شنبه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۳ |۱۸ شوال ۱۴۴۵ | Apr 27, 2024
سبحانی

حوزه/ استاد دانشگاه با بیان اینکه یکی از آسیب‌های جامعۀ ما، اختلافات بین نسل‌ها در زمینه‌های مختلف است که سرچشمۀ پیدایش مشکلاتی می‌شود، گفت: یکی از مهم‌ترین دلایل شکاف بین نسل‌ها، عدم درک متقابل است؛ جوانان و بزرگسالان از تواناییِ نداشتن برقراری ارتباط شکایت دارند و هر کدام دیگری را متهم می‌کنند.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه، خانواده بنیادی ترین ومهم ترین نهادی است که افراد در آن پرورش می‌یابند و تحکیم این بنیاد و ایجاد یک رابطه کارآمد با اعضای خانواده می‌تواند آرامش و آینده‌ای مطمئن را برای جامعه و اعضای خانواده به ارمغان بیاورد که این امر نیازمند رعایت و پایبندی به برخی اصول است.

در دین اسلام تعالیم و دستورات فراوانی برای حفظ کیان خانواده بیان شده است که یکی از این منابع جامع که در همه زمینه‌ها به ویژه خانواده اندرزها و نکات کاربردی بیان کرده است رساله حقوق امام سجاد (ع) است.

در این رساله با توجه به ویژگی‌های و خصوصیت جسمی، روحی و فکری اعضای خانواده با زبانی دلنشین برای هر یک وظایف و حقوقی را تعیین کرده است؛ برای مثال امام سجاد (ع) در این رساله با یک ظرافت تحسین برانگیز حق مدیریت خانواده را به مرد سپرده و پس از موضوع سرپرستی مسئله همدمی و مهربانی با زن را یادآور شده است؛ یعنی مسئله مدیریت خانواده را میان موضوع محبت و مهربانی قرار داده است.

برای تشریح و آگاهی بیشتر درباره رساله حقوق امام سجاد (ع) گفت‌وگویی با حجت‌الاسلام‌والمسلمین محمد سبحانی‌نیا، مدیر گروه معارف دانشگاه کاشان داشتیم:

حق پدر و مادر از مسائلی است که در قرآن مجید و روایات، بسیار روی آن تکیه شده و کمتر موضوعی است که این قدر مورد تأکید واقع شده باشد و در چهار مورد در قرآن آیات ۸۳ بقره، ۳۶ نساء، ۱۵۱ انعام، ۲۳ إسراء و ۱۵ احقاف بعد از توحید و عبودیت خدا، احسان به والدین مطرح شده است. همچنین در آیات ۱۴ لقمان و ۱۵ احقاف تشکر از والدین را مقدمه شکر خداوند برشمرده است.

دلایل اهمیت به والدین

الف –والدین به عنوان ریشه و اصل انسان

امام سجاد(ع) در رساله حقوق می‌فرماید: وَ أَمّا حَقّ أَبِیکَ فَتَعْلَمُ أَنّهُ أَصْلُکَ وَ أَنّکَ فَرْعُهُ وَ أَنّکَ لَوْلَاهُ لَمْ تَکُنْ فَمَهْمَا رَأَیْتَ فِی نَفْسِکَ مِمّا یُعْجِبُکَ فَاعْلَمْ أَنّ أَبَاکَ أَصْلُ النّعْمَةِ عَلَیْکَ فِیهِ وَ احْمَدِ اللّهَ وَ اشْکُرْهُ عَلَی قَدْرِ ذَلِکَ وَ لا قُوّةَ إِلّا بِاللّهِ و اما حق پدرت این است که بدانی او ریشه (هستی) توست و تو شاخسار (درخت وجود) اویی و اگر او نمی‌بود تو هم نبودی، پس هرگاه در خود چیزی دیدی که پسندیدی، بدان که سرچشمه آن نعمت بر تو، پدرت باشد (و آن را از پدرت داری) و خدا را بستای و به همان اندازه سپاسش دار (و لا قوة الا بالله) (و نیرویی جز به خداوند نیست.)

انسان در زندگی نیاز به تذکرهایی دارد که اصل انسان بودن و نیز مخلوق بودنش را فراموش نکند. فراموش نکند که ازکجا آمده است و به کجا می رود! فراموش نکند که اصل نعمت هایی که به او رسیده است از کجا به او داده شده است! اگر انسان این مسائل را فراموش کند، و توجه نداشته باشد که اصل این نعمت ها از او نیست و از جای دیگر است، ممکن است مغرور شود و ندای «انا ربکم الاعلی» را سر دهد. پس لازم است که انسان، سرمنشاء همه نعمت ها را بداند و واسطه های در رسیدن آن نعمت را نیز مورد سپاس و تشکر قرار دهد.

در این میان نقش وراثتی در استعدادها بسیار مهم است. طبق نظر دانشمندان بیولوژیک، بسیاری از استعدادها از طریق ژنتیک و به صورت ارث از پدر و مادر به انسان می رسد. پس انسان باید بداند که این استعدادهایی که باعث فخر او شده است، از پدر و مادر به او رسیده است و بسیاری از اینها چیزی نیست که او برایش زحمت کشیده است. پس باید بدان مغرور نشود و خود را ناسپاس پدر قرار ندهد.

ب-نعمت هستی و حیات از ناحیه والدین بعد از خدا

نیکی به پدر ومادر در قرآن مجید زیاد روی آن تکیه شده و کمتر موضوعی است که این قدر مورد تاکید واقع شده باشد، و در چهار مورد از قرآن، بعد از توحید قرار گرفته است. در نتیجه از این تعبیرهای مکرر استفاده می‌شود که میان این دو ارتباط و پیوندی است، چون بزرگترین نعمت، نعمت هستی و حیات است.

ج- تعامل عاطفی فرزندان با والدین سرچشمه محبت نسل وبقای جامعه

جامعه انسانی در حدوث و بقای خود بستگی به محبت نسل دارد که والدین به عنوان سرچشمه این محبت شناخته می شوند. این سرچشمه همان رابطه و علاقه‌ای است که در بین ارحام رد و بدل می‌شود. کاملا مشخص است که مرکز این رابطه خانواده است و قوام خانواده از یک طرف به پدر و مادر است و از طرفی دیگر به فرزندان است.

امیرمؤمنان علیه السلام فرمود: قُمْ عَنْ مَجْلِسِکَ لأَبِیکَ وَ مُعَلِّمِکَ وَ لَوْ کُنْتَ أَمِیراً؛ (مستدرک الوسائل، ج ۱۵، ص ۲۰۳.) «در هر مجلسی باشی به احترام پدر و معلمت به پا خیز، گر چه در تخت شاهی نشسته باشی!

شهید مرتضی مطهری در مورد یکی از عوامل توفیقات خویش چنین می گوید: گاهی که به اسرار وجودی خود و کارهایم می اندیشم، احساس می‌کنم یکی از مسائلی که باعث خیر و برکت در زندگی‌ام شده و همواره عنایت و لطف الهی را شامل حال من کرده است، احترام و نیکی فراوانی بوده است که به والدین خود به ویژه در دوران پیری و هنگام بیماری کرده ام. علاوه بر توجه معنوی و عاطفی، تا آن جا که توانائیم اجازه می‌داد با وجود فقر مالی و مشکلات مادی در زندگی ام، از نظر هزینه و مخارج زندگی به آنان کمک و مساعدت کرده ام. یکی از فرزندان شهید مطهری رحمه الله نیز در این مورد می گوید: «هر گاه به فریمان (زادگاه آقای مطهری) سفر می کردیم، پدرم تأکید خاص داشتند که ابتدا به منزل پدر و مادرشان بروم. پس از آن اقوامی را که برای دیدن ایشان و خانواده به منزل حاج شیخ می آمدند می پذیرفتند در موقع روبرو شدن با پدر و مادر دست آنان را می بوسیدند و به ما نیز توصیه می کردند که دست ایشان را ببوسیم.

از رسول خدا(ص) درباره حق پدر و مادر بر فرزندان سوال شد، در جواب فرمود: «هُما جَنّتک و نارُک؛ پدر و مادر بهشت و جهنم تو هستند.»

نوع رفتار با پدر و مادر در سرنوشت انسان نقش تعیین کننده‌ای دارد. خوش رفتاری با آن‌ها سعادت دنیا و آخرت و بدرفتاری با آن‌ها شقاوت دنیا و آخرت را به دنبال دارد.

حقی که نمی‌توانی ادا کنی!

امام سجاد(ع) در مورد حق مادر می‌فرماید: فَحَقّ أُمّکَ فَأَنْ تَعْلَمَ أَنّهَا حَمَلَتْکَ حَیْثُ لَا یَحْمِلُ أَحَدٌ أَحَداً وَ أَطْعَمَتْکَ مِنْ ثَمَرَةِ قَلْبِهَا مَا لَا یُطْعِمُ أَحَدٌ أَحَداً وَ أَنّهَا وَقَتْکَ بِسَمْعِهَا وَ بَصَرِهَا وَ یَدِهَا وَ رِجْلِهَا وَ شَعْرِهَا وَ بَشَرِهَا وَ جَمِیعِ جَوَارِحِهَا مُسْتَبْشِرَةً بِذَلِکَ فَرِحَةً مُوَابِلَةً مُحْتَمِلَةً لِمَا فِیهِ مَکْرُوهُهَا وَ أَلَمُهَا وَ ثِقْلُهَا وَ غَمّهَا حَتّی دَفَعَتْهَا عَنْکَ یَدُ الْقُدْرَةِ وَ أَخْرَجَتْکَ إِلَی الْأَرْضِ فَرَضِیَتْ أَنْ تَشْبَعَ وَ تَجُوعَ هِیَ وَ تَکْسُوَکَ وَ تَعْرَی وَ تُرْوِیَکَ وَ تَظْمَأَ وَ تُظِلّکَ وَ تَضْحَی وَ تُنَعّمَکَ بِبُؤْسِهَا وَ تُلَذّذَکَ بِالنّوْمِ بِأَرَقِهَا وَ کَانَ بَطْنُهَا لَکَ وِعَاءً وَ حَجْرُهَا لَکَ حِوَاءً وَ ثَدْیُهَا لَکَ سِقَاءً وَ نَفْسُهَا لَکَ وِقَاءً تُبَاشِرُ حَرّ الدّنْیَا وَ بَرْدَهَا لَکَ وَ دُونَکَ فَتَشْکُرُهَا عَلَی قَدْرِ ذَلِکَ وَ لَا تَقْدِرُ عَلَیْهِ إِلّا بِعَوْنِ اللّهِ وَ تَوْفِیقِهِ.

حق مادرت این است که بدانی او تو را چنان برداشته که کسی دیگری را بدان گونه برنگیرد و از میوه دل خود، تو را چنان خورانده که هیچ کس دیگری را بدان سان نخوراند و به راستی تو را به گوش و چشم و دست و پا و پوست و تمام اندامهایش (به تمام وجود خود) نگهداری کرده و دراین نگهداری به خوشرویی و دلشادی تورا مواظبت نموده و هر ناگواری و درد و گرانی و نگرانی (دوران بارداری را) تحمل کرده، چنانکه دست آفات را از تو دور ساخته و تو را بر زمین نهاده و خرسند بوده است که تو سیر باشی و او خود گرسنه ماند و تو جامه پوشی و او برهنه باشد و تو را سیراب کند و خود تشنه ماند و تو را در سایه دارد و خود زیر آفتاب باشد و با بیچارگی خود تو را نعمت بخشد و با بیخوابی خود تو را لذت خواب چشاند و شکمش ظرف هستی تو بوده و دامنش پرورشگاهت و پستانش چشمه نوشت و جانش نگهدارت، سرد و گرم دنیا را برای تو و به خاطر تو چشیده است پس به قدرشناسی از این همه او را سپاس گزار، و این قدردانی را نتوانی جز به یاری و توفیق خداوند.

تربیت فرزند تکلیف الهی است

وَ أَمّا حَقّ وَلَدِکَ فَتَعْلَمُ أَنّهُ مِنْکَ وَ مُضَافٌ إِلَیْکَ فِی عَاجِلِ الدّنْیَا بِخَیْرِهِ وَ شَرّهِ وَ أَنّکَ مَسْئُولٌ عَمّا وُلّیتَهُ مِنْ حُسْنِ الْأَدَبِ وَ الدّلَالَةِ عَلَی رَبّهِ وَ الْمَعُونَةِ لَهُ عَلَی طَاعَتِهِ فِیکَ وَ فِی نَفْسِهِ فَمُثَابٌ عَلَی ذَلِکَ وَ مُعَاقَبٌ فَاعْمَلْ فِی أَمْرِهِ عَمَلَ الْمُتَزَیّنِ بِحُسْنِ أَثَرِهِ عَلَیْهِ فِی عَاجِلِ الدّنْیَا الْمُعَذّرِ إِلَی رَبّهِ فِیمَا بَیْنَکَ وَ بَیْنَهُ بِحُسْنِ الْقِیَامِ عَلَیْهِ وَ الْأَخْذِ لَهُ مِنْهُ وَ لا قُوّةَ إِلّا بِاللّهِ

و اما حق فرزندت (این است که) بدانی او از توست و در این جهان به نیک و بد خویش وابسته به توست و تو با پرورش خوب و رهنمایی او به راه پروردگارش و کمک به او در فرمانبرداری وی (هم) درباره خودت و (هم) در حق او مسؤول هستی و بر (اساس) این مسؤولیت پاداش بری و کیفر بینی، پس در کار فرزند، چنان کسی عمل کن که کارش را در این دنیا به حسن اثر بیاراید و تو به سبب حسن رابطه فیمابین و سرپرستی خوبی که از او کرده‌ای و نتیجه‌ای الهی که از او گرفته‌ای نزد پروردگارت معذور باشی. و لا قوة الا بالله (و نیرویی جز به خداوند نیست.)

خواهر و برادر چه حقوقی نسبت به یکدیگر دارند؟

وَ أَمّا حَقّ أَخِیکَ فَتَعْلَمُ أَنّهُ یَدُکَ الّتِی تَبْسُطُهَا وَ ظَهْرُکَ الّذِی تَلْتَجِئُ إِلَیْهِ- وَ عِزّکَ الّذِی تَعْتَمِدُ عَلَیْهِ وَ قُوّتُکَ الّتِی تَصُولُ بِهَا فَلَا تَتّخِذْهُ سِلَاحاً عَلَی مَعْصِیَةِ اللّهِ وَ لَا عُدّةً لِلظّلْمِ بِحَقّ اللّهِ وَ لَا تَدَعْ نُصْرَتَهُ عَلَی نَفْسِهِ وَ مَعُونَتَهُ عَلَی عَدُوّهِ وَ الْحَوْلَ بَیْنَهُ وَ بَیْنَ شَیَاطِینِهِ وَ تَأْدِیَةَ النّصِیحَةِ إِلَیْهِ وَ الْإِقْبَالَ عَلَیْهِ فِی اللّهِ فَإِنِ انْقَادَ لِرَبّهِ وَ أَحْسَنَ الْإِجَابَةَ لَهُ وَ إِلّا فَلْیَکُنِ اللّهُ آثَرَ عِنْدَکَ وَ أَکْرَمَ عَلَیْکَ مِنْهُ.

و اما حق برادرت (این است که) بدانی او دست توست که آن را (به کار) می‌گشایی و پشت توست که به او پناه می‌بری و (مایه) غلبه توست که بدو اعتماد می‌کنی و نیروی توست که با آن هجوم آوری. پس او را سلاح نافرمانی خدا و دست‌افزار تجاوز بر حق خدا مگیر و از یاری به او در کار خودش و یاوری به او در برابر دشمنش و حایل شدن میان او و شیطانهایش و نصیحت‌پردازی و روی آوردن بدو برای خرسندی خدا، در صورتی که مطیع خدا باشد؛ و به نیکویی از او پذیرفته آید، خودداری مکن وگرنه باید خدا نزد تو بر او مقدمتر و از وی گرامی تر باشد.

بنابراین، با توجه به این بخش از رساله امام سجاد (ع) در می‌یابیم که خواهر و برادر باید:

۱. یار و حامی یکدیگر باشند.

۲. در راه سعادت و کمال، ناصح و خیرخواه یکدیگر باشند.

این دو، وظیفه یکدیگر را تکمیل می‌کنند و هیچ‌یک بدون دیگری وظایف برادری را کامل نمی‌کند.

چگونه می توان این حقوق را در جامعه نهادینه کرد؟

محیط اجتماعی، محیط علمی مانند مدارس و دانشگاه، رسانه‌ها، مطبوعات در نهادینه کردن رعایت حقوقو والدین موثرند.

آیا با استفاده از این حقوق می‌توان اختلاف نسل را کاهش داد؟

یکی از آسیب‌های جامعۀ ما، اختلافات بین نسل‌ها در زمینه‌های مختلف است که سرچشمۀ پیدایش مشکلاتی می‌شود که هم می‌توان به عنوان آسیب اجتماعی از آن یاد کرد و هم به صورت مسائل و بحران‌های خانوادگی به آن توجه داشت. یکی از مهم‌ترین دلایل شکاف بین نسل‌ها، عدم درک متقابل است.

جوانان و بزرگسالان از تواناییِ نداشتن برقراری ارتباط شکایت دارند و هر کدام دیگری را متهم می‌کنند. مسن‌ترها از بی‌توجهی‌ها و نادیده‌گرفتن‌های نسل جوان شکایت می‌کنند و جوان‌ترها حوصلۀ گله و شکایت‌های مسن‌ترها را ندارند.

برخورد مناسب و سازنده با یک نوجوان و جوان، در گرو رعایت سه اصل مهم جلب اعتماد، فاصله‌زدایی و ذهنیت‌شناسی است که در ادامه به این سه مورد می‌پردازیم.

الف) اعتمادسازی

جلب اعتماد از ابتدایی‌ترین ابزار والدین فهیم و فرهیخته‌ای است که برای درک فرزند نوجوان و جوان خویش به کار می‌گیرند. جوان و نوجوان باید ما را بپذیرند و تا زمانی که ما را به دیدۀ قبول ننگرند و احساس نکنند آن‌ها را درک می‌کنیم، چیزی از ما نمی‌پذیرند.

ب) همدلی

با احساس همدلی، جوان و نوجوان احساس می‌کند نه‌تنها بین او و طرف مقابل هیچ فاصله و شکاف طبقاتی وجود ندارد، بلکه رابطه‌ای کاملا صمیمی و همدلانه وجود دارد.

ای بسا هندو و ترک هم‌زبان ای بسا دو ترک، چون بیگانگان

پس زبان محرمی، خود، دیگر است همدلی از همزبانی بهتر است

ج) شناخت انتظارات والدین

مهم‌ترین دلیل شکاف بین نسل‌ها، ناآگاهی فرزندان از انتظارات والدین است. وقتی فرزند نمی‌داند پدرش چه انتظاری از او دارد، پس نسبت به انجام آن خود را متعهد نمی‌داند. در گذشته والدین مرتب گوشزد می‌کردند در کدام مکان چه رفتاری داشته باشیم و ما را با ارزش‌ها و هنجارها آشنا می‌کردند.

نسل جدید نباید نسل بالغ را به جاهل‌بودن، عقب‌ماندگی و سنتی‌بودن متهم کند، بلکه باید هنر شنیدنش را تقویت کند؛ چراکه نسل بالغ بر اساس تجربیات خود حرف‌های زیادی برای نسل جدید دارد.

شناخت حقوق و والدین و فرزندان ما را به درک متقابل سوق می دهد.

آیا حقوق والدین و فرزندان در هر سنی متفاوت است؟

این حقوق زمان ومکان نمی شناسد و البته هر چه والدین پیر تر می‌شوند نیازشان به فرزندان بیشتر می شود والدین هنگامی که از فرط پیری، عاجز و زبون شده‌اند و نمی‌توانند به شکل مستقل به زندگی ادامه دهند در این هنگام فرزندان قطعا می توانند رفع نیاز از والدین کنند و تعامل عاطفی خود را با آنان حفظ کنند.

هر چقدر سن پدر و مادر به پیری نزدیک‌تر می‌شود، توجه، محبت و احترام نسبت به آن‌ها می بایست بیشتر شود. سالخوردگی عوارضی را به دنبال دارد؛ انواع بیماری‌ها به سراغ آن‌ها می‌آید، دل‌نازک می‌شوند، گاهی مثل بچه‌ها کم‌طاقت می‌شوند، لذا نیاز به محبت بیشتری دارند.

قرآن مجید می‌فرماید: إِمَّا یَبْلُغَنَّ عِنْدَکَ الْکِبَـرَ أَحَدُهُمَا أَوْ کِلاَهُمَا فَلاَ تَقُلْ لَهـُمَا أُفٍّ وَ لاَ تَنْهَرْهُمَا وَ قُلْ لَهـُمَا قَوْلاً کَرِیماً اگر یکی از آن دو یا هر دو در کنار تو به سالخوردگی رسیدند به آنها [حتی] اوف مگو و به آنان پرخاش مکن و با آنها سخنی شایسته بگوی(سوره اسراء آیه ۲۳)

چرا امروزه بین بعضی ازخواهران و برادران رابطه حسنه‌ای دیده نمی شود؟

متاسفانه مشغله های زیاد و سرگرمیهای بی حد و حصر امروزی، زنگی ماشینی فاصله های زیادی بین خواهر و برادرها قائل شده و ما را از درک کردن مهریکدیگر که سخت به آن محتاجیم کرده است. شاید خودمان نمی دانیم و متوجه نیستیم که بدن ما چقدر ویتامین های روابط خانوادگی را کم دارد. چقدر این محبتهای مغفول مانده، برای سلامتی روح و جسممان لازم اند.

عوامل ایجاد آسیب در روابط فرزندان عبارتد از:

۱. روابط ناسالم والدین ۲. تبعیض میان فرزندان ۳. دخالت‌های نابه‌جای فرزند ارشد ۴. مسائل مادی مانند ارث و میراث ۵. مشکلات اخلاقی مانند حسادت

به نظر می‌رسد مهندسی مجدد روابط خواهر برادری یک ضرورت اجتناب ناپذیر است.

۶۲\۳۱۳

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • زهرا نعناکار IR ۲۰:۴۷ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۷
    0 0
    باسلام و احترام و تشکر از آقای دکتر سبحانی نیا؛ مطالب مفید و ارزشمندی را بیان فرمودند.