سه‌شنبه ۱۷ تیر ۱۴۰۴ - ۰۹:۵۵
از سعدی تا فردوسی؛ روایتی ادبی از استقامت در برابر بیگانه

حوزه/ در اوج گفت‌وگوها درباره مذاکره یا مقاومت، نگاهی به سخنان حکیمانه شاعران ایرانی انداخته‌ایم تا ببینیم بزرگان ادب فارسی در برابر دشمن چه رویکردی داشته‌اند.

به گزارش خبرگزاری حوزه، در زمان بحث داغ مذاکره یا عدم آن و استقامت و ایستادگی در برابر دشمن بیگانه، سری به متون کهن شعر و ادب پارسی زدیم تا نظر حکما و شعرای ایران زمین را در باب دشمن شناسی و نحوه برخورد با آنها را در زمان جنگ جویا شویم.در این تحقیق مختصر و کوتاه ادبی سه مورد از این مضامین عالی را تقدیم خوانندگان عزیز می کنیم:

حکیم ابوالقاسم فردوسی در قرن چهارم هجری درباره اهمیت دانش، خرد و ایستادگی در برابر دشمن و حفظ تمامیت ارضی و هویتی فرمود:

چو ناکس به ده کد خدایی کند * * کشاورز باید گدایی کند ...

در این خاک زرخیز ایران زمین نبودند جز مردمی پاک دین

همه دینشان مردی و داد بود وز آن ، کشور آزاد و آباد بود

چو مهر و وفا بود خود کیششان گنه بود آزار کس پیششان

همه بنده ی ناب یزدان پاک همه دل پر از مهر این آب و خاک

پدر در پدر آریایی نژاد ز پشت فریدون نیکو نهاد

بزرگی به مردی و فرهنگ بود گدایی در این بوم و بر ننگ بود

گرانمایه بود آنکه بودی دبیر گرامی بد آنکس که بودی دلیر

نه دشمن در این بوم و بر لانه داشت نه بیگانه جایی در این خانه داشت

از آنروز دشمن به ما چیره گشت که ما را روان و خرد تیره گشت

از آنروز این خانه ویرانه شد که نان آورش مرد بیگانه شد

چو ناکس به ده کد خدایی کند کشاورز باید گدایی کند ...!

روزی از حسنین هیکل نویسنده و روزنامه نگار مشهور مصری پرسیدن " چرا مصریها با آن تاریخ با عظمت خود عرب زبان شدند؟ "وی پاسخ داد : چون ما فردوسی نداشتیم !!!

او درست می گفت خیلی از کشورها که امروزه عربی صحبت می کنند اصل نژاد و زبان آن ها عربی نبوده مانند " مصریها , حبشی ها , اردنی ها , عراقی ها , فلسطینی ها و ... " اما با گذشت زمان , زبانشان تغییر کرد چون کسی را در مقام فردوسی نداشتند فرهنگ و زبان خود را از دست دادند.

بهتر است بگوییم که ایرانیان در برابر اسلام تسلیم شدند نه در در برابر اعراب چون در زمان حکومت ساسانیان پادشاهی های بزرگی همچون روم وجود داشت که ایرانیان توانسته بودن در بیشتر جنگها آنها را شکست دهند و حتی در یکی از این جنگها والریان « والریانوس» اسیر شد. پس ایرانیان نه عرب زبان شدند نه رومی و چینی. ایرانیان با فرهنگ و اصالت ضمن تسلیم شدن در برابر معارف قرآن و عترت و پیوستن به مکتب اهلبیت، زبان و اندیشه خود را حفظ کردند.

استاد سخن شیخ اجل، سعدی شیرازی در گلستان باب هشتم حکمت ۱۱ می فرماید:

دشمنی ضعیف که در طاعت آید و دوستی نماید، مقصود وی جز آن نیست که دشمنی قوی گردد و گفته‌اند: بر دوستی دوستان اعتماد نیست تا به تملق دشمنان چه رسد و هر که دشمن کوچک را حقیر می‌دارد، بدان ماند که آتش اندک را مهمل می‌گذارد.

امروز بکش چو می‌توان کشت کآتش چو بلند شد جهان سوخت

مگذار که زه کند کمان را دشمن که به تیر می‌توان دوخت

ادیب الممالک فراهانی با شجاعت و اتحاد ، آشتی با اهریمن را در میانه کارزار، ننگ می داند در منظومه رستم نامه خود چنین می سراید:

ببُر راه دشمن ازین بوم و مرز ز توپش مترس از نهیبش ملرز

ز مردن میندیش و با عزم باش شب و روز آمادهٔ رزم باش

چرا باید اندیشه کردن ز جنگ نه ما از کلوخیم و دشمن ز سنگ

چرا تن به زنجیر دشمن دهیم به زندان اهریمنان تن دهیم

گر او را بُوَد دست و شمشیر تیز ترا هم بُوَد دست و شمشیر نیز

مَبر زآشتی نامْ هنگامِ جنگ مبر دل ز نام و مده تن به ننگ

ادیب الممالک سرود این سخُن اگر هوش داری و در گوش کن

هادی حمیدی

منابع:

فرهنگستان و زبان و ادب پارسی

پایگاه ادبی گنجور

مجله پژوهش های مدیریت و فرماندهی نظامی، دوره: ۱۱، شماره ۳۸

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha