سه‌شنبه ۱۳ خرداد ۱۴۰۴ - ۱۷:۲۵
کار خیری که به قیمت ۹ دقیقه نگرانی امام خمینی تمام شد

شبی در سال ۱۳۵۹، حاج سید احمد خمینی (ره) با تأخیر چند دقیقه‌ای در بازگشت به خانه، دلنگرانی اطرافیان را برانگیخت، اما پاسخ او پشت تلفن، حکایتی از ایثار و انسانیت را روایت کرد.

به گزارش خبرگزاری حوزه، کتاب «داستان‌هایی از علما» به قلم علیرضا خاتمی شامل ماجراها و نکته‌های آموزنده از زندگی علما و دانشمندان دینی است که در شماره‌های گوناگون تقدیم شما فرهیختگان می‌شود.

یک کار خیر

در اوائل سال پنجاه و نه قبل از آنکه امام خمینی (رض) به جماران بروند منزلشان در محله دربند بود.

یک شب حجةالاسلام حاج سیّد احمد خمینی (ره ) تنهایی با یک اتومبیل "چروکی چیف" به منزل ما آمدند.

وقت برگشتن، من نگران ایشان بودم و تأکید کردم به محض رسیدن به من زنگ بزنند.

بر حسب فاصله و مسیر منزل ما و ایشان، زمان را محاسبه کردم و دیدم حدود نه دقیقه بیشتر شد. خیلی نگران شدم و مرتّب قدم می زدم . وقتی تلفن به صدا درآمد گوشی را برداشتم و بدون مقدّمه پرسیدم :

چرا دیر کردی ؟

حاج احمدآقا گفتند: به جدّم قسم یک کار خیر انجام دادم . البتّه اگر خدا قبول کند.

بعد ادامه دادند:

یک خانم و آقایی با پنج بچّه در خیابان ، منتظر وسیله بودند. دیدم ماشین‌ها مشکل اینها را سوار می کنند؛ لذا آنها را سوار ماشین کردم و به منزل بردم و تحویل یکی از راننده ها دادم که به مقصدشان برساند.

علّت اینکه دیر زنگ زدم این بود.

قال رسول اللّه صلی الله علیه و آله :

حسنُ السُّئوالِ نِصفُ العِلم :

نیک پرسیدن ، نیمی از علم است .

نهج الفصاحه

روزنامه همشهری گفتگو با دکتر محمود بروجردی (داماد امام ) ۷/۲/۱۳۷۴.

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha