شنبه ۲۴ آذر ۱۴۰۳ |۱۲ جمادی‌الثانی ۱۴۴۶ | Dec 14, 2024
کد خبر: 921201
۸ مهر ۱۳۹۹ - ۱۵:۳۹
اقتصاد اسلامی

حوزه/ اخیرا بحث اینکه اقتصاد اسلامی داریم یا نه در حوزه علمیه بالا گرفته و این نظریه موافقان و مخالفانی دارد که در فضای مجازی و بین کارشناسان حوزوی داغ شده است.

به گزارش خبرگزاری حوزه، اخیرا بحث این که اقتصاد اسلامی داریم یا نه، در حوزه علمیه بالا گرفته و این نظریه موافقان و مخالفانی پیدا کرده و منجر به دعوای طلبگی شده است. از جمله کسانی که قائل به عدم اقتصاد اسلامی است، آیت الله علوی بروجردی از اساتید دروس خارج حوزه علمیه می باشد که گفته، « اقتصاد اسلامی»، «جامعه‌شناسی اسلامی» و «روان‌شناسی اسلامی» و به طور کلی «علوم انسانی اسلامی» نداریم، سخنان اخیر این استاد حوزه با واکنش هایی در فضای مجازی و رسانه ای از سوی کارشناسان حوزوی مواجه شده است.

آیت الله علوی بروجردی در عین حال اعلام آمادگی کرده که اگر کسی از این ایده‌ها دفاع می‌کند و توانایی قانع کردن  وی را دارد، حاضر است که با او بحث و گفت وگو کند و با توجه به درخواست این استاد حوزه، برخی هم از وی دعوت به مناظره با حضور رسانه ها کرده اند.

رسانه رسمی حوزه اعلام می دارد آمادگی برگزاری مناظره با حضور موافقان و مخالفان در خبرگزاری حوزه را دارد.

خبرگزاری حوزه فارغ از صحت و سقم دیدگاه مخالفان و موافقان نظریه اقتصاد اسلامی، برخی از سخنان آنان را بازنشر می دهد:

بخشی از سخنان آیت الله علوی بروجردی:

ما چطور می‌آییم در اینجا، می‌خواهیم یک رشته‌ی اقتصاد اسلامی درست بکنیم؟ ما چندتا روایت و آیه داریم برای اینکه اگر تورم بالا رفت چجور بخواهیم کنترلش بکنیم؟ چندتا آیه و روایت داریم که رشد اقتصادی با چه فرمولی باید درست بشود؟ این مکاتب اقتصادی در دنیا هست، اقتصاددان‌ها هستند. اصلا اسلام نیامده است که علم بیاورد. ما خیال می‌کنیم پیغمبر اکرم، کارل مارکس هست! جای کارل مارکس نشسته است، جای فریدمن نشسته است. پیغمبر اکرم، جای ابوعلی سینا نشسته است، طبیب است، نه! نیامده که طب بیاورد، نیامده که اقتصاد بیاورد. پیغمبر یک مرشد معنوی هست. آمده ارزش‌های معنوی جامعه را بالا ببرد. نه اینکه بیاید اقتصاد درست بکند، نه اینکه بیاید علوم درست بکند. اقتصاد اسلامی هم یک شوخی است.»  

ببینید: فیلم گفت و گوی آیت الله علوی بروجردی

واکنش حجت الاسلام والمسلمین عبدالحسین خسروپناه

حجت الاسلام والمسلمین عبدالحسین خسروپناه از اساتید حوزه علمیه قم، طی یادداشتی در کانال خود نوشت: «برخی از اهل فقه بر این باورند که نباید بانک های کشور را ربوی دانست با این توجیه که اقتصاد علم است و اسلامی بردار نیست عرض بنده این است که اقتصاد تنها علم نیست در همه مکاتب دنیا یک ساحت اقتصاد عبارت از مکتب اقتصاد و ساحت دیگر حقوق اقتصادی است و این مطلب که بین علم اقتصاد و مکتب اقتصاد فرق است اجماع جهانی دارد و شهید صدر هم در اقتصادنا نیم قرن پیش گفته است اقتصاد اسلامی را نباید مطلقا نفی کرد بلکه مکتب اقتصاد اسلامی داریم همچنانکه مکتب اقتصاد لیبرالیستی و سوسیالیستی در جهان وجود دارد البته با گرایش های مختلف اما علم اقتصاد عبارت از فرمول های ریاضی وار است که با اقتصاد سنجی همراه است. فقه هم در ساحت حقوق اقتصادی و مکتب اقتصادی دخالت می کند نه علم اقتصاد

نکته دیگر اگر هم مشکل ربوی بودن بانکی کشور را با حیله های شرعی حل کنیم کارکرد بیمارگونه بانک ها را نمی توان انکار کرد.»

آیت الله علوی بروجردی در دیداری که با مدیرعامل یکی از بانک های مستقر در قم داشت بیان کرده بود: به بانک ها نباید به عنوان عامل ربایی نگاه کرد، این نگاه اشتباهی است که وجود دارد، زیرا بانک در گذشته و دوران صدر اسلام وجود نداشته، بلکه معاملات و بنگاهای خاص و مؤسساتی جدید است که از سوی غربی ها به وجود آمده و به مردم و جامعه خدمت رسانی می کنند.

او با بیان اینکه اقتصاد فرمول و علم است و اقتصاد اسلامی نداریم و مخالف این نظریه می باشم گفت: اقتصاد اسلامی، اقتصاد عقلایی است و در کل مباحث اقتصادی، غیر از تعداد معدودی، بقیه حکم به امضائی دادن اقتصاد داده اند، یعنی نگاه می کنیم سیره عقلا چگونه عمل می کنند، اگربا سیره مخالفت نداشت، امضاء می کنند؛ سیره عقلایی هم یعنی عقلای عالم و رشته های شناخته شده مقبول پیش همه، شرع هم همین می گوید. اقتصادی مقابل سوسیالیست نداریم.

نامه حجت الاسلام والمسلمین احمدحسین شریفی در پاسخ به آیت الله علوی بروجردی:

با تقدیم سلام به محضر استاد سیدجواد علوی

حضرتعالی در تاریخ ۲۹/ شهریور ۱۳۹۹ با «اکوایران» (رسانه تصویری تخصصی اقتصاد ایران) مصاحبه‌ای درباره اقتصاد اسلامی انجام داده‌اید [البته بنده همین امروز ۷/ ۷/ ۱۳۹۹ از آن مطلع شدم].

جنابعالی در ضمن این مصاحبه به صراحت مقوله‌هایی مثل «  اقتصاد اسلامی»، «جامعه‌شناسی اسلامی» و «روان‌شناسی اسلامی» و به طور کلی «علوم انسانی اسلامی» را انکار می‌کنید و ابراز ناراحتی می‌کنید که چرا مراکزی در حوزه علمیه تأسیس شده است که دنبال جامعه‌شناسی و روان‌شناسی و اقتصادند!

افزون بر این، با صراحت پیامبر اکرم(ص) را صرفاً به عنوان یک «مرشد معنوی» معرفی می‌کنید که برای ارتقای اخلاق و معنویت مردم آمده است و هرگز کاری به علم و اقتصاد و سیاست و امثال آنها نداشته است! و در نهایت ایدة «علوم انسانی اسلامی» را یک «شوخی» می‌دانید و در عین حال اعلام آمادگی می‌کنید که اگر کسی از این ایده‌ها دفاع می‌کند و توانایی قانع کردن شما را دارد حاضرید که با او بحث و گفتگو کنید و می‌فرمایید:

پیرو این درخواست حضرتعالی، این کمترین طلاب که سالیانی است در  حوزه علوم انسانی اسلامی فعالیت دارم، اعلام آمادگی می‌کنم که هر زمانی و در هرمکانی که حضرتعالی صلاح بدانید آماده‌ام که به محضر شما شرفیاب شوم و در این زمینه با شما گفتگو کنم.

البته طبیعی است که چون درخواست حضرتعالی به صورت عمومی و رسانه‌ای مطرح شده است، این بنده نیز اجابت آن را به  صورت عمومی و رسانه‌ای اعلام_کنم و همچنین این انتظار را داشته باشم که  گفتگوی ما  با حضور اصحاب رسانه‌های مکتوب و  تصویری باشد تا مخاطبان و علاقه مندان به این مباحث در جریان  قوت و ضعف استدلال‌های طرفین قرار گیرند.

بنده  مطمئن‌ام که چنین گفتگوهایی می‌تواند  خدمات بزرگی به فضای علمی و فرهنگی کشور داشته باشد و امید واثق دارم که مورد رضایت خدای متعال هم قرار خواهد گرفت. در انتظار اذن حضرتعالی هستم.

ارادتمند شما/ احمدحسین شریفی/ حوزه علمیه قم/ هفتم مهر  ۱۳۹۹

حجت‌الاسلام والمسلمین کشوری دبیر شورای راهبردی الگوی پیشرفت اسلامی نیز که سال قبل به همین سخنان  آیت‌الله علوی  بروجردی واکنش نشان داده بود.

بسم الله الرحمن الرحیم

جناب استاد محمد جواد علوی بروجردی

سلام علیکم و رحمة الله

اظهارات عجیب جنابعالی در روز یک شنبه ۲۵ تیرماه ۱۳۹۶ مبنی بر اینکه با اقتصاد اسلامی مخالف هستید و اقتصاد آزاد را به رسمیت می شناسید؛ دلیل نگارش این نامه کوتاه به جنابعالی است.

شما در دیدار با مدیران و روسای شعب بانک کوثر استان قم اظهار داشتید: خوش‌بختانه در دولت فعلی، که ان‌شاء‌الله در دولت بعد هم ادامه پیدا کند، کسانی سر کار آمدند که اقتصاد را می‌فهمند. اقتصاد علم است. حتی من گاهی گفته‌ام با تعبیر «اقتصاد اسلامی» مخالفم. چون اقتصاد اسلامی همان اقتصاد عُقلایی است. مباحث اقتصادی ما محدود است و بیش از ۲۰ موضوع نیست که در آنها حکم تأسیسی داده‌ایم. در بقیه موضوعات، حکم امضایی است. یعنی نگاه می‌کنیم و می‌بینیم که سیره عقلایی چگونه نگاه می‌کند.

اگر با عمومات و اصلاحات ما منافات نداشت امضا می‌کنیم و بدین‌ترتیب مشمول تأیید شرع می‌شود. منظور از عقلا چیست؟ عقلای عالم روش‌های اقتصادی شناخته‌شده مقبولی پیش همگان دارند که مجموع آنها اقتصاد عقلایی می‌شود. شرع هم همین را می‌گوید. اسلام هم همین را می‌گوید. اقتصاد عقلایی اقتصاد آزاد است نه اقتصاد کمونیستی… .

پیشنهاد می‌کنم قبل از طرح اظهارات اینچنینی و نسبت دادن برخی از آراء و نظرات خویش به اسلام؛ لااقل از باب توسعه مطالعات موضوع شناسی، برخی کتب و مقالات به اصطلاح صاحب نظران اقتصاد آزاد را مطالعه بفرمائید و مصادیق متعدد تعارض اقتصاد آزاد را با احکام و تعاریف فقهی مشاهده کنید.

به عنوان مثال جان مینارد کینز در بخشی از مقاله خود می‌‍نویسد: دست کم باید برای صد سال دیگر برای خود و هرکس دیگر تظاهر کنیم که بدی، نیکی است ونیکی بدی است؛ زیرا بدی مفید است و نیکی نیست. حرص و طمع و ربا و محافظه‌کاری؛ باید هم‌چنان برای یک مدت کوتاه دیگر؛ خدایان ما باشند. زیرا فقط آن‌ها می‌توانند ما را از گذرگاه تاریک اقتصادی به روشنائی روز؛ رهنما شوند.(۱) (مقاله جان مینارد کینز با نام «Economic Possibilities for our Grandchildren» منتشر شده در سال ۱۹۳۰)

همچنین آدام اسمیت در کتاب ثروت ملل (Wealth of nation) آدام اسمیت(۱۷۲۳-۱۷۹۰)، سال ۱۷۷۶، ص۱۶) ضمن نفی خیرخواهی به عنوان منشاء حرکت، نفع شخصی را علت تحرک معرفی می کند و می نویسد: او[انسان] بیشتر موفق خواهد بود اگر بتواند خوددوستی همنوعانش را در راسـتای منـافع خویش جلب کند، و به ایشان نشان دهد که به نفع خودشان است برای او همان کارهـایی را انجام دهند که وی به آنها نیاز دارد… ما از سخاوتمندی قصاب و آبجـو سـاز و نـانوا انتظـار شام نمیکشیم بلکه به جهت التفات آنها به منافعشان انتظار شام داریم. ما خود را نه مخاطب انسان دوستی ایشان بلکه مخاطب خوددوستی شان میدانیم. و با ایشـان نـه از ضـروریاتمان  بلکه از منافعشان سخن به میان می آوریم…(۲)

البته کسانی مذبوحانه تلاش کرده اند تا این تصریحات روشن آدام اسمیت درباره نفع شخصی و خودخواهی را توجیه کنند و گفته اند که خویشتن دوستی و ملاحظه منافع شخصی غیر از خودبینی است.

جناب آقای بروجردی!

غیر از تصریحات روشنی که در کلمات اقتصاددانان بازار آزاد برای تئوریزه‌کردن مُحَرَّماتی همچون ربا، حرص، خودخواهی و رذائل اخلاقی به عنوان محرک بخش اقتصاد وجود دارد؛ در عمل هم اقتصاد آزاد در رفع مشکلاتی مانند فاصله طبقاتی، عدم سلامت غذائی، تخریب محیط زیست، وضع قوانین ناعادلانه و توسعه فقر موفق عمل نکرده است. به عبارت روشنتر اگر شاخصه‌های ارزیابی اقتصاد خوب را مسائلی مانند تحقق عدالت( کَیْ لَا یَکُونَ دُولَةً بَیْنَ الْأَغْنِیَاءِ مِنْکُمْ ۚ – سوره حشر- آیه ۷)، غلبه مشاغل مستقل نسبت به مشاغل استخدامی(مَنْ آجَرَ نَفْسَهُ فَقَدْ حَظَرَ عَلَی نَفْسِهِ اَلرِّزْقَ _کافی جلد ۵)، نزدیکی مکان شغل به محل اسکان خانواده فرد شاغل(إِنَّ مِنْ سَعَادَةِ اَلْمَرْءِ أَنْ یَکُونَ مَتْجَرُهُ فِی بَلَدِهِ- کافی جلد ۵)،۳- تولید غذای طیب (یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُلُوا مِنْ طَیِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاکُمْ- سوره بقره-آیه ۱۷۲)، کاهش احتکار و….  تحقق شرافت شغلی تعریف کنیم؛ اقتصاد آزادِ سرمایه‌داران زالو صفت در تحقق این امور موفق نبوده است و به همین دلیل نمی‌تواند مورد تجویز حوزه‌های علمیه قرار گیرد.

امیدوارم پیش قدم توسعه مباحثات فقهی در حوزه نظام سازی و یا لااقل در بخش موضوع‌شناسی در حوزه‌های مرتبط با موضوعات مدرن شوید؛ تا زمینه پیدایش این نظریات غیر دقیق در آراء تان تضعیف گردد. در همین راستا بررسی فقه المکاسب در فضای نظام مقایسه با مکتب نهاد گرائی -که شاکله محتوای آن در ۵ بخش ۱-طبقه بندی فقهی مشاغل، ۲- ویژگی‌های الگوی تولید در اسلام، ۳- ویژگی‌های بازار در اسلام، ۴- تبیین شرایط حاکم بر مبادله(به ویژه تبیین کارکرد تسعیر اختیاری) و۵- تبیین اصل حاکم بر تجارت بین‌الملل، تنظیم شده است- و -همچنین بررسی الگوی نُه بخشی بررسی موضوعات مدرن- می‌تواند به قضاوت نهائی درباره اقتصاد اسلامی و اقتصاد آزاد کمک وافری کند.

یادآور می‌شود، چندی پیش نیز آیت‌الله هادوی تهرانی در سخنانی نسبت به خروجی جزوه‌ای از سوی شورای راهبردی الگوی پیشرفت اسلامی به عنوان اقتصاد اسلامی به شدت انتقاد و تصریح کرد: با نوشتن چنین جزوه‌ای، اقتصاد اسلامی به دست نمی‌آید و ساده سازی مسئله است.

پی‌نوشت‌ها:

[۱]. For at least another hundred years we must pretend to ourselves and to everyone that fair is foul and foul is fair; for foul is useful and fair is not. Avarice and usury and precaution must be our gods for a little longer still. For only they can lead us out of the tunnel of economic necessity into daylight.

.[۲] …this is how we obtain from one another most of the help that we need. We don’t expect our dinner from the benevolence of the butcher, brewer, or baker but from their regard for their own interest; we appeal not to their humanity but to their self-love, and talk to them not of our needs but of their advantages لینک کتاب ثروت ملل در کتابخانه The Public’s Library and Digital Archive (آرشیو کتابخانه عمومی و دیجیتال): https://www.ibiblio.org/ml/libri/s/SmithA_WealthNations_p.pdf

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • IR ۱۶:۴۱ - ۱۳۹۹/۰۷/۰۸
    6 59
    خیلی عجیب است که از بین اساتید برجسته دروس خارج فقه و اصول قم که در معرض و مظان مرجعیت تقلید باشند یعنی از نظر سواد حوزوی کسی مثل خود آقای علوی بروجردی باشد هیچ کس اعلام آمادگی برای مناظره یا گفتگو نکرده است، شاید دلیل این مسأله این باشد که هیچ یک از اساتید حوزه که در آستانه مرجعیت تقلید و چاپ رساله هستند تاکنون سخنی در تأیید علوم انسانی اسلامی و اقتصاد اسلامی و ... نگفته اند.
    • علی IR ۲۰:۴۳ - ۱۳۹۹/۰۷/۰۸
      7 7
      حضرت آقای علوی بروجردی بیشتر مرجع خود خوانده هستند و این رو بهش نمیگن در مظان مرجعیت بلکه ایشان در تلاش هست خود را مرجع بنامد. دراین بحث نیز متخصصین و کسانی که در حوزه علوم انسانی اسلامی کار کردن و مدعی هستند پاسخ گو باشند که هستند
    • IR ۰۱:۰۶ - ۱۳۹۹/۰۷/۰۹
      12 7
      تعیین وقت برای مناظره و گفتگوی خیلی سخت خواهد شد، آقای علوی بروجردی باید بعد از دروس خارج عمومی و آزاد فقه و اصول خود که عموم طلاب می توانند شرکت کنند به سوالات شاگردان درس آزاد و عمومی درس خارج فقه و اصول خود پاسخ دهد تقریباً صبح وقت شان آزاد می شود برای گفتگو و مناظره ولی متاسفانه این افرادی که برای مناظره اعلام آمادگی کرده اند عموماً صبح های کارمند نهادهای دولتی هستند برخی این افرادی که متن بالا اسم شان برای مناظره آماده است که اصولاً کارمند نهادهای دولتی در شهر تهران هستند و برای دریافت حقوق ماهیانه صبح ها باید به شهر تهران بروند ، سپس این افراد که برای مناظره اعلام آمادگی کردند اگر در حوزه علمیه قم تدریسی هم دارند تدریس های خصوصی در اماکن خاص مثل دانشگاه ها هست یعنی هیچ یک استاد یک درس عمومی و آزاد در مدرس های عمومی حوزه علمیه نیستند ، (می دانیم درس عمومی و آزاد را که عموم طلاب بتوانند شرکت کنند در مثلاً فیضیه کسی می گوید که زمینه لازم علمی را داشته باشد) لذا این افراد عموماً آخر شب شاید وقت آزاد پیدا کنند بقیه وقت را برای دریافت حقوق ماهیانه در نهادهای دولتی کار می کنند بقیه وقت را هم که در دانشگاه ها تدریس می کنند ، حالا چطور وقت شان را برای مناظره تنظیم کنند؟ یکی استاد عمومی برای تمام طلاب است و دیگری تنها به زور حضور و غیاب دانشگاهی ، چند نفری را در کلاس دانشگاهی خود جمع کرده
  • عبدالله IR ۰۹:۱۹ - ۱۳۹۹/۰۷/۰۹
    5 13
    به نظر میاد جواب وموضع گیری فضلا بیشتر به گلایه شبیه است تاجواب فقیهانه به این ادعا!
    • محمد IR ۱۰:۳۱ - ۱۳۹۹/۰۷/۰۹
      13 8
      فرمایشات خود ایشان هم چندان ناظر به مباحث فقهی نبود. این که مدل سوسیالیستی خطا باشد درست اما این که لیبرال سرمایه داری سیره عقلا دانسته شود، کجایش فقاهت است؟ صرفا بیان این که با مقابله با حقوق نجومی مخالفم چون مدیران ما میرن خارج کشور مدیریت میکنند!!! کجایش فقاهت هست؟؟؟!!! فعلا موضوع شناسی عرفی اندر عرفی اجمالی بود که اجمالی هم پاسخ داده شده و دعوت به مباحثه علمی گردیده اند.
  • رضا IR ۱۰:۵۰ - ۱۳۹۹/۰۷/۰۹
    5 10
    اساس تدوین قوانین یا شرع است یا عرف . در زمان پیامبر اسلام نیز بسیاری از قوانین عرفی جامعه ی عرب مورد پذیرش قرار گرفت که هم اکنون نیز در احکام اسلام مد نظر قرار میگیرد در آن زمان بانکداری وجود نداشت بعد از انقلاب نیز قوانین بانکداری اسلامی سازی شد که بعد از 40 حاصل آن فاسدترین و ربوی ترین نظام بانکی در جهان حاصل آن است تا کنون نیز راهکار شرعی برای نظام بانکی پیدا نشده یا علما باید راهکار اقتصادی قابل اجرایی ارائه دهند یا نظام عرفی بانکداری بین المللی را بپذیرند
  • طلبه IR ۱۲:۱۹ - ۱۳۹۹/۰۷/۰۹
    15 2
    اینکه تمامی این اوامر ارشاد به حکم عقلند حرفش ممکنه درست باشه ولی مغالطه صورت گرفته هر امری به جز عده محدودی که در مورد اقتصاد در روایات امده امر ارشادی و ارشاد به حکم عقل است نتیجه گیری ایشون: پس برای اصلاح اقتصاد باید از عقل استفاده کرد و اقتصاد اسلامی نداریم بلکه یک چیز عقلی است. اشکالات وارد بر نظر: 1. فلسفه وجود اوامر ارشادی چیست؟ حرف ایشون: ارشاد به حکم عقل . سوال ما از ایشون: اگر عقل آن را میفهمد چرا به آن امر شده؟ جواب ایشون: برای انتباه. سوال: پس یعنی لغو نبوده و حکمتش این بوده که احتمالا عقل ازش غفلت میکرده لذا شارع اون رو امر کرده؟ فلذا شارع در اوامر ارشادی اموری را لحاظ میکند که از نظر او مهمند و برای جلوگیری از تفویت غرض اون رو تذکر داده است. 2. اگر به این راحتی بود که عقل مستقلا همه چیز رو میفهمید که دیگه این همه مکتب اقتصادی نداشتیم: کمونیسم، لیبرالیسم و الان هم نئو لیبرالیسم پس مشخصه عقل همچین راحت هم نمیفهمه و شارع برای جلوگیری از اتلاف وقت و هزینه و ... نکات مهم رو به ما گوشزد کرده تا راحت تر به نظام اقتصادی برسیم 3. در نتیجه گیری هم مصادره به مطلوب کرده: از اینکه هر امری در روایات امده امر ارشادی و ارشاد به حکم عقل است نتیجه گرفته عقل مستقلا اقتصاد را باید تحلیل کنه در حالی که هذا اول الکلام. 4. سوال بعدی اینه که منظور از عقل دقیقا چیه؟ عقل یک مغز الکلی یا عقل انبیا و اوصیا؟ 5. تا حالا جدا به این فکر کردید که این همه ظهر الفساد فی البر و البحر از کجا اومده؟ از عمل به حکم عقل یک مشت مغز الکلی
    • سعید IR ۲۲:۰۲ - ۱۳۹۹/۰۷/۰۹
      2 9
      عالی
  • رضا GB ۱۴:۳۲ - ۱۳۹۹/۰۷/۰۹
    6 21
    سلام یک سوال غیر مرتبط چرا علارغم فشار های کمر شکن این روزها، روحانیتون به دادخواهی مردم هیچ اعتراضی نمیکنن!؟ و اجازه میدهند حسن روحانی در لباس روحانیت، در رسانه ملی و به بهانه تحریم های آمریکا از دولت رفع مسئولیت کند تشکر
  • محمد IR ۰۱:۰۱ - ۱۳۹۹/۰۷/۱۲
    14 13
    بسم الله الرحمن الرحیم در پاسخ ایشان همین بس که شما تعریف امامت را در کتب شیعه و سنی مراجعه فرمائید خواهید دید که امامت ریاستی عمومی است بر دین و دنیا . در تحف العقول : لیس منا من ترک الدنیا لدینه و ترک الدین لدنیاه.. مگر بدون برنامه اقتصادی و اجتماعی می توان به سعادت اخروی رسید ؟! مگر نخوانده اید الدنیا متجر اولیاء الله مگر الدنیا مزرعه الاخره را ندیده اید چگونه دینی که برای رنگ نعلین شما برنامه دارد برای ماست خوردن شما برنامه دارد ( که دل درد نگیرید ) الکافی (باب الماست ) ای کاش یک دور کافی را خوانده بودید که به والله نخواندید ..
  • محمد IR ۰۱:۰۸ - ۱۳۹۹/۰۷/۱۲
    12 13
    بسم الله الرحمن الرحیم در پاسخ ایشان همین بس که شما تعریف امامت را در کتب شیعه و سنی مراجعه فرمائید خواهید دید که امامت ریاستی عمومی است بر دین و دنیا . در تحف العقول : لیس منا من ترک الدنیا لدینه و ترک الدین لدنیاه.. مگر بدون برنامه اقتصادی و اجتماعی می توان به سعادت اخروی رسید ؟! مگر نخوانده اید الدنیا متجر اولیاء الله مگر الدنیا مزرعه الاخره را ندیده اید چگونه دینی که برای رنگ نعلین شما برنامه دارد برای ماست خوردن شما برنامه دارد ( که دل درد نگیرید ) الکافی (باب الماست ) ای کاش یک دور کافی را خوانده بودید که به والله نخواندید .. این دین که برای جزئی ترین رفتارهای شخصی شما برنامه و حرف دارد هیچ علمی ندارد؟! این دین که با تمسک به صاحبانش ( ان تمسکتما بهما لن تضلوا ابد ) موجب هدایت و عدم ضلالت است حرفی در اقتصاد و طب و جامعه شناسی ... ندارد ؟! این حرفها آب به اسیاب کجا می ریزد ؟! تا کی حوزه علمیه اسیر حرفهای تعبدی و ریش سفیدانی است که واجب الاطاعه و واجب الحرمتتند؟!
  • koorosh3714 IR ۰۹:۲۰ - ۱۳۹۹/۰۷/۱۲
    2 9
    هیچ حکومت دینی بعد از انقلاب صنعتی نتونسته یک جامعه مدرن و صنعتی امروزی رو مطابق با معیارها و شاخصه های شناخته شده اقتصادی به درستی اداره کنه.کل جمعیت جوامع کشاورزی و دامداری که امیرالمومنین ها و مولای متقیان ها بر اونها حکومت میکردند در یک استادیوم آزادی امروز جا میشود.واضحه که پیروی از اون روش برای اداره جامعه امروز نتیجه ای جز وضع فاجعه بار موجود نخواهد داشت
  • حوزوی فقیهانه IR ۰۰:۰۴ - ۱۳۹۹/۰۷/۱۳
    19 15
    بسم الله الرحمن الرحیم : چند جهت در کلمات ایشان وجود دارد . جهت اول اینکه در باب معاملات و مکاسب اکثر ادله فقهی ما امضائی هستنند نه تاسیسی ، کاملا برای کسانی که در ابواب معاملات درس خوانده باشند و یک دوره درس خارج معاملات را دیده باشند حرف کاملا صحیحی است . و این که 20 مورد کمتر یا بیشتر اصولی کلی در باب معاملات وجود دارد هم _( مثل اوفوا بالعقود - تجارة عن تراض ، احل الله البیع و حرم الربا .. نیز صحیح است ، جهت دوم : عمده اشکال بر کلمات ایشان (که نوعی بی مهری نسبت به دین و اهل بیت عصمت و طهارت از آن انتزاع می شود و البته شان ایشان از این نسبت عاری است ،) راه حل نداشتن دین برای تورم و ... این کلام در دو مقام بحث می شود مقام ثبوت و مقام اثبات : در مقام ثبوت یعنی لوح محفوظ و نزد اهل بیت عصمت قرآن می فرماید : لا رطب و لا یابس الا فی کتاب مبین ، لقد احصیناه کل شی فی امام مبین و ... از ایشان باید پرسید اگر مقام ثبوت مراد شما ست که امام معصوم و قران چنین هستد . اقتصاد و امور دیگر ایا شی نیستند ؟؟!!! اگر در مقام اثبات بحث می کنید ، باید گفت خود شما در تدریس های تان ملتزم هستند که اهل بیت فرمودند علینا القاء الاصول و علیکم التفریع یا التفرع شما با اصول عملیه چهار گانه در تعبدیات فتوی به حلیت و هزاران فتوی که دلیل خاص ندارد را با عمومات اثبات می کنید چطور برای مسائل روز عمومات ابواب مکاسب نسبت به برنامه های روز دنیا نا کارامد باشد ، این فقاهت های ماست که نمی تواند پاسخگو باشد و احتیاج و اضطرار الی الحجه داریم ای کاش بحثتان را متصل به باب الاضطرارالی الحجه میکردید و نتیجه صحیح بحث شما این میشد که مردم برایرفع معضلات باید از خدا بخواهیم خاتم الاوصیاء را برای نجات بشریت بفرستد . از طرفی تورم حسب روایات ( ر. ک باب الاحتکار وسائل الشیعه ) نوعی پیام الاهی است و هشدار برای بیدار شدن و عذاب که مردم فاین تذهبون ؟! مثل امراض و دیگر عذابها ، همان الاهی که با اسباب ظاهری تورم را ایجاد می نماید راهکار حل آن را نیز داده است ، از کتاب التوحید کافی و صدوق و ... گرفته همه روایات خداشناسی و اسما و افعال الاهی در درمان این موضوغ دخیل هستند و فقط یک جهت نیست که عقل بشری بتواند آن را با علم به نام اقتصاد حل کند و با پایین اوردن نقدینگی در جامعه بتواند آن را کنترل کند ، مگر کرونا و ایدز..
  • ادامه حوزوی فقیهانه IR ۰۰:۲۲ - ۱۳۹۹/۰۷/۱۳
    15 31
    و دیگر بیماریهای لا علاج را توانسته علم روز علاج کند ؟؟ مگر مشکلات اقتصادی در کشور های جهان اول همه بر طرف شده است . نا کارامدی و ایجاد تورم .. از اعتقادات نا صالح و افکار و باورهای الوده و حرام از نداشتن مبنا اقتصادی صحیح دینی در حوزه علمیه از بی اعتنایی ظاهری به دنیا و دعوت جامعه حوزوی و مومنین ومردم عوام به دنیا گریزی و عرفان های صوفی مابانه از جدایی علماء دینی از متن بازار کسب و کار خلافا لسیره اهل بیت و اصحاب ایشان ( ر.ک به بحث فقهی کتاب حدائق ج 18 فائده اول و دوم جمع بندی بین روایات طلب رزق و طلب علم ) اذا فسد العالم فسد العالم معنایش چیست همه این امور از جهت فکری و اجتماعی بر خلاف سیره و مکتب اهل بیتکه رخ دهد می شود تورم البته عوامل دیگر نیز دارد فقه در زمان غیبت به فرموده شیخ انصاری از باب اکل میته عمل به این رساله مجزی است ، بخوان ز این مجمل حدیث مفصل را
  • روح اله IR ۱۳:۱۵ - ۱۳۹۹/۱۱/۱۰
    0 0
    بیشتر پاسخهایی که دوستان ارائه دادند در نفی «اقتصاد آزاد» هست. در صحبتهای جناب بروجردی مطلبی در حمایت از مکاتب اقتصادی نبود. ایشان بیشتر به این موضوع اشاره داشتند که علم اقتصاد هم مانند علوم دیگر دارای مفروضاتی است و این مفروضات بر اساس قوه عقل استخراج می شود. روش استخراج این فرمولها و روابط اقتصادی هم در قالب مفاهیم ریاضی و آمار و ... است. به نظر می رسد اصول علم اقتصاد در اسلام هم مبتنی بر همین مفروضات هست. به صورت واقعی هم ما در دنیا نظریه پرداز اقتصاد اسلامی نداریم. تا زمانی که برای یک مکتب ادعایی نظریه پرداز شاخص در جهان نباشد، نمیتوان آن مکتب را به عنوان یک شاخه جدا از علم دانست. البته میتوان برخی از فروض علم اقتصاد را در قالب مبانی اسلام پذیرفت اما اینکه اقتصاد اسلامی را به عنوان یک شاخه مجزا از دانش اقتصاد دانست، حداقل تا به امروز دور از ذهن است.