شنبه ۱ اردیبهشت ۱۴۰۳ |۱۰ شوال ۱۴۴۵ | Apr 20, 2024
تصاویر/ آیین رونمایی از آخرین آثار گروه فقه پزشکی در مرکز فقهی ائمه اطهار، آیت الله علیدوست

حوزه/ یکی از مهمترین باقیات صالحات که باید مورد دفاع غیرتمندانه قرار گیرد، رهبری جامعه اسلامی و رهبری صالح است.

 به گزارش خبرگزاری حوزه، آیت الله علیدوست عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در محکومیت توهین به رهبر معظم انقلاب با اشاره به آیه 46 سوره کهف«الْمَالُ وَالْبَنُونَ زِینَةُ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَالْبَاقِیَاتُ الصَّالِحَاتُ خَیْرٌ عِندَ رَبِّکَ ثَوَابًا وَخَیْرٌ أَمَلًا» بیان داشت: مطلب اول: المال و البنون زینة الحیاة الدنیا: ای مردم! مال و فرزند، برای حیات نزدیک و دون دنیاست، اما سرمایه آخرت نیست، مگر اینکه، محتوا عوض شود و تبدیل به عمل صالح شود. جالب اینکه در قرآن هر وقت تعبیر شده، به صورت صفت و موصوف (الحیاة الدنیا) آمده و نه به صورت مضاف. یعنی درهر 64 بار که به کار رفته به صورت صفت و موصوف است، گرچه در مقام ترجمه، مسامحتاً به صورت اضافه (حیاة الدنیا) «حیات در دنیا» ترجمه می شود! اما قرآن به صورت وصفی به کار می رود و گویا می خواهد در خود این حیات دنیا، به نحو صفت، دون بودن و غیر بقاء را در آن اشراب کند؛ و در مقابل در حیات آخرت، صفت بقاء را اشراب می کند.

مطلب دوم: وَالْبَاقِیَاتُ الصَّالِحَاتُ خَیْرٌ عِندَ رَبِّکَ ثَوَابًا وَخَیْرٌ أَمَلًا: آنچه که ماندگار است و نزد خدا ثواب بهتر و بالاتری دارد و امیدبخش تر است، باقیات صالحات است. باقیات صالحات، یعنی اثر ماندگار صالح. چون اثر دو گونه است: ماندگار و غیر ماندگار. اثر ماندگار نیز دو گونه است: صالح و غیر صالح. باقیات صالحات یعنی آثار ماندگار صالح. حساب این آثار را فقط خدای متعال می‏داند.

لزوم دفاع غیرتمندانه از باقیات صالحات

مردم دو تکلیف در نسبت با باقیات صالحات دارند: تکلیف اول گاه الزامی و گاه تحصیلی و استحبابی است: یعنی خلق باقیات صالحات. باقیات صالحات نیز منحصر در امور محدود و افراد محدود نیست. سفره باقیات صالحات هم سفره پهنی است که هر کسی با هر مقدار از توان مالی و ضعیت اجتماعی (پولدار، فقیر،  کارگر، کشاورز و ...) می تواند در آن سفره چیزی بگذارد. مثلا یک فرد ساده روستایی که فرزندش را به حوزه می فرستد و او درس می خواند و می شود مرحوم آیت الله حاج شیخ عبدالکریم یزدی یا بزرگان دیگر. این باقیات صالحات است. نباید تصور کرد این سفره را فقط شیخ صدوق ها و شیخ مفیدها می توانند پهن کنند، بلکه همگان می توانند.

وظیفه دوم: حفظ باقیات صالحات و دفاع دغدغه مندانه از آنهاست؛ دفاع غیرتمندانه که خدای متعال از فوق عرش بگوید دوستت دارم: «ان الله تعالی غیور یحب کل غیور».

اگر از بنده سؤال بفرمائید که امروز اعظم تکالیف که متوجه خواص است، چیست؟ عرض می کنم: دفاع از باقیات صالحات و به میزانی که دفاع از باقیات لازم است، تضعیف باقیات صالحات نیز حرام است.

این دو تکلیفی که از قرآن قابل استفاده است.

رهبری، مصداق بارز باقیات صالحات

بحث بعدی، مصداق شناسی باقیات صالحات است.

رهبری جامعه اسلامی: یکی از مهمترین باقیات صالحات که باید مورد دفاع غیرتمندانه قرار گیرد، رهبری جامعه اسلامی و رهبری صالح است.

من به خاطر حوادثی که از آقای امجد شروع شد، واقعا سؤالی دارم از این افراد: که شما با چه تحلیل و بر اساس کدام ضابطه به تضعیف رهبری نظام می پردازید؟! اگر من حرفی زدم، کتابی و مقاله‏ ای  نوشتم که در سایت‏های ضلال پخش شود، آیا نباید در صحت و جواز آن شک کنیم؟!

امروز تضعیف رهبری جمهوری اسلامی ایران به سود کیست و چه کسانی به دنبال آن هستند؟! و تقویت رهبری به سود کیست و چه کسانی دنبال آن هستند؟!

من از همین فرصت مصداق شناسی استفاده می کنم و به برخی از جوان ها که غیر از این از ایشان دیده می شود، عرض می کنم: فضلا حوزه، مرجعیت، پیش کسوتان دین، اینها از باقیات صالحات هستند. نکند خدای ناکرده، کسانی با نام های مورد پسند و شاید با نیست های به زعم خودشان سالم و صالح، به تضعیف این باقیات صالحات بپردازند! این کارها، جز بازی کردن در زمین دشمن و گل زدن به نفع دشمن نیست. مگر آن طلبه معدوم اول انقلاب چه کرد! آنقدر شعارهای تند و قرآنی و ولایی داد، اما نتیجه اش این شد که باید مطهری و مفتح و ... ترور شوند! آن ترور فیزیکی بود. حالا اگر ما ترور فیزیک نکنیم اما، به این باقیات صالحات از روی جهل و غفلت حمله کنیم، آیا این کار درستی است؟! آیا نباید احتمال بدهیم: اینکه قرآن می فرماید: «زَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطَانُ أَعْمَالَهُمْ». آقایان! این آیه خیلی باید ما را بترساند: می فرماید که اینها بد عمل می کنند، اما «وَإِذَا قِیلَ لَهُمْ لَا تُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ قَالُوا إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَلَکِنْ لَا یَشْعُرُونَ». از این جهت باید نسبت به تراث، دغدغه مندانه و مسئولانه و برخورد و رفتار کنیم. این نکته اول.

لزوم آسیب شناسی ریزش ها

نکته بعد: خواهشاً دقت شود، چون جز سوگمندانه و مخلصانه عرض نمی کنم! خردمندان، مسئولان حوزه و مسئولان نظام، باید تدبیری بیاندیشند که چرا گاهی اینطور می شود و چرا هر از چند گاهی این چنین ریزشی داریم؟! حالا برخی می گویند اینها نفوذی هستند و از اول آمده اند برای این زمان. یک شخصی گفته بود ما الان در حوزه هفتاد مجتهد نفوذی داریم! هیچکس نمی تواند این مسائل و اصل نفوذ و اصل تلاش دشمن را انکار کند، اما این یک نوع فرافکنی هم هست.

هیچ حکومتی و هیچ نظامی نباید از کنار نقاط آسیب خودش بگذرد و باید آسیب شناسی کند. البته تاکید می کنم که نمی خواهم بگوییم همه اینها به آن نهاد، مثلاً ضعف حوزه و یا نظام برمی گردد، چون در حکومت امام معصومی مانند حضرت امیر(ع) هم چنین مواردی مانند خوارج و... را داریم، و حکومت حضرت امیر را که نمی توانیم ضعیف توصیف کنیم، حکومت امیرالمومنین(ع) هم که در راس آن یک معصوم حضور دارد، مبتلا به این امور بوده است.

بله. گاهی عوامل مختلفی هست، اما این را هم نباید فراموش کرد که تولید خوارج و بغات و اینها، اگر به داخل باز می گردد باید آسیب شناسی شود.

در ریزش هیچ کس سود نمی کند و همه باید گریه کنند! کسی که ریزش می کند، ضرر می کند، آنها که شاهد ریزشند ضرر می کنند و سیستمی هم که ریزش در آن رخ داده، او هم ضرر می کند. مثلا، چرا ما گاهی از خود حوزویان، نیروهایی داریم که مثل اینکه برای خودشان رسالتی جز حمله به تراث تعریف نکرده اند، باید تدابیری اندیشیده شود و خصوصاً بحثهای کلامی مورد توجه قرار گیرد، تا کمتر شاهد ریزش ها و آثار آن باشیم.

لزوم بهره گیری از تاکتیک روشنگری

نکته دیگر اینکه: در این حادثه اخیری که مرتبط با آقای امجد پیش آمد، شخصیت ها و نهادهای مختلفی وارد شدند و مطالبی را بیان کردند.

اما باید گفت در حوادثی از این دست، باید از تاکتیک هایی بهره برد که بهتر جواب دهد. تاکتیکی که همه قبول دارند بهتر است، «روشنگری» است؛ البته در کنار اعمال قانون و رفتارهای عادلانه.

«تاکتیک روشنگری» و منطق، همیشه بهتر پاسخ می دهد و کار این آقایان نکته ضعف دارد که وقتی روشنگری کنیم، نقاط ضعفش روشن می شود. اما ردیف کردن سب و لعن متوالی و تاکتیک هایی از این دست، ناپاسخگوترین روش است، مخصوصاً از شخصیت های نهادهای معتبر باشد. روشنگری تقبیح کار است، اما سب و لعن و ناسزا، تقبیح کار نیست و این دو تفاوت می کند.

البته کسی نمی خواهد دلسوزی کند و یا بگوید این افراد مصداق این عناوین هستند یا خیر (واقعاً بعضی از این عناوین صادق است)، اما بحث بر اثبات و ادب قرآنی در این زمینه است، مخصوصاً برای شخصیت ها و نهادهای محترم. حداقل می توان درخواست کرد که روی این حرف فکر شود.

برادران و خواهران! فراموش نکنیم و این دعا را بخوانیم: اللهم صل علی محمد و ال محمد واهدنا لما اختلف فیه من الحق باذنک انک تهدی من تشاء الی صراط مستقیم.

برچسب‌ها