یکشنبه ۹ اردیبهشت ۱۴۰۳ |۱۹ شوال ۱۴۴۵ | Apr 28, 2024
شهید مطهری

حوزه/ سرفصل ها و نکاتی چون «فطرت انسان، مبنای مشترک تمدن و تکامل»، «جهانگردی مراکز تمدن در طول تاریخ»، «ضرورت تمایز میان فرهنگ و تمدن و عدم یکسان دیدن آنها» و ... از مواردی است که شهید مطهری ذیل مسئله تمدن به آن اشاره داشته است.

به گزارش خبرگزاری «حوزه» ار تهران حجت الاسلام عباس رضوانی نسب، معاون آموزشی بنیاد علمی شهید مطهری، در گفتگویی با اشاره به دیدگاه شهید مطهری درباره تمدن اسلامی، گفت: سرفصل ها و نکاتی چون «فطرت انسان، مبنای مشترک تمدن و تکامل»، «جهانگردی مراکز تمدن در طول تاریخ»، «ضرورت تمایز میان فرهنگ و تمدن و عدم یکسان دیدن آنها» و ... از مواردی است که شهید مطهری ذیل مساله تمدن به آن اشاره داشته است.

*به عنوان سئوال نخست تعریف خودتان را از مولفه تمدن نوین اسلامی بگوئید.

بحث های مختلفی در مورد مساله تمدن مطرح شده، اما آنچه که نسبت به این مولفه در سطح جامعه اسلامی معاصر به نظر می رسد؛ آن است که پیشرفتی همه جانبه در سطح جامعه اسلامی و در روزگار معاصر رخ دهد. بسیاری از بزرگان نسبت به این مساله بحث داشته اند از جمله در مباحث شهید مطهری این تعاریف را می بینیم، البته آنچه که اهمیت دارد آن است که بدانیم پیشرفت همه جانبه در حوزه های مختلف را چگونه در سطح جامعه بر مبنای آموزه های اسلامی، بسط، گسترش و نهادینه کنیم.

تمدن در دیدگاه شهید مطهری از چند جهت قابل بررسی است، نخست این که تمدن ثمره زندگی اجتماعی و وابسته به علوم و فنون بشر بوده و رشد و پویایی دارد. مثلا رشد بشر در گرو اراده این چنین تمدنی است، نکته دیگر از از دیدگاه ایشان، این که باید ضرورت تمایز مفهومی بین رشد تمدنی و تعالی انسانی وجود داشته باشد.

سرفصل ها و نکاتی چون «فطرت انسان، مبنای مشترک تمدن و تکامل»، «جهانگردی مراکز تمدن در طول تاریخ»، «ضرورت تمایز میان فرهنگ و تمدن و عدم یکسان دیدن آنها»، از مواردی است که شهید مطهری ذیل مساله تمدن به آن اشاره داشته. همچنین مساله مفهوم فرهنگ و فرهنگ اصیل و غیر اصیل، فرهنگ مستقل و غیر مستقل، نیز از جمله این مباحث است.

*آیا ما به این تناسب از فرهنگ و تمدن که در تفکر شهید مطهری بیان شده است، رسیده ایم؟

بعد از انقلاب اسلامی حقیقتا برای دریافت از معرفت وجه واقعی اسلام و تمدن اسلامی در جامعه شکل گرفت، البته هنوز به نقطه مطلوب نرسیده ایم، اما تلاش های قابل توجهی صورت گرفته. از نظر من برای نیل به این مساله باید تاکیدمان بر علم آموزی و علم ورزی باشد.

*از چه نظر باید تاکید بر دو مولفه علم ورزی و علم آموزی باشد؟ به هر صورت ایرانیان تمدنی چندهزار ساله دارند که در آن علوم حرف اول را می زند، یعنی ما این پیشینه تمدنی غنی را داریم.حجت الاسلام رضوانی نسب

درست است، اما باید بیش از پیش نسبت به علم اسلامی توجه داشته باشیم. برای پاسخ به این پرسش. به کتاب "خدمات متقابل اسلام و ایران" نوشته شهید مطهری اشاره ای کنم ایشان در این اثر اسلام را به عنوان یک دین جامع و خاتم معرفی می کند که نمی تواند نسبت به فرهنگ بی تفاوت باشد.

این چنین دینی با فرهنگ های مختلف ازجمله فرهنگ ایران مواجه می شود. یعنی سابقه آشنایی ایرانیان با دین اسلام به همان زمان پیامبر(ص) برمی گردد، سلمان فارسی که ایرانی بوده و در زمان پیامبر(ص) جزو نزدیک ترین یاران حضرت به شمار می رفت نقش مهمی در وقایع صدر اسلام ایفا کرد. ایرانیان از همان صدر اسلام ارتباط تنگاتنگی با تمدن اسلامی برقرار کردند.

از سوی دیگر اصلاح فرهنگ از اصلی ترین اهداف اسلام است، همچنین توجه به وحدت فرهنگی و بهره مندی از مواهب آن و این مساله که آرمان و هدفی واحد در میان مسلمین وجود دارد، در سیر تمدن سازی اهمیت به سزایی دارد.

امروز برای تحقق تمدن نوین اسلامی باید تکیه بر علم وعملیاتی کردن نتایج حاصله از علوم مختلف در جامعه لحاظ شود. چرا که هم سابقه تمدنی ایران تکیه بر رشد علوم داشته، هم سابقه تمدنی اسلام و هم مواجهه ای که این دو فرهنگ با یکدیگر داشتند و منجر به این اتفاق شدند.

به هر حال ما می دانیم علوم مختلفی در حقیقتِ دین مبین اسلام آمده و به جامعه ایران که در آن زمان رو به انحطاط می رفت، جان دوباره ای بخشید. خدمتی که اسلام به ایران داشت و از طرفی تمدن کهن ایران خدماتی را به اسلام داشت که در حوزه های متعددی قابل ارایه، بحث و پژوهش است. اگر این فضا را در نظر بگیریم و ارتباط متقابلی که میان اسلام و ایران ایجاد شد، باید در بحث تمدن سازی تاکید امروزی ما، تکیه بر علم آموزی باشد.

 *چرا امروز بسیاری تکیه بر اندیشه غربی دارند، حتی در میان برخی اندیشمندان اصرار بر الگوپذیری از تمدن غربی مطرح است؟

بله برخی این گونه تفکری دارند که ناشی از یک سری تعصبات کور می شود. بدانیم که اتفاقا همین تمدن غربی تلفیقی از ارزش های اسلامی و مادی گرایی بشر در غرب است. آنها اصل را از بحث تمدنی اسلام گرفته اند، ولی در عین حال یک سری مسایل مادی را برای خودشان به نام تمدن امروز غربی ارایه می کنند و با توجه به اینکه وجهه مادی این تمدن پررنگ تر است، در نتیجه این تمدن از جهات مختلفی دارای اشکال است، بحران معنویت و این همه جرم و جنایت در غرب، همه و همه از مشکلاتی است که تمدن امروز غربی با آن مواجه است.

*آیا تمدن اسلامی معنویت، عقلانیت و مادیات را در کنار هم می داند؟

بله، تمدن اسلامی نکات مهمی دارد که مهمترین بحث آن دین است. دین اسلام جزو نکات اساسی تمدن الهی و همچنین اسلامی و عامل رشد این تمدن بوده و از طرفی هم نقش قرآن و ولایت اهل بیت(ع) نکته مهمی است. در این میان قرآن نقطه آغاز حرکت علمی مسملین است و در تمدنی که پیامبر(ص) شکل داد،نقش مهمی داشت.

*چالش هایی که امروزه جامعه اسلامی در نیل به تمدن نوین اسلامی با آن مواجه است، چیست؟

به نظر می رسد ما چهار ضعف اساسی داریم؛ یکی ضعف در فهم بحث تمدن و تمدن سازی و مساله دیگر عدم تحلیل واقعی از غرب؛ همچنین فقدان تصویریی گویا و جامع از تمدن نوین اسلامی که هنوز بسیاری با آن آشنا نیستند، لذا اهل قلم و صاحبان تریبون باید نسبت به این موضوع دقت نظر بیشتری داشته باشند و روی این مساله کار کنند. اما نکته چهارم این که راهکارهای تحقق تمدن نوین اسلامی نسبت به آینده تا اندازه ای شفاف نیست و باید به این مساله توجه کرد.

از سوی دیگر باید نسبت به بیانات مقام معظم رهبری در بحث تمدن سازی توجه ویژه ای داشته باشیم، چون ایشان همواره نگاهی جلوتر از دیگران داشته و همواره نسبت به پروش فکر انسان تاکید دارند، ایشان راه روشنی را پیش رو گذاشته اند و باید همه به این سمت گام بر دارند و با اقتدا به قرآن و ولایت از مسیر منحرف نشوند.

انتهای پیام

 

برچسب‌ها

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha