یکشنبه ۲۵ آذر ۱۴۰۳ |۱۳ جمادی‌الثانی ۱۴۴۶ | Dec 15, 2024
شفاعت

حوزه/ پندار ناسازگاری شفاعت با توحید از اشکال های معروف وهابیت است که امروز به شدت به آن دامن می زند در حالی که در دو کتاب معتبر اهل سنت یعنی صحیح بخاری و صحیح مسلم روایات بسیاری از پیامبر(ص) درباره حقانیت شفاعت آمده است.

سرویس علمی فرهنگی خبرگزاری «حوزه» در ادامه سلسله مباحث آشنایی با اصطلاحات علم کلام به بررسی اصطلاح شفاعت می پردازد.

شفاعت از دیگر باورهای اعتقادی مکتب امامیه است که بنا بر اصل تفضیل و عنایت خاص خدا به بندگان تحقق می پذیرد. شفاعت را  هم می توان امری عمومی دانست و هم امری مخصوص برخی افراد. عام به این معنا که هر کسی می تواند با احراز شرایط مشمول شفاعت گردد و خاص اینکه در عمل شایستگان را در بر می گیرد.

شفاعت واقعی  یعنی برانگیختن شفیع برای شفاعت البته با اذن الهی بر خلاف شفاعت باطل که توجه به شفیع است. برای اینکه اثر بر روی مشفوع عنه بگذارد.

پس اگر توجه اصیل به شفیع باشد و این توجه از ناحیه توجه به خدا پیدا نشده باشد شرک در عبادت خواهد بود.

شفاعت صحیح مورد تایید قرآن ، نوعی از شفاعت است که در آن نه استثناء و تبعیض وجود دارد و نه نقض قوانین و نه اینکه این شفاعت مستلزم غلبه بر اراده قانونگذار است.

شفاعت غلط که به دلایل عقلی و نقلی مردود شناخته شده، این است که مثلا مجرم برخلاف خواست قانونگذار وسیله ای برانگیزد که توسط آن بر اراده قانونگذار و هدف قانون چیره گردد و از نفوذ حکم او جلوگیری کند.

توضیح اینکه شفاعت شامل همه مرتکبین جرم نمی گردد زیرا دراین صورت دیگر نه قانون معنا خواهد داشت و نه شفاعت. طبیعت، شفاعت یا تبعیض و استثنا ملازم است.

بسیاری از عوام مردم، شفاعت را چنین می پندارند که پیغمبر اکرم(ص) و ائمه اطهار(علیهم السلام) متنفذهایی هستند که در دستگاه خدا، اعمال نفوذ می کنند، اراده خدا را تغییر می دهند و قانون را نقض می کنند. بدون تردید این تصور غلطی است.

*انواع شفاعت

الف) شفاعت رهبری یا شفاعت عمل

شفاعت رهبری یا شفاعت عمل شناختی است که شامل نجات از عذاب و نیل به حسنات و حتی بالا رفتن درجات می شود.

مبنای شفاعت رهبری: بنا بر قاعده تجسم اعمال این جهان در جهان دیگر، جنانچه انسانی سبب هدایت انسانی دیگر شود، در روز رستاخیز در میان آنان رابطه رهبری و پیروی به صورت عینی در می آید و هادی به صورت پیشوا و امام و هدایت یافته به صورت پیرو و ماموم ظاهر می گردد.

در مورد اغوا و گمراه ساختن نیز این نکته مصداق می یابد. قرآن کریم می فرماید: « یوْمَ نَدْعُو كُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ » همچنین درباره تجسم پیشوایی فرعون نسبت به قم خود در آخرت می فرماید:« يَقْدُمُ قَوْمَهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فَأَوْرَدَهُمُ النَّارَ ».

روشن است که بر اینگونه شفاعت، هیچ یک از اشکالات وارد نیست و با عدل الهی هم منافات ندارد.

ب) شفاعت مغفرت یا شفاعت فضل

شفاعت مغفرت یا شفاعت فضل نوعی شفاعت است که تاثیر آن در از بین بردن عذاب و در آمرزش گناهان است و حداکثر سبب وصول شخص به حسنات و ثواب می گردد؛ ولی درجه شخص را بالا نمی برند. رسول خدا(ص) درباره این شفاعت فرموده است:« ادخرت شفاعتي لأهل الكبائر من أمتي ».

*ایرادهای مربوط به شفاعت مغفرت

در خصوص شفاعت مغفرت ایرادهای چند مطرح کرده اند:

1.شفاعت با توحید در عبادت منافات دارد و اعتقاد به ان نوعی شرک است. این همان اشکالی است که وهابی ها مطرح می کنند.

2. شفاعت نه تنها با توحید در پرستش نمی سازد؛ با توحید ذاتی نیز ناسازگار است، زیرا لازمه اعتقاد به شفاعت این است که رحمت شفیع بیش از رحمت خدا فرض شود، چه مفروش این است که اگر شفاعت صورت نگیرد خدا گناهکار را عذاب می کند.

3. اعتقاد به شفاعت موجب تجری نفوس مایل به گناه بلکه موجب تشویق آنها به ارتکاب گناه می شود.

4. قرآن کریم شفاعت را باطل و مردود دانسته است، زیرا روز رستاخیز را چنین معرفی می کند :«در آن روز هیچ کس از دیگری دفاع نمی کند و شفاعتی هم در کار نیست».

5. شفاعت با اصلی که قرآن تاسیس فرموده و سعادت هر کسی را به عمل خودش وابسته و فرموده «استوَأَن لَّيْسَ لِلْإِنسَانِ إِلَّا مَا سَعَى » منافات دارد.

6.لازمه صحت شفاعت این است که معتقد شویم خدا تحت تاثیر شفیع قرار گرفته، خشمش به رحمت تبدیل می گردد. در حالی که خدا انفعال پذیر نیست و تغییر پذیری با وجوب ذاتی الهی مخالف است.

7. شفاعت نوعی تبعیض و بی عدالتی است، در حالی که در دستگاه خدا بی عدالتی وجود ندارد به تعبیری دیگر: شفاعت استثنای در قانون خداست و حال آنکه قانون های خدا کلی و لا یتغیر و استثنا ناپذیر است:«وَلَن تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبديلًا».

*پاسخ ایرادها

جواب اشکال اول و دوم

جواب اشکال اول و دوم: شفاعت نه با توحید عبادتی منافات دارد و نه با توحید ذاتی، زیرا شفیع چیزی نیست جز پرتوی از رحمت خدا و انبعاث شفاعت و رحمت هم از ناحیه پروردگار است.

جواب اشکال سوم: همان طور که اعتقاد به مغفرت خدا موجب تجری نمی گردد و تنها امیدواری ایجاد می کند اعتقاد به شفاعت نیز موجب تشویق گناه نیست. توجه به این نکته که شرط شمول مغفرت و شفاعت، مشیت خدا و رضای اوست روشن می کند که اثر این اعتقاد تا این اندازه است که دل ها را از یاس و نومیدی نجات می دهد و همواره بین خوف و رجا نگه می دارد.

جواب اشکال چهارم: شفاعت بر دو نوع است: باطل و صحیح. علت اینکه در برخی آیات قرآن، شفاعت مردود شناخته شده و در برخی دیگر اثبات شده است؛ وجود دو نوع تصور از شفاعت است. قرآن کریم خواسته است اذهان را از شفاعت باطل، به شفاعت صحیح معطوف نماید.

جواب اشکال پنجم: شفاعت با اصل عمل منافات ندارد؛ زیرا عمل به منزله علت قابلی و رحمت پروردگار به منزله علت فاعلی است.

جواب اشکال ششم: در شفاعت صحیح تصور اینکه خدا تحت تاثیر قرار گیرد وجود ندارد؛ زیرا شفاعت صحیح جریانی است از بالا به پایین و در حقیقت با اذن پروردگار صورت می گیرد.

جواب اشکال هفتم: در شفاعت و همچنین در مغفرت استثنا و بی عدالتی وجود ندارد، رحمت پروردگار نامحدود است و هر که از رحمت خدا محروم است بدان جهت است که قابلیت را به کلی از دست داده، یعنی محرومیت از ناحیه قصور قابل است.

بحث شفاعت را با یک رباعی از عطار نیشابوری به پایان می بریم:

ای شفاعت خواه مشتی تیره روز                    لطف کن شمع شفاعت برفروز

تا چو پروانه میان جمع تو                            پر زنانم آیم به پیش شمع تو

منبع: اصطلاحات علم کلام: مسلم محمدی

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha