به گزارش خبرگزاری «حوزه»، معاونت فرهنگی و تبلیغی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، در شماره 157 کتاب «ره توشه راهیان نور» ویژه ماه رمضان ۱۴۳۹، به ارائه مقالات در موضوعات گوناگون پرداخته که در شماره های گوناگون تقدیم حضور علاقه مندان می گردد.
تربیت و عوامل مؤثر برآن، از جمله مسائل مهمی است که توجه اندیشمندان جهان، بهخصوص صاحبنظران حوزه خانواده را از دیرباز به خود جلب کرده است. این مسئله، جنبههای گوناگون دینی، اجتماعی، اقتصادی و جنسی را دربردارد. در این بین، یکی از جنبههای خطیر تربیت، تربیت جنسی است که متأسفانه در جامعه ما مورد غفلت و فراموشی قرار گرفته است. مسائل جنسی، همواره یکی از چالشیترین مباحث در حوزه زن و خانواده بوده و انحراف و لغزش در آن، گاهی سرنوشت یک فرد یا جامعه را شدیداً در مخاطره قرار میدهد. آیین اسلام، به عنوان کاملترین دین، به این موضوع توجه داشته است؛ هرچند در اسلام بیشتر نگاهها معطوف به شرم و حیا و ارزشمندی اخلاقیِ این دو گزاره اخلاقی بوده است؛ چنانکه از امام باقر7 نقلشده که فرمود:
«خدای متعال به هیچچیز بهتر از عفت در شکم و شرمگاه، مورد عبادت قرار نگرفته است.»[1]
اما این گونه سخنان، به معنای بیتوجهی به اصلاح و هدایت رفتارهای جنسی نبوده است. به همین جهت، اسلام هیچگاه به سرکوب غرایز انسانی، از جمله غریزه جنسی، نپرداخته است؛ بلکه تلاش کرده با نشاندادن راه صحیح و اصلاح و هدایت و تربیت جنسی، افراد را به سعادت رهنمون سازد. چهبسا کسانی باشند که از قوانین و اصول اسلام در تربیت جنسی اطلاعی نداشته و ناآگاهانه مرتکب اعمالی شوند که در اسلام نهی شده است. بنابراین، آموزش رفتار بهنجار جنسی، یکی از وظایف خطیر والدین، مسئولان و اندیشمندان در این حوزه است؛ تا از این مسیر، سلامت و سعادت فرد و جامعه را ضمانت کنند.
پیشرفت چشمگیر و روزافزون وسایل ارتباط جمعی، با تمام محاسنی که داشته، پیامدهای سوء و مخربی را بر رفتار انسانها بر جای نهاده است. بروز رفتارهای نابهنجار در میان جوانان جامعه کنونی ما و فاصلهگرفتن آنها از مبانی اعتقادی و باورهای دینی، از آثار پیشرفت فناوری است که عقبماندگی فرهنگی یا تقلید از فرهنگ مهاجم غربی نیز بر شدت آن افزوده است.[2]
مطابق آیه 162 سوره مبارکه انعام، «إِنَّ صَلَاتِي وَنُسُكِي وَمَحْيَايَ وَمَمَاتِي لِلَّـهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ؛ در حقيقت، نماز من و [ساير] عبادات من و زندگى و مرگ من، براى خدا، پروردگار جهانيان است»، همه ابعاد زندگی انسان باید طبق اصول و برنامه خداوند و پیامبر اسلام9 باشد و تحت امر و دستور آنان هدایت شود. بُعد جنسی در زندگی مسلمان نیز از این قاعده مستثنا نیست. ازاینرو، بر تمام افراد جامعه اسلامی لازم است که تلاش خود را به این مهم معطوف دارند تا زمینه تربیت صحیح در این مسئله را برای آحاد جامعه، بهویژه کودکان، پدید آید.[3]
آموزش و تربیت جنسی، از واژگانی است که دوره نوجوانی و پدیده فوران غریزه جنسی را در اذهان تداعی میکند؛ اما در واقع، تربیت جنسی، بسته به جنسیت و سنّ افراد، بسیار متفاوت خواهد بود. ارائه هر نوع آگاهی و دانش نظری و عملی به اشخاص مختلف و متناسب با جنسیت و سنّ آنان برای تأمین نیازهای جسمی، روانی و نیز اجـتماعی آنها و همچنین، مرتفعکردن نیازهای جنسی ایشان و بقای نسل را اصطلاحاً «آموزش جنسی» میگویند.[4] در کتب پزشکی، غالباً آموزش جنسی را همان تربیت جنسی تعریف کردهاند؛ ولی این مفهوم، وسیعتر از آموزش جنسی صرف است؛ چراکه در آن باید به خصوصیات رشد شخصیت در ابعاد دینی، اخلاقی، فرهنگی و اجتماعی نیز توجه داشت.[5] تربیت جنسی را باید در حقیقت، فرایندی عنوان کرد که طیّ آن، باورها، ارزشها و نگرشهایی در کودک شکل میگیرد و ادامه زندگی، بر هویت، روابط بین فردی و عاطفی و حتی گرایش جنسی او تأثیرگذار خواهد بود.
تربیت جنسی، بهشدت دچار پیچیدگی است؛ اما از اهمیت فراوانی برخوردار است. پدر و مادرِ مسئولیتپذیر، هیچگاه در برابر غریزه جنسی فرزندان خود، بیبرنامه و بیتفاوت نخواهند بود و این مرحله از تربیت را که از حساسترین و درعینحال، سختترین مراحل تربیت است، وانمینهند. چهبسا اندک غفلت و خطایی، اسباب انحراف فرزندان را فراهم نماید.[6]
در ارتباطات میانفردی در اجتماع بشری، آگاهی و اطلاع از مسائل جنسی میتواند به منطقی و مسئولانهشدن آن کمک شایانی کند. رشد شاخص سلامت و بهداشت جنسی در افراد، شاخص سلامت روان و فکر جامعه را بهبود خواهد بخشید. بر مبنای همین رابطه متقابل میان سلامت فرد و جامعه، میتوان به آموزش و تربیت صحیح جنسی افراد جامعه پیبُرد. در واقع، برای رسیدن به بهداشت جنسی در بُعد جسم و روان، راهی به جز تربیت صحیح در این زمینه وجود ندارد. صاحبنظران بر این باورند که رفتارهای مربوط به غریزه جنسی کودکان، جز در حالتهای استثنایی و نیز خارج از طبیعت انسانی، فعلیتی ندارند؛ اما با وجود این، آموزههای اسلامی پیشبینیهای لازم برای پیشگیری و درمان رفتارهای غیرطبیعی، از همان آوان کودکی را در افراد داشته است که در حقیقت، برای تعدیل رفتارهای جنسی و اصلاح و هدایت این غریزه بوده و به هیچوجه با جنبههای دیگر رشد در کودکان، ناسازگار نبوده و در عمل، به عنوان عاملی آسانکننده رشد هم تلقی میشود.[7]
در این میان، تربیت جنسی دختران در اهمیت بیشتری قرار دارد. نخست آنکه زنان به دلیل خصوصیت مادربودن و نیز به جهت مدت زمانی که با فرزندان سپری میکنند، از نفوذ بهمراتب بیشتری در تربیت فرزندان برخوردارند. از سوی دیگر، زنان به سبب موهبتی که خدا به ایشان عطا کرده، قدرت تنظیم رفتارهای جنسی مردان را دارند. از جهتی دیگر، دختران زودتر از پسران سن بلوغ را تجربه میکنند و به دلیل لطافت در احساس، هرآن ممکن است به اشتباه و خطا بیفتند. دستآخر اینکه امروزه زن به عنوان یک کالای محرک جنسی مورد بهرهبرداری سوء قرار گرفته است. بنابراین، لازم است توجه خاصی به تربیت آنان، خاصه تربیت جنسیشان شود.[8]
اما آنچه مایه تأسف است، فرونهادن این مقوله بسیار مهم در تربیت فرزندان است که والدین و مربیان مسلمان، کمتر بدان توجه داشتهاند؛ درحالیکه اسلام عزیز، سامانیافتن رشد رفتار جنسی در کودک را، در گرو تربیت درست پیشبینی کرده است. البته آنچه در این میان مهم مینماید، آگاهی از قواعد، قوانین و اصول رفتار صحیح جنسی از طرف والدین و مربیان است که خود ،آن را بهدرستی مراعات کنند و راه و رسم صحیح را در این مسئله به فرزندان خویش بیاموزند.[9]
ذکر این نکته ضروری است که تربیت صحیح جنسی، در حقیقت، نوعی سرمایهگذاری تضمینی برای داشتن جامعهای سالم در آیندهای نهچندان دور خواهد بود؛ جایی که کودکان امروز، جوان و بزرگسال آن خواهند بود و تربیت جنسی ایشان، ارتباط مستقیمی با رضایتمندی آنان از زندگی زناشویی خواهد داشت. اهمیت این سخن، زمانی نمایانتر میشود که به رشد آمار طلاق ناشی از نارضایتی جنسی در سالهای اخیر مراجعه شود. بنابراین، رضامندی جنسی که افراد از لذتبخشی در مورد رفتارهای جنسی و زناشویی خود داشتهاند هم میتواند شاخص دیگری برای اهمیت و ضرورت این مسئله باشد.
حال با توجه به اهمیت تربیت جنسی، لازم است که تمام افراد مرتبط با این بحث، آموزش و تربیت جنسی را به عنوان جزئی اساسی در برنامههای تربیتی قرار دهند. فرهنگ مغربزمین، مدتهاست که به اهمیت آموزش در این مسئله پی برده است؛ اما آنچه امروز مورد آموزش قرار میگیرد، در برخی موارد چنان بیپرده و بیحجاب است که در واقع، باید آن را ترویج بیبندوباری نامید. محدوده این آموزشها در برخی از کشورهای غربی، به کودکان زیر یازده سال هم رسیده است. نتیجه این آموزشها در غرب، فروریختن دیوارهای حیا و شرم در میان دانشآموزان آنان است که با دیدن شیوههای عملی و ابزارهای جنسی، به پیشگیری از بیماری یا بارداری تشویق میشوند و به صورت عملی، رفتارهای جنسی را تجربه میکنند. در حقیقت، پیامی که کودکان و نوجوانان در این سیستم آموزشی دریافت میکنند، این است که برای انجام فعالیت جنسی، به سنّ مطلوب رسیدهاند.[10]
اما در سوی مقابل، اسلام مبنای تربیت را در این حوزه بر پایه شرم و حیا قرار داده است. ارزشها و باورهای اسلامی، باید از زیربناییترین واحد جامعه آغاز شود و چون خانواده، سنگ زیربنای جامعه است، وظیفه انتقال نسلبهنسل این ارزشها، بر دوش خانواده نهاده شده است.
3. عوامل مؤثر در تربیت صحیح جنسی
در تربیت درست جنسی، عوامل مختلفی دخیل هستند تا سلامت جنسی در رفتار کودکان و نوجوانان پدید آید. پارهای از این عوامل که در بهداشت جنسی تأثیر بسزایی دارند، به شرح ذیل است:[11]
ـ آگاهی والدین و مربیان از تربیت صحیح جنسی از منظر اسلام، و در نتیجه، آموزش درست هنجارهای تربیتی در زمینه مسائل جنسی به کودکان و نوجوانان؛
ـ آموزش عملی به فرزندان با رفتارهای بهنجار و صحیح والدین برای مقابله با اسباب و زمینههای انحراف جنسی؛
ـ آموزش درست آداب حضور در محلهای مختلف با در نظر گرفتن مسائل جنسی.
بسیاری از صاحبنظران بر این باورند که اگر خانوادهها به مسائل مربوط به تربیت جنسی از دیدگاه اسلام آگاه باشند و به صورت عملی از آن بهره گیرند، نهتنها میتوانند از بلوغ زودرس فرزندانشان جلوگیری کنند، بلکه میتوانند در بهنجارسازی رفتارهای جنسی آنها در آینده نیز اثرگذار باشند.
با رشد ابعاد وجودی انسان، شخصیت او هم در حال شکلگیری است. اگر این روند به صورت طبیعی و همراه با تربیت صحیح باشد، شخصیت هم در جهت کمال و تعالی قرار میگیرد؛ رشد و کمالی که از بدو تولد انسان شروع شده، با بلوغ او پیشرفت مییابد و در بزرگسالی، اوج میگیرد. حال، اگر انسان با شیوهای درست تربیت جنسی شده باشد، نهتنها از سلامت روانی و جنسی برخوردار خواهد بود، بلکه از انحرافهای جنسی و تبعات آن مصون خواهد ماند. ذکر این نکته ضروری است که مهمترین مرحله در تربیت جنسی، مرحله قبل از ازدواج بوده و شاخص آن، «خویشتنداری» است. این ویژگی، شرط لازم برای ازدواج است و ارضای مطلوب جنسی را برای فرد در پی خواهد داشت.[12]
یکی از مهمترین شیوهها در تربیت جنسی کودکان، روش مستقیم است. این شیوه در حقیقت، اشاره مستقیم به اموری دارد که به نقش جنسیتی افراد، تمایلها، گرایشها و رفتارهای جنسی و وظایف جنسیتی آنها مربوط میشود؛ همچون: هویتپذیری جنسی، الگویابی جنسیتی، آشنایی با وظایف هر جنس، آمادگی برای انجام وظایف مادری و پدری، پرهیز از تحریکات جنسی و مسائلی از این دست. در فرآیند تربیت جنسی، رفتارها و مهارتهای والدین در این زمینه، کیفیت ارتباط با فرزند، ارائه اطلاعاتِ مناسب، بجا و بهموقع، از اهمیت بسیاری برخوردار است. برخی از آنچه لازم است والدین برای تربیت جنسی کودک اجرا کنند، عبارتاند از:
ضروری است که والدین در خصوص هویت جنسی فرزندان خود حساس باشند و فرزندان خویش را به پذیرش ویژگیهای متفاوت دختری و پسری از بُعد شناختی، عاطفی، اجتماعی و زیستی ملزم سازند. رفتار پدر و مادر باید حاکی از هیچگونه تفاوت تبعیضآمیز جنسیتی میان فرزندان مذکر و مؤنث باشد تا فرزندان بهراحتی و بدون آرزوی داشتن جنسیتی مخالف، به هویت جنسی خودشان دست یابند و در آینده، نقش پدر و مادری خویش را نیز بهخوبی ایفا کنند. والدین در تعیین هویت جنسی فرزندان، بهخصوص دختران، با ابرازهای احساسی و عاطفی، رفتارهای متناسب با ارزشمندی و عزت آنها را آشکار میسازند. البته نقش مادر در تربیت دختر بسیار مهمتر و جدیتر از پدر خواهد بود؛ چنانکه رسول خدا9 میفرماید: «آمِرُوا النِّسَاءَ فِي بَنَاتِهِنَّ؛[13] امور دختران را به مادران آنها واگذارید.»
فرزندان، الگوسازی جنسیتی را از طریق همانندسازی خود با والدین آغاز میکنند و برای دختر، همانندسازی با مادر در اولویت است؛ چراکه امروزه علم روانشناسی، در بررسی اختلالات جنسی به این نکته رسیده است که تمامی افرادِ مبتلا به انحراف نارضایتی جنسیتی، بدون استثنا در کودکی به چشم جنس مخالف به آنها نگریسته شده و با ظاهری متناسب با جنس مخالف، آراسته شدهاند. در کنار اینها، لازم است برای تقویت هویت جنسی دختر، نقش جنسیتیاش را هم به او آموزش داد تا بداند جامعه از نظر رفتار، گفتار و پوشش، چه انتظاری از او دارد و چه نقشی را باید ایفا کند.[14]
4ـ2. پیشگیری از زمینههای تحریک جنسی
غریزه، از ابتدای تولد در انسان وجود دارد؛ اما در بدو امر، متوجه عمل جنسی یا لذت جنسی نیست و باید یک سیر رشدی و تحولی را بپیماید تا در زمان بلوغ، رشد آن کامل شود. تحریک پیش از موعد این غریزه، کودک را زودتر از وقت مناسب، به آن هوشیار خواهد کرد و اینجاست که ممکن است صدمات خسارتبار و جبرانناپذیری به کودک و جامعه وارد شود.[15] بنابراین، در روایات با تأیید میل جنسی کودکان، تأکید شده که به هیچ عنوان نباید قوای جنسی آنان را تحریک کرد. امام صادق7 میفرماید: «لا يُجامِعِ الرَّجُلُ امرَأَتَهُ ولا جارِيَتَهُ وفِي البَيتِ صَبِیٌ؛ فَإِنَّ ذلِكَ مِمَّا يورِثُ الزِّنا؛[16] در برابر دیدگان کودکان خود نزدیکی نکنید که این کار، زناکاری را به ارمغان میآورد.»
توصیههایی که والدین در این زمینه باید جدی بگیرند، بدین شرح است:
ـ خودداری از انجام عمل جنسی در برابر کودکان؛
ـ اجازهگرفتن کودکان برای ورود به اتاق والدین؛
ـ خودداری از دست زدن به عورت کودک؛
ـ خودداری از بوسیدن و در آغوشگرفتن کودکان نامحرم پس از سنّ معیّن؛
ـ جداسازی بستر کودکان؛
ـ جلوگیری از بازیهای جنسی کودکان.
4ـ3. صحیح پاسخدادن به پرسشهای جنسی
مسائل جنسی، برای کودک سؤالبرانگیز است و با توجه به رشد سنّی خود، درصدد است برای آن پاسخهایی بیابد. او از موالید، رفتوآمدها به بیمارستان و همچنین مشاهده نوزادان دیگر، کنجکاو خواهد بود تا بداند که این کودک جدید از کجا آمده؟ یا چرا با من متفاوت است؟ یا چگونه در شکم مادر بوده است؟ در این میان، متأسفانه برخی والدین یا از پاسخدادن طفره میروند یا کودک را سرزنش میکنند یا با پاسخهایی دروغین، او را فریب میدهند؛ اما به نظر میرسد که باید در سطح فهم کودکان، سؤالات آنان در مسائل جنسی پاسخ داد و از پردهپوشی و پاسخهای خلاف واقع پرهیز نمود؛ زیرا عوارض متعددی به دنبال دارد؛ ازجمله ممکن است آنها به دوستان و یا منابعی غیرمطمئن روی آورند که چهبسا زمینه انحرافات جنسی را در آنان موجب خواهد شد.[17]
بنابراین، بهترین اقدام برای پیشگیری از انحرافات جنسی کودکان، پاسخدادن صحیح به پرسشهای جنسی کودکان و متناسب با جنسیت و سنّ ایشان است. معیارهایی را که برای پاسخدادن ذکر شده، میتوان اینگونه بیان کرد:
ـ صراحت و شفافیت در پاسخ برای ابهامزدایی؛
ـ محرکنبودن پاسخها؛
ـ رعایت حجب و حیا در پاسخ؛
ـ پرهیز از برخوردهای هیجانی و نفرتانگیز؛
ـ پاسخ بر اساس سطح فهم و سنّ کودک؛
ـ پاسخهای قانعکننده و به اندازه کفایت.
حاصل آنکه در اجتماع بشری و ارتباطات میانفردی، آگاهی از مسائل جنسی قطعاً به منطقی و مسئولانهشدن رفتارهای برخاسته از این غریزه منجر میشود و شاخص سلامت روان و فکر جامعه را بهبود خواهد بخشید. بنابراین، لازم است والدین، بهویژه مادر، در قبال فرزندان خود، بهخصوص دختران، جدیت و اهمیت بیشتری در بُعد تربیت جنسی داشته باشند. آموزههای اسلامی، پیشبینیهای لازم را برای پیشگیری و درمان رفتارهای غیرطبیعی از همان اَوان کودکی در افراد داشته است که در این مقاله، تلاش شد به صورت کوتاه، برخی از آنها به عنوان شیوة تربیت جنسی تبیین گردد.
نویسنده: سید علی آقایی
[1] . کلینی، الکافی، ج 2، ص 79.
[2] . یوسف مدن، «تربیت جنسی در اسلام»، ش 8، ص 187.
[3] . ر.ک: شیخ عبدالمعبود، «کاوشی در آموزش جنسی با نگرش اسلامی»، ش 8، ص 96.
[4] . علینقی فقیهی، تربیت جنسی، ص 22.
[5] . صادق شمشادی و احمد زنداونیان، «ابعاد و مراحل تربیت جنسی دختران و زنان از نظر اسلام»، ش 25، ص 71؛ همچنین، ر.ک: شیخ عبدالمعبود، «کاوشی در آموزش جنسی با نگرش اسلامی»، ش 8، ص 93 ـ 130.
[6] . ابراهیم امینی، آیین تربیت، ص 377.
[7] . یوسف مدن، «تربیت جنسی در اسلام»، ش 8، ص 185.
[8] . صادق شمشادی و احمد زنداونیان، «ابعاد و مراحل تربیت جنسی دختران و زنان از نظر اسلام»، ش 25، ص 67.
[9] . یوسف مدن، «تربیت جنسی در اسلام»، ش 8، ص 196.
[10] . همان.
[11] . همان، ص 204.
[12] . علینقی فقیهی، تربیت جنسی، ص 103.
[13]. ابوالقاسم پاينده، نهج الفصاحه، ص 156.
[14]. همان، ص 105 ـ 111.
[15]. برای مطالعه بیشتر، ر.ک: همان، ص 112 ـ 128.
[16] . کلینی، الکافی، ج 5، ص 500.
[17] . علینقی فقیهی، تربیت جنسی، ص 128 ـ 130.