پنجشنبه ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴ - ۱۰:۱۸
منشور حوزه | خط قرمزهایی که روحانیون نباید رد کنند

حوزه/ روحانیون برای رهبری جامعه باید اسلام را خوب بشناسند، پاک زندگی کنند و دنیای امروز را درک کنند. دیگر نمی‌شود جلوی ورود فکرهای جدید به ذهن مردم و جوانان را گرفت چون دنیا مثل یک خانه کوچک شده. به جای دیوار کشیدن دور افکار مردم، باید به آنها یاد داد چطور فکرهای درست و نادرست را از هم تشخیص بدهند.

به گزارش خبرگزاری حوزه، در راستای تشریح «پیام حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای به همایش یکصدمین سال بازتأسیس حوزه علمیه قم»، مطالبی پیرامون «سه شرط اساسی برای ایفای نقش روحانیون در جامعه» از دیدگاه مرحوم علامه مصباح یزدی تقدیم شما فرهیختگان می شود.

اگر روحانیت بخواهد نقش خود را در جامعه به شکل صحیح ایفا کند و وظیفه خدایی خود را بدرستی انجام دهد، باید سه شرط اساسی داشته باشد:

اول، شناخت کافی از اسلام ناب

دوم، صلاحیت اخلاقی، بویژه تقوی، برای عهده دار شدن مناصب مربوط به روحانیت در جامعه، زیرا برای پذیرفتن کارهای اجتماعی و در راه اجرای آنها انسان، خواه ناخواه، با هواها و تمایلات نفسانی، بخصوص علاقه به مال و جاه، مواجه می شود و ممکن است او را از اجرای نقش صحیح خود باز دارد.

سوم، آشنایی با وضع زمان و نیازهای جامعه و عوامل مخرّبی که در داخل و خارج از جامعه بر ضد اسلام فعالیت می کنند و شناخت راه مبارزه با آنها و موضع گیری درمقابل آنها.

روحانی اگر هر یک از این سه شرط را نداشته باشد ضرری که به اسلام می زند بیش از نفعی است که به آن می رساند.

آیا اسلام می تواند از همه اندیشه ها و مذاهب و اعتقادات عالم به دور باشد؟

آیا می توان به گرد جهان اسلام حصاری کشید تا هیچ فکری از افکار دیگران در ذهن مسلمانان رسوخ و هیچ مسأله ای به ذهن آنها خطور نکند و هیچ شکی برایشان پدید نیاید؟

شاید در گذشته چنین کاری تا حدّی ممکن بود امّا امروز که دنیا مثل یک خانه است و همه نقاط آن به یکدیگر نزدیک شده است، افکار گوناگون به ذهن جوانان سرازیر می شود.

لذا ما نمی توانیم چشمان خود را ببندیم و بگوییم که با داشتن قرآن و روایات کاری به این فرضیات و کفریات نداریم.

وقتی این افکار در ذهن مسلمانان پدید آمد و افرادی ناآگاهانه آنها را پذیرفتند، در قیامت از روحانیت مؤاخذه می شود که چرا این افکار و ماهیت آنها را نشناختید.

در کتاب مکاسب،که بزرگترین و غنی ترین کتاب فقاهتی و اجتهادی جهان است، نمی توان پاسخ سوسیالیسم یا سایر نظامهای اقتصادی را پیدا کرد.

شیخ انصاری(رحمه الله) در این زمینه کوتاهی نکرد، بلکه در آن زمان این مسأله مطرح نبوده است. اکنون باید ببینیم که مثلاً سوسیالیسم چیست و اصول آن کدام است و کجای آن با اسلام موافق نیست.

بسیاری از مسائل امروز از ناحیه کشورهای غربی وارد کشور ما می شود و به اشکال گوناگون مطرح میشود و به آنها پاسخ روشن، قانع کننده و به موقع داده نمی شود.

اینگونه مطالب در گذشته نیز از سوی مکاتب غیر اسلامی وارد کشور می شد و بدون نام و نشان در کتابهای درسی دانشگاهها وارد و در مجلات و روزنامه ها نیز نوشته می شد و کسی نمی دانست که ریشه آنها از کجاست.

ورود این شبهات در اذهان موجب سستی ایمان مردم می شد. قبل از هر چیز، دلیل این مطلب نقص تحقیقات و پاسخهای نامناسب روحانیت است.

برای شخصی که ذهنش دست نخورده مانده و افکار ضد اسلامی در آن رسوخ نکرده است، به آسانی می توان خدا را اثبات کرد اما در زمان حال، ذهن دست نخورده ای باقی نمانده است.

واقعیت این است که فرزندان ما از سنین کودکی با افکار ضد اسلامی آشنا می شوند. بنابراین، به سادگی نمی توان خدا را برای آنها اثبات کرد، چون ذهنها مشوّش است و شبهات در آنها رسوخ کرده است.

شبهات متعدد از زبانهای گوناگون ترجمه شده و به طرق گوناگون به نسل جوان ما می رسد.

امروز هر فکری از هر مغزی تراوش می کند موج بر می دارد و به تمام عالم می رسد.

نمی توان ذهنها را کور کرد تا افکار به آنها هجوم نیاورد بلکه باید نیروی مقاومت آنها را در مقابل افکار گوناگون تقویت کرد و آنها را واکسینه نمود وگرنه مانند بیماری در بدنها منتشر می شود.

منبع: کتاب مباحثی درباره حوزه، ص ۶۸

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha