به گزارش خبرگزاری حوزه، نشست علمی پویش روضه های خانگی با موضوع ظرفیت تربیتی فرزندان در بستر مراسمات روضه و سایر مناسک دینی به همت سازمان قرآنی دانشگاهیان کشور در قم برگزار شد.
حجت الاسلام گریوانی از اساتید حوزه، در این نشست، گفت: والدین، معلمان و مربیان باید از نگاه متعصبانه خود نسبت به مسائل دینی دور شوند تا موفق به تربیتی موثر و ریشه دار در فرزندان شوند.
وی افزود: مسئله تربیت را مهمترین هدف و وظیفه خدا و انبیا و دغدغه اصلی والدین و مربیان دانست و بیان کرد: متأسفانه این روزها مشکلات تعاملی فراوانی میان فرزندان و والدین یا معلمان و دانش آموزان به وجود آمده که ریشه آن در مسئله تربیت فرزندان است.
حجت الاسلام گریوانی با بیان این که تربیت به معضلی در جامعه امروزی مبدل شده است گفت: مشکل روشهای تربیت نادرست والدین، مربیان و معلمان ناشی از ندانستنشان نیست بلکه از نتوانستن است.باید مهارت پیاده سازی تربیت مناسب را آموخته و برای آن وقت گذاشت.
نویسنده و پژوهشگر حوزه تعلیم و تربیت با اشاره به اینکه تربیت، فرع است و اصل، رابطه است که باید درست شود افزود: قطعا اگر فضای رابطه میان والدین و فرزندان فضایی غبار آلود باشد، تربیت درست و مناسبی حاصل نمیشود.
حجت الاسلام گریوانی تصریح کرد: یکی از دلایل تربیت اشتباه تناقض میان دو فرهنگ اسلامی و غربی است به طور مثال تربیت سنتی پدر محور و تربیت غربی فرزند محور که هر دو افراطی هستند. تربیت مناسب چیزی بین این دو است که سبب گمراهی جوانان در حل مشکلاتشان نشود.
وی با اشاره به جسارت بیش از حد عده ای از قشر جوان، نوجوان و حتی کودک ابراز کرد: باید دید که ریشه این جسارت ناشی از تربیت غلط کجاست؟ چرا فرزند خانواده ای مذهبی دچار ناخلفی میشود و یا برعکس؟
گریوانی با یادآوری این نکته که ایمان امری فطری است اظهار کرد: روایتی از پیامبر نیز وجود دارد مبنی بر اینکه نوزادان با ایمان و خداشناس متولد میشوند و والدینش او را منحرفش میکنند. چطور تربیت میتواند منجر به بیتربیتی شود؟
استاد حوزه ادامه داد: نقش والدین، معلمان و روحانیان در تربیت، تنها برداشتن موانع و گذاشتن عوامل است.همچنین این امر باید با رفتار به طرف مقابل فهمانده شود نه امر و نهی.
وی با تشبیه فرزندان به گلی در حال رشد بیان کرد: ما تنها نقشمان در رشد گل برطرف کردن موانع و ایجاد عوامل است و نمیتوانیم با نصیحت و دستور دادن موجب رشد آن شویم چه بسا طبق روانشناسی گیاهان نتیجه عکس نیز بدهد.
وی وظیفه والدین را تنها هدایت به راه درست دانست و بیان کرد: پس از هدایت آن هم به طور غیر مستقیم سوال پیش می آید که چگونه وی را در همان مسیر درست نگهداریم؟
حجت الاسلام گریوانی در ادامه با ذکر خاطره ای از شهید بهشتی در خصوص منع ارشاد بیش از حد ادامه داد: وقتی از ایشان سوال شد که در غرب چه کرده اید و چند نفر را مسلمان کرده اید با پاسخی تاریخی از ایشان مواجه شدند که من به آلمان نرفتم تا کسی را مسلمان کنم. در حقیقت سخن بزرگی را بیان کردند. زیرا ایشان نرفتند تا ارشاد کنند بلکه رفت تا مانع خروج مسلمانان از راه درست شود و اشتباه اکثریت ما هم این است که تنها قصد ارشاد داریم.
وی تأکید کرد: والدین، معلمان، مربیان و حتی روحانیان باید روش تربیتی گفتاری را به رفتاری تغییر دهند و از اثرات تربیت مناسب سخن بگویند تا صرف مسئله تربیت.
حجت الاسلام گریوانی اظهار کرد: راه و رسم بزرگان و عالمان دینی ما هم همین گونه بود یه نحوی که ابتدا به طور مثال از اسرار نماز میگفتند نه احکام نماز و یا اینکه دین را در صرفا فقه آن محدود نمیکردند و تمام معنویات آن را بیان میکردند.
وی ادامه داد: اشکال کار ما نیز همین جا است که دین را هرگونه که بخواهیم تفسیر میکنیم و همان قید و بندهای محدود را میخواهیم را در مغز جوان فرو کنیم و حتی اگر موفق هم شویم تاثیر آن فقط چند سال است و به زودی از بین خواهد رفت.
حجت الاسلام گریوانی ابراز کرد: تربیت دینی چند گام است و گام اول آن ایجاد انس و محبت دینی است یعنی آموزشی که در محیط ناامن منتقل شود ارزشی ندارد و آموزش باید در محیط مهرآمیز صورت گیرد.
استاد حوزه تأکید کرد: تربیت همان شیوه تعامل ما با اطرافیان است. یعنی مخاطب ما با دیدن اعمال ما تربیت میشود نه گفتار ما پس ابتدا باید خود را بسازیم.
وی گام دوم ایجاد فضای تربیتی را ایجاد عادات دینی بیان کرد و گفت: باید کاری کرد که کودک در همان ۶ یا ۷ سالگی که سن تقلید هست به نماز، احترام به والدین و از این قبیل مسائل عادت کند و این ها همه به تأثیر پذیری کودکان از والدین و معلمان در این سن برمیگردد.
استاد حوزه در ادامه سخنانش گفت: گام سوم تربیت دینی ایجاد معرفت دینی در افراد است یعنی باید به طور مثال سوالات دینی و اعتقادی آنها را با حوصله پاسخ دهیم.گام چهارم نیز ایجاد معنویت دینی است.
وی تصریح کرد: زمانی وجود دارد که اقتضای سن جوان اینگونه است که نیاز به دیده شدن دارد و این نیاز را از هر طریقی میخواهد برطرف کند که اینجا باید طبق گام چهارم معنویت دینی را در وی ایجاد کرد یعنی به او فهماند که خدا او را می بیند و در این زمان است که پایه اعتقادات وی محکم شده و تا سالیان سال متزلزل نمیشود.
وی مجادله میان والدین و فرزند را جنگ بی برنده دانست و اظهار کرد: طبق گفته امام سجاد والدین موظف اند فرزند را هرگونه که هست بپذیرند ولو ناباب و ناصالح باشد. با توهین و تحقیر کسی را نمیشود هدایت نمود و نتیجه ای جز لجبازی نخواهد داشت بنابراین همواره باید از راه محبت وارد شد.
استاد حوزه با تأکید براینکه تنها مالک تمام جهان هستی خداوند است و والدین تنها وصی و ولی هستند بیان کرد: وظیفه والدین تنها در حیطه ربوبیت خود را نشان میدهد آن هم به میزانی که باعث رشد فرزند میشود.
وی اظهارکرد: وقتی نگاه انسان از مالک بودن به امانتدار بودن تغییر کند قطعا طرز رفتار وی عوض شده و احساسات او نیز تغییر میکند و در آن توهین و تنبیه دیده نخواهد شد.
وی گفت: گریزی هم به مسئله روش هدایت پیامبران زد و تصریح کرد: پیامبران هنگام هدایت مشرکان امر و نهی نمیکردند بلکه ابتدا عقل درون آنها را نشانه میگرفتند و آنها را ترغیب به روی آوردن به دین اسلام میکردند.
حجت الاسلام گریوانی در آخر با تأکید بر اینکه توهین و تحقیر جوانان و یا نوجوانان شخصیت آنان را خدشه دار کرده و نتیجه هدایت را برعکس میکند ابراز کرد: نوجوانان و جوانان ما با ایمانند لطفا آنها را منحرف نکنید کمی به آنها فرصت بدهید و فقط به فکر ارشادشان نباشید تا طوری هدایت شوند که رشته ایمان و محبتشان به پروردگار هرگز گسسته نشود.
همچنین در این نشست ، زهره عباسی روانشناس حوزه کودک و نوجوان،در سخنانی اظهار کرد: امروزه دغدغه والدین این است که چگونه ارزشهای مذهبی را در جهانی که شیشهای است و مرزی ندارد و دهکده جهانی است، منتقل کنیم؛ بهعنوان مثال میگویند فرزند من الان در اتاقش است اما معلوم نیست با کجای دنیا در ارتباط است.یا در مدرسه معلوم نیست با چه کسی و چه اعتقادی همدرس است. پس ما باید برای همه این فضاها برنامه داشته باشیم.
وی ادامه داد: تربیت کودک قبل از ازدواج موقع انتخاب همسر شروعشده و سپس و بارداری با برنامه و بچهداری باید با برنامه باشد.
عباسی افزود: بچهها را باید در سنین مختلف شناخت و باید بدانیم بچهها در هر سنی چه ویژگی روحی دارند و متناسب با اصول سنی او رفتار کنیم وگرنه بهجای رشد، آسیب میزنیم یعنی باید ویژگی شناختی و عاطفی و بعد معنوی آن سن خاص را بدانیم و متناسب با همان خوراک بدهیم.
روانشناس حوزه کودک و نوجوان بیان کرد: والدین باید ابعاد مختلف رشدی کودک را در نظر گرفته و از بدو تولد باید مراقب همه ابعاد باشند؛ نوزادی که متولد میشود و مادر شیرش میدهد این یعنی بعد جسمی را در نظر دارد و زمانی که در گوشش اذان میگوید یعنی به بعد مذهبی توجه دارد و هنگام بغل کردن توجه به بعد عاطفی، اطرافیان به دیدن کودک میآیند یعنی توجه به بعد اجتماعی تربیت کودک دارند؛ اما متأسفانه امروزه برخی والدین رفتهرفته فقط به بعد جسمی میچسبند.
وی عنوان کرد: روانشناسها بهترین بستر رشد را بستر خانواده میدانند که اگر این بستر را امن کنیم، بچهها را زیر چتر خود داریم، باید پایههای خانواده را منسجم و قوی کنیم؛ امروزه باید مراقب پایههای اعتقادی و حتی رفتاری با کودکان و نوجوانان باشیم چراکه اگر فاصله افتاد بچه به سمت افرادی میرود که ما دوست نداریم مثلاً من سختگیری کنیم بچه میرود سراغ دوستی که آسانگیر است.
عباسی اضافه کرد: اولین گام برای ارتباط و متصل کردن خودمان به فرزندانمان تعامل مثبت است یعنی زمان کافی بگذاریم و تعامل کلامی داشته باشیم که امروزه به خاطر رشد فضای مجازی و مباحث اقتصادی این تعامل کم شده است؛ همچنین تعامل فیزیکی و نوازش که فوقالعاده تأثیرگذار است.
این روانشناس گفت: والدین باید زمان مشترک با کودک برای بازی داشته باشند چرا که این بازی غذای روح کودک است و در قالب این بازی ارزشهای بسیاری را میتوان به او آموخت؛ هم چنین والدین باید با بچهها فیلم ببینند، پارک بروند و بازی کنند تا وارد دنیای او شوند.
وی با تأکید بر اینکه زمان بازی با کودک باید باکیفیت و بدون قید و شرط و بایدونباید باشد، تصریح کرد: این زمان باکیفیت خوراک روان کودک است و ما را آرامآرام وارد جهان کودک میکند و ارزشها مدنظرمان را در قالب بازی به آنها منتقل میکند.
عباسی ادامه داد: باید نقاط قوت فرزندانمان را ببینیم و آن را توصیف کنیم تا عزتنفس آنان بالا رود، ما نیاز به عزتنفس برای رشد داریم یعنی سنجش و پایش خود در هرلحظه و دیدن نقاط ضعف و قوت باهم و استفاده از اولی برای رفع دومی.
روانشناس حوزه کودک و نوجوان ابراز کرد: خانوادهها باید عزتنفس بچه را زیاد کنند بهعنوان مثال وقتی پدر با پسر خرید میرود یا دختر با مادر غذا میپزد تشویق شوند و کار خوبشان توصیف شود چون تمجید کافی نیست یعنی بگوییم آفرین که تو توانستی امروز مشقت را بهموقع بنویسی یا آفرین که کنار بابا نماز خوندی؛ چراکه هر رفتاری دیده شود و توصیف شود و دیده شود تکرار میشود.
وی ادامه داد: وقتی والدین، فرزندانشان را توصیف میکنند و در آغوش میگیرند، فرزند در بعد معنوی هم رشد میکند و میفهمد معنای زندگیاش چه باید باشد؛ اخلاق مهربانی و ... جزو معنای زندگی هست و در روانشناسی مثبت نگر رفتیم به سمت معنا درمانی که اگر افراد برای زندگی معنا پیدا کنند، زندگی ادامه دارد.
عباسی با اشاره به اینکه برخی رفتارها را والدین باید خودشان ایجاد کنند، یادآور کرد: والدین خودشان باید سلام کردن ایجاد کنند تا بهمرورزمان در کودک نهادینه شود؛ هر رفتاری باید بهصورت عینی و در قالب بازی و رفتار خود والدین در کودک نهادینه شود.
روانشناس حوزه کودک و نوجوان افزود: پس اگر رفتاری را میخواهم ایجاد شود در ابتدا بهصورت عینی و با بازی و انجام خودم، آرامآرام بچه رو عادت بدم که وقتی به نوجوانی رسید، انتزاعی شود و برود دنبال چیستی آن.
وی در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به اصول محدودیت رفتار گفت: مثلاً هنگامیکه کودک دوست دارد در منزل مادربزرگ بماند اول احساس او را درک میکنیم و میگوییم می دونم خیلی دوست داری اینجا بمانی و در گام دوم تعیین محدودیت بهطور شفاف که فرزندم شب خانه کسی نمیماند و با ذکر دلیل میگوییم چون بابا به منزل میآید و منتظر ماست.
روانشناس حوزه کودک و نوجوان تأکید کرد: بچهها را بیقیدوشرط بپذیرید و برای آنها در منزل یک محل امنی درست کنید و او را بهعنوان یک انسان ببینید که میتواند اشتباه کند و این سختگیری را کم میکند.
عباسی ادامه داد: همه این آموزشها و پاداشها تا قبل از نوجوانی باید انجام شود تا رفتارها در فرزندان تقویت شوند و ایجاد رفتار و پاداش در نوجوانی ممنوع است بلکه در نوجوانی باید با کمک و حمایت و هدایت نرم او را برای پیدا کردن هویتش کمک کنیم.
وی ادامه داد: درسته اجباری در دین نیست ولی برای اینکه بچهها هویت مذهبی یا کلاً هر هویتی، ملی، مذهبی، تحصیلی، شغلی، و... باید این در نوجوانی صورت بگیرد. به دو صورت یکی اینکه خودش را کشف کند مثلاً تعریف و توصیف کنی از او،مثلاً چقدر خوب ریاضی حل میکنی پس او میفهمد استعدادش چی هست؛ به علاوه فرزند باید نسبت به خانواده و جامعه متعهد باشد تا بتواند هویتش را پیدا کند.
روانشناس حوزه کودک و نوجوان گفت: توصیف رفتار هم به کشف کمک میکند و هم بچه میفهمد خانواده چه انتظاری از او دارند و تعهد را پیدا میکند؛ توصیف کنیم تا در نوجوانی پی به هویتشان در ابعاد مختلف ببریم.
عباسی عنوان کرد: برای اینکه به اهداف تربیتی برسیم باید جدول رفتاری درست کنیم که چه رفتاری باید ایجاد و چه رفتاری کاهش یابد و اولویتهای هر سن را در نظر بگیریم، در سنی شیر خوردن، در یک سن مستقل شدن و در اتاق خودش خوابیدن، در سنی مدرسه رفتن در سن دیگر نمازخواندن کنار ما.
وی گفت: بعد از مشخص کردن اولویتها سپس باید عینی سازی کنیم، وقتی میخواهم رفتاری را ایجاد کنم، باید بچه ازلحاظ شناختی به آن تصور رسیده باشد و عینی باشه؛ به عنوان مثال وقتی به کودک میگوییم خدا رو نقاشی کن گل میکشد یا زرد میکشد اگر بتواند تصور کند، حالا میتواند مفاهیمی را که از او میخواهم اجرا کند.
این روانشناس کودک اظهار کرد: گاهی مفاهیم و جملاتی را میگوییم که بچهها تصوری از آن ندارند بعضی مفاهیم را بچهها نمیتوانند تصور کنند؛ ابتدای کار ببینم آیا این مفهوم را او میتواند تصور کند که از او میخواهم؟ اگر نتواند میرود به سمت تخیل و ممکن است برایش ایجاد تعارض کند و خودش چیزی را بسازد که بعداً برایش هذیان شود.
عباسی ادامه داد: برای تربیت مذهبی فرزندان از کودکی با یک برنامه شروع میکنیم که در بزرگسالی مذهبی شود مثلاً روضه داریم، بچه تصوری ندارد ولی وقتی روضه میگیریم سالانه یا ماهانه و در روضه باید در روضه باید مسئولیت بگیرد و قند را به مهمانان تعارف کند و هرزمان بگوییم روضه تصور بچه فعلاً قند دادن هست ولی خوبه تا آرامآرام به درک انتزاعی برسد؛ برای مذهبی کردن بچه باید برنامه داشته باشیم مثلاً مدم در کودکی او را به مسجد ببریم تا عادت شود و این عادت را با یک اتفاق مانند بستنی خریدن یا اسباببازی خریدن خوشایند کنیم و این باعث حس خوب در کودک میشود.
وی گفت: بهترین الگوی کودکان در مذهبی شدن والدین هستند، بچهها تصورشان از مذهبی شدن، همان پدر مذهبی هست؛ چرا بچهها دینگریز هستند؟ چون پدری که نماز میخواند بداخلاق هست و تصور بچه از دین میشود، پدر بداخلاق چون پدر نماز میخواند و بداخلاق و سرزنش گر است.
این روانشناس عنوان کرد: کودک با تصور مفهوم را میسازد خیلی از بچهها در دوره تحصیلشان درس نمیخوانند چون تصورشان از مدرسه سختگیری، توهین و تحقیر است و چون چنین تصوری دارند یا ترک تحصیل میکنند یا افت تحصیلی دارند.
عباسی ادامه داد: از مراسمها برای تربیت بچه استفاده کنید چون مهمانی رفتن و مهمانی دادن بچه را اجتماعی میکند و مسئولیت دادن به او در حین این مهمانیها عزتنفسش را بالا میبرد؛ والدین باید از مناسک مذهبی، جشنتولدها و مهمانیها برای رشد بچهها بهره ببرند.
روانشناس حوزه کودک و نوجوان بیان کرد: اعضای خانواده باید برای همدیگر جشن تولد بگیرند و به تحکیم خانواده اهمیت دهند چراکه این آداب تولد گرفتن را بچهها هم دوست دارند و از همان جشن تولد برای رشد شخصیت کودک استفاده کنید و به او مسئولیت بدهید؛ همچنین با هدیه عزتنفسش بالا میرود و هویتش شکل میگیرد.
وی یادآور کرد: هر رفتاری که برای فرزندتان سخت است را با یک اتفاق خوشایند همراه کنید تا کمکم به آن عادت کند و در او نهادینه شود مثلاً مسجد را با یک پاداش یا مسواک زدن را هم با یک پاداش؛ اما دقت کنید پاداشها باید یکسان نباشند بلکه تنوع داشته باشند.
عباسی با اشاره به اینکه امتیاز دادن هم یکراه دیگر برای تقویت یک رفتار در کودک است، گفت: والد بگوید من امشب میخواهم غذا درست کنم ولی چون نماز خواندی پیتزا میپزم و این فرصت و امتیاز را به خودمان هم بدهیم مثلاً بگوییم نماز میخوانم بعد غذا میخورم و خود این باعث انگیزه سازی میشود.
روانشناس حوزه کودک و نوجوان ادامه داد: والدین از اول برای نماز سخت نگیرند که حتماً بهموقع باشد اول برای خواندن پاداش بدهند بعد برای درست خواندن و سپس برای بهموقع خواندن پاداش بدهند.
این روانشناس بیان کرد: ۲۱ روز یا ۴۰ روز عدد تثبیت رفتار است، مثلاً ۲۱ روز پاداش فقط برای اصل نمازخواندن بعد ۲۱ روز برای درست خواندن تا برسیم به گامهای بعدی .
عباسی اضافه کرد: والدین میگویند پاداش دادن زیاد بچه را شرطی میکند آرامآرام پاداش را کم میکنید از کار قبلی و به سمت کار جدید میبرید.
وی در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به اصول محدودیت رفتار گفت: مثلاً هنگامیکه کودک دوست دارد در منزل مادربزرگ بماند اول احساس او را درک میکنیم و میگوییم میدونم خیلی دوست داری اینجا بمانی و در گام دوم تعیین محدودیت بهطور شفاف که فرزندم شب خانه کسی نمیماند و با ذکر دلیل میگوییم چون بابا به منزل میآید و منتظر ماست.
روانشناس حوزه کودک و نوجوان تأکید کرد: بچهها را بیقیدوشرط بپذیرید و برای آنها در منزل یک محل امنی درست کنید و او را بهعنوان یک انسان ببینید که میتواند اشتباه کند و این سختگیری را کم میکند.
عباسی ادامه داد: همه این آموزشها و پاداشها تا قبل از نوجوانی باید انجام شود تا رفتارها در فرزندان تقویت شوند و ایجاد رفتار و پاداش در نوجوانی ممنوع است بلکه در نوجوانی باید با کمک و حمایت و هدایت نرم او را برای پیدا کردن هویتش کمک کنیم.