به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه، طاهره حیاتی استاد و پژوهشگر حوزوی در یادداشتی آورده است:
اسم و عنوان هر چیز میتواند بیانگر محتوا، ویژگیها، برجستگیها و حتی اهداف وجودی آن چیز باشد. بر همین اساس است که نامگذاریها اصولی دارند و باید رعایت شود تا مقبول گردد. یک نام خوب باید گویا و از هرگونه ابهام به دور باشد. باید قابل پذیرش و مورد تأیید برای صاحبان اندیشه باشد. در عین حال، قابل فهم برای عموم باشد. در نهایت باید متناسب با محتوا یا پدیده انتخاب شود.
نامگذاری برای اشیاء و پدیدهها آن قدر اهمیت دارد که کتاب «نام گذاری و ضرورت» اثر سول کریپکی به عنوان یکی از مهمترین آثار فلسفی قرن بیستم به شمار میرود که دغدغه اصلی آن، استفاده از زبان برای بیان مفاهیم و اشاره به افراد و... است. همچنین در کتاب «نامگذاری برند» اثر جرمی میلر روشها و راهکارهای مؤثر برای انتخاب نام شایسته برای یک نام بازرگانی (برند) همراه با تمرین ارائه شده است. او انتخاب و خلق یک نام متمایز را در ظرف دو تا چهار هفته میداند.
نظام جمهوری اسلامی ایران نیز در مورد نامگذاری و خلق نام، قوانینی را وضع نموده است؛ آییننامه نامگذاری شهرها، خیابانها، اماکن و مؤسسات عمومی در چهار ماده و چهارده بند در سال ۱۳۷۵ توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی در ایران ابلاغ شده است. همچنین، نامگذاری مؤسسات فرهنگی نیز قوانین ویژه دارد که باید رعایت گردد.
اهمیت نامگذاری بر اشخاص نیز به اندازهای است که اسلام مسئولیت انتخاب نام کودک متولد شده را بر عهده پدر گذاشته و احکام مربوط به انتخاب نام شایسته برای کودک را وضع نموده است. از سوی دیگر، انسانها را از نسبت دادن نامها و القاب ناشایست به یکدیگر نهی نموده: «و لا تنابزوا بالألقاب؛ به همدیگر لقبهای زشت نسبت ندهید.»(حجرات: ۱۱)
هرچند از اصول نامگذاری به ویژه برای پدیدهها و مسائل حساس و مهم گفتهاند رعایت دیدگاه بیطرفی و بیقضاوتی است؛ اما همگان میدانند که نامها پیام دارند و بیانگر بن مایه وجودی آن پدیده هستند. حال باید دید که نامگذاریها از کجا نشأت میگیرند؟
مقام معظم رهبری در چهارده خرداد امسال آیه «وَ لَا تَقُولُواْ لِمَن یُقۡتَلُ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِ أَمۡوَٰتُۢ بَلۡ أَحۡیَآءٞ وَ لَٰکِن لَا تَشعُرُونَ»(بقره: ۱۵۴) قرائت نموده و تفسیر کردند به شهادت و کشته شدن در هر راهی که راه خدا باشد، حتی اگر خارج از جنگ نظامی باشد: «اطراف این آیه ــ چه قبل این آیه، چه بعد این آیه ــ بحثی از حرکت نظامی و جنگ و قتال و مانند اینها نیست؛ [میفرماید] «فیسبیلالله». نمیشود ادّعا کرد که معنای این «یُقتَلُ فی سَبیلِ اللَّه» کشته شدن در میدان جنگ است، چون هیچ قرینهای بر این در این آیه وجود ندارد.
در آیه سوره آلعمران ــ «وَ لا تَحسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلوا»(آل عمران: ۱۶۹) ــ چرا، آن آیه در ضمنِ مسائل جهاد است؛ این آیه نه، مطلق است؛ [میفرماید] هر کسی که در راه خدا کشته بشود. راه خدمت به مردم، راه خدا است؛ راه کار جهادی برای مردم، راه خدا است؛ راه اداره کشور اسلامی، راه خدا است؛ راه پیشرفت نظام جمهوری اسلامی، راه خدا است. آقای رئیسی عزیز و همراهانش، در راه پیشرفت کشور، در راه خدمت به مردم، در راه اعتلای جمهوری اسلامی کشته شدند، [لذا] مشمول این آیهاند؛ اینها را اموات ندانید؛ بَل اَحیاءٌ؛ اینها زنده هستند؛ همان تعبیری که در باب شهدا وجود دارد.»(بیانات ۱۴/۳/۱۴۰۳) در نهایت نیز فرمودند: «اینها را ما «شهدای خدمت» میدانیم، همچنان که مردم گفتند؛ از دل مردم جوشید این تعبیر «شهید جمهور» و «شهید خدمت»؛ این خیلی باارزش است.»
حضرت آیتالله سید ابراهیم رئیسی که روزی با انتخاب مردم و حکم تنفیذ مقام معظم رهبری، «رئیس جمهور» نام گرفت. پس از حادثه سقوط بالگرد، باز هم با انتخاب مردم و تأیید مقام معظم رهبری، «شهید جمهور» و «شهید خدمت» نامیده شد.
این نامها حاوی پیامها و عبرتها است همانطور که رهبر عزیزمان فرمود: «ما باید درس بگیریم از حوادث؛ این حوادث برای ما درس است.»(بیانات ۱۴خرداد۱۴۰۳)
شهید رئیسی مزین شد به «شهید جمهور» و «شهید خدمت» که مردم به او نسبت دادند. اما نامها و اوصافی را مقام معظم رهبری برای شهید رئیسی برشمردهاند. در پیام تسلیت خود در تاریخ ۳۱/۲/۱۴۰۳ ایشان را چنین معرفی کردند:
- عالم مجاهد؛
- رئیس جمهور مردمی و با کفایت و پرتلاش؛
- رئیسی عزیز؛
- خستگی نمیشناخت؛
- خدمتگزار صمیمی و مخلص و با ارزش؛
- ترجیح صلاح و رضایت مردم که حاکی از رضایت الهی است، بر همه چیز؛
همچنین در بخشی از سخنرانی ۱۴ خرداد ۱۴۰۳ اوصاف متعدد برای شهید رئیسی را برشمردند:
- رئیسجمهور مغتنم و عزیز و پُرکار؛
- مرد کار، مرد عمل بود، مرد خدمت؛
- مرد صفا و صداقت؛
- شب و روز نمیشناخت. در خدمتگزاری به کشور، یک نصاب تازهای را به وجود آورد... یک نصاب جدیدی را آقای رئیسی (رحمة الله علیه) در باب خدمتگزاری به ملّت ایجاد کرد؛
- انقلاب اسلامی را، ملّت ایران را، در بیانات خود و در اظهارات خارجی خود، درست تعریف کرد و شناساند؛
- سبک مدیریّت او در بین همکاران خودش یک سبک ویژهای بود، با صمیمیّت همراه بود؛ با همکارانش، با وزرا، با مدیران دولتی با صفا و صمیمیّت رفتار میکرد؛
- برای مردم، کرامت قائل بود، عزّت قائل بود؛ به مردم، به جوانها برای اظهار نظر میدان میداد؛ حرمت مردم را نگه میداشت؛
- به جوانها اعتماد میکرد، جوانها را تکریم میکرد؛
- به کسانی که به خود او بدی کرده بودند، با کرامت برخورد میکرد؛ به کسانی که حتّی به او اهانت کرده بودند، پاسخ تند، پاسخ زشت، پاسخ عصبی نمیداد؛
- در مرزبندی با دشمنان انقلاب صراحت داشت؛ در مورد کسانی که با انقلاب بد بودند، مخالف بودند، دشمن بودند، دوپهلو صحبت نمیکرد؛ صریح صحبت میکرد، مرزبندیِ صریح داشت؛ به لبخند دشمن اعتماد نمیکرد. اینها ارزش است.
در پایان باید همان گفت که امام خامنهای، رهبر فرزانه جمهوری اسلامی ایران در درسآموزی از این حادثه تلخ شهادت رئیس جمهور عزیز و همراهان ایشان فرمود: «مردم قدردان خدمتگزاران خودشان هستند؛ این را مسئولین ما بدانند، توجّه کنند. مسئولین خیال نکنند که اگر خدمتی کردند، این از یاد مردم خواهد رفت؛ نه، مردم میشناسند، میفهمند، قدردانند؛ این مشوّق خدمت است.»
نکته دقیقی که شهید سلیمانی در کنگره ملی هشت هزار شهید استان گیلان، در وصف شهدا گفت: «شرط شهید شدن، شهید بودن است. اگر امروز بوی شهید از رفتار و اخلاق کسی استشمام شد، شهادت نصیبش میشود. تمام شهدا دارای این مشخصه هستند.»
انتهای پیام










نظر شما