به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه در مشهد، محمدرضا قائمینیک، عضو هیئت علمی دانشگاه علوم اسلامی رضوی و پژوهشگر اجتماعی، امروز دوشنبه ۲۲ اردیبهشتماه در سلسله گفتوگوهای پیرامون مشهدالرضا بهسمت عدالت که در منزل مرحوم حاج حیدر رحیمپور ازغدی برگزار شد، به بررسی تحولات کارکردی مساجد در دوره معاصر با محوریت بافت پیرامون حرم مطهر رضوی پرداخت.
قائمینیک اظهار داشت: در مشهد، بهویژه در منطقه ثامن یا بافت پیرامونی حرم، تاریخی نهفته است که تا مدتی نسبت معناداری میان ساختار شهری و نقش مساجد بهعنوان نماد هویتی شهر برقرار بوده است، اما از دورهای بهبعد، بهدلیل روندهایی که میتوان آنها را مصداق سکولاریزاسیون زیست شهری دانست، این ارتباط دگرگون شد.
عضو هیئت علمی دانشگاه علوم اسلامی رضوی با تبیین مفهوم سکولاریزاسیون، افزود: سکولاریزاسیون الزاماً بهمعنای حذف دین از عرصه عمومی نیست، بلکه بهویژه در رویکردهای آمریکایی نیمه دوم قرن بیستم، دین در کنار سایر نهادهای اجتماعی باقی میماند، اما نقش محوری و نظمبخشی خود را از دست میدهد؛ در این چارچوب، نهادهای دینی مانند مسجد یا علوم دینی، دیگر جایگاه مرکزی خود در تعیین مناسبات اجتماعی، فرهنگی، آموزشی و... را ندارند و در کنار سایر نهادهایی همچون بهداشت، آموزش و ورزش قرار میگیرند.
قائمینیک ادامه داد: این تغییر نقش دین، بهویژه در ایرانِ دوره پهلوی دوم و حتی پس از انقلاب، با تأثیرپذیری از مدلهای توسعهای خارجی رخ داد. از برنامه اول و دوم توسعه که با شکست مواجه شد تا مطالعهای از سوی دانشگاه هاروارد درباره دلایل ناکامی آن برنامهها، بر لزوم تغییر ساختارهای سنتی و مذهبی جامعه ایران تأکید شد؛ در نتیجه، از برنامه سوم توسعه به بعد، نگاه برنامهریزان عمدتاً ناظر به کاهش جایگاه دین در نظمدهی اجتماعی بود.
وی خاطرنشان کرد: این روند تا سال ۱۳۵۶ ادامه داشت. پس از انقلاب، گرچه برنامههای توسعهای از سر گرفته شد، اما از دهه ۱۳۸۰ تضادهای آشکار میان رویکرد اسلام سیاسی و الگوهای توسعه غربی بار دیگر بروز کرد و همین موضوع، زمینهساز طرح الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت شد.
تحلیل تاریخی ساختار شهری مشهد و نقش مسجد در آن
وی سپس با نگاهی به تاریخچه شهر مشهد عنوان کرد: با حمله مغولها به ایران و مهاجرت مردم از توس به مشهد، این شهر از مجموعهای از روستاها بهمرور به یک بافت شهری تبدیل شد. از دوره تیموری، با ساخت مسجد گوهرشاد، نخستین شکلگیری پیرامون مسجد در منطقه ثامن مشهد آغاز شد و این ساختار شهری تا دوره پهلوی کموبیش حفظ شد.
قائمینیک یادآور شد: ساخت مسجد گوهرشاد در دوران تیموریان موجب شد بافت شهری در اطراف آن شکل گیرد. مسیر اتصال مسجد گوهرشاد به فلکه سراب، میدان سعدی و ایستگاههای اطراف، نمونهای از این بافت بود که بعدها با احداث خیابانهای مستقیمی مانند «بالاخیابان» و «پایینخیابان» در دوره صفویه و بهاحتمال طراحیشده توسط شیخبهایی، ساختار شهر توسعه یافت.
عضو هیئت علمی دانشگاه علوم اسلامی رضوی به ساختار مساجد در شهرهای دوره صفوی اشاره کرد و گفت: در این دوره، هر شهر دارای یک یا چند مسجد جامع بود که بهعنوان پل ارتباطی حکومت با مردم عمل میکرد. نمازهای مهم، اطلاعیههای حکومتی و ارتباط اجتماعی همگی در این مساجد رخ میداد؛ در کنار آن، مساجد محلهای با شعاع اثر کمتر و در سطح محلی شکل گرفته بودند و پس از آنها، مساجد کوچکتری وجود داشتند که عمدتاً برای عبادت روزمره کاربرد داشتند.
نهادهای اجتماعی پیرامون مسجد محله شکل میگرفتند
وی افزود: پیرامون مساجد محلهای، نهادهایی چون بازار، کاروانسرا، مدارس و محلهای زیارت و استراحت زائران در شهرهای زیارتی شکل میگرفتند؛ این نهادها یا بهصورت چسبیده به مسجد یا با فاصلهای نزدیک در فضای پیرامونی مساجد شکل میگرفتند و ساختار اجتماعی شهر را بر محور مسجد سامان میدادند.
قائمینیک تصریح کرد: این نظم تا دوره قاجار تداوم داشت و اگرچه در این دوره تحولات مهمی در بافت شهری مشهد رخ نداد، اما در دوره پهلوی بهویژه با برنامهریزیهای مدرن شهری، نظم مسجدمحور رو به افول گذاشت و نقش فرهنگی، اجتماعی مساجد بهشدت تضعیف شد.
لزوم بازخوانی نقش مساجد در نظم اجتماعی امروز مشهد
این استاد حوزه و دانشگاه تأکید کرد: بازخوانی جایگاه تاریخی مساجد و نقش آنها در نظم اجتماعی و فرهنگی مشهد، میتواند الگوی مناسبی برای بازطراحی شهر اسلامی و احیای هویت دینی، تمدنی مشهدالرضا در شرایط امروز باشد.
وی با تحلیل تحولات شهری مشهد بهویژه در پیرامون حرم مطهر رضوی، از گسست ارتباطی و معنایی خانهها، محلهها و زندگی شهری با حرم مطهر سخن گفت و اظهار کرد: در سالهایی که توسعه شهری بیبرنامه و با اولویتهای تجاری اتفاق افتاد، فضای سبز بزرگی به شکل فلکه در اطراف حرم ایجاد شد که دیواری پیرامون آن کشیده شد و ورودیهای حرم را به چند مسیر محدود کرد. این اقدام، عملاً حرم را از بافت زنده و تنفسگر شهر جدا ساخت و فضاهای ارتباطی مردم با آن دچار گسست شد.
مساجد از محور توسعه محلات خارج شدند
وی افزود: در محلههایی مانند ارگ، که امروزه شامل محدوده خیابانهای امام خمینی، جنت، احمدآباد و امتداد آن تا بلوار وکیلآباد میشود، ساختار شهری بهتدریج تغییر کرد و بهجای مساجد، ادارات دولتی، بازارها، سینماها و نهادهای متجدد، محور توسعه قرار گرفتند؛ در حالیکه در دورههای گذشته، مسجد مرکز ثقل هر محله بود، در بافت جدید، مسجد جایگاه محوری خود را از دست داد و دیگر نهادهای مدرن، نقش مرکزی ایفا کردند.
قائمینیک به تفاوت نهادهای علمی نیز اشاره کرد و گفت: نهادهای علمی مانند جهاد دانشگاهی که در گذشته در جوار مسجد و در بطن محلهها شکل میگرفتند، در بافت جدید تمایز آشکاری از حیث موقعیت و نوع فعالیت با گذشته دارند و این نیز یکی دیگر از جلوههای تغییر ماهوی در ساختار محلهها به شمار میرود.
تحول ساکنین و تغییر سبک زیست شهری
وی با اشاره به تفاوت در ترکیب جمعیتی ساکنین محلات قدیم و جدید، به تحلیل اصطلاح «ارگ خشتی» پرداخت که توسط برخی مردمشناسان در توصیف بافت تاریخی شهر مشهد به کار رفته و بر اصالت پیوند اجتماعی و مذهبی محلهها در گذشته دلالت دارد.
قائمینیک تصریح کرد: طرحهای توسعه دهه هفتاد به بعد، عملاً ادامه همان الگوهای توسعه شهری دوره پهلوی بودند، با این تفاوت که تلاش شد تا حدودی رنگ و بوی اسلامی به خود بگیرند. به عنوان مثال، در تهران ساخت و سازهای اطراف حرم امام خمینی (ره) تحت تأثیر همین رویکرد قرار گرفت. در مشهد نیز، با توسعه به سمت غرب، بافت پیرامون حرم طبق همان الگوی پیشین، اما در قالبی جدید، بازطراحی و بازسازی شد.
تخریب مساجد و حسینیهها در طرحهای جدید شهری
وی با استناد به گزارشهایی مستند، خاطرنشان کرد: در بافت پیرامونی حرم، پیش از اجرای این طرحها، بیش از ۱۵۰ مسجد و حسینیه وجود داشت که این محدوده از نظر گستره مکانی رتبه دوم یا سوم را در میان مناطق شهری مشهد دارا بود. اما با اجرای طرح جدید، رتبه مساجد و حسینیهها به جایگاه هفتم سقوط کرد و جای آنها را کاربریهای تجاری و هتلسازی گرفتند.
عضو هیئت علمی دانشگاه علوم اسلامی رضوی ادامه داد: پرسش اساسی این است که در شرایطی که فاصله بسیاری از خانهها تا حرم مطهر تنها ۱۰ تا ۱۵ دقیقه پیادهروی است، این تعداد مسجد و حسینیه چه ضرورتی داشته و دارد؟ پاسخ این است که کارکرد این مساجد تنها عبادات یومیه نبوده بلکه نقشهای اجتماعی، ارتباطی و فرهنگی پررنگتری داشتهاند؛ برخلاف تصور رایج، مساجد قدیم تنها چند ساعت در روز فعال نبودند بلکه محل تعاملات اجتماعی و ارتباطات چندجانبه مردم محسوب میشدند.
وی از کاهش جمعیت ساکن در بافت پیرامونی حرم خبر داد و گفت: جمعیت مجاورین تقریباً به یکششم کاهشیافته و بسیاری از زمینهای وابسته به مساجد و حسینیهها، به مکانهای تجاری یا معابر عمومی برای خودروها تبدیل شدهاند.
وی درباره روند توسعه شهری نیز گفت: در حال حاضر، مناطق جنوب شرق مشهد مانند شهید رجایی، گلشهر در فاصله ۵ تا ۱۵ کیلومتری از حرم قرار گرفتهاند و عملاً به حاشیه شهر تبدیل شدهاند؛ از طرف دیگر، توسعه شهر به سمت غرب، محدودههایی مانند الهیه را نیز دربر گرفته و شکل مشهد به صورت یک استوانه درآمده که در پایین آن، حرم و بافت فرسوده قرار دارد و بدنه آن تا مناطق ثروتمند توسعه یافته است.
وی افزود: این نوع توسعه ناهمگون، تهدیدی جدی برای زیارت و معناشناسی دینی شهر مشهد بهشمار میرود.
قائمینیک هشدار داد: روند فعلی توسعه و تجاریسازی بافت اطراف حرم، همان مدلی است که در اطراف حرم حضرت عبدالعظیم در تهران پیاده شد و امروزه در بین مردم با عنوان «شاهعبدالعظیمسازی» حرم مطهر رضوی از آن یاد میشود. این روند میتواند تهدیدی برای قداست، مرکزیت و انسجام زیارتمحور مشهد باشد.
تراکم بالای مساجد در بافت پیرامون حرم و کاهش شدید در محلات جدید
وی با اشاره به بررسی نقشههای شهری گفت: در منطقه پیرامونی حرم از میدان صاحبالزمان تا میدان توحید، تراکم قابلتوجهی از مساجد و حسینیهها وجود دارد. اما در محلات جدید مشهد، تراکم مساجد به شکل محسوسی کاهشیافته و نمود آن تنها در نقشه قابلمشاهده است و در زندگی اجتماعی روزمره دیده نمیشود.
عضو هیئت علمی دانشگاه علوم اسلامی رضوی تأکید کرد: حتی در مناطقی که تراکم مساجد بالاست، میزان باز بودن و فعالیت روزانه مساجد بسیار کمتر از مکانهای تجاری مانند بازار، فروشگاهها و فستفودها است. این نشاندهنده چالش جدی نهاد مسجد در زندگی اجتماعی است.
وی اضافه کرد: از طرف دیگر، بسیاری از مساجد جدید، فاقد نهادهای جانبی مانند مدارس، کتابخانهها یا مراکز فرهنگی هستند و بهصورت مستقل و بدون پیوست اجتماعی عمل میکنند؛ در حالیکه در گذشته مسجد، مرکز تجمع و تعامل تمامی این نهادها بود.
نظر شما