سه‌شنبه ۲۴ تیر ۱۴۰۴ - ۰۱:۰۴
خانواده، نخستین مدرسه تربیت دینی و اخلاقی است

حوزه/ حجت‌الاسلام حسینی گفت: خانواده، نخستین مدرسه تربیت دینی و اخلاقی و مؤثرترین نهاد اجتماعی در تربیت فردی و دینی انسان است.

حجت‌الاسلام حسینی کارنامی مسئول نهاد رهبری در دانشگاه علوم پزشکی مازندران در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاری حوزه در ساری، به مناسبت هفته عفاف و حجاب به تشریح نکاتی در این رابطه پرداخت، متن گفت‌وگو به این شرح است:

نقش خانواده در تربیت فرزندان برای رعایت حجاب و عفاف چیست؟

در رابطه با این سوال، تحلیلی علمی و فرهنگی از نقش خانواده در تربیت فرزندان برای رعایت حجاب و عفاف ارائه می‌دهم.

۱. خانواده نخستین مدرسه تربیت دینی و اخلاقی و نخستین و مؤثرترین نهاد اجتماعی در تربیت فردی و دینی انسان است، نگرش فرزندان به مفاهیم ارزشی مانند حجاب و عفاف، تا حد زیادی تحت تأثیر فضای فرهنگی، اعتقادی و رفتاری خانواده شکل می‌گیرد. والدین، به‌ویژه مادر، نخستین الگوی عینی رعایت یا بی‌توجهی به حجاب در ذهن فرزند هستند. «کُلُّ مَولُودٍ یُولَدُ عَلَی الفِطرَةِ، فَأَبَوَاهُ یُهَوِّدانِهِ أَو یُنَصِّرَانِهِ...» (نهج‌البلاغه، ح ۲۷۰) هر نوزادی بر فطرت الهی زاده می‌شود، این پدر و مادرند که او را تغییر می‌دهند.

۲. تربیت غیرمستقیم و تأثیر رفتار والدین کودک و نوجوان بیش از آن‌که تحت تأثیر سخنان والدین باشد، از رفتار آن‌ها الگو می‌گیرد. مادری که با وقار و التزام قلبی با حجاب ظاهر می‌شود، به‌صورت ناخودآگاه، الگوی عینی برای دختر خود فراهم می‌آورد. اگر پدر نیز ارزش حجاب و عفاف را محترم بشمارد و رعایت آن را در خانواده لازم بداند، نقش تربیتی دوچندان خواهد شد.

۳. گفت‌وگو و اقناع به‌جای تحمیل و اجبار با رشد فرزندان خصوصاً در سنین نوجوانی، باید با آنان گفت‌وگوی اقناعی درباره فلسفه و کارکردهای حجاب و عفاف صورت گیرد. خانواده‌هایی که فقط با تحکم یا اجبار بر رعایت حجاب تأکید می‌کنند، معمولاً در بلندمدت با مقاومت یا ریاکاری فرزندان مواجه می‌شوند. در مقابل، خانواده‌هایی که با صمیمیت، شنیدن، پاسخ به شبهات و تحلیل عقلانی موضوع را تبیین می‌کنند، تأثیر تربیتی پایدارتری خواهند داشت.

۴. آشناسازی تدریجی با ارزش‌ها، تربیت عفاف‌محور نیازمند فرایندی تدریجی است که از کودکی آغاز و تا بلوغ ادامه می‌یابد. آموزش مفاهیمی چون خویشتنداری، احترام به خود و دیگران، مرزهای ارتباطی، زیبایی درونی و تقوای رفتاری، مقدمات درونی‌سازی ارزش عفاف و سپس حجاب را در نوجوان فراهم می‌کند.

۵. تقویت عزت نفس و هویت دینی، یکی از عوامل اصلی بی‌توجهی به حجاب، ضعف عزت نفس و بحران هویت در نوجوان است، خانواده با محبت، احترام، اعتماد به نفس‌بخشی و تقویت هویت دینی، می‌تواند فرزند را در برابر فشارهای اجتماعی، رسانه‌ای و peer pressure مقاوم کند.

۶. محیط عاطفی سالم و رابطه صمیمی با والدین، فرزندی که در محیطی آکنده از عاطفه، احترام، دیانت و اعتماد رشد کرده باشد، کمتر دچار تقابل با ارزش‌های خانوادگی می‌شود، ارتباط سازنده والدین با فرزند، زمینه‌ساز پذیرش ارزش‌هایی چون عفاف، حیا و حجاب خواهد بود.

۷. همسویی والدین در شیوه تربیت، وجود تناقض میان پدر و مادر (مثلاً مادر محجبه و پدر بی‌اعتنا به حجاب) موجب سردرگمی فرزند می‌شود. تربیت موفق دینی، به‌ویژه در موضوعاتی مانند پوشش و رفتار جنسی، نیازمند هماهنگی تربیتی والدین است.

۸. توجه به دوستان، رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی، خانواده باید ضمن اعتماد به فرزند، نسبت به محیط بیرونی مؤثر بر تربیت عفاف هوشیار باشد، آگاهی از محتوای رسانه‌ها، شناخت دوستان نزدیک، تقویت رسانه‌های جایگزین اسلامی، گفت‌وگو درباره تأثیرات منفی فرهنگ بی‌حجابی و اباحه‌گری.

با توجه به نکات مطرح شده به عنوان جمعبندی به سوال اول باید گفت، خانواده‌هایی که در تربیت فرزندان خود برای رعایت حجاب و عفاف موفق هستند، ویژگی‌هایی چون الگوسازی رفتاری، تعامل عاطفی، اقناع فکری، تقویت معنویت، کنترل غیرمستقیم محیط و انسجام تربیتی را دارا می‌باشند. ضمن اینکه می توان راهکارهایی پیشنهاد داد مانند، آموزش فلسفه حجاب متناسب با سن فرزند، ایجاد فضای گفت‌وگوی آزاد، بی‌تحقیر و اقناعی، تقویت عزت‌نفس، کرامت زن و هویت دینی، الگوسازی از زنان مؤمن حضرت زهرا(س)، حضرت زینب(س)، مادران و همسران شهدا، مراقبت هوشمند از رسانه‌ها و محیط دوستانه فرزند.

آیا رعایت عفاف به معنای محدودیت آزادی است و چرا؟

پرسش شما درباره‌ ارتباط بین عفاف و حجاب با آزادی فردی یکی از موضوعات مهم در حوزه‌ اخلاق، دین، جامعه‌شناسی و حقوق فردی است. برای پاسخ به این پرسش، ابتدا لازم است مفاهیم را روشن کنیم و سپس از منظرهای مختلف تحلیل ارائه دهیم.

عفاف، به معنای خویشتن‌داری، پاک‌دامنی، پرهیز از رفتارها و گفتارهای ناپسند و کنترل غرایز به شیوه‌ای اخلاقی است. عفاف هم برای زنان و هم مردان مطرح است.

حجاب، به معنای پوشش ظاهری و پرهیز از خودنمایی و جلب توجه نامناسب است. در ادیان الهی و به‌ویژه اسلام، حجاب بخشی از منظومه‌ اخلاقی و عبادی فرد محسوب می‌شود.

آزادی، به معنای توانایی انتخاب و عمل با خواست و اراده است، مشروط به اینکه به حقوق دیگران یا نظم اجتماعی آسیبی وارد نشود، در پاسخ به سوال شما هم اینگونه می توان پاسخ داد:

۱- از منظر فلسفه‌ آزادی، آزادی در مفهوم لیبرال‌دموکراسی به معنای «آزادی تا جایی که به دیگران آسیب نرسد» تعریف می‌شود، در این نگاه، اگر حجاب با انتخاب آگاهانه و بر اساس باورهای باشد، نه تنها آزادی را محدود نمی‌کند، بلکه نماد آزادی در انتخاب سبک زندگی است.

۲- از منظر دینی و اخلاقی در نگاه دینی هم، آزادی انسان در چارچوب هدایت و اخلاق الهی تعریف می‌شود، رعایت حجاب و عفاف به معنای هدایت ارادی رفتار و کنترل نفس است، نه محدودیت، همان‌گونه که پرهیز از دروغ یا خیانت هم نوعی خودمحدودسازی اخلاقی است، ولی خلاف آزادی نیست.

۳- از منظر جامعه‌شناختی، جامعه‌ها برای حفظ نظم، امنیت و سلامت روانی و اخلاقی، هنجارهایی وضع می‌کنند، حجاب در بسیاری از جوامع دینی، یک هنجار اجتماعی برای کاهش تنش‌های جنسی و حفظ حرمت روابط انسانی تلقی می‌شود. در چنین جوامعی، بی‌توجهی به این هنجار ممکن است نوعی رفتار ناسازگار اجتماعی تلقی شود، نه آزادی مطلق.

۴- از دیدگاه حقوقی، مسئله حجاب در ارتباط با دو اصل مهم مطرح می‌شود، یکی حق آزادی فردی و دیگری نظم و اخلاق عمومی در بسیاری از نظام‌های حقوقی دنیا، به‌ویژه در اعلامیه جهانی حقوق بشر (ماده ۱۸)، حق هر فرد برای داشتن عقیده، دین و اعمال مذهبی به رسمیت شناخته شده است. در این چارچوب، داشتن حجاب، اگر بر اساس باور شخصی باشد، جزو حقوق بنیادین فردی است. در کشورهای سکولار غربی، زن محجبه می‌تواند حجاب را به‌عنوان بخشی از آزادی مذهبی خود مطالبه کند. البته برخی کشورها، مانند فرانسه، در مواردی مانند مدارس دولتی یا اماکن عمومی، استفاده از حجاب را محدود کرده‌اند، با این استدلال که نمادهای دینی در فضای عمومی باید حذف شوند! این موضوع باعث بحث‌های گسترده‌ای درباره‌ی نقش دولت در تعیین سبک زندگی شده است و این به نوعی مخالف و متعارض با آزادی فرد و حق انتخاب است! رعایت حجاب، در صورتی که حق انتخاب حفظ شود، با اصول حقوق بشر هم‌خوان است؛ اما ممنوعیت مطلق آن می‌توانند ناقض آزادی‌های اساسی تلقی شوند.

۵- دیدگاه روان‌شناختی از نگاه روان‌شناسی، سه مؤلفه مهم در بررسی رابطه حجاب و آزادی عبارتند از:

الف) تصویر ذهنی از خود (Self-Image): اگر فرد حجاب را به‌عنوان بخشی از هویت و باور خود بپذیرد، این عمل احساس عزت‌نفس و انسجام روانی را تقویت می‌کند.

ب) آزادی روانی (Inner Freedom): حجاب می‌تواند ابزار خودکنترلی، مهار تمایلات و تقویت اراده تلقی شود. در نظریه‌های روان‌شناسی مثبت‌گرا، خویشتن‌داری اخلاقی یکی از ویژگی‌های شخصیتی بالغانه و رشدیافته است.

ج) تأثیر اجتماعی بر روان فرد: در جامعه‌ای که حجاب یک ارزش فرهنگی غالب باشد، رعایت نکردن آن ممکن است فشار اجتماعی و طرد شدن را به‌دنبال داشته باشد.

تیجه‌گیری تمام گفته این بخش این است که رعایت عفاف و حجاب اگر بر پایه‌ انتخاب آگاهانه و ایمان شخصی باشد، نه تنها محدودیت نیست، بلکه شکل بالاتری از آزادی درونی و اخلاقی محسوب می‌شود؛ زیرا فرد از تمایلات آنی فراتر رفته و خود را در چارچوبی ارزش‌مدار تنظیم می‌کند، عفاف و حجاب، اگر با باور قلبی همراه باشد، نه تنها با آزادی در تعارض نیست، بلکه نشان‌دهنده بلوغ اخلاقی و معنوی انسان است.

پیامبر اکرم (ص) درباره اهمیت عفاف چه سخنی فرموده‌اند؟

عفاف فقط مخصوص زنان نیست، مردان هم وظیفه دارند عفیف باشند و عفاف محدود به ظاهر نیست، شامل نیت، فکر، چشم، گوش، زبان و رفتار هم می‌شود. همچنین عفاف ارتباط مستقیم با ایمان، اخلاق، کرامت انسانی و آرامش درونی دارد.

پیامبر خدا (ص) فرمودند: هیچ چیز نزد خدا محبوب‌تر از جوان توبه‌کار و پاکدامن نیست و هیچ چیز مبغوض‌تر از پیرمردی فاسق نیست. یعنی پاکدامنی در جوانی که میل جنسی و احساسات قوی‌تر هستند، ارزش دوچندان دارد. پیامبر (ص) جوانی را که با وجود تمایل زیاد، خود را حفظ می‌کند، محبوب خدا می‌دانند، همچنین فرمودند: هر دینی خلقی دارد و خلق اسلام حیاء است، پیامبر (ص) «حیا» را به عنوان صفت ممتاز اسلام معرفی می‌کنند. حیا، پایه و ریشه‌ عفاف است. انسانی که حیاء دارد، در گفتار، پوشش، رفتار، معاشرت و حتی در فضای مجازی مرزهای عفت را رعایت می‌کند. عفاف، نشانه تقوا و کرامت انسان در برابر شرایط سخت زندگی است.

انتهای پیام. /

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha