خبرگزاری حوزه | واقعهی لغو امتیاز تنباکو در اواخر قرن سیزدهم هجری شمسی، یکی از نقاط عطف تاریخ ایران در مبارزه با جریان استعمار است که نشاندهنده قدرت رهبری فقها و نفوذ کلام مجتهد جامع الشرایط در بسیج تودههای مردم بود.
زمینههای اعطای امتیاز تنباکو
در دوران قاجار، رقابت استعماری روسیه و انگلیس، ایران را به وضعیت نیمه مستعمرهای دچار کرده بود. این دو قدرت با تقسیم حوزههای نفوذ خود، عملاً کنترل بخشهای مهمی از کشور را در دست داشتند و با حفظ ساختارهای سیاسی- سنتی، مانع هرگونه تحول اساسی میشدند.
در حکومت ناصرالدینشاه کلیه اختیارات تقنینی، قضایی و اجرایی در انحصار شخص شاه قرار داشت. این سیستم، بستر مناسبی برای سوءاستفاده قدرتهای خارجی فراهم و موجبات اعطای امتیازات گسترده به بیگانگان را پدید آورد.
در این میان، امتیاز انحصار تنباکو (واقعه رژی) که در سال ۱۲۶۹ شمسی به مدت ۵۵ سال به ماژور تالبوت انگلیسی واگذار شد، از جمله موارد شاخص این سیاستگذاریهای نادرست بود. این قرارداد نهتنها حیرت افکار عمومی اروپا را برانگیخت، بلکه به نقطۀ عطفی در مقاومت مردمی علیه استعمار تبدیل شد.
پیامد فرهنگی آن
بر اساس مفاد این امتیاز، شرکت رژی نهتنها انحصار کامل خرید، فروش و صادرات تنباکو را به دست آورد، بلکه حتی حق نظارت بر کشت و تولید آن را نیز کسب کرد. این قرارداد علاوه بر تبعات اقتصادی ویرانگر، تهدیدی جدی برای هویت فرهنگی و دینی جامعه ایران محسوب میشد.
ورود گسترده اتباع خارجی به تغییر چهره شهرها و بافت اجتماعی ایران انجامید. حضور این نیروهای بیگانه که عمدتاً از پایبندی به ارزشهای اسلامی تهی بودند، سبب شد تا فساد و تضعیف بنیانهای اخلاقی جامعه فراهم شود. از سوی دیگر، فقر اقتصادی و فرهنگی بسیاری از مردم، آنان را به خدمتگزاری استعمارگران وادار میکرد که این خود بر عمق بحران میافزود.
شکلگیری جنبش مردمی
با آشکار شدن ابعاد فاجعهبار این قرارداد، اعتراضات عمومی به سرعت گسترش یافت.
این مخالفتها به تدریج به جنبشی سازمانیافته تبدیل شد که همزمان دو هدف را دنبال میکرد:
۱. مقابله با استبداد داخلی حاکم که منافع ملی را فدای مطامع شخصی و خواست بیگانگان میکرد.
۲. مقاومت در برابر نفوذ و سلطه استعمارگران خارجی
فتوای میرزای شیرازی و هویتسازی اجتماعی
در چنین شرایطی، میرزای شیرازی با درک عمیق از اوضاع سیاسی و اجتماعی، با صدور حکم تحریم تنباکو، ارادهای ملی ایجاد کرد. این فتوا نشان داد که فقیهِ جامعالشرایط، تنها یک مجتهد در احکام فردی نیست، بلکه با تکیه بر مبانی دینی و مصالح عمومی، میتواند به نماد وحدت و مقاومت تبدیل شود.
در منظومه فکری شیعه، فقهای واجد شرایط، وارثان پیامبر(ص) و ائمه(ع) در تبیین احکام و دفاع از کیان اسلام هستند.
دانش دینی و شناخت از شرایط جامعه است که جهتدهی صحیح در مواجهه با بحرانها را ممکن میسازد. تجربه نهضت تنباکو و پس از آن، نقش بیبدیل روحانیت در انقلاب اسلامی، گواهی روشن بر این مدعاست که فقاهت و مرجعیت، ضامن حفظ هویت دینی و ملی است.
ولایت فقیه و ضرورت رجوع در دوران معاصر
امروزه نیز با پیچیدگی روابط بینالملل و گستردهتر شدن توطئههای استکبار، مراجعه به فقیه جامعالشرایط ضرورتی انکارناپذیر است.
همانگونه که میرزای شیرازی در عصر خود با بصیرت، مسیر مقابله با استعمار را نشان داد، در دوران حاضر نیز ولی فقیه نقش استراتژی و راهبردی در مواجهه با رویدادهای خارجی، بحرانهای سیاسی و جنگ اقتصادی دارد.
تبعیت از رهبری آگاه، هماناندازه که در گذشته پیروزیآفرین بود، امروز نیز ضامن عزت و پیشرفت کشور است.
چرختابیان










نظر شما