شنبه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۳ |۱۸ شوال ۱۴۴۵ | Apr 27, 2024
آسیب شناسی دوره جوانی از منظر نامه ٣١ نهج البلاغه

حوزه/ نشست تبیینی «آسیب شناسی دوره جوانی از منظر نامه ۳۱ نهج البلاغه» با حضور جمعی از طلاب و فضلا در آستانه ماه محرم و اعزام مبلغین به مناطق مختلف کشور برگزار شد.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه، حجت الاسلام ایمان شکیبایی در نشست تبیینی اظهارکرد:به همان اندازه که جوانان از لطافت و صفا برخوردارند، به همان اندازه و بلکه بیشتر در معرض مبتلا شدن به آسیب‌های گوناگونند.

وی افزود: این قشر به دلیل بی‌تجربگی و پایین بودن سن، زودتر از دیگران از عوامل درونی و بیرونی تأثیر می‌پذیرند و ناهنجاری‌ها و نابسامانی‌های اجتماعی را به وجود می‌آورند.

پژوهشگر حوزه و دانشگاه گفت:در ادامه به شش آسیب از آسیب‌های دوره جوانی که از نامه ٣١نهج البلاغه استخراج شده است، اشاره می‌کنیم.

مدرّس نهج البلاغه ادامه داد: متأسفانه امروزه آسیب‌های گوناگون فکری، اعتقادی، اخلاقی، روحی، تربیتی، اجتماعی، سیاسی و... نسل جوان ما را تهدید می‌کند که پیشگیری و بلکه درمان آن‌ها، از اساسی‌ترین وظایف مربیان، والدین، مبلّغان و تمام افراد، سازمان‌ها و اداراتی است که با جوانان مرتبط، و متصدی امور آنان هستند. برای حل معضلات و رفع آسیب‌های جوان، ابتدا باید زمینه‌ها و عوامل آسیب‌پذیری این قشر را شناسایی کرد که اکنون به مهم‌ترین آن‌ها اشاره می‌کنیم:

١. فقر ایمانی

حجت الاسلام شکیبایی بیان کرد: یکی از عوامل آسیب‌پذیری و بروز ناهنجاری در جوانان، اعتماد نداشتن به خدا در زندگی فردی و اجتماعی است. چه بسیار افرادی که با اصل خداشناسی، اعتقاد به حق تعالی، مبدأ عالم بودن ذات مقدس ربوبی و جاری بودن پیوسته تدبیر او مشکلی ندارند، اما این اندازه از اعتقاد برای توحید کافی نیست. انسان موحّد افزون بر توحید نظری، باید توحید عملی نیز داشته باشد و تأثیرات آن اعتقاد و نظر باید در اعمال و رفتارش دیده شود. توحید عملی در عملکردهای مختلفی بروز می‌یابد که از جمله آن‌ها، توکل کردن به خداست. از همین روست که امیرالمؤمنین(ع) در نامه خود به فرزند جوانش بر موضوع توحید و خداباوری و نقش آن در زندگی تأکید کرده و فرموده است: «أَلْجِئْ نَفْسَکَ فِی الأُمُورِ کُلِّهَا إِلَی إِلهِکَ فَإِنَّکَ تُلْجِئُهَا إِلَی کَهْفٍ حَرِیزٍ وَ مَانِعٍ عَزِیزٍ؛ در تمام کارهایت، خود را به خدا بسپار که اگر چنین کنی، خود را به پناهگاهی مطمئن و نیرومند سپرده‌ای».

وی افزود:امام(ع) بر توکل به خدا در همه کارها و پناه بردن به او تأکید کرده است. چه بسا مواردی که با ابزار دنیوی قابل انجام است، ولی همان موارد موجب گرفتاری‌های بزرگی می‌شوند. افزون بر اینکه در مواردی که ابزار و امکانات وجود دارد، تأثیرآن ابزار قطعی نیست و چه بسا این امکانات تأثیر معکوس و متفاوت داشته باشند. در زندگی باید از همه سبب‌ها استفاده کرد، اما در عین حال به هیچ سبب مستقلی از اراده حق تعالی به طور کامل اعتماد نکرد؛ چنانکه خداوند در قرآن کریم فرموده است: «وَ مَن یَتَّقِ اللَّهَ یَجعَل لَّهُ مَخرَجاً‌ وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لاَ یَحتَسِبُ وَ مَن یَتَوَکَّل عَلی اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ‌ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أمرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ شیءٍ قَدراً:هر کس بر خدا توکل کند، برای او کافی است؛ زیرا خدا بر کار خود مسلط است و برای هر چیزی قدری تعیین کرده است».

استاد نهج‌البلاغه گفت:جوانی که به خداوند متعال معتقد است و با حضرتش پیوند دارد، هرگز در این هستی پهناور خود را تنها و منزوی و افسرده نمی‌پندارد و همیشه سعی می‌کند تا از جاده انسانیت خارج نشود. چنین فردی در سختی‌ها و مصائب، بردبارتر و شکیباتر می‌شود، هیچ‌گاه به پوچی و سرگردانی نمی‌رسد و به دلیل کرامت و ارزشی که برای خویش در پیشگاه خدا به دست آورده است، به سوی بسیاری از معضلات اجتماعی مثل کشف حجاب و سگ بازی و قماربازی و... نمی‌رود. کودکانی که از اول با ایمان به خدا تربیت می‌شوند، اراده‌ای قوی و روانی نیرومند دارند. از دوران کودکی، رشید و با شهامت هستند و نتایج درخشان ایمان از خلال گفتار و رفتارشان به خوبی مشهود است.

کارشناس قرآن و حدیث بیان کرد: حضرت یوسف(ع) درس خداپرستی را از پدر بزرگوار خود فرا گرفته و در دامن پدری چون حضرت یعقوب(ع) پرورش یافت. برادرانش پس از رفتارهای خشن و ناراحت‌کننده، به فکر قتلش افتادند. یکی از برادران پیشنهاد داد او را در جایی دور از چشم مردم در چاهی بیندازند، شاید کاروانی از راه برسد و او را از چاه بگیرد و با خود ببرد. بدین ترتیب به هدف خود که دور کردن او از پدرش بود، برسند و از گناه کشتن یوسف(ع) رهایی یابند. ابوحمزه از امام سجاد(ع) پرسید: «اِبنَ کَم کانَ یوسُفُ یَومَ ألقَوهُ فِی الجُبِّ؟؛ روزی که یوسف را برادرانش در چاه انداختند، چند ساله بود؟».حضرت در جواب فرمود: «کانَ ابنَ تِسعِ سِنینَ؛ نُه ساله بود».از کودک نه ساله‌ای که در چنین وضع سخت و شرایط ناراحت‌کننده‌ای دچار شده، جز اضطراب و جزع انتظار دیگری نیست؛ ولی اثر عجیب و حیرت‌زای ایمان در این کودک تا آنجاست که وقتی او را از چاه خارج کردند و به غلامی معامله نمودند؛ زیرا نوعی تنبلی و سست‌عنصری را در میان آن‌ها ترویج می‌دهیم. اگر چه فراهم کردن آسایش و امکانات رفاهی خانواده جزو مسئولیت‌های مردان است، اما نباید با اجابت بی‌چون و چرای خواسته‌های فرزندان، زمینه راحت‌طلبی آنان را ایجاد کرد.

۲. خیالبافی

حجت‌الاسلام شکیبایی گفت:تخیل‌گرایی از نوجوانی آغاز می‌شود تا حدود زیادی در رفتار و منش جوانان تأثیر می‌گذارد. جوانان با علم به نبودن واقعیت‌های دنیای خارج در عالم خیال، به آن رو می‌آورند؛ زیرا در این شرایط، به نوعی آرامش نسبی دست می‌یابند. تخیلات در صورتی موجب تقویت نیروی ذهن و اندیشه و بروز خلاقیت‌های هنری، فکری و عملی می‌شود که به آن جهت بخشید.اگر چه آرزو، مایه حیات و حرکت است؛ اما اگر به صورت آرزوی دور و دراز درآید، بدترین عامل انحراف و بدبختی است. از همین روست که در روایات انسان را از آن بر حذر داشته‌اند؛ چنانکه امیرالمؤمنین (ع) فرموده است: «إنَّما أَخَافُ عَلَیکُم اثنَانَ: اِتِّباعَ الهَوَی وَ طُولَ الأَمَلِ أمَّا اتِّبَاعُ الهَوَی فَیَصُدُّ عَنِ الحَقِّ وَ أَمَّا طُولُ الأَمَلِ فَیُنسِی الآخِرَة؛ من بر شما از دو چیز می‌ترسم:پیروی از هوس و آرزویِ دراز؛ زیرا پیرویِ هوس، از حق باز می‌دارد و آرزوی دراز، آخرت را از یاد می‌برد».آن حضرت در این نامه با طرح اعتماد به آرزوهای واهی، فرزندش را از آن برحذر داشته و فرموده است: «ایَّاکَ وَ الاتِّکَالَ عَلَی الْمُنَی فَإِنَّهَا بَضَائِعُ النَّوْکَی؛ زنهار از تکیه کردن به آروزها که آرزو، سرمایه کم‌خردان است».

۳. نگرانی از معیشت

مدرس نهج‌البلاغه گفت:رزق و روزی، یکی از نیازهای اساسی انسان، و ترس از آینده و چگونگی تأمین «روزی»، یک نگرانی عمومی است. اگر این نگرانی از حدّ متعارف نگذرد، عامل تحرّک برای کسب روزی است؛ اما اگر افزایش یابد و از حد معمول بگذرد، به افزایش تنیدگی و فشار روانی منجر می‌شود و رضایت از زندگی را به مخاطره می‌اندازد. اگر چه انسان باید آینده‌نگر باشد و تنها به فکر امروز نباشد، اما باید توجه داشت که دلیل تدبیر و دوراندیشی با نگرانی از آینده تفاوت دارد. از این روست که امیرالمؤمنین(ع) در نامه خود، یقین و اطمینان را شاه کلید موفقیت و غلبه بر نگرانی دانسته و به فرزندش فرموده است: «وَ اعْلَمْ یَا بُنَیَّ الرِّزْقُ رِزْقَانِ:رِزْقٌ تَطْلُبُهُ وَ رِزْقٌ یَطْلُبُکَ؛ بدان ای فرزند که روزی بر دو گونه است:یکی آنکه تو آن را بطلبی و یکی آنکه او در طلب تو باشد و اگر تو نزد او نروی، او نزد تو آید».

حجت الاسلام شکیبایی گفت:خداوند متعال بر اساس اصل مصلحت، اندازه روزیِ انسان تلاشگر را معین ساخته و رسیدن آن را تضمین کرده است. باور این واقعیت، سبب راحتی و آرامش انسان و لذت بردن بیشتر او از زندگی می‌شود. امام صادق(ع) فرموده است: «وَ اِنْ کانَ الرِّزْقُ مَقْسُوماً فَالْحِرْصُ لِماذا؛ اگر خداوند تبارک و تعالی روزی را به عهده گرفته است، پس اندوه تو برای چیست؟».

۴. نداشتن اعتدال

کارشناس قرآن و حدیث گفت:صراحت و شجاعت در گفتار، از دیگر ویژگی‌های نسل جوان و امری پسندیده و مطلوب است، اما باید مواظب بود که این امر به بی‌احتیاطی نینجامد. متأسفانه گاهی شاهد اقداماتی از سوی جوانان هستیم که می‌توان از آن به عنوان تهوّر و بی‌احتیاطی یاد کرد. یکی از اصول مسلّم عقلانی، احتیاط و دور اندیشی است. پیامبر خدا(ص) امور زندگی اعم از دینی و دنیایی را به سه قسمت تقسیم کرده و فرموده است: «حَلاَلٌ بَیِّنٌ وَ حَرَامٌ بَیِّنٌ وَ شُبُهَاتٌ بَیْنَ ذَلِکَ فَمَنْ تَرَکَ الشُّبُهَاتِ نَجَا مِنَ الْمُحَرَّمَاتِ وَ مَنْ أَخَذَ بِالشُّبُهَاتِ ارْتَکَبَ الْمُحَرَّمَاتِ وَ هَلَکَ مِنْ حَیْثُ لاَ یَعْلَم؛ امور سه‌گونه است:حلال واضح و روشن و حرام آشکار و بدون ابهام و اموری که میان این دو مردد است. هر کس شبهات را ترک کند، از محرمات نجات می‌یابد و هر کس به شبهات اقدام کند، مرتکب محرمات می‌شود و ندانسته هلاک و نابود می گردد».

۳۱۳/۱۷

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • حسینی IR ۱۳:۱۷ - ۱۴۰۲/۰۴/۲۶
    0 0
    سلام علیکم تشکر از مسئولین محترم که برای مبلغان نشست های مفیدی برگزار می کنند
  • کریم IR ۱۳:۱۹ - ۱۴۰۲/۰۴/۲۶
    0 0
    ببخشید در متن گزارش اومده ۶ آسیب ولی چهارتاش ذکر شده اگر دو مورد دیگر رو هم اشاره کنید خیلی خوب میشه چون من دارم یادداشت برداری می کنم و یادداشتم ناقص میشه.
    • حسین نژاد IR ۱۲:۵۵ - ۱۴۰۲/۰۴/۲۸
      0 0
      بله گزارش ناقص است کاش حداقل تمام موارد ذکر میشد تا به یک جمع بندی برسیم