جمعه ۷ اردیبهشت ۱۴۰۳ |۱۶ شوال ۱۴۴۵ | Apr 26, 2024
امامت

حوزه/ برگزیده جشنواره علامه حلی از مازندران گفت: بنابر نظر خواجه نصیر الدین طوسی حضور امام برای جامعه واجب، عصمت امام ضروری و نصب امام نیز از سوی خدا و رسول صورت می گیرد و انتخابی و بر عهده امت نیست.

به گزارش خبرگزاری حوزه، خانم فاطمه عباس زاده چاری از مدرسه علمیه الزهرا(س) بابل با اشاره به مقاله برگزیده خود در جشنواره علامه حلی با عنوان «مسئله امامت از دیدگاه غزالی و خواجه نصیرالدین طوسی»، اظهار داشت: این مقاله به طور کلی مسئله امامت را از دیدگاه دو اندیشمند شیعه و سنی بررسی می کند و در فصلنامه کلام تطبیقی شیعه نیز چاپ شده است.

وی افزود: برای این مقاله از اندیشمندان شیعه، خواجه نصیرالدین طوسی و از اندیشمندان سنی مذهب امام محمد غزالی را مدنظر قرار دادم و بحث در سه محور «مسئله وجوب و ضرورت امام برای جامعه»، «عصمت امام» و «نصب امام» مورد پژوهش قرار گرفت.

برگزیده جشنواره علامه حلی از مازندران با بیان این که در اصل مسئله وجوب و ضرورت امام برای جامعه، هر دو مذهب توافق نظر دارند، ادامه داد: اما در اینکه آیا این وجوب، صرفا شرعی است یا دلیل عقلی هم بر وجوب امام وجود دارد یا نه؟ اختلاف وجود دارد که خواجه نصیرالدین طوسی آن را به دلیل عقلی و براساس قاعده لطف بر خداوند واجب می داند.

وی با اشاره به مسئله عصمت امام و نصب امام نیز بیان داشت: در مسئله عصمت امام نیز خواجه نصیر با ارائه چند دلیل  عقلی، آن را بر امام ضروری می داند و مسئله نصب امام که آیا باید از سوی خدا و رسولش صورت بگیرد یا انتخابی است بر عهده امت؟ نیز هم حق با خواجه است و ادله مختلف وی بر وجوب نص بر امام و تعیین امام علی(ع) از قوام و صحت برخوردارند و این امری الهی است.

خانم عباس زاده چاری گفت: در این مقاله ابتدا به بیان نظر هر یک از دو اندیشمند خواجه نصیرالدین طوسی و غزالی در خصوص موضوعات مذکور پرداخته شده، سپس مقایسه ای بین نظرات مطرح شده صورت گرفته و نگارنده نظر خود را در خصوص اینکه نظر کدام یک از این دو اندیشمند مقبول تر است را با ذکر ادله ای از کتاب های کلامی موجود  بیان داشته است.

وی خاطرنشان کرد: از مجموع مطالب مقاله می توان نتیجه گرفت در هر سه موضوع «مسئله وجوب و ضرورت امام برای جامعه»، «عصمت امام» و «نصب امام» مورد مناقشه، حق با خواجه است؛ زیرا هر چند هر دو بر واجب بودن وجود امام در جامعه متفق هستند، اما غزالی آن را فعلی واجب بر مردم می داند و خواجه فعلی ضروری و از مصادیق صفت لطف الهی و با توضیحات خواجه، در مسئله صفت لطف، لزوم هدایت و نقص عقل در هدایت؛ می فهمیم نظر خواجه به حق نزدیک تر است.

مدرسه علمیه الزهرا(س) بابل افزود: در موضوع عصمت هم حق با خواجه است و بدون آن، مقام جانشینی پیامبر با مشکلات عدیده ای مواجه خواهد شد. به نظر خواجه ادله عقلی و نقلی(آیات و روایات) هر دو بر عصمت امام دلالت دارند و دلایل غزالی مخدوش است.

وی با اشاره به موضوع سوم مقاله با عنوان «نصب امام»، گفت: در مورد نصب امام و منصوص بودن امام، هم حق با خواجه است و ادله مختلف وی بر وجوب نص بر امام و تعیین امام علی(ع) از قوام و صحت برخوردارند و نشان می دهد نصب امام از سوی امام و رسولش صورت می گیرد و انتخابی و بر عهده امت نیست.

چکیده مقاله:

غزالی وجود امام را به ادله شرعی و اجماع امت، ضروری و برای قوام دین و دنیا مفید می داند؛ اما عصمت را برای امام شرط نمی داند. او معتقد است تنها در امور کشورداری و تجهیز سپاه و... به امام نیاز است؛ و از آنجا که برای انجام این قبیل کارها به علم الهی و لدنّی نیازی نیست، از این رو، به عصمت نیازی نیست. او مانند دیگر پیروان اهل سنّت، تعیین امام را به انتخاب مردم می داند و هرگونه ادعای نصی از سوی شیعه را بی ربط به مسئله امامت و غیرمتواتر معرفی می کند.

از نظر او اگر این اخبار، متواتر بودند، هرگز در آنها شک نمی شد، در حالی که در مورد این اخبار شک وجود دارد. بنابراین احادیثی چون حدیث غدیر و منزلت، صرفاً بیانگر احترام و دوستی میان پیامبر(ص) و علی(ع) است و دلیلی بر امامت علی(ع) محسوب نمی شود.

خواجه نصیرالدین طوسی در برابر این دیدگاه موضع گرفته و وجود امام را نه به ادلة شرعی، بلکه به دلیل عقلی و با استناد به «قاعدة لطف» بر خداوند واجب می داند. وی همچنین با ارائه ادله عقلی متعدد، عصمت را نیز برای امام ضروری می داند و عقیده دارد که در صورت معصوم نبودن امام، تسلسل لازم آمده و دیگر نمی توان به تکالیف شرع اطمینان کرد. در ضمن، در صورت انجام افعال قبیح از وی، نهی او از آن عمل، واجب می شود و در این صورت، غرض از نصب امام نقض شده، مقام امام از سایر مردم پایین تر می آید؛ در حالی که امام باید افضل از همه باشد.

خواجه، پس از اثبات عصمت برای امام، می گوید عصمت خصیصه ناآشکاری است که کسی جز پروردگار به آن علم ندارد. لذا نصب امام باید از سوی خدا و رسولش صورت گیرد و این یعنی نص؛ و همچنین با توجه به شیوه رسول خدا(ص) بعید است که ایشان در خصوص چنین امر خطیری سکوت کرده باشد. در مجموع، ادلّه خواجه نسبت به  دلیل ادعایی غزّالی از وجاهت و قوت بهتری برخوردار است.

برچسب‌ها

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha