به گزارش خبرگزاری حوزه، مرحوم آیت الله فاطمی نیا در یکی از جلسات اخلاق به موضوع «عبادت اجباری و عبادت عاشقانه» پرداختند که تقدیم شما فرهیختگان می شود.
و قال علیٌُُُ علیهالسلام: « قَلِیلٌ تَدُومُ عَلَیْهِ أرْجی مِنْ کَثِیرٍ مَمْلُولٍ مِنْهُ. امام (علیه السلام) فرمود: کار کمی که (با نشاط) آن را ادامه دهی امیدبخش تر از کار زیاد و خسته کننده است.»
انسان باید توفیق عمل را داشته باشد. اندکی عمل مستمر، بسیار ارزشمندتر از اعمال زیادی است که انسان از آنها دلزده شود.
این استمرار اندک، ولو بهاندازهی نشستن برای دو رکعت نماز پس از نماز عشا، اگر همیشگی باشد و شخص به آن علاقهمند باشد، تأثیری شگرف دارد. امیرالمؤمنین میفرمایند: «این اندکِ مستمر، بهتر است از بسیارِ ملالآور.»
* اسلام، دین کیفیت است، نه کمیت
گاه انسان آنقدر در انجام اعمال عبادی افراط میکند که میپرسد: «کی تمام میشود؟» و چنین اعمالی، نهتنها اثربخش نیست، بلکه دلزدگی به همراه میآورد.
اهلبیت علیهمالسلام دستوراتی دادهاند که برخی به آنها بیتوجهی میکنند. کسی که بدون درک معنا و روح تعالیم، صرفاً به اعمال ظاهری بپردازد، به انحراف نزدیک میشود.
اسلام، دین کیفیت است، نه کمیت. اگر کسی توان و نشاط داشت و اعمال عبادی طولانی انجام داد، بسیار خوب است و باید برای او دعا کرد، اما اگر کسی حال و توان نداشت، نباید خود را به زحمت بیهوده بیندازد.
نمازهای سنگین و طولانی در دین وجود دارد؛ گاهی ممکن است برخی از آنها تا دو ساعت بهطول انجامد. اما انجام آنها وابسته به نشاط و آمادگی روحی است.
نباید اهلبیت علیهمالسلام را دستکم گرفت. این سخنان از خودم نیست؛ زمانی که در جوانی برای سفری به خارج از کشور رفته بودم، دیدم فردی در سفارت، جوانان را گرد خود جمع کرده و میگفت: «چه بخواهید چه نخواهید، باید روزی هشت جزء قرآن بخوانید!» گفتم: «این فرد نادان است، طبیب نیست.»
* روحانیت و هدایت معنوی، نیازمند طبیب است
دعواها و اختلافات روحی، به مراتب پیچیدهتر از اختلافات جسمی است. پزشک و داروساز، نسخهای پیچیده همراه با هشدارها ارائه میدهند: اگر دارویی مصرف شد و حالت بد شد، چنین کن، چنان کن؛ مشورت با پزشک فراموش نشود. شوخی نیست.
حال چگونه میتوان پذیرفت که هر کس از راه برسد و نسخهای مذهبی ارائه دهد و مردم را به انجام اعمال سنگین موظف کند؟
اگر کسی حال و نشاط داشت و اعمال عبادی طولانی انجام داد، خوب است، اما اگر حال نداشت، نباید به خود تحمیل کند که «حتماً باید امشب دو جزء قرآن بخوانم» یا «حتماً فلان نماز را بهجا آورم.» این اجبار، ثمربخش نیست.
وقتی قرآن میخوانی و نگاه میکنی که سوره در حال اتمام است و حس خوشایندی نداری و بهنوعی «عبادت را میبلعی» و میگویی: «الحمدلله، داره تموم میشه»، این عبادت ارزشی ندارد. فرمودهاند: «عبادت خدا را بر خود تلخ نکنید.»
اگر کسی بگوید: «حتماً باید دعای کمیل را بخوانم»، اما آن را با بیمیلی و از روی اجبار بخواند، نتیجهای در بر ندارد. دعای کمیل و دعاهای دیگر، اگر با عشق و معرفت همراه نباشند، اثری نمیبخشند.
باید گذاشت قلب و روح کودک درون، با معارف آشنا شود. دوا باید با تشخیص طبیب مصرف شود، نه خودسرانه. اگر حال داشتی و تا صبح عبادت کردی، التماس دعا. اما اگر حال نداشتی، اجبار خطرناک است.
* یک سطر بخوانید، اما با عشق
پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله و سلم، آقای انبیا و دارای تمام کمالات بود. ایشان میفرمایند: «خداوند به من جوامع الکلم داده است.»
یعنی پیامبر با نیم ساعت سخن، کتابی عمیق تولید میکند. مرحوم سید رضی رضواناللهعلیه، همان که نهجالبلاغه را گردآوری کرده، مجموعهای دیگر بهنام «المجازات النبویة» فراهم آورده که بسیار زیبا و عمیق است. در یکی از سخنان پیامبر آمده: «إنّ هذا الدین متینٌ فأوغلوا فیه برفق»؛ یعنی «این دین، دین استواری است؛ پس با نرمی در آن وارد شوید.» نباید بیمحابا وارد شد.
در همان سفر خارج از کشور، خانمی نزد من آمد و گفت: «حاجآقا، فقط چهار ساعت در شبانهروز میخوابم!» گفتم: «چه کسی این نسخه را برای تو پیچیده؟» این فرد، استاد نبود، شیّاد بود. کاری کرده بود که این زن، با داشتن همسر و فرزند، تنها چهار ساعت میخوابید. گفتم: «دخترم، این صلاح نیست. کسی که کاری کند تو فقط چهار ساعت بخوابی، طبیب نیست، شیّاد است.»
این سخنان شوخی نیست. انسان، نیاز به خواب دارد، به غذا نیاز دارد، و نمیتوان با جسم و جان او چنین بازی کرد.
شاید در روایات آمده باشد: «فأوغلوا فیه برفق»؛ یعنی «با نرمی وارد دین شوید.»
همچنین آمده است: «لا تُبغّضوا إلی أنفسکم عبادة الله»؛ یعنی «عبادت خدا را در نفس خود مبغوض نکنید.»
انسان اگر احساس کند عبادت، سختی و زحمت است، نتیجه معکوس میگیرد. کسی که بگوید: «خدایا امشب هشت جزء را به زور بر خود تحمیل میکنم»، بهتر است نخواند. یک سطر بخواند، اما با عشق.
آقایان و خواهران گرامی، دقت کنید! منبع این سخنان، مانند منبّتکاری است؛ همه میدانید منبّتکاری چیست. کاری است ظریف و دقیق. کلمهی «منبّت» به معنای سوار شدن بر اسب و زدن آن بهقدری که مسیر نیمساعته را در ربع ساعت طی کند، اما اسب را بیچاره کند.
چنین فردی را «منبّت» گویند؛ یعنی کسی که آنقدر به اسب فشار میآورد که حیوان یا از پا درمیآید یا کمرش میشکند.
حضرت فرمودهاند: «فلا الأرضَ قطع، ولا ظهراً أبقی»؛ یعنی «نه زمینی را پیمود و نه پشت اسب را باقی گذاشت.» چنین انسانی، نه به مقصد میرسد و نه توان ادامه راه را دارد.
برای دانلود صوت اینجا را کلیک کنید










نظر شما