سه‌شنبه ۲۸ فروردین ۱۴۰۳ |۶ شوال ۱۴۴۵ | Apr 16, 2024
کد خبر: 888343
۱۰ اسفند ۱۳۹۸ - ۱۰:۱۲
تقیه

حوزه/ اگر کسی تقیه را به معنای کار نکردن و تعطیل کردن و منصرف شدن از حرکت به سمت هدف بگیرد، این نشان می‌دهد که با مبنای تشیّع در باب تقیّه اصلاً آشنایی ندارد. اگر معنای تقیه این باشد، اساساً دیگر به واسطه تقیه، دینی باقی نمی‌ماند.

خبرگزاری «حوزه» - بجنورد/ نیم‌قرن آخر حیات طیبه ائمه هدی؛ یعنی دوران امامت امام جواد، امام هادی و امام عسکری (علیهم‌السلام) دوران اوج فعالیت سیاسی و تشکیلاتی شیعه است تا آنجا که متوکل عباسی رو کرد به وزیرش و گفت: «قَد اَعیانی اَمرُ ابنِ الرِّضا» ابن الرضا (ع)- امام هادی (ع)- مرا خسته کرد.

همچنین از مهم‌ترین راهبردهای مبارزه سیاسی ائمه اطهار (ع) در دوران چهارم امامت یعنی دوران تلاش سازنده بلندمدت و مبارزه دامنه‌دار و پیگیر برای ایجاد انقلاب توحیدی دوم و تشکیل حکومت علوی، راهبُرد «تقیه» است که آگاهانه یا ناآگاهانه از این راهبرد مهم، معانی نادرستی برداشت شده و می‌شود.

 گاهی این برداشت‌های ناصواب با حرکت ائمه اطهار یعنی مبارزه حادّ سیاسی برای استقرار حکومت اسلامی در تضاد آشکار قرار می‌گیرد و اساساً نافی هرگونه مبارزه و جهاد در جبهه حق می‌شود. به همین جهت یکی از الزامات داشتن تحلیل درست از زمانه ائمه هدی (ع)، داشتن فهم صحیح از راهبرد تقیه است.

تقیه؛ پیشرفت یا پَسرفت؟

این معنایی که از واژه تقیه امروز در ذهن بسیاری از مردم ما نقش می‌بندد، صد درصد غلط است؛ اینکه انسان وقتی می‌خواهد عملی را انجام دهد و واجبی را به‌جا بیاورد، اگر چنانچه برای انجام این واجب و پیمودن این راه خطر و ضرری تصور می‌شود، انسان این واجب را انجام ندهد و این راه را نپیماید. این مطلب به‌شدت غلط است.

معنای تقیه در روایات، ضد این است و به معنای این است که اگر چنانچه یک کاری در عالم واقع، برای انسان دارای خطر و ضرر است، انسان باید آن کار را به صورتی انجام بدهد که کار حتماً انجام بگیرد و آسیبی به آن کار نرسد. مثلاً کسی که باید به مسافرتی برود ولی در مسیر حرکت خود، با بارش سنگین برف و لغزندگی جاده مواجه می‌شود و می‌بیند نمی‌شود با همان وضعیت عادی و همان سرعت ادامه مسیر بدهد یا اگر بخواهد با این سرعت حرکت کند، حتماً به خطر میافتد. در چنین حالتی، معنای اول تقیه، موجب برگشتن و ترک سفر است ولی معنای دوم، موجب پیش رفتن است؛ یعنی راهبرد تقیه می‌گوید: اینجا باید با احتیاط برانیم، با دنده سنگین، سرعت پائین و در مواقعی با استفاده از زنجیر چرخ تا بتوانیم مسیر را ادامه بدهیم و با مقداری تأخیر به مقصد برسیم.

تقیه؛ وسایل مشروع رسیدن به هدف

تقیه وسیله‌ای است مشروع برای رساندن انسانِ باهدف به هدفش. در منطق اسلام، آن وسیله‌ای که انسان را به هدف می‌رساند، نباید برخلاف هدف باشد، نباید نا مقدس و آلوده باشد، بایستی صحیح و با هدف، قابل تطبیق باشد. یکی از چیزهایی که انسان را به هدف می‌رساند، حفظ نظم و مراقبت کردن از اصول و برنامه‌ای است که برای او مقرر شده و اینکه هرگز در مراعات برنامه‌ای لااُبالیگری به خرج ندهد.

دومین وسیله، استتار و کتمان است که می‌توانست اصحاب ائمه (ع) را به هدف و مقصدشان نزدیک نماید. سومین وسیله نیز وجود سلسله روابطی است که باید میان امام (ع) و افراد و میان افراد با یکدیگر برای هماهنگ ساختن فعالیت‌های شیعی در زمان قدرت بنی‌امیه و بنی‌عباس وجود داشته باشد. تقیه بر همه این سه اصل –یعنی (۱) حفظ نظم و جزئیات برنامه، (۲) استتار و کتمان، (۳) ایجاد ارتباطات و اصطلاحات امروز «تشکیلات»- اطلاق می‌شود و روایات هم در این زمینه فراوان وجود دارد.

تقیه؛ شکل و روش ادای تکلیف

پس تقیه به معنای کار نکردن نیست، بلکه به معنای کار کردن، منتها موفقیت‌آمیز کار کردن است. تقیه به معنای راه رفتن و به طرف مقصد راه پیمودن است. ازجمله روایاتی که این معنی را کاملاً تأیید می‌کند این است که امام (ع) در یک روایتی، وقتی مؤمن را معنی می‌کنند، می‌گویند: «اَلْمُؤْمِنُ مُجَاهِدٌ لِأَنَّهُ یُجَاهِدُ أَعْدَاءَ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِی دَوْلَةِ اَلْبَاطِلِ بِالتَّقِیَّةِ وَ فِی دَوْلَةِ اَلْحَقِّ بِالسَّیْفِ»(بحارالانوار/ ج ۶۴/ ص ۱۷۱) -مؤمن جهاد کننده است، در هر حالی جهاد می‌کند، چه آشکارا و چه تقیه‌ای؛ بنابراین تقیه معنایش مبارزه نکردن نیست، معنایش مبارزه کردن زیر پوشش است. تقیه، شکلی از مبارزه است.

مقام معظم رهبری می فرمایند: جان ما به لب آمد تا توانستیم همین یک کلمه را که امروز شما به راحتی قبول می‌کنید، در دوران اختناق ستم‌شاهی به یک عده‌ای تفهیم کنیم. عده‌ای که برای اینکه با دستگاه پهلوی مبارزه نکنند و سختی‌اش را نکشند، می‌گفتند آقا! تقیه پس چه؟! می‌گفتیم بابا! تقیه نمی‌گوید مبارزه نکن، می‌گوید مبارزه کن، اما نگذار بفهمند و من تعجب می‌کنم چگونه کسانی هستند که تصور می‌کنند روایات تقیه، ضد روایات جهاد و عمل است. تقیه چیزی در مقابل عمل نیست، بلکه شکلی برای عمل است.

 همچنین تقیه در بعضی از روایات به معنای «نعل واژگونه زدن» است، یعنی از این‌طرف برو، منتها کاری کن که دشمنت خیال کند از آن‌طرف رفته‌ای. ازجمله در روایتی که می‌فرماید ابراهیم خلیل‌الرحمن (ع) تقیه کرد و گفت: «اِنّی سَقیمٌ»(صافات/ ۸۹)-نک: کافی/ کتاب الایمان و الکفر/ باب التقیه/ حدیث ۳؛ از همین قبیل روایات، روایت دیگری است که درباره اصحاب کهف آمده: «اِنَّهُم فِتیَةٌ آمَنوا بِرَبِّهم»(کهف/ ۱۳)- نک: همان/ حدیث ۸.

اگر کسی تقیه را به معنای کار نکردن و تعطیل کردن و منصرف شدن از حرکت به سمت هدف بگیرد، این نشان می‌دهد که با مبنای تشیّع و با مبنای ائمه (ع) در باب تقیّه اصلاً آشنایی ندارد. اگر معنای تقیه این باشد، اساساً دیگر به واسطه تقیه دینی باقی نمی‌ماند.

حجت الاسلام عبدالله محمدی

تذکر : انتشار یادداشت به معنای تایید یا ردّ آن از سوی خبرگزاری حوزه نیست

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha