پنجشنبه ۲۲ آذر ۱۴۰۳ |۱۰ جمادی‌الثانی ۱۴۴۶ | Dec 12, 2024
کد خبر: 958395
۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۰ - ۰۷:۰۰
صداقت

حوزه/ عدم شفافیت و صداقت مسئولان و رهبران یک جامعه چنین برداشتی را در ذهن مردم ایجاد خواهد کرد که مسئولان در نظام حاکم، تمایل به ایجاد حالتی از ابهام پیرامون زندگی و فعالیت‌های‌شان دارند تا در سایه این عدم شفافیت منافع شخصی و جناحی خود را تامین کنند.

خبرگزاری حوزه | انسان موجودی اجتماعی است و رشد و تکامل او در بستر و محیطی سالم رخ می‌دهد؛ بنابراین پرداختن به عوامل سالم سازی محیط اجتماعی، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.

یکی از این عوامل، تقویت روحیه‌ی صدق مداری در روابط اجتماعی افراد است.

 صداقت تعهدی منطقی بین رفتار و روابط اجتماعی انسان‌هاست. زمانی‌که هیچ‌گونه تعارضی بین رفتار، گفتار، اعمال و افکار فرد وجود نداشته‌باشد، صداقت در وجود او معنا پیدا می‌کند. شخص صادق از تنش و درگیری به دور است و زندگی آرام‌تری دارد؛ چراکه وقتی مطمئن باشد درباره‌ی تعهدات و وعده‌هایش با مردم صادقانه رفتار کرده، در مورد نتایج آن‌ها نیز نگرانی و استرس نخواهدداشت.

 برای صادقانه رفتار کردن ابتدا باید افراد این فضیلت اخلاقی را در درون خود بپذیرند تا بتوانند در برابر دیگران نیز آن‌ را بروز دهند. از این رو صداقت را می‌توان لازمه‌ی یک جامعه متکامل دانست که یکی از پایه های محکمی است که جامعه‌ی بشری برای تداوم و حیات خویش به آن نیاز دارد.

 اگر این صفت در ابعاد مختلف در یک جامعه پیاده شود می‌تواند جامعه را به سوی خیر و صلاح سوق دهد و سطح اعتماد بین افراد، وفاداری و پایبندی به عهد و پیمان را در بین آنها بالا ببرد.

حال اگر این صداقت، رفتار و منش رهبران و مسئولین یک جامعه باشد، می‌تواند موجب اعتماد بیشتر افراد به نظام حکومتی آن جامعه شود و در نتیجه آثار و برکاتی را برای کل جامعه دربرخواهد داشت.

از طرفی اگر در گفتار و رفتار رهبران و مسئولان جامعه، صداقتی مشاهده نشود، نه تنها اعتماد مردم به نظام حاکم از دست خواهد رفت، بلکه آثار منفی آن گریبان عموم جامعه را خواهد گرفت.

فساد در چنین جامعه‌ای افزایش می‌یابد و رفاه و پیشرفت ملی مورد توجه قرار نمی‌گیرد.

عدم تمایل به شفافیت و رفتار صادقانه‌ در مورد مسئولین می‌تواند دلایل متفاوتی داشته باشد. گاهی این ابهام در رفتار افراد، ناشی از ترس و نگرانی از آشکار شدن شکست‌ها، عیوب و نقص‌های آنان است. زمانی که فردی بدون داشتن تخصص لازم، مسئولیتی را به عهده می‌گیرد؛ این خود، آغازی بر پنهان کاری اوست؛ چراکه طبیعتا افراد فاقد تخصص اشتباهات و ناکامی‌های بیشتری نسبت به افراد متخصص دارند؛ بنابراین، از زمان انتصاب یک فرد غیر متخصص، باید انتظار داشت که پنهان کاری و عدم شفافیت او نیز آغاز شود.

این عدم شفافیت و صداقت مسئولان و رهبران یک جامعه چنین برداشتی را در ذهن مردم ایجاد خواهد کرد که مسئولان در نظام حاکم، تمایل به ایجاد حالتی از ابهام پیرامون زندگی و فعالیت‌های‌شان دارند تا در سایه این عدم شفافیت منافع شخصی و جناحی خود را تامین کنند. در حالی که یکی از مولفه‌های ذهنی برای همکاری با اشخاص، صداقت، شفافیت و به اصطلاح رو راست بودن ایشان است. لذا اگر این شرایط بین مردم با مسئولین‌شان فراهم نباشد، به تحقیق می توان گفت که هیچ همراهی و همکاری از سوی مردم صورت نخواهد گرفت چون مردم نسبت به رهبران خود بی‌اعتماد شده و این عدم اعتماد منجر به دوری آن‌ها از نظام حاکم خواهد شد.

هر چند صداقت به عنوان یک صفت پسندیده در افراد نشان از رشد آن فرد است و هر شخصی جدای از هر مسئولیتی که دارد به عنوان یک انسان باید این صفت را در خود تقویت کند، درعین حال شایان ذکر است که دستگاه‌های نظارتی مربوطه نیز می‌توانند با تنظیم و تدوین راهکارهای قانونی و اعمال آن بر شفاف‌سازی، موجبات بالا بردن اعتماد مردم نسبت به مسئولین را فراهم کنند؛ که این امر خود سبب پیشگیری از بروز پیامدهای منفی عدم اعتماد در جامعه می‌شود و در نهایت منجر به جامعه‌ای امن و سالم خواهد شد.

    

مریم اختریان

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha