به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه، حجت الاسلام والمسلمین احمد واعظی رئیس دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم در اولین همایش ملی علوم اسلامی و انسانی دیجیتال که با حضور جمعی از پژوهشگران و اساتید حوزه علمیه قم برگزار شد به سخنرانی پرداخت.
وی در آغاز سخنانش دو تصور عمده از «علوم انسانی دیجیتال» را برشمرد:
۱. تلقی حداقلی: در این نگاه، سامانه های دیجیتال صرفاً به عنوان یک «ابزار» در خدمت عالم علوم انسانی یا اسلامی قرار میگیرند. در این نقش، فناوری دیجیتال با فراهم آوری داده ها، اطلاعات و امکان جستجوی پیشرفته، به پژوهشگر در فرآیند تحقیق و همچنین در مرحله ارائه و انتشار نتایج پژوهش یاری میرساند.
رئیس دفتر تبلیغات اسلامی حوزه با اشاره به مثالی در حوزه تاریخ، توضیح داد: یک تاریخدان به جای بررسی پراکنده و انفرادی اسناد، میتواند با دسترسی به آرشیو دیجیتال کامل اسناد، امکان جستجو و پژوهش را در ابعادی وسیع فراهم کند.
۲. تلقی حداکثری: این نگاه ادعا میکند که سامانه دیجیتال میتواند «جای عالم» بنشیند و کار او را انجام دهد. به عبارت دیگر هوش مصنوعی قادر است نقش فعال و مولد در فرآیند تولید دانش ایفا کند، نه صرفاً یک ابزار کمکی باشد.
حجت الاسلام والمسلمین واعظی با اشاره به این پرسش که «آیا با پیشرفت هوش مصنوعی، شغل عالِم بودن نیز منسوخ خواهد شد؟» گفت: پاسخ به این پرسش در گرو دو ادعای اساسی است:
اول: ارائه تحلیلی دقیق از سامانه ادراکی و آگاهی بشر
دوم: اثبات این که میتوان این فعالیتهای ادراکی را به شکل مصنوعی در ماشین بازتولید کرد.
وی به دو رویکرد اصلی در بین طرفداران هوش مصنوعی قوی اشاره کرد:
رویکرد نشانه گرایی (سمبولیسم): این رویکرد کلاسیک که از دهه ۱۹۵۰ تا ۱۹۸۰ حاکم بود، معتقد است تمام دانش و روابط حاکم بر جهان را میتوان نمادین و ریاضیاتی کرد و در قالب الگوریتم به ماشین سپرد.
رویکرد پیوندگرایی (Connectionism): این رویکرد مدرنتر، ذهن بشر را نه یک پردازشگر واحد، بلکه شبکه ای درهمتنیده از میلیاردها نورون میداند و هدفش ساخت سامانه های دیجیتالی با پردازشگرهای موازی و مرتبط است که بتواند این تعامل پیچیده را شبیه سازی کند.
رئیس دفتر تبلیغات اسلامی خاطرنشان کرد: بحث بر سر امکان پذیر بودن هوش مصنوعی قوی، بحثی بسیار پیچیده و مورد مناقشه است و مخالفان جدی دارد که اساساً تحقق آن را غیرممکن میدانند.
وی برای روشنتر شدن بحث، علوم انسانی را به چند بخش تقسیم کرد:
دانش های توصیفی (وضعیت شناسانه): مانند ارائه آمار و اطلاعات درباره تورم، بیکاری یا وضعیت فرهنگی.
دانش های تبیینی: که به واکاوی علل و عوامل پدیده ها میپردازند.
دانش های هنجاری: مانند حقوق و اخلاق که به «باید و نباید»ها می پردازند.
دانشهای بنیادین: که مبانی انسان شناختی و جامعهشناختی را بررسی و وضع مطلوب را ترسیم میکنند.
دانش های توسعهای (نیمه بنیادین): که بسته های اقدام و مدل های عملی برای گذار از وضع موجود به وضع مطلوب ارائه میدهند.
حجت الاسلام والمسلمین واعظی در پاسخ به پرسش اصلی گفت: در آن بخش از علوم انسانی که صرفاً «دیتاپایه» هستند مانند دانشهای توصیفی و برخی تحلیل های وضعیت شناسانه، هوش مصنوعی نه تنها میتواند جای انسان بنشیند، بلکه با توجه به حجم عظیم داده ها میتواند بهتر و دقیق تر عمل کند. مثلاً در تحلیل بازار سهام یا بررسی روندهای کلان اجتماعی.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی تاکید کرد: در بخشهایی از علوم انسانی که متکی به خلاقیت و انقلاب فکری هستند، هوش مصنوعی هرگز نمیتواند جانشین انسان شود. اگر ما بخوبی عمل نکنیم مجبوریم در هوش مصنوعی و فناوری های آن منفعلانه عمل کنیم.
انتهای پیام











نظر شما