آیت الله حیدر علی جلالی خمینی از اساتید پیشکسوت و مبارزان دوران انقلاب اسلامی در گفت و گو با خبرگزاری«حوزه» ، به شخصیت علمی مرحوم آیت الله العظمی فاضل لنکرانی پرداخت که مشروح آن تقدیم می شود.
یکی از ابعاد شخصیتی ایشان، بعد خانوادگی است، ایشان فرزند مرحوم آیتالله فاضل لنکرانی است که مورد توجه عام و خاص و از کسانی بود که خیلی در مرجعیت مرحوم آیتاللهالعظمی بروجردی و در کارهایشان اثرگذار بود.
بعد دیگر، تقوای ایشان است. ایشان مردی متقی و عالمی بود که انصافاً از هر جهت کامل بود. نماز جماعت و نماز شب ایشان ترک نمیشد، عالمی بود زاهد. هیچ وقت اجازه نمیداد در حضورشان کسی غیبت بکند. بنده ندیدم به هیچ وجهی حاضر باشد پشت سر کسی حرفی بزند.
شخصیت علمی
آیتالله فاضل از شاگردان بسیار مبرز و فاضل امام خمینی و از هم بحثهای حاج آقا مصطفی بود. کمتر کسی میتوانست هم بحث حاج آقا مصطفی باشد؛ چون حاج آقا مصطفی از یک استعداد بسیار سرشاری برخوردار بود.
مجتهد شاگردپرور
شاگردپروری ایشان، زبانزد عام و خاص بود. درس و بحث ایشان در حوزه علمیه بهگونهای بود که بسیاری از علمای بزرگ که خود شاگردان زیادی داشتهاند، بهعنوان شاگرد در درس و بحث ایشان شرکت میکردند و به نظر میرسید که در بیان هم سبک بیان حضرت امام خمینی ؟ق؟ را داشت. خدا رحمت کند مرحوم امام را که خیلی در جهت پروراندن شاگرد و از نظر بیان بسیار خوب بود و مطالب را روشن القا میکرد واقعاً بنده میگویم که این یکی از افتخارات و موجب خوشحالی ما بود که یکی از شاگردهای امام در قم به مسند مرجعیت رسید. دفتر تهران ما تقریباً متعلق به همه مراجع است؛ یعنی کلیه مقلدین مراجع چون علما و بزرگواران منطقه به دفتر حوزه علمیه شرق تهران مراجعه میکنند، لکن ایشان از نظر مراجع در رأس مراجع بود؛ یعنی مراجعات به ایشان زیاد شده بود.
شخصیت اخلاقی و اجتماعی
مردم داری و توجه به مشکلات و معیشت آنان از خصوصیات این مرجع بزرگوار بود. ایشان واقعاً از صدق و صفا و دلسوزی به این امور توجه داشت. هر مسئولی خدمت ایشان میرفت، دلسوزانه در مورد معیشت مردم سفارش میکرد و دستور میداد. اخلاق خوبی داشت، با اینکه مرجع تقلید نامداری بود، ولی بهنحوی با یک طلبه مینشست و صحبت میکرد که طلبه احساس میکرد به راحتی میتواند با او ارتباط برقرار کند و مطالب و مشکلات خود را بدون دغدغه با ایشان در میان بگذارد. یک خاطرهای از ایشان به یادگار دارم و آن اینکه وقتی ما بیمارستان به دیدن ایشان رفته بودیم، خیلی حالش نامساعد بود و دکترها آن موقع برای اینکه در نفس کشیدن یک مقداری مشکل داشت پشت شانههایشان را میمالیدند. در آن حالت ایشان از من راجع به حوزه علمیه سؤال کرد، من راجع به حوزه، طلاب، اساتید و درسها قدری صحبت کردم. ایشان شوخی کردند و فرمودند: آقا جلالی! اسم ما را هم بنویسید. بهخودم گفتم: خدایا! یک مرجع تقلید، یک عالم بزرگوار با اینکه دچار تنگی نفس و در شرایط سخت جسمی هست، برای روحیه من اینگونه رفتار میکند که واقعاً اخلاق و آقایی و بزرگواری خود را ابراز میکند.
ارتباط صمیمی با امام خمینی
ارادت بسزایی به امام خمینی داشت. در بحرانهایی که برای امام خمینی از طرف رژیم پهلوی بهوجود میآمد، با همه وجود پشتیبانی میکرد و طرفداری از امام، برای ایشان مشکلاتی از جمله تبعید و زندان برایش بهوجود آورد. رژیم پهلوی تصمیم داشت امام خمینی را اعدام کند، لذا برای اینکه از اعدام امام جلوگیری کنند، به اتفاق 11نفراز مجتهدین حوزه علمیه، اعلامیهای صادر میکنند و مرجعیت امام خمینی را به عموم مردم اعلام میکنند و این امر باعث میشود از اعدام امام خمینی جلوگیری شود.
همراهی با امام از آغاز نهضت
آیتاللهالعظمی فاضل سهم بسزای در انقلاب داشت؛ یعنی از آغاز نهضت ایشان حضور فعال داشتهاند. طلاب با پشتیبانی آیتالله فاضل، از بیانات و رهبری امام خمینی حساب میکردهاند. از شاگردان درجه اول امام بود، و از کسانی که واقعاً برای مرجعیت امام سعی و تلاش زیادی کرد. آن زمان خیلی خطر بود، کسی جرأت نمیکرد که یک چنین کارهای انجام بدهند؛ چون در قانون اساسی آن زمان این بود که هر کس اهانت به شاه یا به دربار کند، اعدام است. امام اول کسی بود که به شاه اهانت کرد، در سخنرانی آن روز عاشورا در مدرسه فیضیه به شاه گفت: مردک! من تو را نصیحت میکنم، نصیحتت میکنم اگر... دستور میدهم بیرونت کنند. روی این حساب تشکیلات تقریباً نظرش این بود که امام را اعدام کنند، ولی تنها چیزی که میتوانست امام را نجات بدهد و نتوانند چنین کاری را بکنند مسئله اثبات مرجعیت ایشان بود.آیتالله فاضل لنکرانی در اثبات مرجعیت امام خمینی بسیار دخیل بود و از علما و مراجع امضا گرفتند که امام مرجع تقلید هستند و این امر باعث جلوگیری از اعدام امام شد.