یکشنبه ۹ اردیبهشت ۱۴۰۳ |۱۹ شوال ۱۴۴۵ | Apr 28, 2024
شورای عالی انقلاب فرهنگی

دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی درباره حواشی ایجاد شده به بهانه قطع همکاری استادان دانشگاه اعلام کرد: اگر مدرسانی که همکاری آن‌ها با دانشگاه قطع شده است به این موضوع اعتراض دارند این دبیرخانه پذیرا و شنیدار سخنان آنان برای تظلم‌خواهی است تا حقی از کسی ضایع نشود.

به گزارش خبرگزاری حوزه، متن بیانیه دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی را در ادامه بخوانید:

بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم

با نگاه به کارنامه پرافتخار چهار دهه آموزش عالی و علم و فناوری کشور واضح و مبرهن است توجه به علم و دانش از ابتدای پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی ایران در صدر توجهات مسئولان عالی جمهوری اسلامی ایران بوده است که در بیانیه راهبردی گام دوم انقلاب اسلامی نیز رهبر حکیم و فرزانه انقلاب اسلامی اولین توصیه خود را به علم و پژوهش اختصاص داده‌اند.

کشور عزیز ما ایران در ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی تنها ۱۷۰ هزار دانشجو در مراکز آموزش عالی خود داشت و امروز ۳.۴ میلیون دانشجو در دانشگاه‌های کشور تحصیل می‌کنند و از سوی دیگر تعداد اعضای هیئت علمی نیز از ۵ هزار نفر به بیش از ۷۰ هزار نفر عضو هیئت علمی تمام وقت ارتقاء یافته است که از این میزان خانم‌ها بیش از ۵۰ درصد دانشجویان و حدود ۳۰ درصد اعضای هیئت علمی را تشکیل می‌دهند.

این عدد بخش کوچکی از توجه به اهمیت سرمایه انسانی و علمی کشور پس از پیروزی انقلاب اسلامی است که اگر هر ایرانی وطن‌پرست نگاهی به گزارش‌های کمی و کیفی تحولات علمی ایران در دهه‌های گذشته بیاندازد بی‌شک حس غرور و افتخارش برانگیخته خواهد شد و نهاد علم در ایران به برکت انقلاب اسلامی هر روز پرقدرت‌تر و با صلابت‌تر می‌شود که تبلور این دانش را در خودکفایی کشور در بخش‌های مختلف شاهد هستیم.

این ظرفیت عظیم تربیت نیروی انسانی متخصص و فرهیخته که در ایران اسلامی با هدایت اعضای محترم هیئت علمی دانشگاه‌ها ایجاد شده است عصبانیت و خشم دشمنان کشور را موجب شده است و آن‌ها در تلاش هستند که به هر بهانه‌ای در شتاب رشد علمی و تلاش این خادمان جریان علمی وقفه ایجاد کنند که به فضل پروردگار همواره این اقدامات آن‌ها با شکست روبرو بوده است.

جذب اعضای هیئت علمی در کشور بر اساس قواعد و مقررات خاص خود بوده و دانشگاه‌های کشور نیز در این خصوص آزادی و استقلال عمل دارند و جذب و ارتقای اعضای محترم هیئت علمی ملاک عمل دانشگاه‌ها؛ بر اساس ضوابط آموزشی، پژوهشی و فرهنگی است.

همچنین در خصوص اساتید حق‌التدریس نیز؛ دانشگاه‌ها و گروه‌های آموزشی استقلال و آزادی عمل دارند و تدریس افراد به‌عنوان حق‌التدریس در دانشگاه برای ایشان به‌معنای عضویت هیئت علمی نیست که این شیوه تدریس نیز در تمام دانشگاه‌های جهان مرسوم است.

همواره شاهد بودیم که در کنار جریان بزرگ علم و فناوری کشور تعداد بسیار اندکی از مدرسان با انگیزه‌های مختلف با بروز رفتارهای غیردانشگاهی در نهاد علم که امر آموزش و پژوهش را دچار اختلال می‌کند سعی باطل در آسیب زدن به جریان رشد علمی کشور دارند - این اقدامات با هدف تربیت و تعالی در دانشگاه در تعارض است- که بی‌شک باید با بروز آن بر اساس منافع ملی مقابله کرد.

دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی با تقدیر از زحمات و خدمات خالصانه نهاد علم در کشور خاصه اعضای محترم هیئت علمی دانشگاه‌ها، تأکید می‌کند که جریان پرافتخار آموزش عالی در کشور تحت تأثیر این القائات قرار نخواهد گرفت و دانشگاه‌های کشور با توجه به ضوابط با برخی مدرسانی که رفتارهای غیر دانشگاهی داشته‌اند برخورد قانونی کرده است و اگر از مدرسین که همکاری آن‌ها با دانشگاه قطع شده است به این موضوع اعتراض دارند؛ دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی پذیرا و شنیدار سخنان ایشان برای تظلم‌خواهی است تا ان‌شاءالله حقی از کسی ضایع نشود.

انتهای پیام

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • رسول ملکیان اصفهانی IR ۰۸:۰۳ - ۱۴۰۲/۰۶/۲۷
    6 0
    سلام چند روز دیگر صبر می کردید و بعد این بیانیه را می دادید؟ چقدر سرعت عمل؟ چقدردرصحنه و به روز بودن؟ کمی دیگر صبر می کردید تا دهها هزارخبر و...دیگر دراین باره تولید شود؟ چرا این همه شتاب؟؟؟
  • تأمل! IR ۱۰:۴۹ - ۱۴۰۲/۰۶/۲۷
    151 0
    ذهنیت اجتماعی جامعه چنین است که مراکز علمی و آموزشی، اعم از دانشگاه‌ها و مدارس عالی و آموزش و پرورش، خانه امن آموختن هستند تا نسل‌های آینده نه تنها به لحاظ اندیشه‌ای پرورش یابند، که سکاندار آینده‌ای بهتر از گذشته شوند. این اصل را همه جامعه‌شناسان و استادان علوم انسانی باور دارند که ساحت اندیشه تحکم‌پذیر نیست و اساساً اندیشمندسازی از مسیر نقد علمی اندیشه‌ها و نوسازی آن به دست می‌آید. بر همین بنیاد، دانشگاه‌ها و حوزه‌های علمیه مرحله به مرحله از گذر تاریخی آموزش‌ها، رشد و بالندگی می‌یابند. به همین دلیل است که تشکیل کادر علمی، فرهنگی و اندیشه‌ای هر کشوری «خلق‌الساعه» نیست؛ سال‌های، سال دانش اندوزی و ممارست اندیشه‌ای و تجربه‌نیاز است تا فردی استاد یا استادیار در دانشگاه‌ها شود و یا در حوزه‌های علمیه به جایگاه آیةالله و مدرس برسد. از سوی دیگر دولت‌هایی موفق هستند که با دو اصل برنامه‌ریزی علمی معین و اجرایی، برنامه‌هایشان را مدیریت کنند و نقد‌های مراکز علمی را بشنوند و جدی بگیرند. دانشگاه، خانه تاریخی حیات علمی هر کشوری است و نه مجموعه تشکل امنیتی ـ نظامی. نو به نو شدن این خانه، فقط از سیر تاریخی اندیشه‌ورزی و رشد و ارتقاء تفکر تحقق می‌یابد. دانشگاه‌ها و همه مراکز علمی و حوزه‌های علمیه، خانه امن اندیشه‌ورزی و نقد و نظرپردازی هستند و سال‌های سال آموختن و ممارست علمی و تخصصی نیاز است تا فردی صاحب عنوان «استاد» شود. کلمه‌های استاد یا آیةالله در تاریخ اندیشه ایران، واژگان مفهومی و ارزشی هستند که با احکام دستوری زوال نمی‌یابند. تاریخ ۹۰ ساله دانشگاه تهران که آن‌را «دانشگاه مادر» می‌نامند، در چرخه علم و اندیشه‌پروری مفهومی تاریخی دارد. در این تاریخ، استادانی همچون علی‌اکبر دهخدا، جلال‌الدین همایی، فاضل تونی، راشد، عصار، حکیم‌ الهی قمشه‌ای، فروزانفر، سعید نفیسی، دکتر معین، زریاب خویی، لطف‌علی صورتگر، دکتر آرین‌پور، شهید مطهری، مهندس مهدی بازرگان، دکتر سحابی، شفیعی کدکنی و... همگی نه‌تنها در روال اداری سنوات خدمتی، ارزیابی و دیده نشدند، بلکه در روال سنوات خدمت اداری با احکام دستوری، آن‌هم فوری و یکباره بازنشسته نشدند و همه عمر پربرکت علمی‌شان، صاحب کرسی استادی بودند. در حوزه‌های علمیه نیز چنین سنت اندیشه‌ای رایج است. آیا تاکنون شنیده‌اید که آیةالله‌العظمی را بازنشسته کرده باشند؟!
    • محمد IR ۱۸:۰۸ - ۱۴۰۲/۰۶/۲۷
      0 124
      اطلاعات آقای تامل! ناقص هست چونکه حداقل شهید مطهری و دهها نفر امثال ایشان که با رژیم طاغوت سر ناسازگاری و مخالفت داشتند نه تنها بازنشسته که اخراج و زندانی و بعضا شکنجه و شهید شدند
    • به «محمد» IR ۰۷:۴۴ - ۱۴۰۲/۰۶/۲۸
      181 0
      اتفاقاً اطلاعات جناب‌عالی کامل نیست! شهید مطهری مدتی بازداشت شد اما هیچگاه شکنجه نشد چون ارتباطی با اقدامات مسلحانه نداشت و بعداز آزادی هم دوباره به دانشگاه برگشت. آن‌هایی هم که شکنجه شدند مانند مرحوم آیةالله هاشمی رفسنجانی، دلیل عمده‌اش حمایت مالی و تشکیلاتی گسترده ایشان از مبارزان انقلاب و انتشار اخباری مبنی بر ارتباط با اقدامات مسلحانه بود. اسناد انقلاب را مرور کنید، متوجه می‌شوید. در هرصورت برفرض که همانطور باشد، بالاخره باید به این سؤال مهم پاسخ داد: مگر رژیم پهلوی الگوی ماست که اقدامات خود را با استناد به جنایات آن‌ها توجیه کنیم؟ ادعای پیروی از سیره نورانی پیامبر اکرم صلی‌الله‌ علیه‌ وآله و اهل‌بیت علیهم‌السلام چه می‌شود؟ کدام‌یک از این اقدامات با اخلاق کریمانه نبوی و علوی سازگار است؟! بازهم فتأمل!