان و افغانستان تحت الشعاع قرار بگیرند. ما گاهی وقت ها به خاطر سیاسی انگاری قضایا، طوری رفتار می کنیم که اینها به حاشیه امن میروند. ما باید به موازاتی که حوادث را به صهیونیسم و استکبار جهانی نسبت می دهیم، به این مدارس ضلال هم توجه کنیم...؛ لذا باید اینها در موازات هم دیده شوند.

*هنوز به این باور نرسیدیم بزرگترین تراث را برای معرفی داریم

آیت الله علیدوست افزود: اگر بخواهیم گفتمان انقلاب اسلامی صادر شود، یکی همین هست که آن مفاهیم جهانی و جاودان را که در تراث ما کم هم نیستند، به دنیا معرفی کنیم. من خودم که به کشورهای خارجی می روم و معمولاً با مسیحیان هم جلسه داریم، یک جلد صحیفه سجادیه، نامه امام علی(ع) به مالک اشتر و سوره مریم را می برم و هدیه می دهم و عجیب برایشان جالب است، ما این تراث را داریم؛ یعنی صحیفه سجادیه را اگر طرف بخواند ذلیل می شود. وقتی به جرج جرداق گفتم، چطور شد که این کارها را کردی؟ حالا به تعبیر من، او گفت: مرا نهج البلاغه ذلیل کرد؛ ذلیل نه به این معنی که خوار کرد؛ یعنی دیدم اصلاً یک چیز دیگری است. من احساس می کنم مسئولان ما و بزرگان ما شاید به این باور نرسیدند که ما بزرگترین تراث را برای معرفی داریم. این دیگر هیچ کسی را حساس نمی کند و ما از این طرف می توانیم این گفتمان را صادر کنیم.

وی تصریح کرد: بحث بعدی، این است که ما وقتی شعار می دهیم، در صحنه عمل هم باید بتوانیم یک حکومت عادل معرفی و صادر کنیم که آلوده به اختلاس و سوء استفاده نباشد. «کونوا دعاة الناس بغیر السنتکم».

آیت الله علیدوست به عنوان سومین مطلب گفت: قسمت سوم اینکه در حوزه نیروهایی را تربیت کنیم که زباندان و در عین حال معتدل و استخوان دار باشند؛ نه فقط زباندان یا از آن طرف نه فقط عالم که به زبان مسلط نباشند، خوب اینها را به کشورهای دیگر بفرستیم.

انتهای پیام   313/17

برچسب‌ها

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha