پنجشنبه ۲۲ آذر ۱۴۰۳ |۱۰ جمادی‌الثانی ۱۴۴۶ | Dec 12, 2024
آیت الله العظمی صافی گلپایگانی

حوزه / حضرت آیت الله صافی گلپایگانی در نوشتاری بیان داشتند: وضع واقعي برخی زنان در آخرين مرتبه‌ انحطاط و پستي و سقوط قرار گرفته و شرافت و عفاف آن‎ها لكّه‌دار شده و بلكه از ميان رفته است؛ چرا كه خوش بخت‎ترين آنان در منطق و مكتب مادّي‎گري، كسي است كه در اجتماعات شهوت‌راني، و در بين مردان پست و كثيف بيشتر و برهنه‎تر، آشكار شود.

به گزارش خبرگزاری «حوزه»، نوشتار این مرجع تقلید بدین شرح است:

بشر دنياي مادّي، انسان عصر فضا، جهان سركش و رها شده از التزامات اخلاقي، جوامع ماشيني و اجتماعات سرمايهداري كه شب و روز از كار و كوشش براي يك زندگي پر از حرارت مادّي آرام نميگيرند؛ جوامعي كه در آن رشتههاي محكم و استوار فضيلت، پاكدامني و عفاف يكي پس از ديگري گسسته ميشود، هر روز ناراحتيهاي روحي و فكري و بياعتمادي تازهاي بر سرشان سايه ميافكند.

* بشر، گرفتار آخرین مراحل فساد و انحطاط

خيانت و شهوتراني به سر حدّ افراط رسيده است؛ به گونهاي كه تاريخ بشر مانند آن را به خود نديده است.

وضع واقعي برخی زنان در آخرين مرتبه‌ی انحطاط و پستي و سقوط قرار گرفته و شرافت و عفاف آنها لكّه‌دار شده و بلكه از ميان رفته است؛ چرا كه خوش بختترين آنان در منطق و مكتب مادّيگري، كسي است كه در اجتماعات شهوت‌راني، و در بين مردان پست و كثيف بيشتر و برهنهتر، آشكار شود و با بوالهوسان هم پياله گردد و از اين رهگذر و از طفيل اين روابط به ظواهر زندگي خود سر و سامان داده و شكم خود را سير سازد.

در پارهاي از نقاط، وضع به طوري است كه زن بدبخت، خواه و ناخواه بايد خود را تسليم اميال حيواني مردان متجاوز سازد؛‌ و اگر اين موازين اخلاقي كه هنوز پرتو ضعيفي از آن، بر دلها ميافتد از ميان برود و اين نور خفيف عفّت و پاكدامني و احترام به ناموس و زن و التزام به انجام غريزه جنسي از طريق ازدواج مشروع از بين برود، و اگر يك برنامه تربيتي اسلامي همه جانبه كه رهبر و راهنماي بانوان به عفاف و پاكدامني، تعديل غريزه جنسي، حفظ موجوديّت و شخصيّت ارجمند زن موجود نباشد و يا به اجرا در نيايد، زن هيچگونه استقلالي نيافته و براي جلوگيري از تجاوز به او هيچ قانوني و قدرتي دست به اصلاح نخواهد زد و بايد به حكم اجبار، به هر پستي و ننگي تن در دهد. تصوّر مفاسدي كه از تعقيب روش «اختلاط زن و مرد» در اجتماع كنوني پديد ميآيد، واقعاً سرسام آور است.

* بشریت به دنبال آرامش واقعی نه مصنوعی

بيشك، آرامش و آسايش مصنوعي ـ كه با سرگرميها، شب نشينيها، و مواد تخديركننده قواي عقلي و روحي فراهم ميشود ـ نميتواند بشر را سير و قانع سازد، و افرادي كه بدين ابزار متوسّل ميشوند از بهتر زيستن واقعي كه با آرامش و سكون روحي و اطمينان قلبي توأم باشد، دورتر ميشوند.

در چنين جهاني كه تشريح ناكاميهاي آن در اين مجال ممكن نيست و آن چه ميشنويم و ميبينيم گوشهاي از بدبختيهاي جهان انساني است، يگانه راه علاج براي آرام‌كردن روح بشر، توسّل به نيروي ايمان، تقوا، تقويّت قواي اخلاقي و كنترل غرايز حيواني است.

مللي كه در زور و قدرت مافوق ديگران‌اند و مللي كه ضعيف و خودباخته و غارت‌زده هستند، و بالاخره تمام انسانهاي عصر ما، براي رسيدن به يك حال معتدل، و توازن روحي و براي رفع اين همه نگرانيها و تأمين زندگي آرام‌بخش به برنامههايي اطمينان‌بخش، بيش از انسانهاي سالها و قرون پيش نياز دارند.

تمام برنامههاي ديني براي تكميل و ترقّي انسانيّت و تقويت اراده پيريزي شده و حبّ فضيلت، بشردوستي و راهنمايي به سوي اهداف عاليتر از اهداف مادّي را مدّ نظر دارد.

* برنامه نجات‌بخش ماه رمضان

يكي از مهم‌ترین این برنامهها، همين برنامه «روزه ماه رمضان» است. آيا ميدانيد و هيچ فكر كردهايد كه اجراي اين برنامه در هر سال تا چه حدّ انسان را به خود باز ميگرداند و ضمير فرد را آگاه و شعورش را بيدار ميسازد؟

آيا انديشيدهايد كه اجراي برنامه ماه رمضان توسّط انسانهايي كه در عصر ما گرفتار مسايل مادّي وحيواني، مسابقات بيهوده، شهوترانيهاي بينهايت شرمآور، شركت در مجالس لهو و لعب و رقص، و صدها آفت ديگر شدهاند، چه آثار نيك و سودمندي دارد و چگونه آنان را از منجلاب اين پليديها نجات ميدهد؟

كساني كه در طول سال به واسطه اشتغالات مادّي حتّي براي لحظهاي فرصت توجّه به امور روحاني را نداشتهاند و از وجدان انساني خود جدا شده و موج اجتماع، آنان را از اين سو به آن سو پرتاب كرده و پناهگاه و آسايشگاهي نيافتهاند، اكنون در پناه ماه رمضان ميآرمند و در لذايذ روحاني و معنوي غرق ميشوند؛ با خدا مناجات كرده و دعا ميخوانند: «اَللُهَّم اِنّي اَسئَلُكَ اِيماناً تُباشِرُ بِه قَلبِي ...»(1) گريه كرده و اشك ميريزند؛ و با روحي سرشار از اميدواري عرض اميد نموده و دعاي: «اِلهِي لَو قَرَنتَنِي فِي الاَصفاد، وَمَنعَتَنِي سَيبَكَ بَينَ الاَشهاد، وَدَلَلتَ عَلي فَضائِحِي عُيونَ العِباد ما قَطَعتُ رَجائي مِنكَ، وَمَا صَرفتُ تَأميلي لِلعَفوِ عَنكَ أنَا لاأنسي أياديَك عِندي»(2) را زمزمه ميكنند كه دين، منبع اميد و خدا مصدر تمام خيرات است و غير از اين مادّيّات، غير از جنگها و مسابقهها، خيانتها و جنايتها، استثمارها، پرده‌دريها و بيغيرتيها كه خستهكننده روح و تاريك كننده باطن و باعث تضعيف اعصاب و پرده خرد و بينش و كشنده غيرت و مردانگي و شخصيّت است عالم ديگر و لذّتهاي بهتري وجود دارد.

ميفهمند كه آدميزاد ميتواند به مادّيّات بياعتنا باشد؛ و در مقابل شهوات، اميال تشنگي و گرسنگي، زبان، چشمچراني و... سر خم نكند.

ميفهمند كه آرامش واقعي روح، در ياد خداست، و در عالم فضايل انساني صفاتي مانند: راستي و درستي، شكيبايي، بشر دوستي، خدمت به هم نوع، دانش پژوهي، نيكوكاري، فروتني و دادگري وجود دارد؛ و مزاحمت، دشمني و كينه، جنگ، بيخانمان كردن و صفاتي از اين قبيل در آن راه ندارد.

عالم فضايل؛ عالمي است كه هر چه بشر، عالي همّت و بلندنظر باشد، زودتر در آن به مقصد ميرسد.

* ثمرات ماه خدا در تعالی جامعه

راستي، كدام مدرسه و چه مكتبي براي تربيت اين بشر، بهتر از ماه رمضان است؟

در ماه رمضان؛ شعائر اسلام ـ كه شعائر انسانيّت و فضيلت است ـ زنده ميشود. نماز جماعتها رونق يافته و در آن مساوات اسلامي و حسّ هم رديفي و هم قدمي آشكار ميشود.

غرورها، خودخواهيها، كبرها و طمعها و حسدها همه در ماه رمضان ضمن اجراي برنامههايي از قبيل: ادعيّه، مجالس وعظ و خطابه و... به اندازه قابل توجّه ضعيف يا نابود ميشود.

اگر كساني كه مادّيّات، چشم بصيرت آنان را كور كرده، اين برنامههاي اسلامي را انجام دهند و از لذايذ مادّي كنارهگيري نموده و به حال معنوي خود برسند، در يازده ماه ديگر سال نيز از حدود اعتدال، چندان تجاوز نميكنند.

ادعيّهاي كه در ماه رمضان ميخوانيم، هر يك درسي آموزنده و راهنمايي براي توجّه به مصالح عموم و آسايش همگان است. اين جملهها، گوياي احساسات و خواستههاي روزهدار است: «اَللّهُمَّ اَدْخِلْ عَلي اَهْلِ الْقُبُورِ السُّرُورِ. اَلّلهُمَّ اَغْنِ كُلَّ فَقير اَلّلهُمَّ اَشْبِعْ كُلَّ جائِع ...»(3)

ما بايد از ماه رمضان حداكثر استفاده را برده و شكر اين خوان گسترده و نعمت بيدريغ را به جاي آوريم و از موائد و غذاهاي روحي آن بهرهمند گرديم.

پی‌نوشت‌ها:

1. خدايا! از تو درخواست مي‌کنم ايماني ثابت که هميشه در قلبم برقرار باشد.

2. از دعاي ابي حمزه : معبود من! اگر مرا در قيود در بند كني، و در بين گواهان عطايت را از من بازگيري; و چشمهاي بندگان را بر رسواييهاي من دلالت دهي; و فرمان دهي مرا به سوي آتش برند، و ميان من و نيكان حايل شوي، اميدم را از تو نميگيرم و آرزويم را از عفو تو برنميگردانم. و دوستي تو از دلم بيرون نميرود. من نعمت‌هاي تو را ـ كه در نزد خود دارم ـ فراموش نميكنم.

3. دعاي ماه مبارک رمضان؛ خدايا! بر اهل قبول شادي و سرور عطا کن، خدايا هر نيازمندي را بي‌نياز کن خدايا هر گرسنه‌اي را سير کن.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha